right of nature
حق طبيعي
حق طبيعي هابزي به معناي نبود الزام به انجام ندادن يك عمل است. معمولاً مي توان يك حق را به اجزاي آن، يعني مجموعه اي از روابط اخلاقي ميان صاحب حق، عمل مربوطه و ساير بازيگران، تجزيه كرد. يكي از اين روابط بنيادين در
نويسنده: جان پايك
مترجمان:
دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش
مترجمان:
دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش
right of nature
حق طبيعي هابزي به معناي نبود الزام به انجام ندادن يك عمل است. معمولاً مي توان يك حق را به اجزاي آن، يعني مجموعه اي از روابط اخلاقي ميان صاحب حق، عمل مربوطه و ساير بازيگران، تجزيه كرد. يكي از اين روابط بنيادين در ميان « حق آزادي » [ براي انجام يك عمل ] و خود عمل برقرار است و اين حق عبارت است از نبود وظيفه براي اجتناب از انجام آن عمل. بنابراين حق آزادي براي سيگار كشيدن در يك محل معين ممكن است با علامتي مشخص شود كه مي گويد « سيگار كشيدن مجاز است ». اين علامت بدان معنا خواهد بود كه من وظيفه ندارم تا در آن محل از كشيدن سيگار اجتناب ورزم.
اما منظور هابز از حق طبيعي بيش از اين است. زيرا « علامت سيگار كشيدن مجاز است » قيدي هم براي ديگران ايجاد مي كند، بدان معني كه بايد در آن محل سيگاري ها را تحمل كنند. ولي حق طبيعي هابز شامل اين قيد بر اعمال ديگران نمي شود. اگر هر دوي ما داراي حق آزادي هابز باشيم، من مجاز به سيگار كشيدن خواهم بود و شما نيز مجازيد تا مانع من شويد. در اينجا هيچ قيد اخلاقي براي من يا شما وجود نخواهد داشت و اين گونه نيست كه من يا شما مجاز به انجام چيزي نباشيم. حق طبيعي هابز مانند علامتي است كه در وضعيت طبيعي نصب شده و مي گويد « همه چيز مجاز است ».
منبع مقاله:
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول.
/م
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}