نويسنده:فریده کوهرنگ بهشتی (1)
منبع: راسخون




 

تاثیر حجاب بر زنان، خانواده و جامعه (3)

چكيده

اگرچه مساله حجاب يكي از واجبات ديني و علاوه بر آن از مسائل بسيار مهم و تاثيرگذار بر جامعه است، اما متاسفانه با وجود بحث ها و مطالعات گسترده در این رابطه هر روز بیش از قبل از الگوی حجاب اسلامی دور می شویم. از جمله دلایل غفلت از توجه به مساله حجاب، عدم آگاهی افراد از تاثیرات مثبت حجاب و عواقب مشکل ساز بی حجابی است. در این نوشتار برآنیم تا با روشن کردن تاثیرات حجاب بر زندگي اجتماعی افراد، گامی در جهت افزایش آگاهی و ترغیب زنان در حفظ حجاب چنان که باید برداریم. از جمله تاثيرات مهم حجاب بر جامعه، كه در اين مختصر بدان مي پردازيم تامين سلامت جامعه، رواج ازدواج هاي مشروع و در نتيجه سلامتي نسل آينده، بازدهي بيشتر نيروهاي كار در عرصه اقتصادي و توجه افراد جامعه به ارزش هاي واقعي و والا است.
واژگان كليدي: حجاب، فرد، خانواده، جامعه، راهكار.

مقدمه

جامعه، جز مجموعه اي از انسان هايي كه در كنار هم و با هم زندگي مي كنند و در تعامل هستند، نيست؛ در واقع اين افراد هستند كه جامعه را مي سازند و اگر افراد نباشند جامعه اي در كار نخواهد بود. بنابراين طبيعي است كه وضعيت تك تك افراد بر وضعيت كلي جامعه تاثيرگذار است. اگر جامعه اي افرادي ناسالم داشته باشد، امكان ندارد كه خود در سلامت به سر برد. جامعه آينه افراد جامعه است. پس بر تك تك افراد واجب است تا در جهت سلامت جامعه بكوشند. چرا كه همان طور كه چون قطره اي آب آلوده در ظرف آبي ريخته شود، تمام آب محتوي ظرف را آلوده مي كند؛ افراد آلوده نيز به راحتي جامعه را به آلودگي مي كشانند. در اين نوشتار برانيم تا با نگاهي بر تاثيرات حجاب بر بهبود وضعيت جامعه، افراد را به حفظ حجاب ترغيب كرده و در پايان راهكارهايي براي ترويج حجاب با الگوي اسلامي ارائه دهيم.

تاثير حجاب بر جامعه

1. حجاب، عامل موثر بر سلامت جامعه

يكي از ضروري ترين نيازهاي آدمي در رسيدن به سلامت رواني، اخلاق و پايبندي به اصول آن است. انسان زماني مي تواند به سلامت و آرامش رواني برسد كه در سايه ايمان و اخلاق زندگي كند. ايمان به خدا، بزرگترين پايگاه دروني هر فرد است كه مي تواند به تمام اضطراب ها، نگراني ها و ترس هاي او خاتمه دهد؛ چنان كه قرآن مي فرمايد: الا بذكرالله تطمئن القلوب (رعد / 28) شرط اصلي پايبندي به اخلاق، پرهيز از سقوط در پرتگاه شهوت هاي حيواني است. پيامبر اسلام در حديثي، بزرگ ترين زمينه سقوط اخلاق را افتادن مردان و زنان در دام شهوت هاي جنسي مي داند. امام علي (ع) نيز در اين باره مي فرمايد: لو لا النساء لبعد الله حقا حقا (محمد بن الحسن الحر العاملي، تفصيل وسايل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه، ج 20، ص 35) اگر بي حجابي و بي بند و باري زنان نبود، (آن قدر ايمان و اخلاق مردم خوب مي شد كه هيچ كس نافرماني خدا را نمي كرد) و خداوند حقيقتا مورد پرستش قرار مي گرفت. به يقيين اگر زن حجاب و پوشش مناسب نداشته باشد، عامل به وجود آمدن فساد در جامعه و نابودي اخلاق مي شود و زمينه تنزل انسان را به حيوانيت و متصف شدن به صفت هايي چون بي وفايي، دروغگويي، حليه گري، تشتت افكار و غيره به وجود مي آورد و باعث مي شود كه انسان هر جنايتي را انجام دهد. بنابراين، بي حجابي مي تواند به بستر مناسبي براي به وجود آمدن بيماري هاي رواني براي زنان و مردان تبديل شود. چنان چه وضعيت كنوني جوامع غربي كه پوشش و حجاب از ارزش هاي زن به شمار نمي آيد، گوياي اين حقيقت است كه بر اثر بي حجابي و برهنگي، فساد و فحشا چنان گسترش يافته است كه دختران و پسران از خانواده خود هم در امان نيستند و زن كه بايد مظهر عاطفه و اخلاق باشد، عامل قساوت، بي رحمي، فساد، قتل، آدم ربايي و تجاوز به عنف شده است. اما وقتي ما براي روابط بين زن و مرد، حريم و قانوني چون حجاب قرار دهيم و اذت هاي جنسي را محصور در خانواده كنيم، هرگز به اين مشكلات درمان ناپذير رواني و روحي مبتلا نمي شويم و بهتر مي توانيم زمينه رشد و شكوفا شدن استعدادهاي انساني و رسيدن به سلامت رواني افراد، به ويژه زنان و دختران را، آماده كنيم.(رجبي، حجاب و نقش آن در سلامت روان، ص 134-136) چرا كه هر نظامي كه نقش هايي را از گروه هاي مختلف اجتماعي انتظار دارد، بايد مكانيزم حمايت از نقش ها را نيز تمهيد نمايد؛ بنابراين انتظار مشاركت اجتماعي، نان آوري، فعاليت هاي علمي و سياسي از تمام مردم يا گروه هاي خاص، مي طلبد كه زمينه هاي مناسب براي حسن اجراي نقش ها فراهم شود؛ رعايت حجاب از زمينه هايي است كه مي تواند به افزايش آرامش رواني زن و مرد، كم شدن گناه و بالا رفتن توانمندي اجتماعي آنان منجر شود؛ به تعبير ديگر، آرامش رواني مي تواند استهلاك قوا در محيط اجتماعي را كاهش دهد. در اين جا نقش قوانين محدود كننده دين در موضوع پوشش، شبيه نقش قوانين محدود كننده در ميدان هاي ورزشي است كه با ايجاد محدوديت در رفتارهاي غير ورزشي و در نظر گرفتن جريمه خطا، كارت زرد و كارت قرمز، سعي مي كند استعداد بازيكنان را به سمت انجام رفتار ورزشكارانه متمركز نمايد؛ از سوي ديگر رعايت حجاب، به كاهش استرس هاي ناشي از دغدغه هاي رقابت جويانه زنان با يكديگر، در مدگرايي و جلوه گري در محيط اجتماعي منجر مي شود.(كاشاني، بررسي تاريخي و جامعه شناسي حجاب در اديان الهي، ص 10)

2. حجاب، عامل موثر بر ازدواج مشروع و معقول و سلامت نسل آينده

علت عمده بیماری های روانی که دردنیای غرب زیاد شده ، آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان است. نبود حریم میان زن و مرد ، بی بند وباری و هیجانها را فزونی می بخشد و پیامد آن بیماری روانی است. به علت اثری که دیدن یک زن زیبارو در یک مرد می تواند داشته باشد به خصوص پسرهای نوجوان (حتی پیش از بلوغ) که دچار طوفان های شخصیتی و شهوانی می شوند و از آنجا که امکان ارضای این میل برایشان وجود ندارد ممکن است دچار صدمات روحی و یا خودارضایی شوند. در اینجا وجود حجاب باعث میشود که چنین طوفانهایی با تأخیر صورت گیرند و موکول به زمانی میشوند که پسرها به بلوغ فکری و جنسی رسیده اند.
يکي از فوايد و آثار مهم حجاب، ايجاد آرامش رواني بين افراد جامعه است که يکي از عوامل ايجاد آن عدم تهييج و تحريک جنسي است؛ در مقابل، فقدان حجاب و آزادي معاشرت هاي بي‎بندوبار ميان زن و مرد، هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد و تقاضاي سکس را به صورت عطش روحي و يک خواست اشباع نشدني درمي‎آورد. غريزه‌ي جنسي، غريزه‎اي نيرومند، عميق و دريا صفت است که هرچه بيش‌تر اطاعت شود بيش‌تر سرکش مي‎گردد؛ هم‌چون آتشي که هرچه هيزم آن زيادتر شود شعله‎ورتر مي‎گردد. بهترين شاهد بر اين مطلب اين است که در جهان غرب که با رواج بي‎حيايي و برهنگي، اطاعت از غريزه‌ي جنسي بيش تر شده است، هجوم مردم به مسئله‌ي سکس نيز زيادتر شده و تيراژ مجلات و کتب سکسي بالاتر رفته است. اين مطلب پاسخ روشن و قاطع به افرادي است که قايل‎اند همه‌ي گرفتاري هايي که در کشورهاي اسلامي و شرقي بر سر غريزه‌ي جنسي وجود دارد، ناشي از محدوديت‎هاست؛ و اگر به کلي هرگونه محدوديتي برداشته شود و روابط جنسي آزاد شود، اين حرص و ولعي که وجود دارد، از بين مي‎رود. البته از اين افراد بايد پرسيد؛ آيا غرب که محدوديت روابط زن و مرد و دختر و پسر را برداشته است، حرص و ولع جنسي در بين آنان فروکش کرده است يا افزايش يافته است؟!
پاسخ هر انسان واقع‎بين و منصفي به اين سؤال اين است که نه تنها حرص و ولع جنسي در غرب افزايش يافته است، بلکه هر روز شکل‎هاي جديدتري از تمتّعات و بهره‎برداري هاي جنسي در آنها رواج و رسميت مي‎يابد.يکي از زنان غربي منصف، وضعيت جامعه‎ي غرب را در مواجهه با غريزه‎ي جنسي اين‎گونه توصيف کرده است:«کساني مي‌گويند مسئله‌ي غريزه‌ي جنسي و مشکل زن و حجاب در جوامع غربي حل شده است؛ آري، اگر از زن روي‌گرداندن و به بچه و سگ و يا هم‌جنس روي آوردن حل مسئله است، البته مدتي است اين راه حل صورت گرفته است!!» (صبوري اردوباري، آيين بهزيستي، ص 302). سيستم روابط آزاد اولا موجب مي شودكه پسران تا جايي كه ممكن است از ازدواج و تشكيل خانواده سر باز زنند و فقط تا هنگامي كه نيروهاي جواني و شور و شوق آن ها رو به ضعف مي نهد اقدام به ازدواج كنند و در ايم موقع زن را فقط براي فرزند زادن و احيانا براي خدمتكاري و كلفتي بخواهند، و ثانيا پيوند ازدواج هاي موجود را سست مي كند و سبب مي گردد به جاي اين كه خانواده بر پايه يك عشق خالص و محبت عميق استوار باشد و هر يك از زن و شوهر همسر خود را عامل سعادت خود بداند برعكس به چشم رقيب و عامل سلب آزادي و محدوديت ببيند و چنان كه اصطلاح شده است يكديگر را زندانبان بنامند. (مطهری، مسئله حجاب، ص82-83)
علاوه بر اين از مهم ترین اثرات پوشش مناسب این است که مردانی که فعلاً به لحاظ مالی، خانوادگی یا ... امکان ازدواج برایشان فراهم نیست، کمتر تحریک شده و لذا کمتر به مشکلات بعدی دچار خواهند شد. میل جنسی به گونه‌ای است که شخص هر چه بیشتر در معرض عوامل تحریک کننده قرار بگیرد این میل بیشتر و بیشتر خواهد شد. شاید گفته شود اگر حجاب استفاده نشود افراد رفته رفته به ظاهر جنس مخالف عادت کرده و لذا مشکلاتی که جامعه ما گریبان‌گیر آن‌ها شده است دیگر رخ نخواهد داد. درست است که اگر حجاب در جامعه نباشد افراد تا حد زیادی به بعضی حالات جنس مخالف عادت خواهند کرد –البته آن‌قدر ظواهر مختلف در جامعه وجود دارد که عادی شدن کامل این مسئله نیز محل بحث است- اما این نکته بر کسی پوشیده نیست که میل جنسی میلی نیست که با عادت کردن خاموش شود و به عفاف منجر شود. بلکه این امر سطح توقع جنسی افراد را بالاتر خواهد برد. و افراد به مراتب بالاتری فکر خواهند کرد.
شاید تنوع طلبی جنسی جوامع غربی که گاهی تا حد هم جنس گرایی و خشونتِ جنسی نیز پیش می رود زاییده‌ی بالارفتن سطح توقع جنسی باشد. در حالی‌که استفاده از پوشش مناسب، سطح تحریک جامعه را پایین نگه می‌دارد. مثال ساده‌ای از بالا رفتن این توقع را شاید بتوان این‌گونه بیان کرد: بالا رفتن سطح تحریک می‌تواند جوان گمراه را از مرحله‌ی چشم‌چرانی چهره‌ی دختران تا مرحله‌ی حتی تجاوز نیز پیش ببرد و اغراق نیست اگر بگوییم در جامعه ‌ای که مردان آن به دیدن ظاهر بدون پوشش مناسب زنان عادت کنند هیچ بزهکاری جنسی در آن جامعه دور از ذهن نخواهد بود. یکی دیگر از آسیب‌های مهم بی‌حجابی این است که بانوان جامعه را به سمت هر چه زیباتر ظاهر شدن در سطح جامعه سوق خواهد داد. طبیعی است که حتی مردی با همسر زیبا اگر در جامعه ای باشد که زنان آن با انواع چهر‌ه ها و آرایش ها و لباس‌ها جلوه‌گری می‌کنند (در حالی‌که روز به روز ظاهر همسرش برایش عادي تر می‌شود و روز به روز گذر عمر ظاهر همسرش را فرسوده تر می‌کند) زنان و دختران جامعه را زیباتر از همسر خود خواهد دید (البته اگر حتی مرد اهل نگاه کردن هم نباشد بالاخره ناخودآگاه چهره هایی را خواهد دید)؛ و طبیعی است که این شرایط بر مرد و نگاهش به ظاهر همسرش تاثیر خواهد گذاشت و اگر مرد خیلی خویشتن‌دار نباشد اقدام به روابط پنهانی، تلخ کردن زندگی با همسرش و حتی طلاق و ازدواج مجدد خواهد کرد. (واضح است که این جا نوعی از طلاق و ازدواج مجدد مورد نکوهش قرار گرفت که به خاطر هوس‌های جنسی بوده باشند).
علاوه براین از دیگر آثار بی حجابی، بی بندوباری و روابط نامشروع در ابعاد وسیع است؛ چنان که در دنیای غرب، به وضوح آشکار است. چنان که آثار نکبت بار روابط نا مشروع برکسی پوشیده نیست، یکی از آثار،آلوده شدن نسل، وبه دنبال آن سقط جنین و تولد فرزندان نامشروع و غیر قانونی است که متأسفانه بر اثر عدم رعایت عفت و پوشش اسلامی، این آثار روز به روز بیش تر می شود و آمار نشان می دهد که این موضوع در کشورهایی که پوشش اسلامی رعایت نمی شود به مراتب بیشتر از جاهایی است که پوشش اسلامی رعایت می شود. در صورتی نیز که که سقط جنین کاهش یابد، بدون تردید یکی ازبزرگترین مشکلات اجتماعی، وجود فرزندان بی سرپرست است که اصل خلقتشان بر اساس انحراف پایه گذاری شده است و بر اثر وجود زمینه نامساعد معنوی درآن ها، خطرات آن ها از نظر روانی بسیار قابل توجه و جدی است. چنین فرزندانی مسلما طبیعی نیستند وچون پایه وجودیشان بر اساس قانون شکنی پی ریزی شده، تا حدود زیادی به گناه و قانون شکنی متمایل هستند زیرا آن ها خود ثمره گناه هستند.
روشن است که حجاب اسلامی، نقش اساسی در حفظ نسل و تأمین پاکی خلقت نسل های آینده دارد؛ چرا که زن مربی جامعه است و انسان ها از دامن او برمی خیزند؛ بنابراین اگر او دامن خود را در پناه پوشش حفظ کند سعادت انسان های آینده را پایه ریزی کرده است.

3. حجاب، عامل موثر بر بازدهي بيشتر فعاليت هاي اقتصادي

يكى از فوايد مهم حجاب در بُعد اجتماعى، حفظ و استيفاى نيروى كار در سطح جامعه است. در مقابل، بى حجابى و بدحجابى باعث كشاندن لذت هاى جنسى از محيط و كادر خانواده به اجتماع و در نتيجه، تضعيف نيروى كار افراد جامعه مى گردد. بدون ترديد، مردى كه در خيابان، بازار، اداره، كارخانه و ... همواره با قيافه هاى محرّك و مهيّج زنان بدحجاب و آرايش كرده مواجه باشد، تمركز نيروى كارش كاهش مى يابد. برخلاف نظام ها و كشورهاى غربى، كه ميدان كار و فعاليت هاى اجتماعى را با لذت جويى هاى جنسى درهم مى آميزند.
بنابراین علاوه بر آن که توجه به آرايش و سرگرم شدن زنان به روابط ناصحيح و پوشش هاي ناهنجار، آنان را نه تنها از اهداف تكاملي كه خداوند برايشان آفريده بازميدارد، بلكه از طرفي باعث پايين آمدن كيفيت وظايف مادري و همسري، و از طرف ديگر كاهش سطح مشاركت پذيري زنان مي شود. (رجبي، حجاب و نقش آن در سلامت روان، ص 128)؛ تمرکز مردان جامعه را نیز بر هم زده و بازدهی تمام و کمال وی را در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی او مانع می شود و رشد جامعه را در ابعاد مختلف زندگی، مختل می کند.
بنابراین زنان با رعایت حجاب اسلامی در پیشبرد اهداف عالی کشور نقش به سزایی دارند چنان نکه اسلام نیز نه مي گويد كه زن از خانه بيرون نرود و نه مي گويد حق تحصيل علم و دانش ندارد- بلكه علم و دانش را فريضه مشترك زن و مرد دانسته است- و نه فعاليت اقتصادي خاصي را براي زن تحريم مي كند. اسلام هرگز نمي خواهد زن بيكار و بيعار بنشيند و وجودي عاطل و باطل بار آيد. پوشانيدن بدن به استثناي وجه و كفين مانع هيچ گونه فعاليت فرهنگي يا اجتماعي يا اقتصادي نيست. آن چه موجب فلج كردن نيروي اجتماع است آلوده كردن محيط كار به لذت جويي هاي شهواني است. (مطهري، مساله حجاب، ص 84)

4. حجاب، عامل موثر بر توجه به ارزش های والا

عواطف انسانی دراثر گرایش به سمت بی بندو باری ها و شهوات ودنیا زدگی تضعیف گشته و در نهایت از امور انسانی و الهی همانند کمک به محرومان و نیازمندان جامعه غفلت خواهد شد. اصولا منشأ فقرها و محرومیت ها همانا نظم و بی عدالتی و نرسیدن طبقه محروم و کم درآمد به حقوق مسلم خود است که محصول عواملی از جمله غفلت طبقه مرفه از مبدأ و معاد فریب خوردن از جاذبه های دنیایی و تحریکات جنسی می باشد، لذا در زمان حکومت حضرت مهدی (ع) این نوع فقر اقتصادی رخت برمی بندد.
علاوه بر این عدم تأمین نیازهای عالی روحی همان گونه که کم توجهی به نیازهای جسمی و بدنی، سلامت بدن و چه بسا حیات طبیعی انسان را در معرض خطر قرار می دهد، بی اعتنایی به نیازها و خواسته های روحی و قوانین مربوط به روان هم سلامت روح و شخصیت را مختل کرده ، حیات معنوی او را در معرض خطر قرار می دهد.کشاندن افراد به سمت شهوات و تمایلات غیر معقول نفسانی از طریق تحریکات جنسی زنان وامثال آن ، موجب بی اعتنایی و یا کم توجهی به نیازهای باطنی و روحی می شود؛ به همین دلیل بیماری خود فراموشی و ازخود بیگانگی از شایع ترین بیماری های روحی است که اکثر افراد بشر دچارآن هستند و عمده اختلال ها و بیماری های روانی و مشکلات جوامع بشری ناشی از آن است.
همچنین رواج بی حجاب در جامعه سبب می شود دختران محجبه به صورت قشری عقب مانده به نظر برسند و مورد تمسخر و آزاد قرار گیرند. پسران مجرد نیز تمایلی به ازدواج با آنان نشان ندهند و بدین نحو حجاب به کلی از جامعه رخت بندد. اما غافل از آن که چون توجه جوانان در مساله ازدواج به زیبایی ها و جذابیت های ظاهری دختران معطوف گردد، ازدواج بر اساس ملاک های درست انتخاب انجام نشده و در نتیجه اختلافات و مشاجرات بعد از ازدواج رواج یافته و این چنین آمار طلاق روز به روز افزایش می یابد.

راهكارهاي فرهنگسازي براي حجاب و عفاف

با توجه به اهمیت و تاثیر حجاب در ابعاد مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی، مسئولان و کارشناسان مسائل فرهنگی جامعه، و چه بسا تک تک تفراد جامعه می بایست همه تلاش خود را در جهت ترویج و تجلیل رعایت حجاب اسلامی توسط زنان در جامعه به کار بندند. در بدو امر توجه به چرایی تمایل افراد به بی حجابی و بدحجابی باید مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد و با یافتن منشا و عوامل بد حجابی در رفع مشکل اصلی اقدام کرد تا تبعات آن نیز که تمایل به بدحجابی و گریز از حجاب اسلامی از آن جمله است جلوگیری کرد. البته لازم به ذکر است که این مبحث در عین حال که بسیار حائز اهمیت و توجه است، بسیار گسترده نیز می باشد و نیازمند یک بررسی و تحلیل کافی است؛ لذا با در بحث جداگانه ای به تفصیل مطرح شود و در این مقول نمی گنجد. علیرغم این امر، با توجه به اهمیت مطلب، بسیار گذرا و به اجمال نگاهی بر راهکارهای موجود برای ترویج حجاب اسلامی می افکنیم.
اولین گام در ترویج حجاب اسلامی و مبارزه با بد حجابی را می توان تقويت اعتقادات و ايمان: انسان ها بايد همواره ايمان عميق به خداوند داشته باشند. ايماني که با هيچ کدام از لذات دنيوي گسسته نگردد. در نتيجه زن، خودآرايي و خودنمايي را بسيار زشت تلقي کند و خود را در برابر اين امور بزرگ ببيند. علي(ع) فرمود: «المرءُ بايمانِهِ؛ شخصيت انسان در گرو باورهاي مذهبي اوست.» (آقا جمال خوانساري، شرح بر غرر الحكم و درر الكلم، ص62). «و المؤمنُ بعمله؛ و ايمان انسان در عمل او جلوه گر است.» (همان، ص 61) چگونه کسي مي تواند ادعا کند که مسلمان است اما به اصول آن معتقد نباشد و آن را امري زايد و در حصار و بند کردن خود تلقي نمايد؟! پس عالي ترين نقش در کيفيت زندگاني انسان، باورهاي درست و ايمان است.
و اما از جمله مهم ترین دلایل بدحجابی را می توان عدم آگاهی از حدود حجاب و عواقب و مضرات بدحجابی در میان افراد جامعه دانست. علاوه بر این مساله جنگ نرم و تخریب بنیان های جامعه توسط دشمنان خارجی با به کارگیری نیروهای مستخدم و نیز تغییر فرهنگ جامعه از طریق برنامه های تلویزیونی و ماهواره ها، مساله بسیار مهمی است که غالبا اکثریت افراد جامعه از آن غافلند. بنابراین با آگاهی بخشی به افرد جامعه در خصوص حدود و فلسفه حجاب، می توان بخش عظیمی از جامعه را از افتادن در ورطه گناه و تباهی نجات داد. این آموزش باید به طرق مستقیم و غیر مستقیم، از طریق نهادهای فرهنگی و سازمان هایی مثل صدا و سیمایی برای افراد جامعه درونی شوند. حضرت امام رضا (ع) نیز مي فرمايند: "ان الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا" يعني اگر مردم زيبايي هاي سخنان ما را مي شناختند، (مسلما) از ما پيروي مي كردند. (مجلسي، بنادر البحار، ص 169). این حدیث می تواند به خوبی راهبر ما بدین امر باشد که اگر آموزش ما در مسائل دینی به طریق درست و مناسب صورت گیرد؛ قطعا اثر خوتاهد داشت. بنابراین از وظایف مهم و قابل تامل مسئولین و دست اندرکاران، دست یافتن به این روش درست بیان و آموزش بایدها و نبایدهای دینی است. چه بسا عدم برخورد صحیح افراد محجبه و مخصوصا مسئولین با افراد بدحجاب، سبب دلزدگی آنان از حجاب و حتی گاهی لجبازی کردن در رعایت نکردن حجاب از جانب آنان شود.
از دیگر راه های ممکن برای ترویج حجاب برتر احیای فرهنگ اصیل اسلامی و معرفی الگوهای والا برای افراد است.
احیاء ارزشهای اصیل اسلامی و فراخوانی زن مسلمان به تعقل و دریافتن ارزشها و آفریدن روح تعبد و تعهد نسبت به اینها نقش مهمی در ترویج فرهنگ حجاب خواهد داشت. زن مؤمن باید آنچه را اسلام بعنوان ارزش بدان می نگرد، باور داشته باشد و بداند كه شخصیت و عظمت او در گرو روح بلند، اندیشه والا، قلب پاك و جان پیراسته از آلودگی است كه او را به روشی انسانی و منشی اسلامی فرا خواهد خواند و بداند تن آرایه بسته و ظاهر فریبنده، هرگز نمایشگر شخصیت او نیست. بنابر این احیاء فرهنگ اصیل اسلامی و الهی و گسترش آن در جامعه، قدمی مهم در ترویج فرهنگ حجاب در جامعه خواهد بود.
الگوها نیز در ساختار روحی و رفتاری انسان نقشی مهم برعهده دارند. امروزه یكی از تاسفهای جدی این است كه زن مسلمان آن چنان كه بایسته و شایسته است با چهره های بلند تاریخ اسلام آشنا نیست، زندگانی زنان نام آوری همچون حضرت مریم (علیه السّلام)، حضرت زهرا (سلام الله علیه) و فرزند برومندش حضرت زینب (سلام الله علیه) و دیگر چهره های والای تاریخ گذشته و معاصر باید برای زن مؤمن نشان داده شود تا بنگرد چه سان با حفظ هویت و شخصیت و وقار و متانت می تواند در جامعه حضور پیدا كرده و ایفای نقش نماید. و باید توجه داشت كه انسان فطرتاً الگوگزین و الگوپذیر است. پیوسته می خواهد ارزش هایی را كه بدان باور دارد در چهره ای مجسم بنگرد و خود را همانند آن الگو بسازد. بنابر این دادن الگو به بانوان نسل جدید و تبیین دقیق و واقعی آن الگوها مروج فرهنگ حجاب در جامعه خواهد بود.
از دیگر عوامل بدحجابی نیاز افراد و خصوصا زنان به خودنمایی و نیز حس زیبایی دوستی است؛ که چنان که پیش از این نیز در این باب سخن رفت باید از طریق آگاهی بخشی از اثرات سوء بدحجابی و نیز ارائه راهکارهای مثبت برای تثبیت شخصیت افراد در جامعه از طریق فعالیت های سازنده مانع از بدحجابی شده و علاوه بر آن از این طریق حس اعتماد به نفس و استقلال شخصیت و احترام و جلال و شکوه ر ا در زنان ایجاد کرده و با این باور غلط رایج در جامعه مبنی بر آن که حجاب مانع از آزادی های زن در عرصه های مختلف است، مقابله کرد.

نتیجه

با توجه به آن چه گفته شد، حجاب تاثیر مهم و عمده ای بر زندگی افراد اعم از بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد. بنابراين بر هر يك از افراد جامعه واجب است كه علاوه بر اين كه خود و افراد خانواده خود را به حفظ حجاب مقيد مي كنند، براي بهبود وضعيت اجتماعي با به كارگيري راهكارهاي مناسب، به ترويج رعايت حجاب اسلامي و مقابله با بدحجابي بپردازند.

پي‌نوشت‌ها:

1- کارشناس ارشد فلسفه غرب و کارشناس مسائل زنان و خانواده

منابع مقاله :
- قرآن
- آقا جمال خوانسارى، محمد بن حسين، شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، 7جلد، دانشگاه تهران - تهران، چاپ: چهارم، 1366ش.
- محمدبن الحسن الحر العاملي، تفصيل وسايل الشيعه الي تحصيل مسائل الشريعه؛ قم: موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1416ق؛‌ ج2.
- صبوری اردوباري، احمد، آيين بهزيستي، تهران: انتشارات دفتر فرهنگ اسلامي، 1367.
- رجبي، عباس ، حجاب و نقش آن در سلامت روان، قم: انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، 1390.
- كاشاني، مجيد ، بررسي تاريخي و جامعه شناسي حجاب در اديان الهي، فصلنامه تخصصي بانوان شيعه، ش 11، س 4، بهار 1386.
- مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، بنادر البحار (ترجمه و شرح خلاصه كتاب العقل و العلم و الجهل جلد 1 و2 بحار الأنوار)، 1جلد، تهران: فقيه، بى تا.
- مطهري،‌ مرتضي،‌ مسئله حجاب،‌ تهران: انتشارات صدرا،‌ 1391.