نويسنده: زهرا سپهرمنش




 

سه اصل اساسي در مديريت بيماران انتحاري بايد در نظر گرفته شود.
1. ايمني و سلامتي
2. حمايت
3. مداخله ي هدفمند

1. ايمني و سلامتي

اولين وظيفه جلوگيري از صدمه به بيمار است. براي بيماران انتحاري حاد، پذيرش در بيمارستان با ساير تسهيلات مشابه ممکن است ضروري باشد. براي بيماران با خطر بالا که از پذيرش ارادي امتناع مي کنند، پذيرش غيرارادي در يک تسهيلات امن از طريق قانوني ممکن است ضروري باشد. تمام درمانگران بايد از مسائل قانوني در مورد پذيرش غيرارادي، در جايي که کار مي کنند، آگاه باشند. براي بيماراني که اقدام به خودکشي ناموفق داشته اند ارزيابي پزشکي با استفاده از اصول مداخله ي اورژانسي، از اقدامات اوليه است.
درمان مشکلات جسميِ مشخص شده مثل عدم تعادل الکتروليتي، بي نظمي هاي قلبي، جراحي، بخيه کردن زخم ها، ايجاد استفراغ در مواردي که بيمار داروها را زيادتر از حد خورده شده باشد، بايستي انجام شود.
در بسياري از اين موارد بستري کردن لازم خواهد بود. اگر يک بيمار انتحاري حاد در بيمارستان بستري شود، پزشک بايد مطمئن باشد که سرپرست بيمارستان و بخش کاملاً از خطر بيمار آگاه هستند و اطمينان از ايمني بيمار ضرورت دارد. (احتياط هاي لازم در مورد تأمين سلامتي بيمار انجام شود). براي مثال وسايل خطرناک نبايد در دسترس بيمار باشند. مانند تسمه براي حلق آويز کردن، تيغ براي بريدن و آزادي در جابه جايي که مي تواند منجر به پريدن از ارتفاع شود).
بيماراني که در خطر شديد خودکشي هستند بايد به طور دايم تحت نظر و کنترل کارمندان مسئول باشند. سطح خطر خودکشي بيمار حداقل روزانه بايد بررسي شود و تصميم در مورد سطح فعاليت و آزادي در جابه جايي (دسترسي به بخش عمومي، تعامل با ساير بيماران، شرکت در فعاليت هاي بخشي) بايد بر پايه ي ارزيابي اين خطر باشد. يک مشاور بهداشت روان يا روان پزشک لازم است در دسترس باشد.

2. حمايت

بيماران با فکر خودکشي يا رفتارهاي انتحاري نبايستي مرخص شوند، مگر اين که ترتيبي مناسب براي سلامتي و حمايت شان صورت گيرد. اين کار در بسياري از موارد نبايد به تشريک مساعي خانواده يا ساير افراد خواهد داشت. در چنين مواردي سلامتي و ايمني بيمار بر رازداري ارجح است. اعضاي خانواده، دوستان و سايرين معمولاً درباره ي سلامتي بيمار خيلي نگران و تحت استرس هستند. آن ها غالباً مطمئن نيستند که چگونه رفتاري داشته باشند، چه کاري بکنند يا چه کاري نکنند، چه بگويند و چه نگويند و چگونه کمک کنند. به جز موارد ممنوع، افراد نزديک به بيمار بايد درباره ي خودکشي آموزش ببينند و در تصميم گيري براي بستري شدن و توصيه هاي درماني فوري و طولاني مدت، درگير شوند. اگر درمانگر، يک بيمار با افکار خودکشي را به خارج از بيمارستان يا مطب مي فرستد، بايد با مراقبت يک بالغ مسئول باشد. هم چنين کسي که مسئوليت مراقبت را مي پذيرد بايد بتواند يک محيط امن و حمايت گر فراهم کند و آگاه باشد که اگر شرايط بيمار پسرفت کرد، چه کاري انجام دهد. به شخص مراقب بايد آموزش هاي لازم جهت برطرف کردن خطرهاي احتمالي از محيط بيمار داده شود، اين خطرها شامل وجود دارو، اسلحه و ساير وسايل قتاله است، که نبايستي در دسترس بيمار باشند. به بيمار و مراقب او بايد توصيه شود که اگر افزايش خطر خودکشي احساس شد، فوراً به بيمارستان بازگردند. به علاوه درمانگر بايد ترتيبي بدهد که بيمار را براي ارزيابي مجدد و پي گيري 12 تا 24 ساعت بعد از ترخيص ببيند. اگر سرويس روان پزشکي خاصي در دسترس هست ارجاع بيمار انتحاري به اين سرويس توصيه مي شود. درمانگر بايد هميشه يادداشت کاملي از اقدامات خود را در پرونده ي بيمار بنويسد.

3. مداخله ي هدفمند

زماني که ارزيابي و مديريت ايمني فوري انجام داده شد، سه حوزه ي مداخله ممکن است تعيين شود.
1. اختلالات رواني شديد
2. فشارهاي رواني اجتماعي حاد يا مزمن.
3. الگوهاي ناسازگارانه و با دوام فکر، هيجان و رفتار
بسياري از بيماران انتحاري يک اختلال رواني درمان پذير دارند. درمان مناسب اختلال رواني به طور شاخصي مي تواند خطر خودکشي را کاهش دهد. براي مثال در افسردگي، بسياري از مطالعات به روشني حاکي از اين است که درمان مناسب يا ضد افسردگي ها، خصوصاً داروهاي سروتونرژيک جديد و بي خطرتر (با خطر کم)، ميزان خودکشي را کاهش مي دهد.
در بيماران سايکوتيک با رفتارهاي مکرر انتحاري، درمان مناسب با آنتي سايکوتيک جديد کلوزاپين باعث کاهش خطر خودکشي مي شود. اگر بيماري اختلال رواني درمان نشده اي دارد، درمان مناسب بايد شروع شود. براي بيماراني که دارو دريافت مي کنند (براي اختلال رواني تشخيص داده شده) پس از مرور درمان جاري و گذشته، پاسخ هاي درماني، پذيرش درماني و عوارض جانبي آن، بايد درمان مناسب صورت گيرد.
براي بيماراني که خودکشي شان به طور واضحي با استرس رواني - اجتماعي، تشديد يا ايجاد مي شود، تهيه ي حمايت درماني يا مهلت موقت مي تواند به فرد اين اجازه را بدهد تا راهکارهاي سازش خود با مشکل را بهبود بخشد و انتخاب هاي غير از خودکشي را در نظر بگيرد.
براي بيماران با راهکارهاي انطباقي ناسازگارانه يا ناکافي، مدخلات روان درماني که بر روي ساختن مهارت ها و حل مسئله متمرکز است، مثل مداخلات درمانيِ شناختي - رفتاري مي تواند خيلي کمک کننده باشد. هيچ دستورالعمل آماده اي جهت درمان بيماران انتحاري وجود ندارد. در هر موردي، درمانگر بايد خطر نسبي خودکشي را مشخص کند. استفاده از ابزار ارزيابي خطر خودکشي مي تواند به درمانگر در ارزيابي خطر و انجام دادن وظيفه اش کمک کند.
منبع مقاله :
سپهرمنش، زهرا؛ (1388)، پشگيري از خودکشي(راهنماي عملي ارزيابي و پيشگيري از خودکشي)، تهران: نشر قطره، چاپ اول