دولت پهلوی و جمهوری اسلامی با آپارتاید چگونه برخورد کردند؟
رژیم آپارتاید در آفریای جنوبی از سال 1948 بر سرنوشت مردم آفریقا مسلط شد و با اتخاذ سیاستهای نژادپرستانه و تبعیضآمیز علیه بومیان سیاهپوست آفریقا واکنش همگان را برانگیخت. جدای از مبارزات داخلی که بسیاری از آزادیخواهان
رژیم آپارتاید در آفریای جنوبی از سال 1948 بر سرنوشت مردم آفریقا مسلط شد و با اتخاذ سیاستهای نژادپرستانه و تبعیضآمیز علیه بومیان سیاهپوست آفریقا واکنش همگان را برانگیخت. جدای از مبارزات داخلی که بسیاری از آزادیخواهان آفریقایی را به صحنه آورد، جامعه بینالمللی هم واکنش نشان داد و برای همین، دولت آپارتاید بهسرعت تحت تحریم جوامع و کشورهای جهان قرار گرفت و جز درباره معدودی دولتها، روابط سیاسی و اقتصادی با این دولت کاهش یافت.
رژیم آپارتاید برای مقابله با این انزوای سیاسی تصمیم گرفت که سیاستهای ویژهای را اتخاذ کند. یکی از اینها نقشآفرینی علیه کمونیسم شوروی بود. این رویکرد سبب نزدیکی غرب با دولت آپارتاید آفریقا شد و تا سقوط این رژیم هم کشورهای سفیدپوست غربی از حامیان اصلی آن به شمار میآمدند. روابط دولت پهلوی و آفریقای جنوبی، در سطح بالایی قرار داشت و ایران مهمترین تامین کننده نفت آفریقای جنوبی بود. با وجود تحریم اجباری سازمان ملل، ایران تا زمان سقوط شاه به صادرات نفت ادامه داد، در حالی که پس از انقلاب در دهه 1980 فقط کشور کوچک برونئی باقی مانده بود که به آفریقای جنوبی نفت صادر میکرد. آفریقای جنوبی در دوران تحریم اقتصادی جهانی، برنامهای برای سوخت زغال و تبدیل زغال به نفت را شروع کرد. شرکت ملی نفت ایران در سال 1346 در قراردادی متعهد شد که برای پانزده سال، هفتاد درصد از نفت مورد نیاز پالایشگاه ناتروف را برابر با 25/035/000 تن متریک نفت خام، تامین و آفریقای جنوبی نیز اورانیوم و فولاد به ایران صادر کند.
خشونتهای و تبعیضهای نژادی رژیم آپاتاید در آفریقای جنوبی
مخالفت بسیاری از کشورهای جهان را در پی داشت.
ژاندارمی ایران به نیابت از غرب در منطقه ژئوپلیتیک خلیج فارس و ایفای نقش آفریقای جنوبی به عنوان عامل غرب برای مبارزه با گسترش فعالیتهای کمونیستی، همگرایی دو کشور برای جلوگیری از گسترش نفوذ اتحاد شوروی و نظام کمونیستی و نیاز رژیم آپارتاید به نفت ایران، سبب گسترش روابط ایران و آفریقای جنوبی شد. این دو دولت به دلیل تحریم آپارتاید نتوانستند روابطی در سطح عالی داشته باشند اما موفق شدند که در کشورهایشان کنسولگری دایر کنند. بر این اساس نخست آفریقای جنوبی سرکنسولگری خود را در اواسط سال 1349 در تهران تاسیس و ایران نیز در تاریخ 30 آبان همان سال سرکنسولگری خود را در ژوهانسبورگ افتتاح کرد.
فعالیتهای اقتصادی دو کشور تا پیش از انقلاب، منحصر در فعالیتهای نفتی بود. قراردادهای پالایشگاه ساسولبرگ (ناتروف) و قرارداد فروش نفت به صورت طولانی نسبت به دیگر قراردادها اهمیت بیشتری داشت. ایران در سال 1974-75، 78 درصد، در سال 1977-78، 90 درصد و در سال 1978، یعنی یکسال پیش از انقلاب، 98 درصد نفت آفریقای جنوبی را تامین میکرد. در پی قطعنامه 3379 سازمان ملل علیه نژادپرستی، در کشورهای خاورمیانه تنها ایران این قطعنامه را رعایت نکرد و به ارتباط خود با آفریقای جنوبی ادامه داد و این مساله تا سقوط شاه ادامه داشت. کشورهای خط مقدم به همکاری ایران با آفریقای جنوبی اعتراض کردند و قرار شد که رئیس جمهور زامبیا، کنت کانوندا در سفری به ایران با مقامات ایرانی گفتگو کند که با مخالفت مقامات دولت پهلوی روبرو شد.
دولت محمدرضا پهلوی به دلایل علاقات ایدئولوژیک،
منافع اقتصادی و نیز همگامی با سیاستهای غرب
حاضر به قطع روابط با آفریقا یا تحریم آن نداشت.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی -رحمةاللهعلیه-، تحولات واژگون شد. نظام برآمده از انقلاب اسلامی، دقیقا در تقابل ایدئولوژیک با اندیشه آپارتاید و نژادپرستی قرار داشت و پشتیبانی از نهضتهای ازادیبخش و مظلومان و مستضعفان جهان از اصول اساسی سیاست و ایدئولوژی آن بود. اندیشه قطع رابطه با دولت نژادپرست آفریقای جنوبی حتی پیش از پیروزی انقلاب مطرح بود. در نوفل لوشاتو درباره فروش نفت به آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی اعلام کرد: « ما حاضر نیستیم به کشور نژادپرست و جنایتکار و دشمنان بشریت و انسانیت نفت بفروشیم.» در جای دیگر میفرماید: «...و یا آفریقای جنوبی تا به این وضعی که دارد خاتمه ندهد ما با او رابطهای نمیتوانیم برقرار کنیم و نفت هم به او نخواهیم داد.»
امام خمینی (رحمةاللهعلیه) از پیش از انقلاب
قطع رابطه با دولت آپارتاید را نوید میداد.
جمهوری اسلامی در کنار قطع روابط با دولت آپارتاید، با گروههای مبارز و آزادیبخش ارتباط برقرار کرد و با عناوین مختلف از این مبارزات حمایت به عمل آورد. دفتر نهضت استقلالطلب نامیبیا (سواپو) در تهران افتتاح شد و حمایت از مبارزات کنگره ملی آفریقا در دستور کار قرار گرفت. سفر نلسون ماندلا پس از آزادی به ایران و دیدار با آیتالله خامنهای نقطه عطف و برآیند طبیعی این روابط بود. شرکت فعال در تحریمهای بینالمللی علیه آفریقای جنوبی، صدور بیانیه وزارت امور خارجه در رابطه با مسائل آفریقا و شرکت در همایشهای ضذآپارتاید از جمله حمایتهای جمهوری اسلامی بود. در دوران قطع روابط، ارتباط با مسلمانان علاقهمند و فعال این کشور برقرار شد و برای برنامهها و گردهمآییهای مختلف به ایران دعوت شدند.
جمهوری اسلامی ایران از بدو سرنگونی رژیم آپارتاید
با دولت جدید روابط خود را بهگرمی آغاز کرد
دولت جمهوری اسلامی نیز در پاسخ به درخواست ماندلا و کنگره، در سال 1372 به تحریمهای اقتصادی و تجاری علیه آفریقا پایان داد و مقدمات برای گسترش روابط میان دو کشور فراهم شد. سال بعد و با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، روابط سیاسی دو کشور هم از سر گرفته شد که تا امروز ادامه دارد.
منبع مقاله : مشرق نیوز
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}