بررسی زندگی اجتماعی تجار در دوره قاجار
منبع: راسخون
چکیده
بازرگانان و تجار جزء اقشار با نفوذ در دوره قاجاریه به شمار میآمدند که نقش تعیین کننده ای در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ایران در آن زمان را بر عهده داشتند. سلب مالکیتهای گسترده و اخاذیهای بیشمار شاهزادگان قاجار، از تجار و بازرگانان، چهرههایی ناراضی به وجود آورد و اعطای امتیازهای یک طرفه به خارجیها، باعث طغیان آنها شد. دراین دوره شاهد افزایش جنب وجوشهای سیاسی وتقویت جریان آزادی خواهی و مشروطه طلبی در ایران هستیم جریان مشروطه باعث افزایش مشارکت سیاسی جریانها وگروهها شد اما در این میان، نقش بازرگانان قابل ملاحظه هست، بازرگانان و فعالان بخش خصوصی که در زمره معترضان اصلی حکومت هستند، بیشتر از بقیه مردم، بهانه تغییر پیدا میکنند. تشکیل مجلس وکلای تجار آخرین تلاش مدنی بازرگانان برای احقاق حقوق از دست رفته خود بود و پس از آنکه تجار از تشکیل این مجلس، راه به جایی نبردند، بر حکومت برآشفتند و زمینهساز قیام تنباکو و پس از آن جنبش مشروطه شدند. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی_تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای در پی آن است که به بررسی زندگی اجتماعی تجار دورهیِ قاجار بپردازد.واژگان کلیدی: قاجار، تجارت، بازرگانان، مجلس وکلای تجار، مشروطه.
مقدمه
در این تحقیق سعی شده تا زندگی اجتماعی تجار دورهیِ قاجار شرح داده شود، در این مورد و کلاً موضوعاتی که به تاریخ اجتماعی مربوط می شود، متاسفانه در کشور ما کمتر به آن پرداخته شده است و بعضا فقط میتوان در پژوهش های غربی به مطالبی به طور اخص در مورد تاریخ اجتماعی برخورد. از سوی دیگر منابع دست اول این دوره مانند سایر ادوار تاریخی ایران مطالب کمی را در مورد تاریخ اجتماعی و نحوهی زندگی مردم در اختیار پژوهشگر قرار میدهند و بیشتر به مسائل سیاسی میپردازند اما منابعی که برای این تحقیقات بسیار دارای اهمیت میباشند سفرنامههای مسافران غربی اند. زیرا به علت داشتن دیدی از خارج زندگی مردم را به زیبایی به تصویر میکشند اما مشکل دیگر در این مقطع زمانی، این است که این سفرنامه ها اکثرا مربوط به قبل از مشروطه است – که البته اطلاعات بسیار گرانبهایی دارند - و سفرنامههای بعد از این دوره به علت تغییرات سیاسی شدید کمتر مجالی برای پرداختن به موضوعات اجتماعی پیدا میکنند علی الخصوص که از این به بعد سفرنامهها غالبا متعلق به سفیران و سایر رجال سیاسی است. اما از آنجایی که نقش بازرگانان در این دوره بسیار مهم بود و از طریق فعالیتهای سیاسی و اقتصادی تنها می توان تا حدی به روابط اجتماعی آنها نیز پی برد بنابراین کتابهایی در این زمینه نظیر افکار اجتماعی ،اقتصادی در آثار منتشر نشده دوره قاجار فریدون آدمیت و اقتصاد سیاسی ایران آقای کاتوزیان از بهترین پژوهش ها در این خصوص می باشند. اما به علت حوادث مهمی که در این سالها در ایران رخ داده خواه ناخواه محقق را از بیان حوادث سیاسی گریزی نیست.در این تحقیق بیشتر تلاش بر آن است که روابط اجتماعی و زندگی بازرگانان دورهی قاجار و تعاملات آنها با حکومت، روحانیون، مردم و اصناف و چالش ها و مشکلاتی که با ورود کشورهای اروپایی به عرصه اقتصادی و اجتماعی ایران برای طبقه بازرگان در این برهه روی داده و اقداماتی که بازرگانان برای مقابله با این چالش ها و مشکلات انجام داده اند را به تصویر کشد.
در این نوشتار فرض بر آن است که به دنبال ورود استعمار به ایران شیوه عرضه و تقاضا در کشور از حالت سنتی خود خارج میشود و به علت ناکارآمدی حکومت در مواجه با آن، طبقه بازرگان و بالطبع سایر طبقات اقتصادی ایران دچار چالش و خسارت میشوند. در پی این تحولات آشفتگیهای دوران مشروطه و پس از آن اوضاع را چنان در حالت بحرانی فرو میبرد که در بُعد اقتصادی و سرو سامان دادن به اوضاع بازار نیز وجود یک فرد با قدرت متمرکز احساس میشود.
1- رابطه طبقه بازرگان با حکومت و سایر طبقات اجتماع ایران در دوره قاجار به چه شکل بوده است؟
2- چالشهای اقتصادی بازرگانان چه تاثیری در وضعیت اقتصادی سایر اقشار جامعه داشت؟
3- بازرگانان برای مقابله با این چالشها چه اقداماتی را انجام دادند؟
4- اهداف بازرگانان در حمایت از مشروطه چه بود؟
الف- وضعیت طبقه بازرگان قبل از مشروطیت
1- شیوه زندگی و وضعیت فکری و اجتماعی بازرگانان
1-1 بازرگانان مسلمان
در دورهی قاجار یکی از قشرهای اجتماع که نقش بسیار قابل ملاحظهای در تحولات ایران این دوره داشته طبقه بازرگان می باشد. در بازارها تجار بزرگ و متوسط در راس سلسلهی مراتب قشر بازاریان قرار داشتند و پس از آنها کدخدایان و ریش سفیدها و جماعت های اصناف قرار میگرفتند.( اولیویه،1371: 134) این قشر در کنار علما مرفه ترین و با ثبات ترین عنصر جامعه ایران در اوایل دورهی قاجار را تشکیل می دادند و تا حد زیادی از مصرف اسرافکارانه و زیاده رویهایی که نوعا خاص طبقه ارتش و اداری بود دوری می جستند. این طبقه؛ در مقابل خطرات زندگی عمومی آسیب پذیری کمتری داشتند؛ زیرا به علت داشتن سطح مالی و اجتماعی بالا از خطراتی که همواره طبقه پایین جامعه را تهدید میکرد به نسبت در امان بودند. زندگی آنها مرفه بود و همسران آنها مانند زنان سلطنتی لباس می پوشیدند. با این حال سبک زندگی آنها پر زرق و برق نبود به طوری که توجه آزمندان و حسودان را جلب کند. رفتار حاکم محلی نیز با وجود ظلم ها، با این طبقه خوب و مکرمّانه بود چرا که اینان می توانستند هزینه های غیر مترقبه مثل لشکرکشی ها و ... را فراهم سازند(پیتر آوری، 1387 :591). اما بسختی می شد خانهی یک بازرگان را در میان خانه های دیگران تشخیص داد چرا که پنهان کاری جامعهی ایرانی در میان آنها نیز به چشم می خورد بدین معنی که عمدتا ظواهر بیرونی خانه های خود را به گونهایی می ساختند که کم اهمیت جلوه کنند تا خود را از حرص و طمع مقامات و چشم بد مصون نگه دارند.( لندور، 1388: 104)بازرگان دورهی قاجار یک Businessman مسلمان و مومن بود وی آگاهی کامل از شرایط زمانهی کشور خود و جهان داشت. راههایی را که به او سود می رساند؛ می دانست و موانع آنرا از راه برمی داشت. وی فردی دقیق در حساب و همواره مراقب شرایط سیاسی بود. علی القاعده وی فردی دیندار بود و نزد عموم به عنوان فردی مذهبی شناخته می شد. البته نوعا افرادی پیدا می شدند که به کارهای خلاف شرع از جمله نزول خواری و احتکار بپردازند. از ویژگی های بارز آنها می توان به محتاط بودن، اشاره کرد لذا از مباهات لفظی و دسایس دوری می کردند.( عیسوی، 1362: 52) مسیرهای تجارت آنها علاوه بر مرزهای داخلی تا نواحی بسیار دور مانند هند، چین، جاوه، سریلانکا، ترکستان، مصر(ر.ک. لندور، 1388 :273) و حتی فرانسه و بلژیک(ر.ک. شمیم،1387: 266 به بعد) هم می رسید. در این بین علاوه بر فعالیت های اقتصادی، آشنایی فکری و سیاسی با افکار و شیوه های حکومتی جدید دنیا هم بود که این خود مجرایی بود برای ورود افکار نوین به ایران که از جملهی آنها می توان وارد کردن افکار جدید از هند، مصر، عثمانی و روسیه اشاره کرد.( حائری، 1360: 17) در ابتدا این تجارت ها سود زیادی برای این قشر در برداشت. به علاوه اینکه تجار در اوایل دورهی قاجار مالیات کمی میدادند ولی طی اتفاقاتی که بعدا ذکر خواهد شد مدام به میزان این مالیات افزوده شد. ولی در بدو سلسله قاجاریه، تجار فقط مقداری کرایه بابت مغازه ها و کاروانسراهایی که به آنها اجاره داده می شد می پرداختند.( پیتر آوری، 1387: 593) در بازار تجار بزرگ دارای موقعیتی ممتاز بودند و پایگاه اجتماعی آنان از کسبه و پیشهورانی که اصناف را تشکیل می دادند کاملا متمایز بود. آنان در راس قدرت و منزلت و ثروت بازار جای داشتند. به علاوه تجار بزرگ همراه علمای روحانی و عمال دیوانی از اعیان شهر به شمار می آمدند.( اولیویه، 1371: 135) گذشته از کارهای عام المنفعهای که غالبا توسط زنان دربار انجام می شد از میان مردم این تجار بودند که به کارهای عام المنفعه دست می زدند از جملهی آنها می توان به این مورد اشاره کرد که یک تاجر در زمان فتحعلی شاه راه بین شیراز و کازرون را با هزینه شخصی تعمیر کرد.( پیتر آوری، 1387: 597) علاوه بر آن تجار مالیاتی را که برای پیشهوران بسته می شد، را می پرداختند که به حساب کل بازار بود بدین ترتیب اعتبار زیادی برای خود کسب می کردند و از این طریق اصناف روحانیون و تودههای مردم گرد آنها را می گرفتند و از سویی علایق تعداد کثیری از کارگران و شاگردانی که از قِبَل آنها نان می خوردند را به خود جلب می کردند.( عیسوی،1362 : 54) این کسب وجهه و اعتبار برای بازرگانان موجب می شد تا مردم بیشتری سرمایه خود را به دست آنها بسپارند و در این رابطه همان نقشی را ایفا می کردند که نهادهای معتبر مالی در اروپا. از همین رو به علت انباشت بخش اعظم سرمایه مملکت در دست تجار احترام زیاد دولت را به خود جلب می کردند تا در مواقع لزوم حکومت بتواند از آنها پول قرض کند و چون این پول امانتی نزد تجار بود به سندی مطمئن جهت باز پرداخت آن نیاز بود لذا اغلب آنها انحصارات و یا واگذاری درآمدهای بعضی از ایالت ها یا احجار کریمه و دارایی های مشابه را به دست می آوردند.( همان : 53) این قرضها از جهتی می توانست فشار را از مردم بکاهد و این کار هم به دست تجار انجام می شد و از این طریق حتی میتوانستند در مواقعی به دولت نیز فشار بیاورند و یا سخنی از مردم را به گوش دربار برسانند.( پیتر آوری، 1387: 591)
برخی از بازرگانان به ایستادگی در مقابل زورگویی شاخص بودند. در انتخاب یکی ازآنها (حاج میرزا ابراهیم امین التجار) به ریاست مجلس وکلای تجار نوشتند:«غير از او كسي ديگر كه جلو حكومت ايستاده، نگذارد حكومت تعدي نمايد به اين واسطه .... اهالي ولايت؛ ايشان را مي خواهند كه در كارها از مردم تقويت نمايند.»( آدمیت فریدون و ناطق هما ، 2536: 302) البته این فشار وارد کردن ها هم طرق مختلفی داشته از جمله: 1 رشوه دادن به دولت و عدم وحدت دولت مردان، 2 احتکارهای آنها و فلج شدن دولت در اثر تورم، 3 قراردادهای بازرگانی که به نفع دولت نبود(کاتوزیان، 1366: 100) و البته همبستگی آنها با روحانیت.
علما در جامعه ایرانی مقام بالایی داشتند و این کار نیز مانند سایر اصناف در خاندانهای آنها موروثی بود این علما با زمین داران بزرگ و تجار وصلت می کردند و بدین سان پایگاهی برای آنها پدید میآمد که دولت همواره باید آنرا مدنظر میداشت(پیتر آوری، 1387: 590) از آن جمله می توان قدرت و عظمت آقا نجفی مجتهد در اصفهان را حدود سال 1159ه.( ر.ک. شمیم،1387: 374) و وقایعی که در دوران ناصر الدین شاه پیرامون روابط تجار و روحانیون اتفاق افتاد را نام برد. همان گونه که دیده می شود تجار با ثروت و جایگاه اجتماعی خود یکی از با نفوذترین قشرهای جامعهی قاجار هستند که همان گونه که گفته خواهد شد منشا برخی از تحولات مهم در آستانه مشروطیت می شوند.
1-2 سایر اقلیتهای مذهبی
البته این شرایط اجتماعی برای همهی بازرگانان ایران یکسان نبود. اقلیت های مذهبی در ایران در شرایطی متفاوت با بازرگانان مسلمان ایران به سر می بردند. آنها میبایست لباس مشخصی به تن کنند تا از بقیه قابل تمییر باشند و البته در بعضی از شهرها حق اسب سوار شدن در خیابان ها را نداشتند عدالت در مورد آنان متفاوت با مسلمانان اعمال می شد به عنوان مثال اگر یک زردشتی از مسلمانانی طلب داشته باشد قانون برای وصول آن از زردشتی حمایت نمیکرد و این امر در معاملات تجاری مانعی ایجاد می کرد. از هر اقلیت سالانه مالیات جزیه گرفته می شد که البته برای وصول آن حداکثر زور به کار میرفت.( لندور، 1388: 284) در این بین وضع یهودی ها از همه بدتر بود زیرا مورد آزار و اذیت مردم و دولت قرار می گرفتند. ارامنه به نسبت زندگی بهتری داشته و عموما با اروپا تجارت می کردند پس از آن زردشتیان بودند آنها عمدتا کشاورز و تاجر بود و اکثر در یزد و کرمان زندگی می کردند(همان : 273). به علت وجود تعداد قابل توجهی زردشتی در هند تجارت زردشتیان کرمان و یزد با هند رونق بسیار داشته و تعدادی از آنها تابعیت انگلیسی گرفته بودند که البته این کار آنها را در تجارت راحت تر می کرد. با تشکیل انجمن های حمایتی از زردشتیان در بمبئی اقداماتی درجهت رفاه آنها برداشته شد از جمله آنکه پرداخت جزیه لغو گردید.( همان : 285) و با ورود اندیشههای نو و ناسیونالیستی بیشتر تجار دیگر کاری با دین هم صنف خود نداشته و متعمدا جلوی تعدی دولت را میگرفتند. اقلیت دیگری که در ایران به تجارت می پرداختند و بعد از زردشتیان نقش فعالی در بازرگانی داشتند، هندوها بودند. ایران به دلیل سابقه تاریخی داد و ستد با کشور غنی هند همواره شاهد حضور تجار هندی در شهرهای خود بود. هندی ها نیز به علت اینکه کرمان و یزد راه اصلی خشکی رابطه با هند بودهاند در این دو شهر بیشتر دیده می شدند. عموما کاروانسرایی مخصوص داشته که همه در آن جمع می شدند. مانند کاروان سرای ضلع شمالی چهار سوی بازار کرمان.عدهای از اینها به هنگام فصل پنبه به کرمان می آمده و پنبه را از طریق بندرعباس به هند صادر می کردند(همان : 296) و هنگام ورود با خود کالاهای ارزان خارجی مثل جراغهای نفتی، کارد، ظروف شیشهای، کالاهای پنبهای و ... می آوردند.( همان: 306) هندوها مردمی با نزاکت بودند و همانگونه که جهانگران غربی گفتهاند مانند تجار ایران مردمی زرنگ و در امر تجارت حرفهای بودهاند. مشکلات آنها عبارت بود از دردسرهای بین خودشان و مشکلات مالی ای که با تجار ایرانی داشتند.( همانجا)
2- بررسی چالشهای پدید آمده برای بازرگانان در دورهی قاجار
ایران به خاطر مکان جغرافیایی خود همواره مسیر مهم تجاری دنیا محسوب می شده چرا که پیونده دهندهی شرق به غرب بوده حتی هنگامی که راه جدیدی برای تجارت برای اروپاییان باز شد خاورمیانه و ایران فقط دورهی کوتاهی از رکود را تجربه کرد اما مشکل از زمانی آغاز گردید که اروپا وارد مرحلهی جدیدی از بازرگانی شده و دیگر روشهای سنتی ایران پاسخ گوی تجارت جهانی نبود و در وهلهی اول از اواخر عصر صفوی و تجارت ایران صادرات از پارچههای پنبهای، پشمی و ابریشمی به صادر کردن پنبه و پشم و ابریشم تغییر شکل داد چرا که این سود بیشتری را برای تاجر به همراه داشت اما این اولین قدم بود برای تغییر چرخهی تولید چرا که مواد اولیه از دسترس تولید کنندهی ایرانی خارج شده و همین آغاز زوال صنعت ایران بود و از سوی دیگر ساختار حکومتی ایران به گونهای بود که خود مانعی برای رشد سرمایه گذاری می شد بدین صورت که ایرانیان سرمایه خود را در پول نقد دیده و آنرا سرمایه گذاری می کردند و ترجیح می دادند سرمایه خود را به صورت شمش در سرد آب ها پنهان کنند و این نه بخاطر فخر فروشی بوده که از ترس دولت مردان بوده است زیرا که در ایران به علت عدم قانون مالکیت هموار تجار و مردم ترس آن داشتند که مورد طمع دولتیان واقع شوند لذا سرمایه آنها در گردش نبوده و همواره ساکن می مانده است.( همان: 104) البته باید بر این مطلب بیفزاییم که رفتار غیر حرفهای ایرانیان نیز تاثیر گذار بود. مانند بی ارزش بودن وقت، بی برنامه گی برای آینده، روش های نامناسب کسب ثروت و غیره(همان: 106 و 107) که این اخلاق تاکنون در میان ایرانیان باقی مانده است. رقابتهای استعماری دول استعمارگر روس و انگلیس نیز هرچه بیشتر به اقتصادی ایران ضرر وارد می کرد. انحصارات شرکتهای خارجی توازن سرمایه را در جامعه از بین می برد و تجار هر چه بیشتر به وارد کنندهی محصولات خارجی بدل می شدند.صادرات ایران که در ثلث اول قرن سیزده هجری شمسی بر واردات آن می چربید؛ سیر معکوس داشت. آفت نوغان تجارت ابریشم را که کالای اصلی صادرات ایران را تشکیل میداد فلج کرده بود. تجارت تریاک و قالی که از محصولات عمدهی صادراتی بودند بر اثر بی بند و باری عاملان تجارت در بازار جهانی زمین خورده بود. نبودن راه شوسه و ناهمواری راهها از علل تنزل تجارت به شمار می رفت. عوارض راهداری بازرگانان ایرانی را در قیاس با تجار خارجی در وضع نامساعدی قرار داده بود و به علاوه بروز پی در پی ناخوشی ها، وبا و قحطی در تقلیل جمعیت و نابود کردن عنصر فعال روستایی و شهری تاثیر عظیم داشت که هر کدام از این موارد به نوبهی خود در کاهش تولید اقتصادی سخت موثر بود.( آدمیت و ناطق،2536: 303) بدین ترتیب سیر نزولی تجارت ایران از زمان فتحعلی شاه آغاز شد. کالاهایی هم که به عنوان کالای عمدهی صادراتی ایران شناخته می شد یک به یک از رده خارج شد ابتدا شال ایرانی که با کیفیت عالی در کرمان بافته می شد سپس ابریشم که در اثر آفت از رده خارج شد و سپس تریاک که در سال 1853م. برای نخستین بار صادرات زیاد آن از محصول منطقهی اصفهان صورت گرفت و با افول تجارت ابریشم می رفت که جایگزین آن شود اما در پی تصویب جامعهی بین الملل مبنی بر غیر بشری بودن صادرات تریاک این صنعت نیز زوال پیدا کرد بدون آنکه جایگزینی برای آن یافت شده باشد.( ر.ک. آوری، 1363: 456) علاوه بر تمامی این مشکلات قراردادهای یک طرفهی روس و انگلیس هم مزید علت بود و تاثیر آن به وضوح در سطح جامعه دیده می شد مانند این مورد «عنصر سرمايه دار و بازرگان از اين كه در اين حيطهي محلي براي او جز واسطه گري و دلالي اجناس و كالاهاي تمام ساختهي خارجي نمانده است فغان بود تعرفه هاي جديد گمركي بقاياي صنايع داخلي را نابود كرد از منفعت صدور مواد خام كاسته و راه را براي تاخت و تاز بيگانه فراهم كرده است».( آدمیت و ناطق،2536: 304)
وقتی در جامعهای راس هرم اقتصادی دچار بحران شود به همین ترتیب تا انتهای هرم دچار تزلزل شده و جامعه دچار اختلال می گردد و این ضربات در وهلهی اول مستقیما متوجه تجار بود چرا که همان گونه که گفته شد اینان بالاترین طبقه اقتصادی مستقل کشور بودند و سایر اصناف به واسطهی آنها کاسبی می کردند البته اقداماتی هم به عمل آمد تا این هرم از تک قطبی بودن در آید و صاحبان صنایع نیز به آن اضافه شوند اما این اقدامات وضع را بدتر کرد پول زیادی که صرف خرید سهام شد جز تقلب چیزی نبود. کارخانهی قند، شیشه سازی، گاز و معادن همه سابقهی بدی از خود به جای گذاشتند و فقط دیدگاه ایرانیان را نسبت به خارجیان بدتر کردند. در نظر ایرانیان اکثر اروپاییانی که از ایران بازدید می کنند ماجراجو یا دزدند.( لندور، 1388:: 105 و 106) لذا افرادی مانند سرپرسی ساکس وقتی بازرگانان کرمانی به سختی حاضر می شوند مسیر تجارت خود به عثمانی را از خشکی به دریا تغییر مسیر دهند آنها را کودن می خواند ولی غافل از اینکه اعمال ظالمانهی انگلیسیان خود باعث این شکاکیت شده است.( ر.ک. سایکس، 1343 : 816.) تمامی این عوامل به اضافهی ظلم و ستم طبقهی حاکم و استبداد و سایر علل زمینه را برای جنبش های مردمی آماده می کرد.
3- روشهای مقابله تجار با چالش ها و نقش اجتماعی آنها
3-1-شکل گیری مجلس وکلای تجار
بازرگانان چون هم از فضای درونی و بیرونی کشور آگاه بودند و هم به علل ضعف خود آگاه بودند دست به اقداماتی زدند که می توان آنرا به عنوان موتور پیش برنده جریان مشروطه و کلا حرکت ضد استعماری نامید. همان گونه که ذکر شد تجار یکی از با نفوذترین طبقات در دستگاه اداری کشور بودند لذا برای مقابله با این رکود شدید از نفوذ خود استفاده کرده و در سال 1301ه.ش. اقدام به تاسیس مجلس وکلای تجار کردند. این مجلس مقام تنظیم کنندهی نقشهی ترقی اقتصادی و توسعه بازرگانی بود و از نظر قضائی مسئولیت محکمهی تجارت را بر عهده داشت و حتی با اختیارات بیشتر از آن. و بالاخره مجلسی بود مرکب از نمایندگان منتخب تجار ایران با هدف سیاسی و به روی هم رفته جلوهی تازهای بود از حرکت اجتماعی طبقهی تجار در اوضاع تاریخی زمانه.( آدمیت و ناطق،2536: 299) در این مجلس تجار به وسیلهی نمایندگان خود خواستههای خود را به گوش دولت می رساندند و معمولا افرادی را انتخاب می کردند که جرات و برش لازم را برای این کار داشته باشند از آن جمله می توان به حاج امین الضرب و حاج میرزا ابراهیم امین التجار اشاره کرد. اما یک مجلس با تعدادی نماینده هر چند که فعالانه عمل می کردند باز هم در مقابل جریان رکودی که هم از طرف حکومت وهم از طرف استعمار تقویت وتشدید میشد نمیتوانستند ایستادگی کنند. لذا در این جا تجار همان نقشی را ایفا کردند که حاج ابراهیم خان کلانتر در اواخر دورهی زندیه انجام داد. چرا که آنها دیگر می دانستند که حکومت قاجار نمی تواند امنیت تجاری آنها را تامین کند.3-2- همکاری با روحانیون و روشنفکران برای انقلاب مشروطه
در اینجا بود که بالطبع گرایش این طبقه به صورت کلی به جریان روشنفکری که از چندی قبل نیز به پشتیبانی آن برخاسته بودند پیوستند. یکی از چهره های درخشان جریان روشنگری درایران عبدالرحمن طالبوف بود. وی که به شغل بازرگانی در تفلیس مشغول بود در آنجا به مطالعهی مطالب جدید به زبان های اروپایی دربارهی انقلاب ها و اندیشه های نوین اروپایی پرداخت و آثاری را روانهی ایران کرد وی یکی از چهره های شاخص در میان بازرگانانی است که به کمک نهضت روشنگری در ایران آمده بودند.( ر.ک. حائری، 1360: 47) اما عدهای دیگر از بازرگانان بودند که اگرچه اسم آنها صراحتا به عنوان پرورش دهنده و تولیدگر افکار نو نیامده اما حضور آنها در لابهلای صفحات تاریخ کاملا به چشم می خورد. طی سالهای روزنامههای مختلف در روسیه، مصر، عثمانی، هند و حتی فرانسه چاپ و به ایران فرستاده می شده و به دست علما و مردم می رسید با کمک مالی بازرگانان صورت می گرفت. این کار به صورت یک روند و یک پروسه در آمد تا جایی که هم عامه مردم و هم نخبگان - اعم از روحانی و غیر روحانی - آمادگی آنرا داشتند که وارد مبارزه علیه دستگاه حکومتی شوند. یکی از نمونه های کامل آنرا میتوان در واقعهی تحریم تنباکو مشاهده کرد واقعهی دادن امتیاز خرید و فروش تنباکو به برادران رژی واقعا ضربهی سختی بر پیکر تجارت ایران بود و از آنجایی که روحانیون رابطهی نزدیک بازرگانان داشتند ضرر این قرار داد به اقتصاد و کشور و تجار آگاهی یافتند این قرار داد از آنجا که هم مخالف دین اسلام مبنی بر «نبايد كافران بر شما راهي داشته باشند» (سوره نساء آیه 141) را با خود داشت به ضرر مسلمانان نیز بود لذا در پی فتوای مرحوم آشتیانی و سپس تایید مرجع بزرگ زمان میرزای شیرازی مراحل مبارزه با قرارداد رژی آغاز می شود در این بین بازرگان که نظر علما را به خود جلب کرده بودند به اقدامات دیگری نیز دست می زنند می دانیم هیچ گاه خواست عدالت اجتماعی و اقتصادی بیشتر برای روستاییان مطرح نبوده و آنها هرگاه به صورت گروهی در مبارزه شرکت کردند بی استثنا به وسیلهی مالکان متشکل شده و رهبری می شدند.( کاتوزیان، 1366: 104) در اینجا تجار برای به صحنه آوردن مردم هم از ثروت و هم از اعتبار خود بهره می جستند با پول خود بازار را تعطیل می کردند که البته بیشتر آن طبق ائتلاف قبلی بسته شده بود و با وجههای که در بین مردم داشتند آنها رابه صحنه می کشاندند. شاهد این قضیه را مستقیما از کتاب تاریخ دخانیه می آوریم:«کم کم هی جمعیت مردم زیاد شد. اکثر دکان و بازارها بسته و مردمانش دسته دسته رو به خانه جناب ملاذالاسلام آوردند تا قریب به ظهر، همی فوج فوج از هر صنف مردم به سنگلج آمده مجتمع شدند. هنگام ظهر دیگر نوبت به زنان شهر رسیده؛ زنان نیز دسته دسته و فوج فوج جمع آمده، جمعیت زنان نیز انبوه شد.
پس از این اجتماع، اول کار زنان این بود که روانه بازارها شدند. هر دکان را گشوده دیدند، خواهی نخواهی بستند، تا به جایی که در تمامی [بازار] شهر به این عظمت، یک باب دکان دیگر گشوده نماند. این جمعیت زنان با آن [همه] انبوهی و کثرت، پس از فراغت جستن از این کار، تماما سرها را از روی چادرها لجن گرفته و فریاد وفغان کنان رو به ارک دولت رفتند. جمعیت مردان نیز با شور و غوغا و گروهی نیز با گریه و افغان، و اسلام گویان [از] دنبال زنان روانه شدند. جمعیت زنان با وصف این چنین هیبت و حال، فریاد و فغان کنان از پیش، و جمعیت مردان نیز با آن غلغله و غوغا اطراف زنان را فرا گرفته، تمامی آن همه مردم و زن بدین [هیات] و حال مدهش فزع انگیز در میدان ارک مجتمع ایستادند. تفصیل این موقف دهشتناک و شرح آن رستخیز عظمی که در آن موقع بر پا شد جز که باالعیان دیدار شود و گرنه در حیز گفتار نتواند گنجید.»( اصفهانی کربلائی، 1382: 197)
مثال دیگری از فعالیتهای اجتماعی تجار را می توان در جریان به چون بستن بازرگانان مشاهده کرد. در این مورد تعدادی بازرگان اقدام به احتکار قند نموده بودند و چون در جواب حاکم تهران به تندی سخن گفته بودند در آنجا فلک شدند در این مورد ظاهرا دولت در جهت منافع عامه عمل کرده بود اما واکنش مردم محکوم کردن بی قید و شرط دولت بود زیرا به نظر آنها تاجران نه تنها بی گناه بودند بلکه قربانی دشمنی شخص شده بودند.( کاتوزیان، 1366: 103)
در این ماجرا که منجر به هجرت صغری و تشکیل عدالت خانه شد کاملا وجههی اجتماعی تجار نمودار میشود و امثال این وقایع تا تشکیل مشروطیت علی الدوام به چشم میخورد.
اهداف بازرگانان در حمایت از مشروطه چه بود؟
در وهلهی اول می توان این اقدامات را تلاش در جهت بهبود رکود اقتصادی دانست که تجار با آن دست به گریبان بودند واز سوی دیگر مجلس وکلا هم نمی توانست بیش از این در شاه اثر بگذارد چرا که هر چه « در جهت روشنفکری سیاسی به شاه متذکر شدند:امور مملکت پیشرفت ندارد برای اینکه کارها را به «اهل خيره و با سر رشته رجوع نمي فرمايند»؛ دولتیان «هرگونه تعدي كه خواسته اند كردهاند، مواخذه نشدهاند» و هر کدام پیش خود می گوید: «مردم را مي چاپم،انتهاي مراتب مرا معزول مي فرمايند ....[بدون] استرداد حقوقات مردم» به علاوه بر قدرت نامسئول حکام معترضانه به شاه نوشتند: در خصوص «حكام ولايات به چه جهت مال مردم بايد بر آنها حلال باشد؟.... چرا مال مردم را مي گيرند؟ در حقيقت خيانت به دولت و مردم مي كنند». تجار این قوت را هم در خود می دیدند که برخی نظامات دولت را طرد کنند، وضع آن قواعد نامتعادل را «جنحه بزرگي»اعلام كنند.»( آدمیت و ناطق،2536: 301) در شاه و دستگاه حکومتی تاثیر نداشت.
دلیل دیگر را می توان علائق دینی بر شمرد چرا که وضع اقتصادی اجتماعی سیاسی موجود جامعهی اسلامی ایران را به انحطاط می برد تجار به عنوان نخبگان اقتصادی جامعه ایران به این مطلب پی برده بودند چنانکه «به احياي صنايع ملي هم تاكيد مي رفت و تجديد اين محصولات را تدبيري براي رقابت با برخي كالاهاي خارجي و جلوگيري از رواج آنها مي شناختند. امین الضرب به يكي از همكاران خود تذكر داد:لازم است توجه بفرماييد كه چند فقره صنايع قديم كه مدتي است متروك شده در ترويج آن اقدام نمايند و جميع تجار هر بلد در اين فقره كامل همراهي را بكنند»( همان : 307)
این مطالب علاوه بر اینکه نشانگر روحیه مسلمان دوستی نشانگر روشن فکری و آگاهی به مسائل روز این طبقه نیز می باشد.
در آخر نیز میتوان حس وطن پرستی را به دلیل قبلی اضافه کرد اگرچه در موارد یاد شده بعضا میهن پرستی نیز دیده می شود ولی در مورد زیر این امر به طور مشخص دیده می شود.
« موتمن السلطنه حاکم کاشان در دعوای حقوقی از مرد یهودی (نورمحمود) به زور پول گرفت و وی را آزار رساند. تجار کاشان به امضای جمعی عریضه و تلگراف فرستادند که از او سیصد و چهل تومان اخذ کرده اند. حاکم در توجیه عمل خود برهان آورد. او در کارگاه ابریشم کشی «شعرباف است و دخلي به تاجر ندارد». تجار گفتند:«شعرباف، ابريشم از باغ و ملك خود نياورده. [اينكه] مال او را ببرند، شكنجه و داغ كنند، مفتضح كنند»ناحق است. هیات تجار تهران ضمن شرح مطلب نوشتند: فرض کنیم آن مرد «تاجر نيست، شعرباف هم نيست، يك يهودي است؛ رعيت بندگان اعليحضرت ... كه هست. غير اينكه علي رغم تجارت اين كار را مي كنند، جهتي ديگر نداشته است».( همانجا)
همان گونه که در بخش اول دیده شد اقلیتهای مذهبی مخصوصا یهودیان در وضعیت بدی به سر می بردند اما هرچه به مشروط نزدیک می شویم و رنگ و بوی ملی گرایی و ناسیونالیسم قویتر میشود. فاصلهی مسلمان و غیر مسلمان کمتر شده و بیشتر همه به عنوان یک ملت شناخته میشوند.
ب- وضعیت طبقه بازرگان بعد از مشروطیت
« با فروكش كردن شور وتب انقلابي، از پس آشفتگي سياسي، در هم ريختگي اجتماعي، فقر اقتصادي، از هم گسيختگي وحدت ملي، دسته بندي هاي پارلماني و دخالت هاي امپرياليستي، حقيقت به مردم رخ نمود. در تاريخ انقلابي اصيل رخ نداده است كه ركود اجتماعي- اقتصادي و افسردگي رواني را دست كم براي چند صباحي در پي نداشته باشد: همواره شكاف گستردهاي بين انتظارات ذهني و دستاوردهاي عملي (در حقيقت حداكثر دستاوردهاي تحقق پذير) يك انقلاب وجود دارد و حتي در محدوده امكانات موجود، زمان، تلاش و مشقت لازم است تا تعادل اجتماعي-اقتصادي جديدي برقرار شود. اما مردم ايران، بيش از آنچه متعارف و معمول است، دچار افسردگي، نوميدي و سرخوردگي شدند. به دلايلي روشن، كشور آماده شركت موثر و منظم در نظام جديد نبود، نظام جديد بسياري از شيوه هاي و عادات قديم را در خود داشت، اوضاع اقتصادي به علل داخلي و خارجي، بدتر مي شود؛ استقلال بيشتر مناطق و ايالات به سرعت به گسترش كينه هاي ايلياتي و راهزني سازمان يافته بدل شد و دخالت هاي آشكار و نهان قدرت هاي امپرياليستي گرايش هاي فوق را تشديد كرد و به دسته بندي و فساد ميان نخبگان سياسي جديد دامن زد.»( کاتوزیان، 1366: 110) جادههای ایران که عموما خراب بود در زمان نا امنی مانند بارها که در تاریخ این کشور مشاهده شده به دزدان نیز مبتلا شد. جادههایی از جمله شیراز به یزد و شیراز به بوشهر که خط مواصلاتی مرکز ایران به عمده ترین بندر تجاری خلیج فارس قبل از مشروطه نیز نا امن بود لذا تجار به راه خشکی کرمان بلوچستان هند و یا کرمان سیرجان بندرعباس روی آورده بودند(ر.ک. لندور، 1386 : 274) ولی اکنون همین راه هم به وسیلهی طوایف بلوچ ناامن شده بود در پس این ناامنی ها درگیری طوایف قشقایی یا انگلستان و تصرف شمال ایران توسط دولت روسیه نیز مزید علت شده بود(آبراهامیان، 1388 : 135 به بعد) و حال دیگر دولتی هم نبود که مجلس وکلا بتواند به آن فشار آورد.
تجارت اگر با انگلیس در جریان بود بسیار کم بازده بود چرا که انگلستان فقط صادر کنندهی کالا بود نه وارد کننده به علاوه اینکه محصولات ایران در بمبئی ارزش زیادی نداشت چرا که تارهای پنبه ایران کوتاه و چرم آن به علت خشکی هوا جنس مرغوبی نداشت.( سایکس، 1343 : 815)
لذا تجارت با روسیه برای ایران نفعی داشت چرا که روس ها به مواد خام ایران به سایر کالاها رجحان قائل می شدند و از سویی تاجر می توانست از آن سو پارچه وارد کند و حتی به جای قسط وامهایی که گرفته بود عدلهای پارچه ببرد این شیوه تجاری برای بارگان ایرانی سود خوبی به همراه داشت اگرچه ضررهای پیشین را همچنان با خود داشت از جمله از بین رفتن صنایع داخلی ولی این روش که در طولانی مدت به تسخیر بازار ایران می انجامید چندان دوام نیافت چرا که این روش سود زیای برای دولت روسیه نداشت و حتی بعضا ضررهایی را به دنبال داشت لذا به دنبال تغییر حکومت در شوروی تغییراتی نیز در روند بازرگانی دو کشور روی داد شوروی هم مانند روسیه تزاری به دنبال آبهای گرم بود(بلوشر،1363 : 186) و همچنین نفت دریای خزر و البته راه آهن از شمال به جنوب ایران و چون دولت جدید مانند دولت قبلی از سیاستی ملایم برخوردار نبود به روشی سخت پا پیش گذارد. شوروی تجارت خود را با ایران قطع کرد و پس از آن اقدام به تصرف نظامی شمال ایران کرد. این عمل ضررهای جانبهای را برای هر دو کشور به دنبال داشت چرا که تمامی تجارت عمدهای ایران به انگلیس اختصاص یافت علی الخصوص تقاضای پارچه و منسوجات و این فرصت را برای گسترش نفوذ انگلیس در ایران هموار کرد(سایکس،1343: 816..) این عوامل به اضافهی گرفته شدن مراکز پر بار شمال ایران و همچنین انحصار خاویار در دست شوروی وضع وخیمی را برای اقتصاد ایران چه در جنوب و چه در شمال ایجاد کرد و همان گونه که گفته شد در سال 1931 جامعه ملل برگشت خشخاش نظارت می کرد و تلاشهایی در جهت عدم مصرف محلی آن صورت گرفت و سرانجام کشت خشخاش ممنوع شد و ایران درآمد حاصل از صادرات آنرا نیز از دست داد بدون اینکه جایگزینی برای آن یافته باشد.( آوری، 1363 : 457) این هرج و مرج اجتماعی و اقتصادی کشور را به شدت نیازمند حکومتی کرده بود تا بتواند آرامش را به آن بازگرداند مضاف براینکه از درون خاکسترهای شریف ترین امیدها و آرمانهای هرچند خوش باورانه انقلاب مشروطه بود که گرایشهای مختلف ناسیونالیسم نوین ایرانی آفریده شد.( کاتوزیان، 1366: 110)
نتیجه گیری
همانگونه که بررسی شد بازرگانان در ایران یکی از وجیه ترین اقشار جامعه بشمار می رفتند که تقریبا سایر طبقات جامعه اعم از حکومتی و غیر آن به آنها احترام می گذاشتند ولی به علت آنکه جامعه و حکومت ایران همراه با تغییرات جهانی پیش نرفت این طبقه مانند سایر اقشار دچار ضرباتی بس بزرگ شد به حدی که تاجر ایرانی که زمانی از چین تا اروپا را در می نوردید اکنون دیگر سخنی برای گفتن در جهان نداشت. می توان گفت افزایش میزان عوارض گمرکی بر کالا های بازرگانان ایرانی، ورود گسترده منسوجات اروپایی به ایران، فعالیت تجار و شرکت های اروپایی در واردات و صادرات کالا و سرمایه گذاری در زمینه راه ها، معادن و بانک ها و از سوی دیگر نظارت بیگانگان بر تحولا ت داخلی مانع عمده در رشد و پیشرفت اقتصادی جامعه ایران بود. از این رو این طبقه که خود از روشنفکران و تجدد گرایان نیز به حساب میآمد برای بهبود اوضاع خود دست به اقداماتی زد از جمله تشکیل مجلس وکلای تجار و همراهی با مردم، روشنفکران و روحانیت در پیشبرد مشروطه و اهداف آن که اگر چه علی الظاهر به موفقیت دست یافتند اما وضعیت آنها به دلیل ناامنیها وهجوم بیگانگان بدتر شد و در این قسمت جامعه همین نا امنی ها و دخالت کشورهای اروپایی جامعه ایران را به سمتی پیش برد که زمینه را برای حضور رضاخان مهیا کرد.در این جا باید به نکاتی اشاره کرد که می طلبد در آینده به طول مفصل برروی آنها تحقیق به عمل آید مانند:
آیا خانواده های سلطنتی دوران قاجار نیز به امر بازرگانی مشغول بودهاند؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ آیا در فعالیتهای سیاسی همراه با سایر بازرگانان در جهت تاسیس مشروطیت گام برداشتهاند؟ همچنین میطلبد با مطالعه رفتارهای اقتصادی انگلیس و روسیه و تاثیر آن در تولید و صادرات ایران؛ سیاستهای اقتصادی این کشورها را در قبال ایران به صورتی عمیق بررسی نمود.
پينوشتها:
* دانشجوی دکتری تاریخ اسلام
کتابنامه1- قرآن کریم
2- آبراهامیان، یرواند؛ ایران بین دو انقلاب؛ احمد گل محمدی و محمد ابراهیم فتاحی؛ تهران: نشر نی، 1388.
3- آدمیت، فریدون – ناطق، هما؛ افکار اجتماعی اقتصادی در آثار منتشر نشده دوره قاجار؛ تهران: آگاه، 2536 .
4- آوری، پیتر؛ تاریخ ایران کمبریج دوره افشار زند قاجار؛ مرتضی ثاقب فر؛ تهران: جامی، 1387.
5- آوری، پیتر؛ تاریخ معاصر ایران؛ محمد رفیعی مهرآبادی؛ تهران: موسسه اطلاعاتی عطائی، 1363.
6- اصفهانی کربلائی، شیخ حسن؛ تاریخ دخانیه یا تاریخ وقایع تحریم تنباکو؛ رسول جعفریان؛ تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382.
7- اولیویه، گیوم آنتوان؛ سفرنامه اولیویه تاریخ اجتماعی اقتصادی ایران در دوران آغازین قاجار؛ ترجمه محمد طاهر میرزا؛ تصحیح غلامرضا ورهرام؛ تهران: اطلاعات ،1371 .
8- بلوشر، ویپرت؛ سفرنامه بلوشر؛ کیکاوس جهانداری؛ تهران: خوارزمی، 1363.
9- حائری، عبدالهادی؛ تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق؛ تهران: امیر کبیر، 1360.
10- سایکس، سرپرسی؛ تاریخ ایران؛ محمد تقی فخر داعی گیلانی؛ تهران: علمی، 1343.
11- شمیم،علی اصغر ؛ ایران در دوره سلطنت قاجار قرن سیزدهم ونیمه اول قرن چهاردهم؛ تهران: زریاب ، 1387.
12- عیسوی، چارلز؛ تاریخ اقتصادی ایران ( عصر قاجار)؛ یعقوب آژند؛ تهران: نشر گستره، 1362.
13- کاتوزیان، محمد علی (همایون)؛ اقتصاد سیاسی ایران؛ محمد رضا نفیسی؛ تهران: پاپیروس، 1366
14- لندور، آرنولد هنری ساویچ؛ اوضاع سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی و بازرگانی ایران در آستانه مشروطیت؛ علی اکبر عبدالرشیدی؛ تهران: اطلاعات، 1388..
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}