ايران و خليج فارس
عنوان « Gulf » را در سال هاي اخير بعضي از كتاب هاي انگليسي تحت تأثير دلارهاي نفتي به كار مي برند، حال آن كه صدها كتاب و هزاران سند به زبان انگليسي و متعلق به انگلستان وجود دارد به عنوان Persian Gulf در آن آمده است.
نويسنده: سيدعبدالحسين رئيس السادات
- ايران و خليج [ فارس ] نگاهي به گذشته و دورنماي آينده
- تأليف: جان اف. استانديش
- Standish, john F. : Persia and the [persian] Gulf, Restrospect and prospect.
مرحوم جان اف. استانديش، دانشجوئي بوده كه مادم العمر در راه شناخت ايران و خليج فارس گام برداشت. او همكار انجمن جغرافياي سلطنتي و مؤلف تعداد بي شماري از مقالات در مورد منطقه به طور عام و بالاخص استراتژي خليج [ فارس ] بوده است.
كتاب حاضر كه توسط انتشارات كرزن در سال 1998 منتشرگرديد يك مقدمه، هشت فصل و يك ضميمه را شامل مي شود.
نويسنده در پيشگفتار كوتاه خويش چنين مي گويد: « اين كتاب تشريحي، سفرنامه يا مجموعه اي از يادداشت هاي شخصي نيست و نه تلاشي براي گشودن تاريخ كشوري كه به قدمت دوران بابلي است. در عوض توضيحي است در سه زمينه ي تاريخي، جغرافيايي و فرهنگي. اين ها سه رشته ي يك طناب را مي سازند كه كشور و مردمش را در يك تماميت واحد به هم گره مي زند. » بعضي از بخش هاي اين كتاب پيش از اين به صورت مقالاتي به چاپ رسيده اند.
فصل اول با عنوان « زمان و مكان »، به تاريخ ايران از دوره ي هخامنشي تا پيروزي انقلاب اسلامي مي پردازد. نويسنده وضعيت خاص جغرافيايي ايران و عدم رويارويي با تهديد دريايي را دليل عدم برخورداري ايران از يك نيروي دريايي قوي علي رغم داشتن بيش از يك هزار مايل خط ساحلي در جنوب و شمال مي داند.
در فصل دوم، با عنوان « دربندهاي خزر »، نويسنده به بررسي مدارك تاريخي ريشه ي كلمه ي كاسپين ( Caspian ) كه براي درياي خزر به كار برده مي شود و دربندهاي مرتبط با رشته كوه هاي جنوب اين دريا مي پردازد.
عنوان فصل سوم « نفوذ ايران در هند دوره ي مغول » است كه نويسنده اين نفوذ را از زمان هخامنشيان تا فروپاشي مغولان بررسي كرده و به عوامل اين نفوذ از جمله زبان و خط فارسي، سياستمداران ايراني در دربار مغولان هند و تأثير معماري ايران بر هند و نفوذ مذهبي پرداخته است. اين فصل با اين بيت شعر فارسي كه با حروف لاتين نوشته شده و سپس ترجمه گرديده، شروع مي شود:
اگر فردوس بر روي زمين است *** همين است و همين است و همين است
فصل چهارم نيز كه با ترجمه اي از يك بيت شعر عطار سروده شده، « شيعه و صوفي » نام دارد. دراين فصل رابطه ي اين دو مقوله، تشيع در ايران و انزواي تاريخي ايران، تفاوت هاي تشيع و تسنن، امامت از نظر تشيع، دلايل سياسي گسترش تشيع در ايران، تأثير تشيع و تصوف بر ابعاد مختلف زندگي ايران از جمله سياست، ملي گرايي، فرهنگ و بالاتر از همه شعر ايراني مورد بررسي قرار گرفته است.
در فصل پنجم با عنوان « لوت ايران »، سخن از بيابان هاي ايران و تأثير تاريخي آن، تاريخچه ي طبيعي پيدايش كوير لوت و تأثير جغرافياي ايران بر فرهنگ و سياست داخلي و خارجي مي رود.
فصل ششم ( بريتانيا و خليج فارس ) بزرگترين فصل كتاب است كه از پنج بخش مجزا تشكيل شده است:
در بخش اول كه « پيش درآمد » نام دارد به پيشينه ي تاريخي حضور امپراتوري بريتانيا به طور مستقيم و از طريق كمپاني هندشرقي تا سال 1947 در خليج فارس مي پردازد.
در بخش دوم كه « آغاز [ ارتباط ] بريتانيا » عنوان گرفته، به توصيف خليج فارس، تلاش بريتانيا براي ارتباط تجاري از سده ي شانزدهم، حضور پرتغالي ها در اين آبراه و اخراج ايشان با كمك بريتانيا، فعاليت كشورهاي ديگر اروپايي در خليج فارس، دزدان دريايي و مقابله ي بريتانيا با اين پديده، فعاليت كمپاني هند شرقي در سواحل اين آبراه و غيره پرداخته شده است.
در بخش سوم، نويسنده به چالش هايي كه بريتانيا از اوايل سده ي هفدهم و دو سده پس از آن در منطقه با آن ها روبرو بوده است و تلاش اين كشور براي رفع چالش هاي موجود سر راه خود و نيز درگيري هايي كه حكومت هاي منطقه اي با خود داشته اند، اشاره دارد.
تغيير سياست بريتانيا در منطقه پس از جنگ كريمه در سال 1854 و تلاش همه جانبه اش براي تحميل صلح بر منطقه، مقابله با سياست هاي ديگر كشورهاي اروپايي و امپراتوري عثماني در خليج فارس، منازعه ي ايران دوره ي ناصري و سلطان نشين مسقط بر سر حاكميت بندرعباس، فشار بريتانيا براي ايجاد صلح و نيز واداركردن ايران به عقب نشيني از افغانستان، فعاليت هاي ديگر قدرت هاي اروپايي و جريان فروش سلاح در منطقه ي خليج فارس از جمله مطالب بخش چهارم كتاب با عنوان « صلح و آرامشي كه بريتانيا به وجود آورد » است.
در بخش پنجم كه « دوره ي ترديد » نام دارد، به فعاليت هاي بريتانيا در خليج فارس در سده ي بيستم پرداخته شده است. كشف نفت، تثبيت وضعيت خاندان سعود، مسائل بحرين، تجزيه ي عثماني، اهدافي كه بريتانيا، فرانسه و روسيه پس از جنگ در خاورميانه و خاورنزديك پي گرفتند، روي كار آمدن رضاشاه و وادار نمودن او به ترك سلطنت، افزايش حضور ايالات متحده در صحنه اقتصادي، نظامي و سياسي خاورميانه و غيره، مطالب اين بخش را تشكيل مي دهند. در پايان اين بخش نويسنده با اشاره به اشغال كويت توسط عراق نتيجه مي گيرد كه عدم حضور نيروي دريايي قوي در خليج فارس و وجود منبع حياتي نفت در منطقه، موجب ناآرامي هميشگي خواهد بود!
در فصل هفتم با عنوان « بحرين و ادعاي ايران » كه نويسنده از آن به عنوان يكي از مسائل پيچيده ي خاورميانه ياد مي كند، به طور كلي به ارتباط بريتانيا با بحرين و ادعاي ايران نسبت به اين جزيره اميرنشين پرداخته مي شود. قابل ذكر است كه بيشترين ارجاعات و استنادات نيز در اين فصل از كتاب آمده است.
در فصل هشتم و پاياني كتاب با عنوان « جنگ 7-1856 ايران »، به علل لشكركشي ايران به هرات در دوره ي ناصرالدين شاه، رويدادهاي مرتبط با آن، دلايل ايران براي حمله و تسخير هرات، لشكركشي بريتانيا به خليج فارس و دلايل و پي آمدهاي آن، رابطه ي روس و ايران و فرانسه و ايران و برخورد بريتانيا با اين روابط قبل و بعد از جنگ، پي آمدهاي معاهده ي 1857 براي ايران و بريتانيا، پرداخته شده است.
قابل ذكر است كه هر كدام از فصل ها و بخش هاي كتاب با ذكر جمله يا شعري از متون قديمي متناسب با آن بخش شروع مي شود، چنانكه در چند مورد به آن ها نيز اشاره شد.
كتاب داراي نمودار سلسله هاي پادشاهي ايران از دوره ي هخامنشيان تا عصر پهلوي با نام هر پادشاه و سال هاي سلطنت شان و نيز دوران خلافت امويان و عباسيان است.
اين كتاب، كه در دست ترجمه است، به خصوص از نظر ارائه منابع مربوط به مسائل خليج فارس غني مي باشد.
منبع مقاله :
خيرانديش، عبدالرسول؛ تبريزنيا، مجتبي؛ ( 1390 )، پژوهشنامه خليج فارس ( دفتر اول و دوم )، تهران: خانه كتاب، چاپ دوم
- تأليف: جان اف. استانديش
- Standish, john F. : Persia and the [persian] Gulf, Restrospect and prospect.
اشاره:
عنوان « Gulf » را در سال هاي اخير بعضي از كتاب هاي انگليسي تحت تأثير دلارهاي نفتي به كار مي برند، حال آن كه صدها كتاب و هزاران سند به زبان انگليسي و متعلق به انگلستان وجود دارد به عنوان Persian Gulf در آن آمده است.مرحوم جان اف. استانديش، دانشجوئي بوده كه مادم العمر در راه شناخت ايران و خليج فارس گام برداشت. او همكار انجمن جغرافياي سلطنتي و مؤلف تعداد بي شماري از مقالات در مورد منطقه به طور عام و بالاخص استراتژي خليج [ فارس ] بوده است.
كتاب حاضر كه توسط انتشارات كرزن در سال 1998 منتشرگرديد يك مقدمه، هشت فصل و يك ضميمه را شامل مي شود.
نويسنده در پيشگفتار كوتاه خويش چنين مي گويد: « اين كتاب تشريحي، سفرنامه يا مجموعه اي از يادداشت هاي شخصي نيست و نه تلاشي براي گشودن تاريخ كشوري كه به قدمت دوران بابلي است. در عوض توضيحي است در سه زمينه ي تاريخي، جغرافيايي و فرهنگي. اين ها سه رشته ي يك طناب را مي سازند كه كشور و مردمش را در يك تماميت واحد به هم گره مي زند. » بعضي از بخش هاي اين كتاب پيش از اين به صورت مقالاتي به چاپ رسيده اند.
فصل اول با عنوان « زمان و مكان »، به تاريخ ايران از دوره ي هخامنشي تا پيروزي انقلاب اسلامي مي پردازد. نويسنده وضعيت خاص جغرافيايي ايران و عدم رويارويي با تهديد دريايي را دليل عدم برخورداري ايران از يك نيروي دريايي قوي علي رغم داشتن بيش از يك هزار مايل خط ساحلي در جنوب و شمال مي داند.
در فصل دوم، با عنوان « دربندهاي خزر »، نويسنده به بررسي مدارك تاريخي ريشه ي كلمه ي كاسپين ( Caspian ) كه براي درياي خزر به كار برده مي شود و دربندهاي مرتبط با رشته كوه هاي جنوب اين دريا مي پردازد.
عنوان فصل سوم « نفوذ ايران در هند دوره ي مغول » است كه نويسنده اين نفوذ را از زمان هخامنشيان تا فروپاشي مغولان بررسي كرده و به عوامل اين نفوذ از جمله زبان و خط فارسي، سياستمداران ايراني در دربار مغولان هند و تأثير معماري ايران بر هند و نفوذ مذهبي پرداخته است. اين فصل با اين بيت شعر فارسي كه با حروف لاتين نوشته شده و سپس ترجمه گرديده، شروع مي شود:
اگر فردوس بر روي زمين است *** همين است و همين است و همين است
فصل چهارم نيز كه با ترجمه اي از يك بيت شعر عطار سروده شده، « شيعه و صوفي » نام دارد. دراين فصل رابطه ي اين دو مقوله، تشيع در ايران و انزواي تاريخي ايران، تفاوت هاي تشيع و تسنن، امامت از نظر تشيع، دلايل سياسي گسترش تشيع در ايران، تأثير تشيع و تصوف بر ابعاد مختلف زندگي ايران از جمله سياست، ملي گرايي، فرهنگ و بالاتر از همه شعر ايراني مورد بررسي قرار گرفته است.
در فصل پنجم با عنوان « لوت ايران »، سخن از بيابان هاي ايران و تأثير تاريخي آن، تاريخچه ي طبيعي پيدايش كوير لوت و تأثير جغرافياي ايران بر فرهنگ و سياست داخلي و خارجي مي رود.
فصل ششم ( بريتانيا و خليج فارس ) بزرگترين فصل كتاب است كه از پنج بخش مجزا تشكيل شده است:
در بخش اول كه « پيش درآمد » نام دارد به پيشينه ي تاريخي حضور امپراتوري بريتانيا به طور مستقيم و از طريق كمپاني هندشرقي تا سال 1947 در خليج فارس مي پردازد.
در بخش دوم كه « آغاز [ ارتباط ] بريتانيا » عنوان گرفته، به توصيف خليج فارس، تلاش بريتانيا براي ارتباط تجاري از سده ي شانزدهم، حضور پرتغالي ها در اين آبراه و اخراج ايشان با كمك بريتانيا، فعاليت كشورهاي ديگر اروپايي در خليج فارس، دزدان دريايي و مقابله ي بريتانيا با اين پديده، فعاليت كمپاني هند شرقي در سواحل اين آبراه و غيره پرداخته شده است.
در بخش سوم، نويسنده به چالش هايي كه بريتانيا از اوايل سده ي هفدهم و دو سده پس از آن در منطقه با آن ها روبرو بوده است و تلاش اين كشور براي رفع چالش هاي موجود سر راه خود و نيز درگيري هايي كه حكومت هاي منطقه اي با خود داشته اند، اشاره دارد.
تغيير سياست بريتانيا در منطقه پس از جنگ كريمه در سال 1854 و تلاش همه جانبه اش براي تحميل صلح بر منطقه، مقابله با سياست هاي ديگر كشورهاي اروپايي و امپراتوري عثماني در خليج فارس، منازعه ي ايران دوره ي ناصري و سلطان نشين مسقط بر سر حاكميت بندرعباس، فشار بريتانيا براي ايجاد صلح و نيز واداركردن ايران به عقب نشيني از افغانستان، فعاليت هاي ديگر قدرت هاي اروپايي و جريان فروش سلاح در منطقه ي خليج فارس از جمله مطالب بخش چهارم كتاب با عنوان « صلح و آرامشي كه بريتانيا به وجود آورد » است.
در بخش پنجم كه « دوره ي ترديد » نام دارد، به فعاليت هاي بريتانيا در خليج فارس در سده ي بيستم پرداخته شده است. كشف نفت، تثبيت وضعيت خاندان سعود، مسائل بحرين، تجزيه ي عثماني، اهدافي كه بريتانيا، فرانسه و روسيه پس از جنگ در خاورميانه و خاورنزديك پي گرفتند، روي كار آمدن رضاشاه و وادار نمودن او به ترك سلطنت، افزايش حضور ايالات متحده در صحنه اقتصادي، نظامي و سياسي خاورميانه و غيره، مطالب اين بخش را تشكيل مي دهند. در پايان اين بخش نويسنده با اشاره به اشغال كويت توسط عراق نتيجه مي گيرد كه عدم حضور نيروي دريايي قوي در خليج فارس و وجود منبع حياتي نفت در منطقه، موجب ناآرامي هميشگي خواهد بود!
در فصل هفتم با عنوان « بحرين و ادعاي ايران » كه نويسنده از آن به عنوان يكي از مسائل پيچيده ي خاورميانه ياد مي كند، به طور كلي به ارتباط بريتانيا با بحرين و ادعاي ايران نسبت به اين جزيره اميرنشين پرداخته مي شود. قابل ذكر است كه بيشترين ارجاعات و استنادات نيز در اين فصل از كتاب آمده است.
در فصل هشتم و پاياني كتاب با عنوان « جنگ 7-1856 ايران »، به علل لشكركشي ايران به هرات در دوره ي ناصرالدين شاه، رويدادهاي مرتبط با آن، دلايل ايران براي حمله و تسخير هرات، لشكركشي بريتانيا به خليج فارس و دلايل و پي آمدهاي آن، رابطه ي روس و ايران و فرانسه و ايران و برخورد بريتانيا با اين روابط قبل و بعد از جنگ، پي آمدهاي معاهده ي 1857 براي ايران و بريتانيا، پرداخته شده است.
قابل ذكر است كه هر كدام از فصل ها و بخش هاي كتاب با ذكر جمله يا شعري از متون قديمي متناسب با آن بخش شروع مي شود، چنانكه در چند مورد به آن ها نيز اشاره شد.
كتاب داراي نمودار سلسله هاي پادشاهي ايران از دوره ي هخامنشيان تا عصر پهلوي با نام هر پادشاه و سال هاي سلطنت شان و نيز دوران خلافت امويان و عباسيان است.
اين كتاب، كه در دست ترجمه است، به خصوص از نظر ارائه منابع مربوط به مسائل خليج فارس غني مي باشد.
منبع مقاله :
خيرانديش، عبدالرسول؛ تبريزنيا، مجتبي؛ ( 1390 )، پژوهشنامه خليج فارس ( دفتر اول و دوم )، تهران: خانه كتاب، چاپ دوم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}