نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري



 

چگونه بايد دگرگوني اجتماعي را تعريف کنيم؟ به يک معنا هر چيزي همواره تغيير مي کند. هر روز يک روز تازه است؛ هر لحظه لحظه ي جديدي در زمان است. هراکليتوس، فيلسوف يوناني مي گفت که يک شخص نمي تواند دوبار در يک رودخانه قدم بگذارد. بار دوم رودخانه فرق کرده است، زيرا جريان آب از آن گذشته است و شخص نيز به شيوه هايي نامحسوس تغيير کرده است. در حالي که اين نظريه به يک معنا صحيح است، اما بديهي است که در واقع امر بگوييم اين همان رودخانه و همان شخص است که در دو زمان در آن گام نهاده است. به علت وجود تداوم کافي در ريخت يا شکل رودخانه و ترکيب ظاهري و شخصيت فرد با پاهاي تر، مي توان گفت در جريان تغييراتي که رخ مي دهد هر يک "همان" باقي مي ماند.
تشخيص دگرگوني معني دار متضمن آن است که نشان دهيم تا چه اندازه در ساخت زيربنايي يک شيء يا موقعيت در طول يک دوره ي زماني تغيير به وجود آمده است. در مورد جوامع انساني، براي تعيين اينکه يک سيستم تا چه اندازه، و به چه شيوه هايي تغير مي کند بايد نشان دهيم تا چه اندازه تغييري در نهادهاي اساسي در طي يک دوره ي معين به وجود آمده است. همچنين در تمام تبيينهاي دگرگوني بايد نشان دهيم که چه چيزي ثابت مي ماند، تا بتوان تغييرات را بر مبناي آن ارزيابي کرد. حتي در جهان پرتکاپوي امروزي پيوستگيهايي با گذشته هاي دور وجود دارد. براي مثال، نظامهاي مذهبي بزرگي مانند مسيحيت يا اسلام، پيوندهايشان را با عقايد و اعمال متعلق به 2000 سال پيش حفظ کرده اند. با وجود اين تغيير در اکثر نهادهاي جوامع امروزي نسبت به نهادهاي دنياي قديم آشکارا بسيار سريع تر است.
منبع مقاله :
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391