بررسي شبهات مهدويّت
نخست اين که شبهه شناسيِ مهدويّت و پاسخ گويي به اين شبهات و پرداختن به چنين مبحثي، خود يکي از ابعاد مهم تربيتي انتظار است؛ همان چيزي که يکي از محورهاي مهم در برگزاري اين گفتمان به شمار آمده است. اگر قرار باشد که
سخنران:
حجّة الاسلام حسين مهدويانبِسمِ اللهِ الرَّحمانِ الرَّحِيمِ
السَّلامُ عَلَي المَهديِّ الَّذي وَعَدَ اللهُ تَعالي الُامَمَ أن يَجمَعَ بِهِ الکَلِمَ و يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ و يَملأ بِهِ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئَتُ ظُلماً و جَوراً...(1)
پيش درآمد
قبل از اين که وارد بحث شوم، تذکر دو نکته را مفيد مي دانم:نخست اين که شبهه شناسيِ مهدويّت و پاسخ گويي به اين شبهات و پرداختن به چنين مبحثي، خود يکي از ابعاد مهم تربيتي انتظار است؛ همان چيزي که يکي از محورهاي مهم در برگزاري اين گفتمان به شمار آمده است. اگر قرار باشد که مهدويّت يکي از محوري ترين پايه هاي تربيت فرد و جامعه باشد که هست، يقيناً بايد نسبت به آسيب شناسي اين موضوع که يکي از بخش هاي مهم آن، شبهه شناسي مهدويّت است تعميق شود.
قطعاً تأسيس مؤسساتي براي شناخت اين شبهات و پاسخ گويي به آن، براي بناي چارچوب تربيتي براساس مهدويّت و «انتظار محور» ضروري به نظر مي رسد.
دوم اين که بررسي شبهات مهدويّت، نياز به فرصت بسياري دارد. اگر بخواهيم حق مطلب را ادا کنيم، بايد از زواياي مختلف اين قضيه را مورد بررسي قرار دهيم.بايد شبهات دسته بندي شوند و محورهاي مهم اين شبهات و شبهه انگيزاني که آن را در جامعه طرح کرده اند، مورد بررسي و تطبيق قرار بگيرد و حداقل پاسخ هاي اجمالي نسبت به مهم ترين محورهاي شبهات مطرح شود. بنابراين، بحث حاضر را با عنوان ضرورت بررسي شبهات مهدويّت ادامه مي دهيم.
مفهوم و ويژگي هاي شبهه
رابطه ي منطقي بين سؤال و شبهه، عموم و خصوص مطلق است؛ هر شبهه اي سؤال است، اما هر سؤالي شبهه نيست. شبهه خودش نوعي سؤال است، اما سؤالي است که براي استفهام و طلب فهم، مطرح نشده است. براي دانستن و گسترش معلومات و هدايت يافتن به راه صحيح، نيست. شبهه داراي مختصات و ويژگي هايي است که در اولين فصل صحبت در بخش هاي مختلف به همين مختصات و ويژگي ها خواهيم پرداخت؛ البته باز با تأکيد بر اين که قضيه ي شبهات مهدويّت موردنظر است.بعضي از اين شبهات محتوايي هستند؛ برخي به شکل و ظاهر اين شبهات باز مي گردند؛ برخي به روش هاي طرح شبهه و برخي به شرايط محيطي اشاره مي کنند.
اولين ويژگي اين است که شبهه داراي محتواي هجومي و نفي کننده است. اين که مطرح شود آيا اصلاً امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به دنيا آمده اند؟ آيا ولادت حضرت مهدي عَلَيهِ السَّلام شاهدي دارد؟ سؤال کننده در اين موارد مي خواهد اصل قضيه ي مهدويّت را مورد هجوم قرار دهد و آن را نفي کند. در اين صورت شما هر چه قدر هم که استدلال کنيد يقيناً قانع نخواهد شد. او به دنبال اين است که اصل ولادت و باور را خدشه دار کند.
ويژگي دوم که بي ارتباط با ويژگي اول نيست، اين است که شبهه به انگيزه ي تخريب يک عقيده صورت مي گيرد. اين جا ديگر قصد فهميدن نيست؛ قصد متزلزل کردن عقيده است. اگر در مورد غيبت امام زمان شبهات گوناگون ذکر شده، به اين دليل است که به انواع مختلف، خواستند بگويند اين غيبت امام زمان عَلَيهِ السَّلام ساخته و پرداخته ي کسان خاصي است و واقعيت ندارد. مي خواهند اين همه حرکت و پويايي که در بحث مهدويّت و زير چتر انتظار وجود دارد، مورد تخريب قرار بگيرد.
سومين ويژگي شبهه اين است که با جاروجنجال و تبليغات و استفاده از ابزارهاي مختلف براي رساندن آن شبهه همراه است. غوغاسالاري در آن حاکم است.
درباره ي شبهه ي ظهور حضرت مهدي عَلَيهِ السَّلام اگر سري به اينترنت و نرم افزارهاي گوناگوني که در کشورهاي مختلف دنيا پخش شده بزنيد، خواهيد ديد که چه قدر روي ظهور کساني که خود را مهدي ناميده اند، تبليغات صورت گرفته است. در سودان، پاکستان، هند و ساير کشورهاي افريقايي، اروپايي و حتي امريکا ادعا کرده اند که ما همان مهدي موعوديم، و چه قدر با تبليغات و تأکيد روي اين قضيه، در دنيا جنجال راه انداخته اند.
امروزه ده ها سايت از پايگاه هاي اينترنتي، منحصراً در اختيار کساني است که مي خواهند عقايد مربوط به مهدويّت را، با همان نگاهي که گفتيم، متزلزل کنند.
من نوشته ها و برگ هايي را به همراه دارم که در آن ها تصوير و مشخصات کساني که در دنيا به عنوان مهدي ظهور کرده اند، آمده است. تبليغات گسترده اي در اين باره انجام داده اند. اگر حوزه و علما و منتظران حضرت مهدي عَلَيهِ السَّلام با تمام توان و هوشياري در پي حفظ اين سنگر نباشند، بسياري از طرف داران جمهوري اسلامي و شيفتگان نظام ولايت فقيه و بسياري از کساني که در گوشه وکنار دنيا به آينده ي اين انقلاب و تسليم آن به دست امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دل بسته اند، نااميد خواهند شد.
ويژگي چهارم شبهه اين است که با پاسخ منطقي، بحث پايان نمي گيرد. کتاب هاي مختلفي که در چگونگي مباحثات شبهه انگيزان چاپ شده است، گوياي اين واقعيت است.هر جا علماي ما به پاسخ گويي برخاسته اند و مدارک و ادله و استدلال و براهين قطعي ارائه کرده اند، به سرعت بحث را منحرف مي کنند ويک بحث انحرافي ديگري پيش مي کشند. بحث بر اين نيست که شبهه انگيز بايد قانع شود؛ مهم اين است که کساني که تحت تأثير شبهه هاي او قرار مي گيرند، طرف مقابل و عقيده ي مورد هجومش را بي دفاع نبينند. جوان دانشگاهي ما فريب نخورد و گمان نکند که آن شبهه ها بي پاسخند. گمان نکند که مهدويّت هم خيلي پايه و اساس محکمي ندارد. زماني که جوانان و بسيجيان ما، با عشق ديدار امام زمان عَلَيهِ السَّلام به سوي ميدان هاي جهاد حرکت مي کنند،حاضرند جانشان را هم در طبق اخلاص بگذارند و تقديم آن يار منتظر بکنند، اين جا است که شبهه انگيز به سراغ او مي آيد: از کجا مي داني که امام زمان هماني باشد که مي گويي در جبهه هنگام خواندن دعا، ديدمش؟!
اصلاً شايد امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در شرايط و وضعيت خاصي در غير جسمي که ما و شما داريم، زندگي مي کند؛ پس قابل رؤيت نيست. اگر اين شبهه در او تحريک شد، حرکتش را از دست مي دهد و همين هدف شبهه انگيزان است. شبهه انگيز مي خواهد ظلمات ايجاد کند؛ مي خواهد تاريکي ايجاد کند؛ مي خواهد نقطه هاي روشن و اميدآفرين را از بين ببرد.
ويژگي پنجم شبهه اين است که معمولاً در فضايي غيرپاسخ گو رشد مي کند. شبهه انگيز در مجامع علمي کار نمي کند. شبهه اش را در مؤسسات تحقيقاتي شما مطرح نمي کند. از رسانه هاي مختلف استفاده مي کند؛ مقاله مي نويسد؛ مصاحبه مي کند و حتي در سطحي بين المللي حرفش را ابراز مي کند تا کساني که مخاطبش هستند، همان کساني که هيچ سيطره ي علمي به موضوع ندارند، متزلزل شوند. مي خواهد عقايد صاف آنان را متزلزل کند. ما مسئوليم؛ در هر رده اي که هستيم، چه در حوزه، چه در دانشگاه، چه در مراکز تحقيقاتي، بايد آگاهي بدهيم. سطح پاسخ گويي مردم را بالا ببريم. شبهه انگيز دنبال فرصت ها وظرف ها و مکان هايي است که انسان هاي پاسخ گو در آن جا وجود نداشته باشند.
ويژگي ششم اين شبهه اين است که در حجمي زياد و زماني کم در جامعه فراگير مي شود. يک باره مي بينيد که بحث ولايت مطلقه ي امام معصوم و ولايت مطلقه ي فقيه که بنا به فرمايش صريح مولا امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، حجّتِ امام زمانند و خود امام زمان، نيز حجّةالله است، مورد ترديد قرار مي گيرد. با ابزارهاي مختلف و با تئوري هاي گوناگون سعي مي کنند اين ولايت را در بين مردم غيراستدلالي ، قابل ترديد و شکننده جلوه دهند و ناگهان مي بينيد که همه جا پرشد. و اين نشان از انگيزه هاي تخريبي شبهه افکنان دارد.
هفتمين ويژگي شبهه اين است که فراواني آن، متناسب با اوضاع اجتماعي است. اگر در جامعه جوي ايجاد شود که خشونت ستيزي رسم شود، حتي قوانين جزايي دستگاه قضا نيز مورد ترديد قرار خواهد گرفت. مي گويند: مگر اسلام مي تواند ديني خشونتي باشد؛ يا به تعابير ديگر. ناگهان مي بينيد که در موضوع مهدويّت نيز اين شبهه بيش تر اوج مي گيرد و رشد مي يابد که امام زمان که دو سوم مردم دنيا را مي کشد؛ حتي براي اين مطلب، به روايات استناد مي کنند. بعضي از روحانيون نيز متأسفانه گاهي بالاي منبر مي گويند: امام زمان آن قدر مي کُشد و آن قدر خون مي ريزد که تا زير شکم اسبش خون بالا خواهد آمد! بايد اين گونه روايات وقضايا مورد بررسي قرار گيرد که تا چه حد علمي و قابل اعتماد هستند. اين که چه قضاوتي در جامعه ايجاد مي کند و چه بُرشي بين اعتقاد به مهدويّت وانتظارِ اميدآفرين به ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در جواناني که احساسات لطيف دارند، به وجود مي آورد همه ي اين ها بايد مورد تعميق و تدقيق قرار بگيرد. اين بخش اول صحبت بود.
عوامل تأثيرگذار در تشديد جوّ شبهه
يکي از مسائل قابل توجه در مبحث شبهات مهدويّت، منابع و عوامل تأثيرگذار در تشديد جوّ شبهه هاي مهدويّت هستند. در اين جا تعدادي از اين عوامل را خواهيم شمرد:1-بحث از حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بحث يک جانبه اي نيست؛ بحثي است که از ابعاد تاريخي قابل ملاحظه است؛ از ابعاد کلامي و فلسفي، جامعه شناسي، روان شناسي و حتي مباحث اقتصادي و سياسي داراي ثمرات زيادي است.
از جوانب گوناگون مي توان به اين قضيه نگاه کرد و با نظرگاه هاي مختلفي قابليت شبهه انگيزي دارد.
2-تعداد روايات متشابه بودن، متخالف بودن و گاه متعارض بودن روايات اين باب که بسيار زياد است.
يکي از مشکلاتي که در حوزه داريم، اين است که دو چيز در حوزه بسيار مظلومند: قرآن و شريک القرآن. آن چه بايد اصلي ترين محور قرار بگيرد، قرآن است و شريک قرآن، امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف). کساني که روي اين مباحث و روايات کار مي کنند، مطالبي در اين باب خواهند يافت که گاه دست آويز همين شبهه افکنان نيز قرار مي گيرد.در باب طول عمر، ولادت، زمان غيبت، کيفيت زندگي امام زمان و اين که امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) داراي فرزنداني هستند يا نيستند و... مطالب بسيار متفاوتي ديده مي شود. همه ي اين ها قابل حل است. اين مباحث هرگز به اين معنا نيست که اين ها قابليت تحليل و حل شدن و پاسخ گويي قطعي ندارند. مهم اين است که بايد کساني باشند و اين اختلافات را حل کنند.
3-کم بود تحقيقات در اين باب که قبلاً اشاره شد.
4-عمومي بودن بحث، نسبت به همه ي مذاهب؛نه فقط مذاهب اسلامي و حتي اديان ديگر. در يک مرحله از مباحث فقهي، مخاطبين و کساني که دغدغه ي فکري شان اين مباحث است، قشر خاصي از مردم هستند. خيلي از مباحث فقهي است که حتي نسبت به همه ي افراد جامعه نمي تواند عموميت داشته باشد؛ اما مبحث مهدويّت، نه فقط همه ي شيعيان را شامل مي شود، بلکه تمام مسلمان ها از تمام فرقه هاي گوناگون را شامل مي شود. اديان مختلف مخاطب مبحث مهدويّتند و اين جا است که شموليت بحث باعث مي شود که هر کس در هر کجاي دنيا با هر کيش و آييني که دارد، نسبت به قضيه احساس ربط و ارتباط بکند و همين موجب توسعه ي دامنه ي شبهه است.
5-کم اطلاعي؛ يکي از آفت هاي حوزه و دانشگاه، کم بود اطلاعات و آمار است.ما هنوز در خيلي از ابواب نظرسنجي به شکل عام نداريم يا اگر هست، بسيار محدود و بسته است. اگر از دانشگاهيان آمار بگيريم، درصد بالاي از آنان يک حديث از امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) حفظ نمي دانند؛ حتي بسياري از حوزويان نيز نمي توانند ادعا کنند که يک يا چند کتاب از حضرت مهدي عَلَيهِ السَّلام و مباحث مهدويّت را به شکل دقيق مطالعه و تحقيق کرده اند، تا چه رسد به مردم عادي! مردم عادي فقط يک سري اعتقادات ناب دارند. به کوچه و بازار که نگاه مي کنيم، از روزهاي نيمه شعبان ، نه فقط مردم، بچه ها نيز همه سراپا شور و احساس مي شوند؛ کار مي کنند و دنبال عشق امام زمان و ارادت به ايشان هستند. امّا عمق اين احساس و ارتباط با امام زمان و گستره ي علمي که اين ها را به امام زمان پيوند مي دهد، چه قدر است؟ اين نيز يکي از مواردي است که شبهه انگيز را بسيار تحريک مي کند و حرکتش را سرعت مي بخشد. اهميت موضوع در بنياد جامعه اي اسلامي وکفرستيز، زماني آشکار مي شود که استکبار نگاه مي کند و مي بييند آن چه حرکت پوياي جوامع اسلامي و حتي مستضعفين جهان را عليه او تحريک مي کند، يکي ازمباني اش مهدويّت و اعتقاد به ظهور مصلح است. و مي بيند که باور مهدويّت، تأمين کننده ي دهکده ي بزرگ جهاني و حاکميت توحيد در سراسر هستي است. همه ي اين ها را براي حاکميت خويش خطرساز مي بيند و بنابراين، مباني مهدويّت را مورد هدف قرار خواهد داد. و از تمام امکانات مادي خويش، براي ساختن يک مهدي دروغين در گوشه اي از دنيا، بهره خواهد برد.
اين حديث معروف را شنيده ايد که پيامبر اکرم صَلَّي اللهُ عَلَيه وآله فرموده اند:
...يَملأ بِهِ الأرضَ قِسطاً و عَدلاً کَما مُلِئت جَوراً و ظُلماً...؛(2)
...(خدا) به وسيله ي او زمين را پر از داد و عدل مي کند و همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است... .
اين حديث دست آويز کساني قرار مي گيرد که مي خواهند ظلم و فساد و سکوت در مقابل ظلم و فساد در جامعه شايع شود. اين شبهه را ايجاد مي کنند که چه کسي گفته« قومي که منتظر مصلح است، بايد خود صالح باشد؛ خير، آن کسي که منتظر مصلح است، بايد تلاش کند تا ظلم و فساد زودتر و هر چه بيش تر جامعه را فراگيرد. اين کم شبهه اي نيست. از بالاترين و خطرسازترين نوع شبهه هايي که در نوع بحث مهدويّت مطرح شده و مطرح مي شود، همين گونه شبهات است.
نگرش هاي منفي درباره ي شبهه
من دو نگرش منفي در مورد شبهات مهدويّت و بلکه کل شبهات ارائه مي کنم: يکي اين که هر جا سؤالي هست، شبهه تلقي شود. جوان پويا و متفکر با انديشه اي فعال و روحيه اي استدلال طلب، هر مطلبي را به سادگي نمي پذيرد، به همين دليل در ذهن او، در مسائل مختلف سؤال ايجاد مي شود؛ سؤال هايش حتي ممکن است به شکلي در مقابل عقايدي که تاکنون داشته و عقايدي که ديگران دارند و به او انتقال مي دهند، قرار بگيرد. اين شبهه نيست. شبهه داراي ويژگي هايي است که بدان ها اشاره کرديم.اگر جوان پرسش کننده متهم به شبهه انگيزي شود و در نتيجه، پرسش او پاسخ داده نشود، چه روي خواهد داد؟
نگرش منفي دوم اين که کسي هم که نفي شبهه و شبهه انگيزي در مورد مهدويّت مي کند، خودش مخرب و تخريب گر است. در حقيقت نوعي حکم تبرئه براي همه ي کساني که مي خواهند عقايد مردم را خراب کنند صادر مي کند و مي خواهد مردم را از وجود اين تخريب گران غافل کند. اينان مانند کسي هستند که دزدي را که از ديوار مردم به قصد دزدي بالا رفته، حارس و پاسبان منزل معرفي مي کند.
سؤال براي بناي عقيده است. سؤال محترم است و بايد پاسخ داده شود. مقدس هم هست، چون باعث گسترش علم و معرفت و حکمت است؛ اما اين که کسي شبهه انگيزان را تبرئه کند و شبهه را سؤال قلمداد کند، رويکردِ بسيار خطرناکي در پيش گرفته است. اميدواريم که بتوانيم با آگاهي و حوصله در مقابل اين توطئه ها بايستيم.
شرايط پاسخ گويي به شبهه
در پاسخ گويي به شبهات بايد به چند عامل توجه جدّي داشت:الف) اين که بايد جامعه آماده و واکسينه شود. سطح آگاهي جامعه بالارود. مردم شبهه شناس شوند و معرفتشان در حد پاسخ گويي به پرسش و شبهه بالا رود.
ب) اين که اصل شبهه به شکل دقيق شناسايي شود و به اهلش سپرده شود؛ يعني متخصصين در شناسايي شبهه و پاسخ گويي به شبهه با تشکيل نهادها و مؤسسات پشتيباني شوند.
ج) اين که حوزه ي خاص و بستر رشد و گسترش شبهه، شناسايي شود.
د) اصل سرعت در پاسخ گويي؛ نگذاريم شبهه پراکنان همه جا را پر کنند و سپس درباره ي پاسخ گويي به آن چاره جويي کنيم.
ه) افشاي شبهه انگيزان؛ برملاساختن مقاصد شبهه انگيزان و رو کردن دست آنان.
و) برنامه ريزي حساب شده وکارشناسانه براي ايجاد و تقويت هوش مندي لازم درجامعه؛ نبايد ابزار تقويت و پخش شبهه و شايعه شد. بايد شبهات را به گونه اي به سمت محققين، مؤسسات و مسئوليني که وظيفه ي پاسخ دهي را به عهده گرفته اند، ارجاع داد. يکي از اين مراکز و مؤسسات، همين مؤسسه ي انتظار نور است که در بخش هاي گوناگون به گونه اي جدّي فعاليت مي کند. اميدواريم که بتوانيم تا آخرين نفس پاسدار مرزهاي مهدويّت باشيم و اين امانت بزرگ را به دست صاحبش برسانيم؛ هم چنان که امام راحل رَحمَةُ الله فرمودند.
وَالسَّلامُ عَلَيکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُه
پي نوشت ها :
1- بحارالأنوار، ج98، ص 264.
2- بحارالأنوار، ج98، ص 264.
سخنرانان علامه مرتضي عسکري... [و ديگران]، (1381)، گفتمان مهدويّت: سخنراني هاي گفتمان سوم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ سوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}