گسترش جنگ افزارهاي هسته اي Nuclear proliferation
گسترش جنگ افزارهاي هسته اي از زماني كه ايالات متحده نخستين بار آن ها را توليد و در اوت 1945 بر ضد ژاپن به كار برد از موضوعات كليدي امنيت بين الملل بوده است. ويژگي دوران جنگ سرد هراس از وقوع جنگ هسته اي
نويسنده: مارتين گريفيتس
مترجم: عليرضا طيب
مترجم: عليرضا طيب
گسترش جنگ افزارهاي هسته اي از زماني كه ايالات متحده نخستين بار آن ها را توليد و در اوت 1945 بر ضد ژاپن به كار برد از موضوعات كليدي امنيت بين الملل بوده است. ويژگي دوران جنگ سرد هراس از وقوع جنگ هسته اي ميان ابرقدرت ها بود ولي اين نگراني هم وجود داشت كه شمار فزاينده اي از دولت ها به جنگ افزارهاي هسته اي دست يابند. اتحاد جماهير شوروي نخستين جنگ افزار هسته اي خود را در 1949، انگلستان در 1952، فرانسه در 1960، و چين در 1964 آزمايش كرد. اين ها به پنج دولت «شناخته شده ي» دارنده ي جنگ افزار هسته اي معروف اند. براي جلوگيري از گسترش باز هم بيش تر جنگ افزارهاي هسته اي با آن چه گسترش افقي خوانده مي شود پيمان عدم گسترش جنگ افزارهاي هسته اي (ان پي تي) در 1968 منعقد شد و از 1970 قدرت اجرايي يافت.
هدف اصلي پيمان عدم گسترش، جلوگيري از دستيابي دولت هاي فاقد جنگ افزارهاي هسته اي-يعني آن ها كه در 1968 هيچ گونه سلاح هسته اي را آزمايش نكرده بودند-به توانايي تسليحاتي هسته اي بود ولي پيمان ياد شده دو هدف ديگر هم داشت: انتقال فناوري هسته اي براي مقاصد صلح آميز دولت هاي غيرهسته اي، و تلاش براي مهار گسترش عمودي اين جنگ افزارها با تشويق دولت هاي دارنده ي جنگ افزارهاي هسته اي به پايان بخشيدن به مسابقه ي تسليحاتي هسته اي و حركت به سمت خلع سلاح هسته اي. اين دو هدف بخشي از معامله ي بزرگي بود كه بين كشورهاي دارنده و فاقد جنگ افزارهاي هسته اي صورت گرفته بود؛ دولت هاي فاقد جنگ افزارهاي هسته اي در ازاي انتقال فناوري و نويد خلع سلاح نهايي دولت هاي دارنده ي اين جنگ افزارها از تحصيل آن ها چشم مي پوشيدند.
پايان يافتن جنگ سرد گرچه از هراس وقوع جنگ هسته اي ميان قدرت هاي بزرگ دشمن كاست، موجب توقف روند گسترش جنگ افزارهاي هسته اي نشد. فروپاشي اتحاد شوروي و نگراني هايي كه در نتيجه ي آن از بابت كنترل مواد و فناوري هسته اي بروز كرد موجب افزايش خطرات گسترش اين جنگ افزارها شد. پيمان هي گوناگون كنترل تسليحات به ميزان بارزي از شمار جنگ افزارهاي موجود در دست دولت هاي شناخته شده ي دارنده ي جنگ افزار هسته اي پس از دهه ي1980 كاسته است و اين نشان دهنده ي تلاش موفقي است كه براي توقف گسترش عمودي صورت گرفته است. ولي بر شمار دولت هايي كه به توانايي توليد جنگ افزارهاي هسته اي دست يافته اند افزوده شده است. گذشته از پنج دولت اصلي دارنده جنگ افزارهاي هسته اي اكنون تعدادي از دولت ها هم هستند كه خودشان را واجد جنگ افزارهاي هسته اي اعلام كرده اند (هند و پاكستان كه هر دو در 1998 دست به آزمايش اين جنگ افزارها زدند؛ هندوستان پيش از آن در 1974 يک انفجار هسته اي« صلح جويانه» انجام داده بود) يا داراي جنگ افزارهاي ياد شده هستند ولي خودشان اين مطلب را اعلام نكرده اند (اسرائيل كه هنوز آزمايشي در اين زمينه انجام نداده است ولي معروف است كه داراي زرادخانه ي چشمگيري از اين جنگ افزارهاست) و نيز ديگر دولت هايي كه مظنون به توسعه يا در شرف توسعه ي جنگ افزارهاي هسته اي هستند (عراق، كره ي شمالي)، سرانجام برخي دولت ها نيز براي دستيابي به اين جنگ افزارها هم در دوران جنگ سرد و هم پس از آن تلاش هايي به عمل آورده اند ولي متعاقباً توانايي خودشان براي توليد جنگ افزارهاي هسته اي را انكار كرده اند: افريقاي جنوبي در 1993 آشكار ساخت كه شش بمب هسته اي توليد كرده ولي پيش از پيوستن به پيمان عدم گسترش، آن ها را نابود ساخته است. آرژانتين، برزيل و ليبي هم برنامه هاي قابل ملاحظه اي در اين زمينه داشتند كه متعاقباً آن ها را كنار گذاشتند.
اكثريت غالب افراد، گسترش جنگ افزارهاي هسته اي را به دلايل چندي براي سياست جهان نامطلوب مي دانند كه از جمله مهم ترين آن ها اين اعتقاد است كه با افزايش شمار دولت هاي دارنده ي اين گونه جنگ افزارها خطر استفاده ي عملي از آن ها بالا مي رود. با اين حال، كساني هم هستند كه به نفع گسترش بيش تر اين جنگ افزارها استدلال مي كنند. نظريه ي «هرچه بيش تر بهتر» بر اساس اين تصورات مبتني است كه جنگ افزارهاي هسته اي را مي توان به طرز مؤثرتري اداره كرد، بازدارندگي به جلوگيري از كاربرد آن ها كمك كرده است و چنين جنگ افزارهايي به شالوده نگرش فوق را اين اعتقاد تشكيل مي دهد كه تاريخچه ي جنگ افزارهاي هسته اي در دوران جنگ سرد مثبت بوده است و بازدارندگي هسته اي بود كه صلح را برقرار نگه داشت.
اين ديدگاهِ هوادار گسترش جنگ افزارهاي هسته اي از حمايت چنداني، چه در ميان تحليلگران و چه در جمع سياست گذاران، برخوردار نيست. منتقدان اين ديدگاه توجه ما را به كاستي هاي نظريه بازدارندگي به ويژه هنگامي كه دولت هاي ضعيف يا تحت كنترل ارتش ها آن را به اجرا گذارند جلب مي كنند. همچنين مدافعان حذف جنگ افزارهاي هسته اي هم كه روندي است كه دولت هاي دارنده ي اين جنگ افزارها در پيمان عدم گسترش خودشان را به آن متعهد ساخته اند. چنان كه بايد ديدگاه فوق را مردود مي شمارند. وانگهي، تداوم خود پيمان عدم گسترش نيز با همه ي كاستي هايي كه دارد گواهي است بر باور جامعه ي بين المللي به اين كه گسترش جنگ افزارهاي هسته اي نامطلوب است و بايد مهار شود.
بر اين اساس، رژيم عدم گسترش جنگ افزارهاي هسته اي در سال هاي اخير تعميم يافته و تقويت شده است. پيمان عدم گسترش در كنفرانس بررسي و تعميم سال 1995 كلاً روزآمد شد و مجموعه اي از اصول و اهداف در زمينه ي خلع سلاح و عدم گسترش همراه با برنامه گسترده اي براي تجديدنظر در پيمان به آن اضافه گرديد. ساير عناصر رژيم عدم گسترش شامل اين هاست: نقش آژانس بين المللي انرژي اتمي در نظارت بر راستي آزمايي و رعايت ييمان عدم گسترش، تكميل پيمان جامع منع آزمايش هاي هسته اي (سي تي بي تي) در 1996 (هر چند اين پيمان هنوز قدرت اجرايي نيافته است). ايجاد برخي مناطق عاري از جنگ افزارهاي هسته اي، برنامه ايالات متحده موسوم به همكاري براي كاهش تهديدهاي هسته اي كه هدف آن كنترل مواد و فناوري هسته اي ريشه گرفته از اتحاد جماهير شوروي سابق است، طرح هاي براي عقد پيمان قطع مواد داراي هسته هاي شكافت پذير، تشكيل گروه بندي هاي گوناگون براي پرداختن به وجه عرضه ي گسترش جنگ افزارهاي هسته اي مانند كميته زانگر و گروه عرضه كنندگان هسته اي، و رژيم كنترل فناوري موشكي كه هدف آن به حداقل رساندن توسعه ي سيستم هاي موشكي قادر به حمل كلاهك هاي جنگي هسته اي است.
اين تمهيدات مختلف را مي توان حركتي بلندپروازانه و عمدتاً مؤثر از سوي جامعه بين المللي براي متوقف ساختن روند گسترش جنگ افزارهاي هسته اي دانست. هراس هاي موجود در اين مورد كه شمار دولت هاي هسته اي تا پايان سده بيستم به 30 دولت يا بيش تر برسد حقيقت نيافته ولي رژيم عدم گسترش دچار برخي شكست ها شده است. به ويژه آگاهي از اين مسئله پس از جنگ 1991 خليج فارس كه عراق برنامه اي براي توليد جنگ افزار هسته اي داشته كه با تعهدات آن كشور در چارچوب پيمان عدم گسترش تعارض داشته و از چشم آژانس بين المللي انرژي اتمي دورمانده است و همچون زنگ بيدارباشي براي جامعه بين المللي بوده كه در دهه ي 1980 به خواب خوش فرورفته بود. همچنين تحركات كره ي شمالي در 1994-1993 و بار ديگر در 2004-2003 براي توليد جنگ افزارهاي هسته اي، محدوديت هاي رژيم عدم گسترش را برملا ساخت. وقتي كره ي شمالي از چارچوب توافق شده اي كه در 1994 مورد مذاكره قرار گرفته بود خارج شد و اعلام كرد كه بيش از آن يك جنگ افزار هسته اي توليد كرده است و در 2004 از پيمان عدم گسترش خارج شد و به نظر نمي رسيد با اقدام دستجمعي بتوان به نتيجه ي چنداني دست يافت. در 2004 مذاكرات ميان كره ي شمالي، ايالات متحده، چين، ژاپن و كره ي جنوبي براي حل اين معضل جريان داشت. ليبي هم نمونه ي ديگري است كه نشان مي دهد هنجارها و فعاليت هاي عدم گسترش نمي تواند مانع از تلاش يك كشور براي دستيابي به جنگ افزارهاي هسته اي شود.
ساير مشكلات حول بي ميلي دولت هاي دارنده ي جنگ افزارهاي هسته اي به حركت در جهت خلع سلاح هسته اي دور مي زند. توقف روند گسترش جنگ افزارهاي هسته اي تنها به يك رژيم نيرومند عدم گسترش نياز نخواهد داشت بلكه از آن گذشته بايد دولت هاي دارنده جنگ افزارهاي هسته اي به راستي در جهت خلع سلاح هسته اي پيش روند.
ـــ آژانس بين المللي انرژي اتمي؛ جنگ افزارهاي نابودي جمعي؛ كنترل تسليحات؛ نابودي قطعي متقابل
گريفيتس، مارتين؛ (1388)، دانشنامه روابط بين الملل و سياست جهان، ترجمه ي عليرضا طيب، تهران: نشر ني، چاپ دوم1390
هدف اصلي پيمان عدم گسترش، جلوگيري از دستيابي دولت هاي فاقد جنگ افزارهاي هسته اي-يعني آن ها كه در 1968 هيچ گونه سلاح هسته اي را آزمايش نكرده بودند-به توانايي تسليحاتي هسته اي بود ولي پيمان ياد شده دو هدف ديگر هم داشت: انتقال فناوري هسته اي براي مقاصد صلح آميز دولت هاي غيرهسته اي، و تلاش براي مهار گسترش عمودي اين جنگ افزارها با تشويق دولت هاي دارنده ي جنگ افزارهاي هسته اي به پايان بخشيدن به مسابقه ي تسليحاتي هسته اي و حركت به سمت خلع سلاح هسته اي. اين دو هدف بخشي از معامله ي بزرگي بود كه بين كشورهاي دارنده و فاقد جنگ افزارهاي هسته اي صورت گرفته بود؛ دولت هاي فاقد جنگ افزارهاي هسته اي در ازاي انتقال فناوري و نويد خلع سلاح نهايي دولت هاي دارنده ي اين جنگ افزارها از تحصيل آن ها چشم مي پوشيدند.
پايان يافتن جنگ سرد گرچه از هراس وقوع جنگ هسته اي ميان قدرت هاي بزرگ دشمن كاست، موجب توقف روند گسترش جنگ افزارهاي هسته اي نشد. فروپاشي اتحاد شوروي و نگراني هايي كه در نتيجه ي آن از بابت كنترل مواد و فناوري هسته اي بروز كرد موجب افزايش خطرات گسترش اين جنگ افزارها شد. پيمان هي گوناگون كنترل تسليحات به ميزان بارزي از شمار جنگ افزارهاي موجود در دست دولت هاي شناخته شده ي دارنده ي جنگ افزار هسته اي پس از دهه ي1980 كاسته است و اين نشان دهنده ي تلاش موفقي است كه براي توقف گسترش عمودي صورت گرفته است. ولي بر شمار دولت هايي كه به توانايي توليد جنگ افزارهاي هسته اي دست يافته اند افزوده شده است. گذشته از پنج دولت اصلي دارنده جنگ افزارهاي هسته اي اكنون تعدادي از دولت ها هم هستند كه خودشان را واجد جنگ افزارهاي هسته اي اعلام كرده اند (هند و پاكستان كه هر دو در 1998 دست به آزمايش اين جنگ افزارها زدند؛ هندوستان پيش از آن در 1974 يک انفجار هسته اي« صلح جويانه» انجام داده بود) يا داراي جنگ افزارهاي ياد شده هستند ولي خودشان اين مطلب را اعلام نكرده اند (اسرائيل كه هنوز آزمايشي در اين زمينه انجام نداده است ولي معروف است كه داراي زرادخانه ي چشمگيري از اين جنگ افزارهاست) و نيز ديگر دولت هايي كه مظنون به توسعه يا در شرف توسعه ي جنگ افزارهاي هسته اي هستند (عراق، كره ي شمالي)، سرانجام برخي دولت ها نيز براي دستيابي به اين جنگ افزارها هم در دوران جنگ سرد و هم پس از آن تلاش هايي به عمل آورده اند ولي متعاقباً توانايي خودشان براي توليد جنگ افزارهاي هسته اي را انكار كرده اند: افريقاي جنوبي در 1993 آشكار ساخت كه شش بمب هسته اي توليد كرده ولي پيش از پيوستن به پيمان عدم گسترش، آن ها را نابود ساخته است. آرژانتين، برزيل و ليبي هم برنامه هاي قابل ملاحظه اي در اين زمينه داشتند كه متعاقباً آن ها را كنار گذاشتند.
اكثريت غالب افراد، گسترش جنگ افزارهاي هسته اي را به دلايل چندي براي سياست جهان نامطلوب مي دانند كه از جمله مهم ترين آن ها اين اعتقاد است كه با افزايش شمار دولت هاي دارنده ي اين گونه جنگ افزارها خطر استفاده ي عملي از آن ها بالا مي رود. با اين حال، كساني هم هستند كه به نفع گسترش بيش تر اين جنگ افزارها استدلال مي كنند. نظريه ي «هرچه بيش تر بهتر» بر اساس اين تصورات مبتني است كه جنگ افزارهاي هسته اي را مي توان به طرز مؤثرتري اداره كرد، بازدارندگي به جلوگيري از كاربرد آن ها كمك كرده است و چنين جنگ افزارهايي به شالوده نگرش فوق را اين اعتقاد تشكيل مي دهد كه تاريخچه ي جنگ افزارهاي هسته اي در دوران جنگ سرد مثبت بوده است و بازدارندگي هسته اي بود كه صلح را برقرار نگه داشت.
اين ديدگاهِ هوادار گسترش جنگ افزارهاي هسته اي از حمايت چنداني، چه در ميان تحليلگران و چه در جمع سياست گذاران، برخوردار نيست. منتقدان اين ديدگاه توجه ما را به كاستي هاي نظريه بازدارندگي به ويژه هنگامي كه دولت هاي ضعيف يا تحت كنترل ارتش ها آن را به اجرا گذارند جلب مي كنند. همچنين مدافعان حذف جنگ افزارهاي هسته اي هم كه روندي است كه دولت هاي دارنده ي اين جنگ افزارها در پيمان عدم گسترش خودشان را به آن متعهد ساخته اند. چنان كه بايد ديدگاه فوق را مردود مي شمارند. وانگهي، تداوم خود پيمان عدم گسترش نيز با همه ي كاستي هايي كه دارد گواهي است بر باور جامعه ي بين المللي به اين كه گسترش جنگ افزارهاي هسته اي نامطلوب است و بايد مهار شود.
بر اين اساس، رژيم عدم گسترش جنگ افزارهاي هسته اي در سال هاي اخير تعميم يافته و تقويت شده است. پيمان عدم گسترش در كنفرانس بررسي و تعميم سال 1995 كلاً روزآمد شد و مجموعه اي از اصول و اهداف در زمينه ي خلع سلاح و عدم گسترش همراه با برنامه گسترده اي براي تجديدنظر در پيمان به آن اضافه گرديد. ساير عناصر رژيم عدم گسترش شامل اين هاست: نقش آژانس بين المللي انرژي اتمي در نظارت بر راستي آزمايي و رعايت ييمان عدم گسترش، تكميل پيمان جامع منع آزمايش هاي هسته اي (سي تي بي تي) در 1996 (هر چند اين پيمان هنوز قدرت اجرايي نيافته است). ايجاد برخي مناطق عاري از جنگ افزارهاي هسته اي، برنامه ايالات متحده موسوم به همكاري براي كاهش تهديدهاي هسته اي كه هدف آن كنترل مواد و فناوري هسته اي ريشه گرفته از اتحاد جماهير شوروي سابق است، طرح هاي براي عقد پيمان قطع مواد داراي هسته هاي شكافت پذير، تشكيل گروه بندي هاي گوناگون براي پرداختن به وجه عرضه ي گسترش جنگ افزارهاي هسته اي مانند كميته زانگر و گروه عرضه كنندگان هسته اي، و رژيم كنترل فناوري موشكي كه هدف آن به حداقل رساندن توسعه ي سيستم هاي موشكي قادر به حمل كلاهك هاي جنگي هسته اي است.
اين تمهيدات مختلف را مي توان حركتي بلندپروازانه و عمدتاً مؤثر از سوي جامعه بين المللي براي متوقف ساختن روند گسترش جنگ افزارهاي هسته اي دانست. هراس هاي موجود در اين مورد كه شمار دولت هاي هسته اي تا پايان سده بيستم به 30 دولت يا بيش تر برسد حقيقت نيافته ولي رژيم عدم گسترش دچار برخي شكست ها شده است. به ويژه آگاهي از اين مسئله پس از جنگ 1991 خليج فارس كه عراق برنامه اي براي توليد جنگ افزار هسته اي داشته كه با تعهدات آن كشور در چارچوب پيمان عدم گسترش تعارض داشته و از چشم آژانس بين المللي انرژي اتمي دورمانده است و همچون زنگ بيدارباشي براي جامعه بين المللي بوده كه در دهه ي 1980 به خواب خوش فرورفته بود. همچنين تحركات كره ي شمالي در 1994-1993 و بار ديگر در 2004-2003 براي توليد جنگ افزارهاي هسته اي، محدوديت هاي رژيم عدم گسترش را برملا ساخت. وقتي كره ي شمالي از چارچوب توافق شده اي كه در 1994 مورد مذاكره قرار گرفته بود خارج شد و اعلام كرد كه بيش از آن يك جنگ افزار هسته اي توليد كرده است و در 2004 از پيمان عدم گسترش خارج شد و به نظر نمي رسيد با اقدام دستجمعي بتوان به نتيجه ي چنداني دست يافت. در 2004 مذاكرات ميان كره ي شمالي، ايالات متحده، چين، ژاپن و كره ي جنوبي براي حل اين معضل جريان داشت. ليبي هم نمونه ي ديگري است كه نشان مي دهد هنجارها و فعاليت هاي عدم گسترش نمي تواند مانع از تلاش يك كشور براي دستيابي به جنگ افزارهاي هسته اي شود.
ساير مشكلات حول بي ميلي دولت هاي دارنده ي جنگ افزارهاي هسته اي به حركت در جهت خلع سلاح هسته اي دور مي زند. توقف روند گسترش جنگ افزارهاي هسته اي تنها به يك رژيم نيرومند عدم گسترش نياز نخواهد داشت بلكه از آن گذشته بايد دولت هاي دارنده جنگ افزارهاي هسته اي به راستي در جهت خلع سلاح هسته اي پيش روند.
ـــ آژانس بين المللي انرژي اتمي؛ جنگ افزارهاي نابودي جمعي؛ كنترل تسليحات؛ نابودي قطعي متقابل
-2002 Sagan,S.and waltz,K.The Spread of Nuclear Weapons:a Debate,New York:Norton.
-2001 Ungerer,C.and Hanson,M.(eds)The Politics of Nuclear Non-Proliferation,Sydney Allen and Unwin.
ماريانه هانسون
گريفيتس، مارتين؛ (1388)، دانشنامه روابط بين الملل و سياست جهان، ترجمه ي عليرضا طيب، تهران: نشر ني، چاپ دوم1390
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}