آیا انسانها می توانند در فضا سکنی گزینند؟
سکونت در فضا مبحثی داغ در قرن بیستم و بیست و یکم بده و هست و اکثر مردم جهان نمی توانند در انتظار فرصتی بمانند تا سوار بر یک فضا پیما به مسافرت به مستعمرههای فرا زمینی بشر بپردازند. در این جا نگاهی داریم به
تألیف: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
سکونت در فضا مبحثی داغ در قرن بیستم و بیست و یکم بده و هست و اکثر مردم جهان نمی توانند در انتظار فرصتی بمانند تا سوار بر یک فضا پیما به مسافرت به مستعمرههای فرا زمینی بشر بپردازند. در این جا نگاهی داریم به روشهای مختلفی که با استفاده از آنها می توانیم فضا را به تسخیر خود در آوریم و همچنین دلایل آشکاری که چرا باید چنین کاری انجام دهیم.
بشر همواره مجذوب عظمت بالای سر خود بوده است - - تمایل برای اکتشاف آن، میل به بررسی کردن آن و با نزدیک شدن پیش رفت فناوری نوع بشر به نقطه ی اوج خود، میل به سکونت در آن!
در طول اعصار مختلف دانشمندان بی شماری در تلاش بودهاند تا از این گستره ی بی انتهایی که ما را در خود جای داده است سر در بیاورند. برخی از آنها مانند کوپرنیکوس و گالیله به مقابله با آزارهای مذهبی مسیحی برخواستند و بر سر حقیقت علمی محکم ایستادند، در حالی که برخی دیگر مانند اسحاق نیوتن برداشت ما را از ساز و کار حرکت سیارهای تا به ابد تغییر دادند. با این وجود می توانیم با اطمینان بگوییم که هیچ یک از آنها، نه حتی گالیله و نیوتون تصور یک قرن بیست و یکم را نداشتند که بشر نه تنها به اکتشاف جهان بپردازد بلکه حتی در واقع در نقطه ی عطفی بسیار بسیار نزدیک به سکونت در آن باشد.
در دنیای مدرن امروز که با داستانهای علمی تخیلی متداول و پیش رفتهایی شگرف در عرصه ی تحقیقات فضایی اشباع گردیده است، یک شخص به سختی می تواند کسی را بیابد که به واقع ایده ی تسخیر فضا را رد نماید. زندگی کردن در فضا وسوسهای است که دانشمندان و همین طور افراد رویایی به سختی می توانند از آن امتناع ورزند، و نظر به تأثیرات افزایش بیش از حد جمعیت کره ی زمین تغییر مکان دادن احتمالاً برای تمامی بخشهای مرتبط کاملاً سودمند خواهد بود.
فناوری فضایی دست خوش پیش رفتهای چشم گیری در طی دو دهه ی اخیر گردیده است و سهولتی که با آن ایستگاه فضایی بین المللی ساخته شد به همراه شمار محض ماهوارههای ساخت دست بشر که هم اکنون در حال گردش به دور کره ی زمین هستند به طور قطع و یقین ادعایی غیر قابل انکار را در زمان حاضر به وجود میآورد و آن این که، ما می توانیم در فضا اقامت نماییم.
اما قبل از این که شما صدای موسیقی تم فیلم پیش تازان فضا را در ذهن خود بنوازید، اجازه دهید تا نگاهی به این موضوع بیاندازیم که چگونه نوع بشر می تواند در گستره ی وسیع فضا سکنی گزیند و مقایسه نماییم که امتیازات و معایب هر روش در مرحله ی کنونی پیش رفتهای فناوری در کدام نقطه است.
عملیترین روشهای سکنی گزیدن در فضا، سکونت نمودن در اجرام آسمانی نزدیک به سیاره ی زمین است، اجرامی مانند مریخ و یا کره ی ماه خودمان، سکونت در سفینههای فضایی بزرگ در مدار زمین و یا به عبارت دیگر، بر پا نمودن مستعمراتی در پایگاههای فضایی بزرگ و یک تکنیک مهندسی آب و هوایی به نام زمین شکلی ساختن. منفعتها و معایب آشکاری برای هر یک از این روشها وجود دارد.
سکونت در دیگر اجرام آسمانی
اجرام آسمانی نزدیک کره ی زمین
این کار به نظر سادهترین راه کار ممکن میآید، اما ایرادی اساسی بر این طرح وجود دارد. زمین تنها سیاره ی شناخته شدهای است که از وجود حیات پشتیبانی مینماید و برای این کار دلیلی کاملاً ساده وجود دارد. هر منظومه ی شمسی از ناحیهای به نام منطقه ی قابل سکونت پیرا ستارهای برخوردار است که به طور تحت الفظی به معنی ناحیه ی پیرامون یک ستاره است که می توان در آن سکونت نمود. کره ی زمین از وجود حیات پشتیبانی مینماید، چرا که در منطقه ی قابل سکونت اطراف خورشید خود قرار گرفته است. در صورتی که کره ی زمین اندکی نزدیکتر به خورشید بود به همان سرنوشت سیاره ی ناهید دچار میگردید و بدل به سرزمینی بد آب و هوا و داغ میگردید. از سوی دیگر در صورتی که کره ی زمین تنها اندکی از خورشید دورتر بود به مقدار گرمای کافی برای بقای زندگی به نحوی که ما میدانیم دست نمییافت.
هر چند که سیارههایی در منطقه ی قابل سکونت دیگر منظومههای شمسی به اکتشاف رسیدهاند، اما تنها رسیدن به این مکانها برای ایجاد یک مستعمره ی انسانی چندین نسل زمان خواهد برد. از این رو مگر با دست یابی به فناوری سبک پیشتازان فضایی در چند قرن آینده، ما در منظومه ی شمسی خود محدود خواهیم بود.
پس ما هنوز هفت سیاره ی دیگر داریم که می توانیم به آنها بپردازیم، درست است؟
متأسفانه با وجود این که ما از وجود خورشید خود و هفت سیاره ی دیگر بهرهمند هستیم، اما شش تا از آنها به طور واضح در خارج از منطقه ی قابل سکونت قرار دارند. سیاره ی عطارد بسیار به خورشید نزدیک است و از این رو با یک حرف دال بزرگ داغ است -- بیش از 420 درجه ی سلسیوس (788 درجه ی فارنهایت)؛ جو سمی سیاره ی زهره قویترین اثر گل خانهای را در منظومه ی شمسی به وجود میآورد و از این رو سیاره ی زهره را حتی گرمتر از سیاره ی عطارد میسازد -- بیش از 460 درجه ی سلسیوس (860 درجه ی فارنهایت)؛ و سیارههای مشتری، زحل، اورانوس و نپتون مملو از گاز هستند و از این رو غیر قابل سکونت هستند.
► مریخ تنها سیاره ی دیگری در منظومه ی شمسی ما است که قابلیت پشتیبانی نمودن از حیات انسانی را می توانست داشته باشد.
سیاره ی مریخ، همسایه ی سرخ رنگ ما
با این وجود سیاره ی مریخ بسیار سرد است و از این رو در حال حاضر از حیات پشتیبانی نمیکند. این کار تلاشی بسیار دشوار را میطلبد تا بتوان تمامی مصالح لازم برای ساخت یک مستعمره را در به سیاره ی مریخ منتقل کرد (اما غیر ممکن نیست، با توجه به سهولتی که طی آن مأموریتهای کاوشگرهای مریخ اسپیریت، آپورتیونتی و کیوراستی به اجرا در آمدند).
علاوه بر این، سیاره ی مریخ از جوی به شدت متفاوت از کره ی زمین برخوردار است و تقریباً تماماً از CO2 (%95)، نیتروژن، آرگون و همین طور آثاری از اکسیژن و بخار آب تشکیل شده است. جو سیاره ی مریخ بسیار رقیقتر از جو کره ی زمین است و در نتیجه قادر نیست تا به همان اندازه جلوی پرتوهای خورشیدی را بگیرد. سطح سیاره ی مریخ دائماً در حال بمباران شدن به وسیله ی پرتوی خورشیدی است و حجم عظیمی از محافظت دست ساز انسانی در جهت تشکیل دادن یک مستعمره ی انسانی مورد نیاز است. یکی از مزایایی که سیاره ی مریخ در اختیار دارد این است که این سیاره شامل مقادیر عظیمی از آب میشود،
کاوشگر مریخ اسپیریت
کاوشگر مریخ آپورتیونتی
کاوشگر مریخ کیوراستی
هر چند به شکل قلههای یخی قطبی. برای پیدایش حیات، آن چنان که ما آن را از کره ی زمین میدانیم، آب نقطه ی شروعی اصلی است.
► با این وجود سیاره ی مریخ در مقایسه با ماه عملاً باغی از بهشت است.
کره ی ماه، همراه با وفای ما
کره ی ماه تقریباً از هیچ جوی بر خوردار نیست. هیچ گونه محافظتی در برابر پرتوهای خورشیدی وجود ندارد، که این امر موجب گردیده است تا نیمی از کره ی ماه بسیار گرم شود -- بیش از 120 درجه ی سلسیوس (248 درجه ی فارنهایت) -- و نیمی دیگر از آن بسیار سرد گردد -- کمتر از 170- درجه ی سلسیوس (274- درجه ی فارنهایت). در این حال یک "سپر" بسیار بزرگ برای حفظ تعادل گرمایی در اجتماع انسانی مورد نیاز خواهد بود، حتی بی آن که نامی از تابش خورشیدی و بادهای خورشیدی بی امان ببریم.
► یوروپا یکی از 67 قمر (تأیید شده) سیاره ی مشتری، با کمال تعجب سطحی شبیه به سطح کره ی زمین دارد. بیشتر سطح آن از یخ و سنگهای سیلیکاتی تشکیل شده است و حدس زده میشود که هستهای متشکل از آهن داشته باشد و از یک اقیانوس زیر زمینی برخوردار باشد.
اروپ، قمر سرد مشتری
با این وجود، ایرادهایی بسیار جدی بر سر راه سکونت گزیدن در یوروپا وجود دارد. مهمترین علت آن دوری بسیار زیاد آن از خورشید است و گرمای پیوسته برای حفظ بقای یک مستعمره ی انسانی درست به مانند همان شیوه ی زندگی در کره ی زمین الزامی خواهد بود. این مسئله را می توان به وسیله ی هم جوشی هستهای حل نمود، که در سطح بسیار گستردهای در سر تا سر جهان در حال تحقیق است، اما مشکلی بسیار مهمتر پیش رو است. به مانند بسیاری از قمرهای منظومه ی شمسی، یوروپا عملاً هیچ جوی ندارد و برای فراهم آوردن هوای لازم برای بقای حیات انسان فناوریهای پیشرفته ی شگرفی باید توسعه پیدا کرده و در زندگی روزمره ی ما پرورده شوند.
► سیارههای بیرونی، و یا سیارههای برون خورشیدی مقصدهایی بسیار دل ربا و بسیار غیر محتمل هستند، حد اقل در طول چند هزار سال آینده. سیارههای بیرونی، سیارههایی در دیگر منظومههای شمسی هستند. تا کنون 26 سیاره یافت گردیدهاند که از امکان بسیار بالایی برای سکونت انسان در آینده برخوردار هستند.
در پس این چه میگذرد؟
مشاهده شده است که بسیاری از این سیارهها در واقع ابعادی به مانند کره ی زمین دارند، و برخی از آنها یافت شدهاند که از شرایط جویای به مانند کره ی زمین برخوردار هستند. ممکن است این کار برنامهای پر منفعت به نظر آید، اما حتی نزدیکترین سیاره بیرونی، یعنی آلفا قنطوری Bb، در فاصله ی 4.3 سال نوری از کره ی زمین قرار گرفته است. بدون دست یافتن به فضا پیماهایی به شدت پیش رفته، انسانها باید قبل از رسیدن به سیاره ی آلفا قنطوری Bb چندین نسل را پشت سر بگذارند. و نکته ی دیگر این که، با وجود این که سیاره ی آلفا قنطوری Bb نزدیکترین سیاره ی بیرونی غول آسای غیر گازی است اما، این سیاره درست به مانند سیاره ی عطارد و سیاره ی زهره در منظومه ی ما، در فاصلهای بیش از اندازه نزدیک به خورشید خود یعنی آلفا قنطوری B قرار دارد و از این رو برای سکونت گزیدن بیش از اندازه گرم است.
نزدیکترین سیارههای بیرونیای که در آنها احتمال حیات وجود دارد، یعنی تاو چتی و تاو چتی f، در فاصله ی 12 سال نوری از کره ی زمین قرار دارند -- تقریباً سه برابر مسافت سیاره ی آلفا قنطوری Bb از کره ی زمین. علاوه بر این، وجود این دو سیاره در منظومه ی شمسی تاو چتی هنوز کاملاً تأیید نگردیدهاند و قابلیت سکونت در آنها صرفاً یک حدس بر مبنای اطلاعات و تجربه است.
زمین شکلی کردن
زمین شکلی کردن و یا مهندسی سیارهای روشی پیشنهادی در جهت تغییر دادن عامدانه ی جو سیارهای دیگر، و از این رو نوع زمین و اکولوژی آن برای شبیه ساختن آن به صورت زمین است. برای اولین بار ستاره شناسی مشهور به نام کارل ساگان پیشنهاد زمین شکلی کردن سیاره ی زهره و مریخ را داد. فرآیند پیشنهادی زمین شکلی کردن سیاره ی زهره به علت جو بی نهایت غلیظ و سمی آن به هم خورد، اما ایده ی زمین شکلی کردن کره ی مریخ برای شبیه ساختن آن به کره ی زمین هم چنان پای بر جا است.
تبدیل نمودن سیاره ی مریخ به کره ی زمین
در واقع، با بهره گیری از فناوری کنونی، مهندسی نمودن کره ی مریخ به صورت باب میل خودمان تا حد قابل توجهی قابل دست رسی است. افزایش دادن گازهای گل خانهای موجود بر روی کره ی مریخ، چه با تصعید کردن آنهایی که به شکل یخ بر روی سطح کره ی مریخ موجود هستند و چه با وارد کردن آنها از دیگر سیارهها و قمرها، انجام نخستین گام در طی یک فرآیند بسیار طولانی است. هر چند جو کره ی مریخ حاوی %95 دی اکسید کربن است، اما رقیق است که حداکثر چگالی جو در روی کره ی مریخ را تنها می توان در ارتفاع 35 کیلومتری از سطح کره ی زمین مشاهده نمود -- 4 برابر ارتفاع کوه اورست.
فرآیند زمین شکلی سازی به تدریج وارد مرحله ی وارد نمودن هیدروژن و متان خواهد شد که با اکسیدهای آهن موجود بر روی کره ی مریخ واکنش میدهند و آب به وجود میآورند که این نیز به نوبه ی خود به عنوان بنایی برای شروع حیات آبی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
مهمترین ایرادهای وارده بر این نظریه ی تحسین بر انگیز عدم توانایی هیچ یک از آژانسهای فضایی جهان برای تأمین بودجه ی چنین فرآیند رؤیایی، زمان بر و پر خطر است. از نظر فنی، تحقیقات فضایی هم چنان چند گام عقبتر از آن چه که به طور ایده آل برای انجام این پروژه مورد نیاز است هستند. از لحاظ شیمیایی، یک مانع تقریباً غیر قابل عبور، دشواری در به دست آوردن مقادیری کافی از یک گاز سنگین غیر فعال به مانند نیتروژن و یا آرگون برای فراهم آوردن گاز میانگیر (مانند نیتروژن که %78 از هوای کره ی زمین را تشکیل میدهد) برای دگرگون ساختن جو کره ی مریخ است.
برای مسافرتهای بین کهکشانی امید وجود دارد
حتی در صورتی که مسافرت کردن به سیارههای دیگر منظومههای شمسی طی چند قرن آینده واقعیتی امکان نا پذیر باشد، اما هیچ کونه محدودیتی برای نبوغ بشری وجود ندارد. ایدههایی که غیر ممکن به نظر میآیند در یک چشم به هم زدن به واقعیت بدل میگردند و آرزوها محکوم هستند که این گونه باشند زیرا در طی لحظاتی صورت واقعیت به خود میگیرند. برای انسانهای اولیه، گداختن و استفاده از فلزات تنها تصوری ورای حیطه ی امکان به نظر میرسید. برای انسان هوشمند امروزی، مسافرت بین سیارهای به همان نسبت غیر ممکن به نظر میآید.
پس اگر ما نتوانیم انسانی را ورای این منظومه ی شمسی بفرستیم چه؟ در 50 سال گذشته، ما حتی نمی توانستیم یک انسان را به روی کره ی ماه بفرستیم! در 60 سال گذشته، ما حتی نمی توانستیم یک انسان را به فضا بفرستیم! در 125 سال گذشته، ما حتی نمی توانستیم پرواز کنیم، چنین زمانی را تصور کنید! با توجه به الگوی روندی که ما بر چند مشکل نخستین پیش رویمان در تحقیقات و اکتشافات فضایی پیروز گردیدیم، این امر چیزی طبیعی است تا انتظار داشته باشیم -- بیش از این که امیدوار باشیم -- که بتوانیم با گذر زمان به توسعه ی آن چه که برای نجات از سرنوشت شوم اجتناب نا پذیر خود لازم داریم برسیم.
سکونت کردن در یک ایستگاه فضایی در مدار زمین
بزرگترین سازه ی دست ساز بشر در حال گردش به دور زمین
سکونت کردن در سیارههای دیگر و همسایه ی دوست ما کره ی ماه مستلزم پیش رفتی بسیار زیاد در علوم فضایی و فناوری هوا نوردی است. تا زمان دست رسی به چنین علم و فناوریای و حتی احتمالاً تا پس از آن، به نظر میرسد که ایستگاههای فضایی بهترین جای گزین برای این کار باشند.
تا کنون نه ایستگاه فضایی از جمله ایستگاه فضایی بین المللی ساخته شدهاند و در مدار کره ی زمین مستقر گردیدهاند. این فناوری یک مزیت بارز دارد و آن این که یکی از طرحهای رایج در برنامههای هوا نوردی کنونی جهان است و این صنعت در حال کار و تحقیق برای به حد اکثر رسانیدن کار آیی آن است. حتی با روند کنونی پیش رفت فناوری، چیزی بیشتر از یک قرن به طول نمیانجامد تا ایستگاه فضاییای مورد طراحی و ساخت قرار گیرد که به اندازه ی کافی بزرگ باشد تا بتواند مسکن جمعیت واقعی انسانی (در حد میلیونها نفر) قرار گیرد.
گذشته از این که این روش در حال تحقیق و بهبود داده شدن است، این روش از چند مزیت بارز بر خوردار است. از آن جایی که ایستگاههای فضایی در مدار پایین زمین (کمتر از 2000 کیلومتر از سطح کره ی زمین) باقی میمانند، حمل و نقل هر چند وقت یک بار منابع بسیار آسانتر از مستعمرات ایجاد شده در دیگر سیارهها خواهد بود. هم چنین، درست به مانند ایستگاههایی فضاییای که در حال حاضر در فضا استقرار یافتهاند، انرژی خورشیدی منبعی بی نهایت از نیرو را فراهم میآورد، و تقریباً نیاز به منابع نیروی زمینی را از بین میبرد.
افزایش جمعیت
زمین موجود بر روی کره ی زمین برای "جای دادن" به صدها نسل جدید از ما کافی نیست. با این وجود، ظرفیت حمل کره ی زمین، که می توان به عبارت ساده آن را حد اکثر جمعیت انسانیای که می تواند در شرایطی قابل قبول بر روی این سیاره پرورش یابد خواند، اکنون در حال گسترش یافتن به حدودی بی سابقه است.
خیابانهای شلوغ، نمونه ی کوچکی از یک سیاره ی شلوغ
یکی از مهمترین منابع موجود در جهان امروزی نفت خام است. انسانها بر روی کره ی زمین همه ساله هزاران تن نفت خام مصرف مینمایند. با این وجود، می توان در مدار پایین کره ی زمین به طور کامل نفت خام را با انرژی خورشیدی و هم جوشی هستهای جای گزین نمود. این امر موجب ذخیره ی نفت برای جمعیت زمین خواهد شد و تاریخ انقضای این منبع بسیار ارزشمند را به مدت صدها سال طولانی خواهد داد.
به طور مشابه، در صورتی که بتوان مستعمرههای فرا زمینی را با استفاده از مواد موجود در خودشان بنا نهاد، این امر این مستعمرهها را تقریباً از نظر موانع غذایی بی نیاز از غیر میگرداند.
انبساط خورشید
تمامی ستارگان تحت فرآیند تکامل ستارهای قرار میگیرند، چرخه ی حیات ستارهها.
بر طبق مرحله ی کنونی خورشید در این چرخه، انتظار میرود که حجم و دمای خورشید طی چند بیلیون سال آینده افزایش پیدا کند -- پیش بینیها بین 1 تا 5 بیلیون سال متفاوت هستند. به عنوان یک مقیاس اندازه گیری باید گفت که کمترین مقدار پیش بینی شده یعنی 1 بیلیون سال تقریباً برابر است با زمانی که اولین موجود چند سلولی بر روی کره ی زمین تکامل یافت!
گرمایی برای حفاظت و یا حرارتی مخرب؟
فرض کنیم که این مشکلی نیست که ما و یا میلیونها نسل آینده ی ما قرار است در طول عمر خود با آن رو به رو شود، اما انتظار میرود که تأثیرات انبساط خورشید بر روی کره ی زمین بسیار زودتر از آن زمان آغاز گردند. بهترین تصویری را که می توان از خطر پیش روی کره ی زمین در اثر انبساط خورشیدی ارائه نمود شکل کنونی سیاره ی زهره است. این باور وجود دارد که سیاره ی زهره در زمان گذشته اقیانوسهای وسیعی از آب و محیطی بسیار قابل سکونتتر را در خود داشته است. اما به خاطر افزایش یافتن دمای خورشید اقیانوسها تبخیر شدند و موجب بروز اثر لگام گسیخته ی گل خانهای شدند و در نهایت سیاره ی زهره به شکل سرزمین بی آب و علف و داغی که امروزه است در آمد.
از آن جایی که ایستگاههای فضایی مستقر در مدار پایین کره ی زمین قادر به جان به در بردن از این واقعه نخواهند بود، لازم است تا مسافرت بین سیارهای مورد تحقیق قرار گرفته و به تکامل برسند، قبل از این که این فاجعه ی اجتناب نا پذیر به وقوع بپیوندد. خوش بختانه مقیاس زمان دور و دراز تکامل ستارهای زمان بسیار زیادی را به ما بخشیده است که باید صرفِ نظاره کردنِ روی دادهای درونی دیگر منظومههای شمسی نماییم.
چرا که ما می توانیم!
روزی ما این صحنه را از خانههای خودمان مشاهده خواهیم نمود
آیا ما به دلیل دیگری نیاز خواهیم داشت؟ آیا هنگامی که ما فرا گرفتیم که با راه رفتن بر روی دو پای خود به جای چهار پا می توانیم زندگیهای بهتری را برای خود در پیش گیریم به درون غارهای خود خزیدیم و همه چیز را به دست فراموشی سپردیم؟ آیا هنگامی که ما کشف نمودیم که چرخ، جا به جا کردن چیزها را -- حیوانات مرده، صخرهها و یا هر آنچه که شما دارید را -- بسیار آسانتر میگرداند، این اندیشه را از سر خود بیرون نمودیم و خود را پیش پا افتاده باقی گذاشتیم؟ آیا هنگامی که مشاهده نمودیم که پرندگان پرواز مینمایند آن را نادیده گرفتیم و تلاش نمودیم تا خاطرات خود را سر کوب نماییم؟ آیا هنگامی که کشف کردیم که می توانیم انسان را به کره ی ماه بفرستیم آن را به عنوان رؤیایی جنون آمیز مورد مسخره قرار دادیم؟
نه! یک نه غریزی، پر طنین، و جانانه!
این یک خواسته ی اساسی بشری است که دلیرانه به هر کجایی برود که تا کنون هیچ انسانی تا کنون پای خود را نگذاشته است. طی ننمودن مسیر آن هم در هنگامی که ما راه را بلد هستیم و ابزار لازم را برای رو یا رویی با مشکلات در اختیار داریم، قدم بر داشتن به سوی عقب است و بدون توجه به تمامی مباحث دیگری که مطرح گردید جوری نیست که انسانها برای آن ساخته شدهاند.
چرا اکنون؟
منابع کره ی زمین در حال رسیدن به آستانه ی نقطه ی گسیختگی خود هستند، در حالی که گسترش اجتناب نا پذیر تمدن بشری تقریباً حیات دیگر حیوانات موجود بر روی چهره ی زمین را به مخاطره انداخته است. علاوه بر اثر سوء بشر بر روی این سیاره، خود سیاره نیز به سر نوشت شوم اجتناب نا پذیر خود خیره گردیده است، هنگامی که در نهایت خورشید مرحله ی دیگری از حیات خود را آغاز میگرداند. نوع بشر می تواند و باید -- بر طبق گفته ی هیچ کس جز فیزیک دان مورد تکریم و تمجید - استفان هاوکاینگ – به مستعمرات فرا زمینی مهاجرت نماید تا فشار وارد آمده بر سیاره ی خانگی ما را تا حدودی کاهش دهد. در صورتی که این امر بدیهی محسوب گردد، آن گاه مشخصترین سؤال پیش روی این خواهد بود،
چرا، هنگامی که ما در سال 1961 انسان را به فضا فرستادیم، و در سال 1969 انسان را به کره ی ماه روانه داشتیم، اما سکنی گزیدن در فضا چیزی بیش از 40 سال پس از پرواز تاریخی یوری گاگارین به طول انجامید تا بدل به موضوعی گردد که با جدیت مورد بحث قرار گیرد؟
پاسخ این سؤال به شدت با روند سیاست و اقتصاد جهانی در نیمه ی دوم قرن بیستم و سالهای قرن جاری در هم پیچیده شده است.
عصر فضا در دهه ی 60 میلادی و در جهانی که اکثراً برای چنین خیز بزرگی در فناوری مهیا نبود به وجود آمد. شروع عصر فضا که در اوج جنگ سرد به وقوع پیوست در تلاش برای به دست آوردن مقام نخست در یک رقابت فضایی شتاب داده شده، پیش رانده شده و به شدت تسریع گردید -- یکی از داستانهای فرعی عمومی به وجود آمده به وسیله ی جنگ سرد.
جنگ سرد به طور قابل توجهی شتاب تحقیقات فضایی اولیه ی را افزایش داد
اوایل دهه ی 60 تماماً درباره ی "فرستادن یک انسان به فضا" بود، مأموریتی که کشور اتحاد جماهیر شوروی با فرستادن کلنل گاگارین به فضا به انجام رسانید. کشور ایالات متحده ی آمریکا پیروزی بعدی و مهمتر را با فرستادن نیل آرمسترانگ، باز آلدرین و مایکل کالینز به کره ی ماه به نام خود کرد. در اواخر دهه ی 60، به علت فقدان فناوری و تجهیزات لازم، برنامههای سکنی گزیدن در آن بخش کوچکی از فضا که به وسیله ی بشر به اکتشاف رسیده بود به کلی و نه اندکی غیر عملی از آب در آمدند.
تمبری به یادبود نیل آرمسترانگ
زمانی که این دو روی داد مهم در عرصه سیاسی جهان توفیق یافتند، رقابت فضایی تا حدودی سرد گردید و سر انجام به اقتصاد بحران زده ی ایالات متحده ی آمریکا در دهه ی 70 میلادی انجامید. مشکلات مالی هم در کند نمودن سرعت یک سیستم تحقیقاتی فضایی رو به کساد که تا آن موقع هم ارزش خود را در انظار عمومی از دست داده بود کمک کرد، مردمی که در برابر هزینههای سنگین مأموریتهای پرواز به کره ی ماه دست به اعتراض زده بودند و به علت شکست تقریبی در مأموریت معروف آپولو 13 علناً محتاط گردیده بودند. با این وجود، روزنه ی امیدی در این ابر موجود وجود داشت -- با توقف مأموریتهای پرواز به کره ی ماه، سازمان ناسا نسبت به توسعه ی شاتل فضایی چراغ سبز نشان داد و هم چنین کاوشگرهای فضایی وویجر خود را به فضا پرتاب کرد.
در حالی که ناسا در گیر موانع اداری شده بود، اتحاد جماهیر شوروی (که از یک آژانس فضایی متحد مرکزی به مانند ناسا بر خوردار نبود) نخستین ایستگاه فضایی خود را تحت برنامه ی سالیوت به فضا پرتاب کرد.
مأموریتهای ایستگاه فضایی اتحاد جماهیر شوروی که برخی از آنها به مدت حدوداً 6 ماه به طول میانجامید، نخستین "مستعمرات" بشر در فضا بودند.
ماهواره ی تجاری
این وضعیت در اواخر دهه ی 80 میلادی تغییر پیدا کرد، چرا که سازمان شوروی بودجه ی خود را به خاطر حالت رو به افول کشور اتحاد جماهیر شوروی از دست داد، و با فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 جهان دچار آشفتگی گردید، چرا که به صورت یک جهان جدید تک قطبی از نظر سلسله مراتب سیاسی تبدیل شد. در دهه ی 90 میلادی و پس از این که گرد و غبار ناشی از فرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی فرو نشست، مزایای تجاری فناوری فضایی در پیش ذو قرار گرفت و ماهوارههای ارتباطاتی بی شماری جایگزین طرحهای قبلی گردیدند.
تنها در قرن بیست و یکم میلادی، با تا حدی متعادل شدن رتبه ی قدرت سیاسی در جهان و خوب استقرار یافتن وسایل ارتباطاتی فناوری فضایی بود که سکنی گزیدن در فضا شروع به توسعه یافتن به صورت چیزی بیشتر از نجواهایی بی سر و صدا کرد.
ایستگاههای فضایی سالیوت و اسکای لب که در دهه ی 70 میلادی به ترتیب به وسیله ی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده ی آمریکا به فضا فرستاده شدند راه پیش روی را نشان دادهاند، اما ایستگاه فضایی روسی میر در اواخر دهه ی 80 و 90 میلادی خواستهها را بالاتر برد و در هزاره ی جدید، ایستگاه فضایی بین المللی، به عنوان سمبلی نمادین از گرد آمدن ابر قدرتهای جهانی برای بر آورده ساختن هدفی مشترک بدل به بزرگترین ساخته ی دست بشر گردید که در حال گردش به دور مدار کره ی زمین است. در صوتی که پیش رفت در حوزه ی علوم فضایی با روند کنونی ادامه پیدا نماید، قطعاً موضوع بر سر این خواهد بود که چه هنگام این واقعه رخ خواهد داد و نه این که آیا انسانها موفق به ساختن نخستین مستعمره ی خود در فضا خواهد شد یا نه.
بشر همواره مجذوب عظمت بالای سر خود بوده است - - تمایل برای اکتشاف آن، میل به بررسی کردن آن و با نزدیک شدن پیش رفت فناوری نوع بشر به نقطه ی اوج خود، میل به سکونت در آن!
در طول اعصار مختلف دانشمندان بی شماری در تلاش بودهاند تا از این گستره ی بی انتهایی که ما را در خود جای داده است سر در بیاورند. برخی از آنها مانند کوپرنیکوس و گالیله به مقابله با آزارهای مذهبی مسیحی برخواستند و بر سر حقیقت علمی محکم ایستادند، در حالی که برخی دیگر مانند اسحاق نیوتن برداشت ما را از ساز و کار حرکت سیارهای تا به ابد تغییر دادند. با این وجود می توانیم با اطمینان بگوییم که هیچ یک از آنها، نه حتی گالیله و نیوتون تصور یک قرن بیست و یکم را نداشتند که بشر نه تنها به اکتشاف جهان بپردازد بلکه حتی در واقع در نقطه ی عطفی بسیار بسیار نزدیک به سکونت در آن باشد.
در دنیای مدرن امروز که با داستانهای علمی تخیلی متداول و پیش رفتهایی شگرف در عرصه ی تحقیقات فضایی اشباع گردیده است، یک شخص به سختی می تواند کسی را بیابد که به واقع ایده ی تسخیر فضا را رد نماید. زندگی کردن در فضا وسوسهای است که دانشمندان و همین طور افراد رویایی به سختی می توانند از آن امتناع ورزند، و نظر به تأثیرات افزایش بیش از حد جمعیت کره ی زمین تغییر مکان دادن احتمالاً برای تمامی بخشهای مرتبط کاملاً سودمند خواهد بود.
فناوری فضایی دست خوش پیش رفتهای چشم گیری در طی دو دهه ی اخیر گردیده است و سهولتی که با آن ایستگاه فضایی بین المللی ساخته شد به همراه شمار محض ماهوارههای ساخت دست بشر که هم اکنون در حال گردش به دور کره ی زمین هستند به طور قطع و یقین ادعایی غیر قابل انکار را در زمان حاضر به وجود میآورد و آن این که، ما می توانیم در فضا اقامت نماییم.
اما قبل از این که شما صدای موسیقی تم فیلم پیش تازان فضا را در ذهن خود بنوازید، اجازه دهید تا نگاهی به این موضوع بیاندازیم که چگونه نوع بشر می تواند در گستره ی وسیع فضا سکنی گزیند و مقایسه نماییم که امتیازات و معایب هر روش در مرحله ی کنونی پیش رفتهای فناوری در کدام نقطه است.
عملیترین روشهای سکنی گزیدن در فضا، سکونت نمودن در اجرام آسمانی نزدیک به سیاره ی زمین است، اجرامی مانند مریخ و یا کره ی ماه خودمان، سکونت در سفینههای فضایی بزرگ در مدار زمین و یا به عبارت دیگر، بر پا نمودن مستعمراتی در پایگاههای فضایی بزرگ و یک تکنیک مهندسی آب و هوایی به نام زمین شکلی ساختن. منفعتها و معایب آشکاری برای هر یک از این روشها وجود دارد.
اجرام آسمانی نزدیک کره ی زمین
هر چند که سیارههایی در منطقه ی قابل سکونت دیگر منظومههای شمسی به اکتشاف رسیدهاند، اما تنها رسیدن به این مکانها برای ایجاد یک مستعمره ی انسانی چندین نسل زمان خواهد برد. از این رو مگر با دست یابی به فناوری سبک پیشتازان فضایی در چند قرن آینده، ما در منظومه ی شمسی خود محدود خواهیم بود.
پس ما هنوز هفت سیاره ی دیگر داریم که می توانیم به آنها بپردازیم، درست است؟
متأسفانه با وجود این که ما از وجود خورشید خود و هفت سیاره ی دیگر بهرهمند هستیم، اما شش تا از آنها به طور واضح در خارج از منطقه ی قابل سکونت قرار دارند. سیاره ی عطارد بسیار به خورشید نزدیک است و از این رو با یک حرف دال بزرگ داغ است -- بیش از 420 درجه ی سلسیوس (788 درجه ی فارنهایت)؛ جو سمی سیاره ی زهره قویترین اثر گل خانهای را در منظومه ی شمسی به وجود میآورد و از این رو سیاره ی زهره را حتی گرمتر از سیاره ی عطارد میسازد -- بیش از 460 درجه ی سلسیوس (860 درجه ی فارنهایت)؛ و سیارههای مشتری، زحل، اورانوس و نپتون مملو از گاز هستند و از این رو غیر قابل سکونت هستند.
► مریخ تنها سیاره ی دیگری در منظومه ی شمسی ما است که قابلیت پشتیبانی نمودن از حیات انسانی را می توانست داشته باشد.
سیاره ی مریخ، همسایه ی سرخ رنگ ما
علاوه بر این، سیاره ی مریخ از جوی به شدت متفاوت از کره ی زمین برخوردار است و تقریباً تماماً از CO2 (%95)، نیتروژن، آرگون و همین طور آثاری از اکسیژن و بخار آب تشکیل شده است. جو سیاره ی مریخ بسیار رقیقتر از جو کره ی زمین است و در نتیجه قادر نیست تا به همان اندازه جلوی پرتوهای خورشیدی را بگیرد. سطح سیاره ی مریخ دائماً در حال بمباران شدن به وسیله ی پرتوی خورشیدی است و حجم عظیمی از محافظت دست ساز انسانی در جهت تشکیل دادن یک مستعمره ی انسانی مورد نیاز است. یکی از مزایایی که سیاره ی مریخ در اختیار دارد این است که این سیاره شامل مقادیر عظیمی از آب میشود،
کاوشگر مریخ اسپیریت
کاوشگر مریخ آپورتیونتی
کاوشگر مریخ کیوراستی
► با این وجود سیاره ی مریخ در مقایسه با ماه عملاً باغی از بهشت است.
کره ی ماه، همراه با وفای ما
► یوروپا یکی از 67 قمر (تأیید شده) سیاره ی مشتری، با کمال تعجب سطحی شبیه به سطح کره ی زمین دارد. بیشتر سطح آن از یخ و سنگهای سیلیکاتی تشکیل شده است و حدس زده میشود که هستهای متشکل از آهن داشته باشد و از یک اقیانوس زیر زمینی برخوردار باشد.
اروپ، قمر سرد مشتری
► سیارههای بیرونی، و یا سیارههای برون خورشیدی مقصدهایی بسیار دل ربا و بسیار غیر محتمل هستند، حد اقل در طول چند هزار سال آینده. سیارههای بیرونی، سیارههایی در دیگر منظومههای شمسی هستند. تا کنون 26 سیاره یافت گردیدهاند که از امکان بسیار بالایی برای سکونت انسان در آینده برخوردار هستند.
در پس این چه میگذرد؟
نزدیکترین سیارههای بیرونیای که در آنها احتمال حیات وجود دارد، یعنی تاو چتی و تاو چتی f، در فاصله ی 12 سال نوری از کره ی زمین قرار دارند -- تقریباً سه برابر مسافت سیاره ی آلفا قنطوری Bb از کره ی زمین. علاوه بر این، وجود این دو سیاره در منظومه ی شمسی تاو چتی هنوز کاملاً تأیید نگردیدهاند و قابلیت سکونت در آنها صرفاً یک حدس بر مبنای اطلاعات و تجربه است.
زمین شکلی کردن و یا مهندسی سیارهای روشی پیشنهادی در جهت تغییر دادن عامدانه ی جو سیارهای دیگر، و از این رو نوع زمین و اکولوژی آن برای شبیه ساختن آن به صورت زمین است. برای اولین بار ستاره شناسی مشهور به نام کارل ساگان پیشنهاد زمین شکلی کردن سیاره ی زهره و مریخ را داد. فرآیند پیشنهادی زمین شکلی کردن سیاره ی زهره به علت جو بی نهایت غلیظ و سمی آن به هم خورد، اما ایده ی زمین شکلی کردن کره ی مریخ برای شبیه ساختن آن به کره ی زمین هم چنان پای بر جا است.
تبدیل نمودن سیاره ی مریخ به کره ی زمین
فرآیند زمین شکلی سازی به تدریج وارد مرحله ی وارد نمودن هیدروژن و متان خواهد شد که با اکسیدهای آهن موجود بر روی کره ی مریخ واکنش میدهند و آب به وجود میآورند که این نیز به نوبه ی خود به عنوان بنایی برای شروع حیات آبی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
مهمترین ایرادهای وارده بر این نظریه ی تحسین بر انگیز عدم توانایی هیچ یک از آژانسهای فضایی جهان برای تأمین بودجه ی چنین فرآیند رؤیایی، زمان بر و پر خطر است. از نظر فنی، تحقیقات فضایی هم چنان چند گام عقبتر از آن چه که به طور ایده آل برای انجام این پروژه مورد نیاز است هستند. از لحاظ شیمیایی، یک مانع تقریباً غیر قابل عبور، دشواری در به دست آوردن مقادیری کافی از یک گاز سنگین غیر فعال به مانند نیتروژن و یا آرگون برای فراهم آوردن گاز میانگیر (مانند نیتروژن که %78 از هوای کره ی زمین را تشکیل میدهد) برای دگرگون ساختن جو کره ی مریخ است.
برای مسافرتهای بین کهکشانی امید وجود دارد
حتی در صورتی که مسافرت کردن به سیارههای دیگر منظومههای شمسی طی چند قرن آینده واقعیتی امکان نا پذیر باشد، اما هیچ کونه محدودیتی برای نبوغ بشری وجود ندارد. ایدههایی که غیر ممکن به نظر میآیند در یک چشم به هم زدن به واقعیت بدل میگردند و آرزوها محکوم هستند که این گونه باشند زیرا در طی لحظاتی صورت واقعیت به خود میگیرند. برای انسانهای اولیه، گداختن و استفاده از فلزات تنها تصوری ورای حیطه ی امکان به نظر میرسید. برای انسان هوشمند امروزی، مسافرت بین سیارهای به همان نسبت غیر ممکن به نظر میآید.
پس اگر ما نتوانیم انسانی را ورای این منظومه ی شمسی بفرستیم چه؟ در 50 سال گذشته، ما حتی نمی توانستیم یک انسان را به روی کره ی ماه بفرستیم! در 60 سال گذشته، ما حتی نمی توانستیم یک انسان را به فضا بفرستیم! در 125 سال گذشته، ما حتی نمی توانستیم پرواز کنیم، چنین زمانی را تصور کنید! با توجه به الگوی روندی که ما بر چند مشکل نخستین پیش رویمان در تحقیقات و اکتشافات فضایی پیروز گردیدیم، این امر چیزی طبیعی است تا انتظار داشته باشیم -- بیش از این که امیدوار باشیم -- که بتوانیم با گذر زمان به توسعه ی آن چه که برای نجات از سرنوشت شوم اجتناب نا پذیر خود لازم داریم برسیم.
بزرگترین سازه ی دست ساز بشر در حال گردش به دور زمین
تا کنون نه ایستگاه فضایی از جمله ایستگاه فضایی بین المللی ساخته شدهاند و در مدار کره ی زمین مستقر گردیدهاند. این فناوری یک مزیت بارز دارد و آن این که یکی از طرحهای رایج در برنامههای هوا نوردی کنونی جهان است و این صنعت در حال کار و تحقیق برای به حد اکثر رسانیدن کار آیی آن است. حتی با روند کنونی پیش رفت فناوری، چیزی بیشتر از یک قرن به طول نمیانجامد تا ایستگاه فضاییای مورد طراحی و ساخت قرار گیرد که به اندازه ی کافی بزرگ باشد تا بتواند مسکن جمعیت واقعی انسانی (در حد میلیونها نفر) قرار گیرد.
گذشته از این که این روش در حال تحقیق و بهبود داده شدن است، این روش از چند مزیت بارز بر خوردار است. از آن جایی که ایستگاههای فضایی در مدار پایین زمین (کمتر از 2000 کیلومتر از سطح کره ی زمین) باقی میمانند، حمل و نقل هر چند وقت یک بار منابع بسیار آسانتر از مستعمرات ایجاد شده در دیگر سیارهها خواهد بود. هم چنین، درست به مانند ایستگاههایی فضاییای که در حال حاضر در فضا استقرار یافتهاند، انرژی خورشیدی منبعی بی نهایت از نیرو را فراهم میآورد، و تقریباً نیاز به منابع نیروی زمینی را از بین میبرد.
زمین موجود بر روی کره ی زمین برای "جای دادن" به صدها نسل جدید از ما کافی نیست. با این وجود، ظرفیت حمل کره ی زمین، که می توان به عبارت ساده آن را حد اکثر جمعیت انسانیای که می تواند در شرایطی قابل قبول بر روی این سیاره پرورش یابد خواند، اکنون در حال گسترش یافتن به حدودی بی سابقه است.
خیابانهای شلوغ، نمونه ی کوچکی از یک سیاره ی شلوغ
به طور مشابه، در صورتی که بتوان مستعمرههای فرا زمینی را با استفاده از مواد موجود در خودشان بنا نهاد، این امر این مستعمرهها را تقریباً از نظر موانع غذایی بی نیاز از غیر میگرداند.
تمامی ستارگان تحت فرآیند تکامل ستارهای قرار میگیرند، چرخه ی حیات ستارهها.
بر طبق مرحله ی کنونی خورشید در این چرخه، انتظار میرود که حجم و دمای خورشید طی چند بیلیون سال آینده افزایش پیدا کند -- پیش بینیها بین 1 تا 5 بیلیون سال متفاوت هستند. به عنوان یک مقیاس اندازه گیری باید گفت که کمترین مقدار پیش بینی شده یعنی 1 بیلیون سال تقریباً برابر است با زمانی که اولین موجود چند سلولی بر روی کره ی زمین تکامل یافت!
گرمایی برای حفاظت و یا حرارتی مخرب؟
از آن جایی که ایستگاههای فضایی مستقر در مدار پایین کره ی زمین قادر به جان به در بردن از این واقعه نخواهند بود، لازم است تا مسافرت بین سیارهای مورد تحقیق قرار گرفته و به تکامل برسند، قبل از این که این فاجعه ی اجتناب نا پذیر به وقوع بپیوندد. خوش بختانه مقیاس زمان دور و دراز تکامل ستارهای زمان بسیار زیادی را به ما بخشیده است که باید صرفِ نظاره کردنِ روی دادهای درونی دیگر منظومههای شمسی نماییم.
روزی ما این صحنه را از خانههای خودمان مشاهده خواهیم نمود
نه! یک نه غریزی، پر طنین، و جانانه!
این یک خواسته ی اساسی بشری است که دلیرانه به هر کجایی برود که تا کنون هیچ انسانی تا کنون پای خود را نگذاشته است. طی ننمودن مسیر آن هم در هنگامی که ما راه را بلد هستیم و ابزار لازم را برای رو یا رویی با مشکلات در اختیار داریم، قدم بر داشتن به سوی عقب است و بدون توجه به تمامی مباحث دیگری که مطرح گردید جوری نیست که انسانها برای آن ساخته شدهاند.
چرا اکنون؟
منابع کره ی زمین در حال رسیدن به آستانه ی نقطه ی گسیختگی خود هستند، در حالی که گسترش اجتناب نا پذیر تمدن بشری تقریباً حیات دیگر حیوانات موجود بر روی چهره ی زمین را به مخاطره انداخته است. علاوه بر اثر سوء بشر بر روی این سیاره، خود سیاره نیز به سر نوشت شوم اجتناب نا پذیر خود خیره گردیده است، هنگامی که در نهایت خورشید مرحله ی دیگری از حیات خود را آغاز میگرداند. نوع بشر می تواند و باید -- بر طبق گفته ی هیچ کس جز فیزیک دان مورد تکریم و تمجید - استفان هاوکاینگ – به مستعمرات فرا زمینی مهاجرت نماید تا فشار وارد آمده بر سیاره ی خانگی ما را تا حدودی کاهش دهد. در صورتی که این امر بدیهی محسوب گردد، آن گاه مشخصترین سؤال پیش روی این خواهد بود،
چرا، هنگامی که ما در سال 1961 انسان را به فضا فرستادیم، و در سال 1969 انسان را به کره ی ماه روانه داشتیم، اما سکنی گزیدن در فضا چیزی بیش از 40 سال پس از پرواز تاریخی یوری گاگارین به طول انجامید تا بدل به موضوعی گردد که با جدیت مورد بحث قرار گیرد؟
پاسخ این سؤال به شدت با روند سیاست و اقتصاد جهانی در نیمه ی دوم قرن بیستم و سالهای قرن جاری در هم پیچیده شده است.
عصر فضا در دهه ی 60 میلادی و در جهانی که اکثراً برای چنین خیز بزرگی در فناوری مهیا نبود به وجود آمد. شروع عصر فضا که در اوج جنگ سرد به وقوع پیوست در تلاش برای به دست آوردن مقام نخست در یک رقابت فضایی شتاب داده شده، پیش رانده شده و به شدت تسریع گردید -- یکی از داستانهای فرعی عمومی به وجود آمده به وسیله ی جنگ سرد.
جنگ سرد به طور قابل توجهی شتاب تحقیقات فضایی اولیه ی را افزایش داد
تمبری به یادبود نیل آرمسترانگ
در حالی که ناسا در گیر موانع اداری شده بود، اتحاد جماهیر شوروی (که از یک آژانس فضایی متحد مرکزی به مانند ناسا بر خوردار نبود) نخستین ایستگاه فضایی خود را تحت برنامه ی سالیوت به فضا پرتاب کرد.
مأموریتهای ایستگاه فضایی اتحاد جماهیر شوروی که برخی از آنها به مدت حدوداً 6 ماه به طول میانجامید، نخستین "مستعمرات" بشر در فضا بودند.
ماهواره ی تجاری
تنها در قرن بیست و یکم میلادی، با تا حدی متعادل شدن رتبه ی قدرت سیاسی در جهان و خوب استقرار یافتن وسایل ارتباطاتی فناوری فضایی بود که سکنی گزیدن در فضا شروع به توسعه یافتن به صورت چیزی بیشتر از نجواهایی بی سر و صدا کرد.
ایستگاههای فضایی سالیوت و اسکای لب که در دهه ی 70 میلادی به ترتیب به وسیله ی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده ی آمریکا به فضا فرستاده شدند راه پیش روی را نشان دادهاند، اما ایستگاه فضایی روسی میر در اواخر دهه ی 80 و 90 میلادی خواستهها را بالاتر برد و در هزاره ی جدید، ایستگاه فضایی بین المللی، به عنوان سمبلی نمادین از گرد آمدن ابر قدرتهای جهانی برای بر آورده ساختن هدفی مشترک بدل به بزرگترین ساخته ی دست بشر گردید که در حال گردش به دور مدار کره ی زمین است. در صوتی که پیش رفت در حوزه ی علوم فضایی با روند کنونی ادامه پیدا نماید، قطعاً موضوع بر سر این خواهد بود که چه هنگام این واقعه رخ خواهد داد و نه این که آیا انسانها موفق به ساختن نخستین مستعمره ی خود در فضا خواهد شد یا نه.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}