نويسنده: آنتوني گيدنز




 

سؤالات واقعي

برخي پرسشهايي که جامعه شناسان مطرح مي کنند، و مي کوشند به آنها پاسخ دهند، تا اندازه ي زيادي واقعي هستند. از آنجا که ما اعضاي يک جامعه هستيم، همگي ما قبلاً تا حدي آگاهي واقعي درباره ي آن داريم. به عنوان مثال، در بريتانيا همه مي دانند که قوانيني وجود دارد که بايد رعايت کنند و رفتار برخلاف اين قوانين آنان را به عنوان مجرم در معرض خطر مجازات قرار مي دهد. اما آگاهي فرد متوسط از نظام قانوني، و ماهيت و انواع بزهکاريها ممکن است محدود و ناقص باشد. بسياري از جنبه هاي جرم و عدالت نياز به پژوهش جامعه شناختي مستقيم و منظم دارد. بنابراين ممکن است بپرسيم: کدام انواع جرم بيشتر از همه معمول هستند؟ چه نسبت از افرادي که مرتکب جرم مي گردند توسط پليس دستگير مي شوند؟ چه تعداد از آنان سرانجام محکوم گرديده و زنداني مي شوند؟ سؤالات واقعي اغلب بيش از آنچه شخص ممکن است تصور کند پيچيده و دشوار هستند. براي نمونه، آمار رسمي جرايم در نشان دادن ميزان واقعي بزهکاري قابل اعتماد نيستند.

سؤالات تطبيقي

بديهي است اطلاعات واقعي درباره ي يک جامعه بيشتر مجموعه اي از تأثيرات بسيار کلي را نشان مي دهند و به ما نشان نخواهند داد که تا چه اندازه با پديده اي استثنايي سر و کار داريم. جامعه شناسان اغلب مي خواهند سئوالات تطبيقي را مطرح کنند، و يک زمينه ي اجتماعي را در درون يک جامعه به زمينه ي ديگري ربط داده يا نمونه هاي برگرفته از جوامع مختلف را با يکديگر مقايسه کنند. براي مثال تفاوتهاي قابل ملاحظه اي بين نظامهاي حقوقي بريتانيا و آمريکا وجود دارند. در اين مورد نمونه اي از سئوال تطبيقي مي تواند چنين باشد: تا چه اندازه الگوهاي رفتار بزهکارانه و مراقبت پليس در اين دو کشور با يکديگر اختلاف دارند؟ (در واقع برخي تفاوتهاي مهم ميان آنها يافت مي شوند).

سؤالات تکويني

در جامعه شناسي نه تنها بايد جوامع موجود را در رابطه با يکديگر مورد بررسي قرار دهيم بلکه همچنين مي بايست گذشته و حال را مقايسه کنيم. سؤالاتي که جامعه شناسان در اينجا مطرح مي کنند تکويني هستند. براي درک ماهيت جهان امروزي، بايد به اشکال گذشته جامعه بنگريم، و نيز جهت اصلي فرايندهاي دگرگوني را مطالعه کنيم. بدين سان مي توانيم بررسي کنيم که به عنوان مثال، نخستين زندانها چگونه به وجود آمدند- موضوعي که قبلاً به آن اشاره کرده ايم.

سؤالات نظري

بررسيهاي واقعي- يا آنچه که جامعه شناسان معمولاً ترجيح مي دهند تجربي بنامند- به اينکه چگونه پديده ها رخ مي دهند مربوط مي شوند. با وجود اين جامعه شناسي تنها شامل گردآوري واقعيات، هرچند هم که مهم و جالب باشند، نيست. ما همچنين مي خواهيم بدانيم چرا پديده ها رخ مي دهند، و براي اين کار بايد ياد بگيريم که سئوالات نظري مطرح کنيم، تا بتوانيم در درک علل هر آنچه که موضوع اصلي يک مطالعه ي خاص است، واقعيات را به درستي تبيين کنيم. مي دانيم که صنعتي شدن تأثير عمده اي در ظهور جوامع امروزي داشته است. اما منشأ و شرايط قبلي صنعتي شدن چيست؟ چرا در فرايندهاي صنعتي شدن ميان جوامع تفاوتهايي مي يابيم؟ چرا صنعتي شدن با تغيير در شيوه هاي مجازات مجرمان، يا در نظامهاي خانواده و ازدواج همراه است؟ براي پاسخ به اين گونه پرسشها بايد به توسعه ي تفکر نظري بپردازيم. نظريه متضمّن ساختن تفسيرهاي انتزاعي است که مي توانند براي تبيين انواع بسياري از وضعيتهاي تجربي به کار گرفته شوند. به عنوان مثال، نظريه اي پيرامون صنعتي شدن بر آن است که ويژگيهاي اصلي مشترک در فرايندهاي توسعه صنعتي را مشخص کند و مي کوشد نشان دهد در تبيين چنين تحولي کدام يک از ويژگيها اهميت بيشتري دارند. بديهي است، سئوالات واقعي و نظري را هرگز نمي توان به طور کامل از يکديگر جدا کرد. ما تنها هنگامي مي توانيم رويکردهاي نظري معتبر به وجود آوريم که بتوانيم آنها را به وسيله ي مطالعه تجربي آزمون کنيم.
ما به نظريه ها نياز داريم تا ما را در درک واقعيات ياري کنند. برخلاف گفته عموم، حقايق خود سخن نمي گويند. بسياري از جامعه شناسان اساساً بر روي مسائل تجربي کار مي کنند، اما کارشان ممکن نيست روشنگر باشد مگر اينکه نوعي آگاهي بر نظريه راهنماي تحقيقاتشان باشد. اين مطلب حتي در مورد تحقيقاتي که با هدفهاي دقيقاً عملي اجرا مي شوند درست است.
"اهل عمل" معمولاً نسبت به نظريه پردازان بدگمان هستند، و ممکن است دوست داشته باشند خود را عملي تر از آن بدانند که نيازي به توجه به انديشه هاي انتزاعي تر داشته باشند، اما همه ي تصميمات عملي بر مبناي برخي فرضهاي نظري استوارند. به عنوان مثال، کسي که به کسب و کاري مي پردازد، ممکن است چندان توجهي به "نظريه" نداشته باشد، با اين همه، هر رويکردي به فعاليت سوداگري متضمن فرضهاي نظري است، حتي اگر اين فرضها اغلب بيان نشده باقي بمانند. بدين سان او ممکن است فرض کند که کارکنان بيش از هر چيز برحسب سطح دستمزدي که دريافت مي کنند به کار برانگيخته مي شوند. اين نه تنها يک تبيين نظري رفتار انساني است- بلکه آن طور که تحقيقات جامعه شناسي صنعتي نشان داده، تبيين غلطي نيز هست.
منبع مقاله:
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391.