پیشینه یهود در ایالات متحده (2)
طی پنجاه سال، جمعیت یهود در ایالات متحده از پنجاه هزار نفر به سه میلیون و سیصد هزار نفر رسید. در جزایر بریتانیا فقط سیصد هزار و در فلسطین تنها صدهزار نفر یهودی وجود دارد. یهودیان خوش شانسند که در جزایر بریتانیا
نویسنده: هنری فورد
مترجم: محمود کریمی شرودانی
منبع:راسخون
مترجم: محمود کریمی شرودانی
منبع:راسخون
طی پنجاه سال، جمعیت یهود در ایالات متحده از پنجاه هزار نفر به سه میلیون و سیصد هزار نفر رسید. در جزایر بریتانیا فقط سیصد هزار و در فلسطین تنها صدهزار نفر یهودی وجود دارد. یهودیان خوش شانسند که در جزایر بریتانیا تعدادشان بیشتر از این نیست. اگر تعدادشان بیش از این بود، در وارسی بیشتر و آشکارتر، یهود در بسیاری از قضایا موثر می بود و این برخی اوقات برای یهودیان فقیرتر ناخوشایند می شد. یک فرد آگاه بریتانیایی میگوید تعصبات ضد یهودی هرآن آماده شیوع یافتن در انگلستان به قدر کافی هست ولی این شیوع و فراگیری در برابر یهودیان ثروتمند امری دست نیافتنی ست زیرا آنها هستند که سیاست و امور مالی جاری را در دست دارند. ممکن است درباره ما این مطلب صحیح باشد که شایعترین حقیقت انگیزه ضد صهیونیستی کاری ست برآمده از یهود بین الملل که اغلب گمنام و مخفی ست، ولی قربانیان بی گناه آن، یهودیان بی بضاعتند. بهر روی، تعصبات ضد یهودی در بخش (مقاله) بعدی از نظر خواهد گذشت.
ظواهر حاکی از آنست که با توجه به جمعیت یهودی در بریتانیا و ایالات متحده، قدرت فوق العاده ای که به وسیله کارشناسان امور مالی یهود بین الملل در حال حکومت است،نه نتیجه و نه تابع جمعیت و تعداد آنها است. حقیقت جالب درباره یهود علی رغم تعداد اندک آنها، قدر جهانی اوست که البته امری بدیهی و روشن است. در حال حاضر تنها چهارده میلیون یهودی در زمین ساکنند که تقریبا برابر جمعیت کره ای هاست. این مقایسه جمعیتی یهود با کره پدیده قدرت یهود را بطور آشکار نشان میدهد (مقایسه یهود و کره که هم جمعیت اند ولی قدرت برتر یهود قابل مقایسه با کره نیست).
در زمان جرج واشنگتن George Washington (1860-1943 یک دانشمند آمریکایی که در مورد کشاورزی و فرآورده های آن مطالعه داشته و یکی از اولین آفریقایی-آمریکایی هایی است که در آمریکا به عنوان فردی مهم مطرح شد. او به کشاورزان کتان کار آموزش داد که چگونه محصولات دیگر کشت کنند و بسیاری از کاربردها و استفاده های بادام زمینی و سیب زمینی شیرین را کشف کرد) حدود چهار هزار یهودی در آمریکا وجود داشتند که بیشترشان تاجران ثروتمندی بودند. در بسیاری از جنبه ها آنها به آمریکایی ها لطف کردند. هایم سالُمُن ( (Haym Salomoدر یک برهه زمانی حساس از تمام دارایی خود، به مهاجران (کوچ نشینان) قرض داد. ولی آنها هرگز این مطلب (کمک او) را درک نکردند (و از این فرصت استفاده نکردند) و همین طور هرگز مشاغل رایج و حتی زراعت را در قبضه نگرفتند. همین طور هرگز به نظر نمی رسید که نگران تولید محصولی باشند. تنها نگرانی آنها فروش محصولات بود البته وقتی که تولید می شدند.
تنها در سالهای اخیر است که یهود ظرفیت تولید خود را به نمایش گذاشته است و بیشتر آنچه امروزه یهود در آن سهیم است چیزیست که زمانی آنرا به عنوان معاونت در بازاریابی گیاهان کاشته و پرورش داده است. او توسط تولید توانست ثروت زیادی را ذخیره نماید. حاصل این ذخیره ثروت، کاهش قیمت و ارزش در سطح جامعه نبوده؛ بلکه رشد و افزایش آن بوده است. این ویژگی خاص تجارت یهود است که روش های بهبود اقتصاد فقط در راستای تجارت است نه بخاطر و در جهت عموم. خطوط قیمتگذاری که یهود بیشترین کنترل را درآنها داشته است با رشد توجیه ناپذیر و نامعقول قیمتگذاریها و به تناسب، شیب سریع و هولناک خطوط اشتغال به سمت درآمد کمتر، البته تنها در سطح عموم، همراه بوده است.
تجارت در ذهن یهود تنها به معنای پول است و اینکه یهودیانی که موفق به اخذ پول میشوند بعد از این مرحله چه میکنند، موضوع دیگریست ولی در مورد به چنگ آوردن پول، هرگز به "سخنان آرمان گرایانه" اجازه دخالت در دلار را نمی دهد. دلار ارزشمند یهود هرگز بوسیله هر حرکت داوطلبانه ی اصلاحگرایانه توسط افرادیکه سعی در بهبود شرایط کاری دارند، مورد اغفال واقع نمی شود.
این مسائل هرگز دلیل بر سنگدلی یهود نیست بلکه تنها بخاطر بینش سختگیرانه یهود در تجارت است. تجارت وقتی به یهود مربوط است، موضوع کالا و پول را به دنبال دارد و مردم جایی در آن ندارند. اگر شما افسرده و رنج دیده باشید، قلب یهود نسبت به شما رئوف خواهد بود ولی اگر برای خانه شما مشکلی پیش آید، شما و خانه تان دو شیء جدا از هم خواهید بود. در نظریه تجاری یهود، طبیعتا مشکل است تا خانه انسان فرض شود یا در حقیقت خانه به چشم انسان نگریسته شود. او بعد از این مرحله ایکه مردم آن را "دشوار" می دانند با این مورد مواجه می شود ولی هرگز احساس تحریک حس دادخواهی نمی کند و تنها خواهد گفت که این فقط "تجارت" بود.
همه اینها احتمالا بدان خاطر است که نیویورک را میتوان به بیگارگاه یهود تعبیر کرد. زمانی که مردم آسیب پذیر ملتی به حال فقرای بیگارگاه یهودی نیویورک دل می سوزانند، آنها نمی دانند که مخترعان و عاملان نظریه به بیگاری کشیدن افراد، خودشان یهودی اند. در واقع، در حینی که ما به داشتن کشوری بدون طبقه، خالی از تعصبات نژادی و دینی افتخار میکنیم، و معتقدیم آزادی برای همه در این کشور تضمین شده است، حقیقتی وجود دارد که هر محقق اذعان دارد که تمامی رفتارهای سنگدلانه یهودیان ایالات متحده، برخاسته از خود مردم یهود، سرپرستان و اربابان آنهاست. و هنوز دلیلی بر اینکه "به زحمت اندااز" و "زحمتکش" به عنوان سنگدلی و اعمال غیر انسانی یهود پنداشته شود، وجود ندارد. "این یک تجارت بود". مردم رنج کشیده همیشه به امید روزی که اتاقی مملو از افرادی که برای او کار میکنند وجود خواهند داشت، زندگی می کند. علاقه بی حد و مرز و حیاتی به به تجارت و عطش بی نهایت او در جاه طلبی و بالا رفتن از پله های ترقی، و استاد شدن در به بیگاری کشیدن افراد، یهود را قادر ساخته بدون کمترین حس ظالمانه یا بی عدالتی که دردناکترین چیز درباره فقر است، کار خود را به راحتی انجام دهد. یهود هرگز به کار کردن به چشم یک مصیبت یا نکبت نمینگرد، ولی به زیردستان خود نیز به عنوان اینکه همیشه در موقعیت زیردست باقی میمانند نیز نگاه نمی کند. بنابراین، یهودیان تمام انرژی خود را در راه ترقی کردن با تکیه بر اظهار عدم رضایت بر موقعیتی که در آنند و سعی در بهتر کردن آن دارند، کرده است.
همه این مطالب به تنهایی درست ولی در سطح جامعه مضر خواهد بود. نتیجه این است که تا کنون، مراتب پایین استخدامی و کارآفرینی کاملا بدون سرپرستی می گذشت و درجات بالاتر هرگز احساس نیاز به تدبیر اصلاحات صنعتی و منافع نمی کنند. رکورد یهودیان بزرگ در نیکوکاری بسیار شرافتمندانه است. رکورد آنها در اصلاحات صنعتی صفر است. وقتی یهودان نسبت به مردم خود بسیار رئوف می شوند، بخشی از منافع و ثروت خود را در برای اصلاح مقداری از نیازهای بشری آنها که زاده ی روش هایی است که از آنها سود به دست می آورند، صدقه می دهند. ولی ظاهرا اصلاح آن دسته از روش های یهود که ممکن است منجر به رکود یا محدود شدن ثروت آنها شود، هرگز رخ نخواهد داد. حداقل، ضمن اینکه در بین ثروتمندان یهودی افراد خیر بسیاری دیده می شوند، نمیتوان شخصی را یافت که در راه انسانی کردن صنعت، روشها و متدهای صنعت، و منافع آن مفید و واقعی باشد.
البته این ناخوشایند اما قابل درک است که توضیح بیشتر چیزهایی که یهود در مورد آن مقصراست توسط کسانی ارایه می شود که درباره ی طبیعت یهود اطلاعی ندارند. یهود به این سمت پیش خواهد رفت که به طور غیر رسمی نتایج شکوفایی خود را عرضه کند. او هیچ مسیری را نپیموده است و هیچ فشار بیرونی را در عرضه کردن فعالیت های خود یا ثروت و لیاقت خود تحمل نکرده است. و تاثیر اجتماعی آن عین بی رحمی، بی عاطفگی و غیر انسانی است. به هر روی باید گفت که این خارج از تصور ما نیست ولی خارج از تصور تمام عیار ما درباره ی بازی تجاری یهود است. برخی طرح های صنعتی که به نظر احمقانه می آید با امتیاز دادن به حریف (تنها به عنوان یک موضوع انسان دوستانه) اعتبار پیدا می کند.
یهود امریکایی با جامعه یکی نمی شود. این یک قرار داد است، نه برای سرزنش کردن او بلکه تنها یک حقیقت است. یهود اگر می خواست می توانست با مردم امریکا، یکی شود. صرف نظر ازحس کنجکاوی ، مجزا بودنش موجب موفقیت عظیمش شد. یهود از نظر افرادش، کیش و ملیتش، زننده نیست. آرمان های معنوی او در جهان گستره شده است. اما هنوز هم قابل یکی شدن نیست. او با محدودیت هایش رشد کرده است. این احساس که" متعلق به چیزی نیست" . این یک امتیاز برای او و هم چنین از نقاطی است که دیدی با قضاوت عالی به او می دهد. اما او نباید آن را مایه ی شکایتش از غیر یهود (همان گونه که تمایل به این کار دارد)در جامعه قرار دهد. بهتر است او برای یک غیر یهود و برای همه روشن کند که یهود حقیقی بر روی این موضوع پایدار می ماند. همان طور که یک یهودی جوان گفت:" یک دنیا تفاوت بین یک امریکایی و یک یهودی وجود دارد. یک یهودی امریکایی تنها یک دستیار برای غیریهود است که محکوم شده برای همیشه انگل باقی بماند."
محله ی یهودیان یک محصول امریکایی نیست بلکه وارداتی از خود یهود است. آن ها خودشان را به شکل یک جامعه ی متفاوت جدا کرده اند. دایره المعارف یهود درباره ی این موضوع می گوید: جامعه سازمان یافته از یهودیان مقیم در امریکا تفاوت کمی با سایر کشورها دارد. در اصل، و بدون هیچ اجباری یهودیان ترجیح می دهند که در مجاورت یکدیگر زندگی کنند. این ویژگی هنوز هم رواج دارد.
برای تهیه ی یک لیست از خطوط تجاری تحت کنترل یهود در ایالات متحده باید بر روی صنایع حیاتی این کشور دست گذاشت- آن هایی که واقعا حیاتی اند و آن هایی که روشی را توسعه می دهند که به نظر حیاتی می رسد. البته تجارت نمایشی، همان طور که هر کسی می داند، مختص یهودیان است. تولید بازی، کتاب و تئاترهای نمایشی همگی در دست یهودیان است. این شاید به موجب این حقیقت باشد که تقریبا تمام تولیدات امروزی می تواند به عنوان تبلیغ شناخته شود و یا آشکارا یک آگهی بازرگانی باشد که نه از ذهن یک فیلنامه نویس بلکه از یک تولیدکننده سرچشمه گرفته باشد.
مردم امریکا بسیار خوشحال خواهند شد صف طویلی از "تجار امریکایی" را که اعتبار بازرگانی کشورمان را بالا می برند ببینند. بیشتر آن ها یهودی اند. آن ها حس خوبی از داشتن یک اسم امریکایی دارند به خصوص هنگامی که شما در بخش خارجی یک شرکت معتبر گردش می کنید "کمپانی وارد کننده ی امریکایی" یا"کمپانی تجاری امریکایی" یا سایر اسامی بدون دردسر، انتظار دارید یک هم وطن را بیابید، یک امریکایی، شما معمولا یک یهودی را خواهید یافت که ظاهرا از اقامت موقت در امریکا اطلاعات بسیار مختصری داشته است. این اطلاعات جسته گریخته ممکن است باعث احترام به" روش های تجارت امریکایی" در برخی از قسمت های دنیا شود. وقتی که 30 تا 40 تفاوت بین مردمی است که تحت نام "امریکایی" تجارت می کنند، و مردمی که این کار را قانونی انجام می دهند، هم چنین این تعجب آور نیست که امریکایی ها متوجه بعضی از توصیفات روش های امریکایی که در مطبوعات خارجی ظاهر می شود نمی شوند. آلمانی های زمان های گذشته که از وابسته بودن جهان شکایت کرده بودند،به وسیله ی سخنرانی یهودیان بازرگان و مهاجر آلمانی مورد قضاوت قرار گرفتند.
مرحله ی شکوفایی یهود در ایالات متحده موضوع پیش پا افتاده ای است، اما شکوفایی که تنها در جهت آینده نگری و پشتکار باشد، بدون کنترل کردن ممکن نیست. شکوفایی یهودیان می تواند به وسیله ی هر کسی انجام شود به شرطی که خواهان صرف همان هزینه ای باشد که یهودیان برای رسیدن به آن کردند.-یک هزینه ی بسیار بسیار زیاد-، معمولا-تمام چیزهای مورد توجه- اما این برای تمام غیر یهودیان متحد ،تحت شرایط یکسان برای نایل شدن، کنترل آن چه یهود برآن پیروزشد، غیر ممکن است. به این دلیل که در غیر یهود کمبود همکاری، یک توطئه ی مشخص، و به خصوص حس نژاد پرستی شدید (که در یهود بسیار مشخص است) وجود ندارد. این برای یک غیر یهود اهمیتی ندارد که فرد دیگر غیر یهود است. یهودی که بشر از این مجرا مشاهده می کند، یهود دیگری است. بنابراین اگر یک مثال از شکوفایی یهود نیازباشد، در این مورد باید گفت با استناد به تمپل امانوئل
(Temple Emmanu-el, New York)، در سال1846 به سختی بودجه شان به $1,520صعود کرد. اما در 1868 با پیگیری سیویل وار( Civil War )از 231 کرسی اجاره ای به $708,755 رسید. و به علاوه انحصار لباس یهودی ، یکی دیگر از نتایجی بود که مثل سیویل وار( Civil War )، یک مرحله به شکوفایی کنترل در سطح کشور و در سطح جهان اضافه کرد.
در واقع، ممکن است گفته شود که یهود در همه چیزهایی که در ایالات متحده در آن قدم نهاده پیروز بوده مگر در زمینه کشاورزی. توضیحی که در جوامع یهود معمولاً بدان پرداخته می شود این است که کشت و کار معمولی خیلی دور از این است که ذکاوت یهود بخواهد با آن درگیر باشد و بنابراین او خیلی به کشاورزی تمایل ندارد تا بخواهد در آن موفق باشد ولی در لبنیات و درباره چهارپایان (مورد نیاز کشاورزی) که نیاز بیشتری به "هوش" دارد، دارای موفقیت هایی ست. تلاش های زیادی در مناطق مختلفی از ایالات متحده برای کشاورز کردن مقیمان و ساکنان مناطق صورت گرفته ولی همگی ناکام بوده اند. برخی این ناتوانی در کشت و کار را به دلیل عدم دانش کافی یهود در کشاورزی بیان کرده اند، برخی نیز دلیلش را بیزاری یهود از هر کاری می دانند که با دست انجام می شود. برخی نیز ناظر به عدم بنیادهای نظری در زمینه کشاورزی در یهودند. در هر حال، یهود در مشاغل و حرفه های ناکارآمد در جایگاهی فراتر از این (کشاورزی) شغل اساسی و موثر قرار دارد. برخی از دانش آموزان که درگیر این سوالند (فکرشان مشغول این سوال است)، بیان می کنند که یهود هرگز مردی نبوده که روی زمین باشد (کشاورزی کند) ولی همیشه تاجر و سوداگر بوده است. از دلایلی که برای انتخاب فلسطین به عنوان کشور یهود بدان اشاره شده و بدان تصریح شده است این است که فلسطین قطعه ای از زمین است که شاهراهی بین شرق و غرب و بیشتر مناطق دیگر را که از راه خشکی آمد و شد و انتقال دارند، تشکیل داده است.
ظواهر حاکی از آنست که با توجه به جمعیت یهودی در بریتانیا و ایالات متحده، قدرت فوق العاده ای که به وسیله کارشناسان امور مالی یهود بین الملل در حال حکومت است،نه نتیجه و نه تابع جمعیت و تعداد آنها است. حقیقت جالب درباره یهود علی رغم تعداد اندک آنها، قدر جهانی اوست که البته امری بدیهی و روشن است. در حال حاضر تنها چهارده میلیون یهودی در زمین ساکنند که تقریبا برابر جمعیت کره ای هاست. این مقایسه جمعیتی یهود با کره پدیده قدرت یهود را بطور آشکار نشان میدهد (مقایسه یهود و کره که هم جمعیت اند ولی قدرت برتر یهود قابل مقایسه با کره نیست).
در زمان جرج واشنگتن George Washington (1860-1943 یک دانشمند آمریکایی که در مورد کشاورزی و فرآورده های آن مطالعه داشته و یکی از اولین آفریقایی-آمریکایی هایی است که در آمریکا به عنوان فردی مهم مطرح شد. او به کشاورزان کتان کار آموزش داد که چگونه محصولات دیگر کشت کنند و بسیاری از کاربردها و استفاده های بادام زمینی و سیب زمینی شیرین را کشف کرد) حدود چهار هزار یهودی در آمریکا وجود داشتند که بیشترشان تاجران ثروتمندی بودند. در بسیاری از جنبه ها آنها به آمریکایی ها لطف کردند. هایم سالُمُن ( (Haym Salomoدر یک برهه زمانی حساس از تمام دارایی خود، به مهاجران (کوچ نشینان) قرض داد. ولی آنها هرگز این مطلب (کمک او) را درک نکردند (و از این فرصت استفاده نکردند) و همین طور هرگز مشاغل رایج و حتی زراعت را در قبضه نگرفتند. همین طور هرگز به نظر نمی رسید که نگران تولید محصولی باشند. تنها نگرانی آنها فروش محصولات بود البته وقتی که تولید می شدند.
تنها در سالهای اخیر است که یهود ظرفیت تولید خود را به نمایش گذاشته است و بیشتر آنچه امروزه یهود در آن سهیم است چیزیست که زمانی آنرا به عنوان معاونت در بازاریابی گیاهان کاشته و پرورش داده است. او توسط تولید توانست ثروت زیادی را ذخیره نماید. حاصل این ذخیره ثروت، کاهش قیمت و ارزش در سطح جامعه نبوده؛ بلکه رشد و افزایش آن بوده است. این ویژگی خاص تجارت یهود است که روش های بهبود اقتصاد فقط در راستای تجارت است نه بخاطر و در جهت عموم. خطوط قیمتگذاری که یهود بیشترین کنترل را درآنها داشته است با رشد توجیه ناپذیر و نامعقول قیمتگذاریها و به تناسب، شیب سریع و هولناک خطوط اشتغال به سمت درآمد کمتر، البته تنها در سطح عموم، همراه بوده است.
تجارت در ذهن یهود تنها به معنای پول است و اینکه یهودیانی که موفق به اخذ پول میشوند بعد از این مرحله چه میکنند، موضوع دیگریست ولی در مورد به چنگ آوردن پول، هرگز به "سخنان آرمان گرایانه" اجازه دخالت در دلار را نمی دهد. دلار ارزشمند یهود هرگز بوسیله هر حرکت داوطلبانه ی اصلاحگرایانه توسط افرادیکه سعی در بهبود شرایط کاری دارند، مورد اغفال واقع نمی شود.
این مسائل هرگز دلیل بر سنگدلی یهود نیست بلکه تنها بخاطر بینش سختگیرانه یهود در تجارت است. تجارت وقتی به یهود مربوط است، موضوع کالا و پول را به دنبال دارد و مردم جایی در آن ندارند. اگر شما افسرده و رنج دیده باشید، قلب یهود نسبت به شما رئوف خواهد بود ولی اگر برای خانه شما مشکلی پیش آید، شما و خانه تان دو شیء جدا از هم خواهید بود. در نظریه تجاری یهود، طبیعتا مشکل است تا خانه انسان فرض شود یا در حقیقت خانه به چشم انسان نگریسته شود. او بعد از این مرحله ایکه مردم آن را "دشوار" می دانند با این مورد مواجه می شود ولی هرگز احساس تحریک حس دادخواهی نمی کند و تنها خواهد گفت که این فقط "تجارت" بود.
همه اینها احتمالا بدان خاطر است که نیویورک را میتوان به بیگارگاه یهود تعبیر کرد. زمانی که مردم آسیب پذیر ملتی به حال فقرای بیگارگاه یهودی نیویورک دل می سوزانند، آنها نمی دانند که مخترعان و عاملان نظریه به بیگاری کشیدن افراد، خودشان یهودی اند. در واقع، در حینی که ما به داشتن کشوری بدون طبقه، خالی از تعصبات نژادی و دینی افتخار میکنیم، و معتقدیم آزادی برای همه در این کشور تضمین شده است، حقیقتی وجود دارد که هر محقق اذعان دارد که تمامی رفتارهای سنگدلانه یهودیان ایالات متحده، برخاسته از خود مردم یهود، سرپرستان و اربابان آنهاست. و هنوز دلیلی بر اینکه "به زحمت اندااز" و "زحمتکش" به عنوان سنگدلی و اعمال غیر انسانی یهود پنداشته شود، وجود ندارد. "این یک تجارت بود". مردم رنج کشیده همیشه به امید روزی که اتاقی مملو از افرادی که برای او کار میکنند وجود خواهند داشت، زندگی می کند. علاقه بی حد و مرز و حیاتی به به تجارت و عطش بی نهایت او در جاه طلبی و بالا رفتن از پله های ترقی، و استاد شدن در به بیگاری کشیدن افراد، یهود را قادر ساخته بدون کمترین حس ظالمانه یا بی عدالتی که دردناکترین چیز درباره فقر است، کار خود را به راحتی انجام دهد. یهود هرگز به کار کردن به چشم یک مصیبت یا نکبت نمینگرد، ولی به زیردستان خود نیز به عنوان اینکه همیشه در موقعیت زیردست باقی میمانند نیز نگاه نمی کند. بنابراین، یهودیان تمام انرژی خود را در راه ترقی کردن با تکیه بر اظهار عدم رضایت بر موقعیتی که در آنند و سعی در بهتر کردن آن دارند، کرده است.
همه این مطالب به تنهایی درست ولی در سطح جامعه مضر خواهد بود. نتیجه این است که تا کنون، مراتب پایین استخدامی و کارآفرینی کاملا بدون سرپرستی می گذشت و درجات بالاتر هرگز احساس نیاز به تدبیر اصلاحات صنعتی و منافع نمی کنند. رکورد یهودیان بزرگ در نیکوکاری بسیار شرافتمندانه است. رکورد آنها در اصلاحات صنعتی صفر است. وقتی یهودان نسبت به مردم خود بسیار رئوف می شوند، بخشی از منافع و ثروت خود را در برای اصلاح مقداری از نیازهای بشری آنها که زاده ی روش هایی است که از آنها سود به دست می آورند، صدقه می دهند. ولی ظاهرا اصلاح آن دسته از روش های یهود که ممکن است منجر به رکود یا محدود شدن ثروت آنها شود، هرگز رخ نخواهد داد. حداقل، ضمن اینکه در بین ثروتمندان یهودی افراد خیر بسیاری دیده می شوند، نمیتوان شخصی را یافت که در راه انسانی کردن صنعت، روشها و متدهای صنعت، و منافع آن مفید و واقعی باشد.
البته این ناخوشایند اما قابل درک است که توضیح بیشتر چیزهایی که یهود در مورد آن مقصراست توسط کسانی ارایه می شود که درباره ی طبیعت یهود اطلاعی ندارند. یهود به این سمت پیش خواهد رفت که به طور غیر رسمی نتایج شکوفایی خود را عرضه کند. او هیچ مسیری را نپیموده است و هیچ فشار بیرونی را در عرضه کردن فعالیت های خود یا ثروت و لیاقت خود تحمل نکرده است. و تاثیر اجتماعی آن عین بی رحمی، بی عاطفگی و غیر انسانی است. به هر روی باید گفت که این خارج از تصور ما نیست ولی خارج از تصور تمام عیار ما درباره ی بازی تجاری یهود است. برخی طرح های صنعتی که به نظر احمقانه می آید با امتیاز دادن به حریف (تنها به عنوان یک موضوع انسان دوستانه) اعتبار پیدا می کند.
یهود امریکایی با جامعه یکی نمی شود. این یک قرار داد است، نه برای سرزنش کردن او بلکه تنها یک حقیقت است. یهود اگر می خواست می توانست با مردم امریکا، یکی شود. صرف نظر ازحس کنجکاوی ، مجزا بودنش موجب موفقیت عظیمش شد. یهود از نظر افرادش، کیش و ملیتش، زننده نیست. آرمان های معنوی او در جهان گستره شده است. اما هنوز هم قابل یکی شدن نیست. او با محدودیت هایش رشد کرده است. این احساس که" متعلق به چیزی نیست" . این یک امتیاز برای او و هم چنین از نقاطی است که دیدی با قضاوت عالی به او می دهد. اما او نباید آن را مایه ی شکایتش از غیر یهود (همان گونه که تمایل به این کار دارد)در جامعه قرار دهد. بهتر است او برای یک غیر یهود و برای همه روشن کند که یهود حقیقی بر روی این موضوع پایدار می ماند. همان طور که یک یهودی جوان گفت:" یک دنیا تفاوت بین یک امریکایی و یک یهودی وجود دارد. یک یهودی امریکایی تنها یک دستیار برای غیریهود است که محکوم شده برای همیشه انگل باقی بماند."
محله ی یهودیان یک محصول امریکایی نیست بلکه وارداتی از خود یهود است. آن ها خودشان را به شکل یک جامعه ی متفاوت جدا کرده اند. دایره المعارف یهود درباره ی این موضوع می گوید: جامعه سازمان یافته از یهودیان مقیم در امریکا تفاوت کمی با سایر کشورها دارد. در اصل، و بدون هیچ اجباری یهودیان ترجیح می دهند که در مجاورت یکدیگر زندگی کنند. این ویژگی هنوز هم رواج دارد.
برای تهیه ی یک لیست از خطوط تجاری تحت کنترل یهود در ایالات متحده باید بر روی صنایع حیاتی این کشور دست گذاشت- آن هایی که واقعا حیاتی اند و آن هایی که روشی را توسعه می دهند که به نظر حیاتی می رسد. البته تجارت نمایشی، همان طور که هر کسی می داند، مختص یهودیان است. تولید بازی، کتاب و تئاترهای نمایشی همگی در دست یهودیان است. این شاید به موجب این حقیقت باشد که تقریبا تمام تولیدات امروزی می تواند به عنوان تبلیغ شناخته شود و یا آشکارا یک آگهی بازرگانی باشد که نه از ذهن یک فیلنامه نویس بلکه از یک تولیدکننده سرچشمه گرفته باشد.
1) صنعت تصویر متحرک
2) صنعت شکر
3) صنعت تنباکو
4) پنجاه درصد یا بیشتر از صنعت بسته بندی گوشت
5) بیش از60 درصد از صنعت کفش سازی
6) لباس های پیش دوخته ی مردانه و زنانه
7) بیشتر تولیدات موسیقی در کشور
8) جواهرات
9) غلات
10) بیشترین درصد پنبه
11) صنایع ذوب کلورادو Colorado
12) نگارش مجلات
13) انتشار اخبار
14) نوشابه های الکلی
15) تجارت قرض دادن(ربا)
مردم امریکا بسیار خوشحال خواهند شد صف طویلی از "تجار امریکایی" را که اعتبار بازرگانی کشورمان را بالا می برند ببینند. بیشتر آن ها یهودی اند. آن ها حس خوبی از داشتن یک اسم امریکایی دارند به خصوص هنگامی که شما در بخش خارجی یک شرکت معتبر گردش می کنید "کمپانی وارد کننده ی امریکایی" یا"کمپانی تجاری امریکایی" یا سایر اسامی بدون دردسر، انتظار دارید یک هم وطن را بیابید، یک امریکایی، شما معمولا یک یهودی را خواهید یافت که ظاهرا از اقامت موقت در امریکا اطلاعات بسیار مختصری داشته است. این اطلاعات جسته گریخته ممکن است باعث احترام به" روش های تجارت امریکایی" در برخی از قسمت های دنیا شود. وقتی که 30 تا 40 تفاوت بین مردمی است که تحت نام "امریکایی" تجارت می کنند، و مردمی که این کار را قانونی انجام می دهند، هم چنین این تعجب آور نیست که امریکایی ها متوجه بعضی از توصیفات روش های امریکایی که در مطبوعات خارجی ظاهر می شود نمی شوند. آلمانی های زمان های گذشته که از وابسته بودن جهان شکایت کرده بودند،به وسیله ی سخنرانی یهودیان بازرگان و مهاجر آلمانی مورد قضاوت قرار گرفتند.
مرحله ی شکوفایی یهود در ایالات متحده موضوع پیش پا افتاده ای است، اما شکوفایی که تنها در جهت آینده نگری و پشتکار باشد، بدون کنترل کردن ممکن نیست. شکوفایی یهودیان می تواند به وسیله ی هر کسی انجام شود به شرطی که خواهان صرف همان هزینه ای باشد که یهودیان برای رسیدن به آن کردند.-یک هزینه ی بسیار بسیار زیاد-، معمولا-تمام چیزهای مورد توجه- اما این برای تمام غیر یهودیان متحد ،تحت شرایط یکسان برای نایل شدن، کنترل آن چه یهود برآن پیروزشد، غیر ممکن است. به این دلیل که در غیر یهود کمبود همکاری، یک توطئه ی مشخص، و به خصوص حس نژاد پرستی شدید (که در یهود بسیار مشخص است) وجود ندارد. این برای یک غیر یهود اهمیتی ندارد که فرد دیگر غیر یهود است. یهودی که بشر از این مجرا مشاهده می کند، یهود دیگری است. بنابراین اگر یک مثال از شکوفایی یهود نیازباشد، در این مورد باید گفت با استناد به تمپل امانوئل
(Temple Emmanu-el, New York)، در سال1846 به سختی بودجه شان به $1,520صعود کرد. اما در 1868 با پیگیری سیویل وار( Civil War )از 231 کرسی اجاره ای به $708,755 رسید. و به علاوه انحصار لباس یهودی ، یکی دیگر از نتایجی بود که مثل سیویل وار( Civil War )، یک مرحله به شکوفایی کنترل در سطح کشور و در سطح جهان اضافه کرد.
در واقع، ممکن است گفته شود که یهود در همه چیزهایی که در ایالات متحده در آن قدم نهاده پیروز بوده مگر در زمینه کشاورزی. توضیحی که در جوامع یهود معمولاً بدان پرداخته می شود این است که کشت و کار معمولی خیلی دور از این است که ذکاوت یهود بخواهد با آن درگیر باشد و بنابراین او خیلی به کشاورزی تمایل ندارد تا بخواهد در آن موفق باشد ولی در لبنیات و درباره چهارپایان (مورد نیاز کشاورزی) که نیاز بیشتری به "هوش" دارد، دارای موفقیت هایی ست. تلاش های زیادی در مناطق مختلفی از ایالات متحده برای کشاورز کردن مقیمان و ساکنان مناطق صورت گرفته ولی همگی ناکام بوده اند. برخی این ناتوانی در کشت و کار را به دلیل عدم دانش کافی یهود در کشاورزی بیان کرده اند، برخی نیز دلیلش را بیزاری یهود از هر کاری می دانند که با دست انجام می شود. برخی نیز ناظر به عدم بنیادهای نظری در زمینه کشاورزی در یهودند. در هر حال، یهود در مشاغل و حرفه های ناکارآمد در جایگاهی فراتر از این (کشاورزی) شغل اساسی و موثر قرار دارد. برخی از دانش آموزان که درگیر این سوالند (فکرشان مشغول این سوال است)، بیان می کنند که یهود هرگز مردی نبوده که روی زمین باشد (کشاورزی کند) ولی همیشه تاجر و سوداگر بوده است. از دلایلی که برای انتخاب فلسطین به عنوان کشور یهود بدان اشاره شده و بدان تصریح شده است این است که فلسطین قطعه ای از زمین است که شاهراهی بین شرق و غرب و بیشتر مناطق دیگر را که از راه خشکی آمد و شد و انتقال دارند، تشکیل داده است.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}