تأثیر بشقاب پرندههای فضایی بر تاریخ بشریت (2)
در دورههای تاریخی بعد از دوران مصر باستان و عصر انجیل تاکنون بشر شاهد مواجهه با اشیاء پرندهی نا شناخته و گوناگونی بوده است. این موارد در قالب نقاشی و هم چنین اظهارات شاهدان عینی ثبت گردیدهاند. تفاسیر و بر داشتها
تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
در دورههای تاریخی بعد از دوران مصر باستان و عصر انجیل تاکنون بشر شاهد مواجهه با اشیاء پرندهی نا شناخته و گوناگونی بوده است. این موارد در قالب نقاشی و هم چنین اظهارات شاهدان عینی ثبت گردیدهاند. تفاسیر و بر داشتها در بارهی این موارد رو یا رویی با اشیاء پرندهی نا شناخته تا به امروز کامل نگردیدهاند.
ادامهی مقالهی پیشین در ادامه میآید.
تا قبل ار اختراع ابزارهایی هم چون هوا پیما، زپلین، و بالن هوای گرم موارد مشاهدهی بشقاب پرندهها فاقد هر گونه توضیح علمی بودند. تا آن زمان با حیرت و ترس به این پدیدهها نگریسته میشد و بشقاب پرندهها اشیایی جادویی تلقی میشدند و حتی به طرح مفاهیمی هم چون فرشته و اهریمن نیز منجر گردیدند. با این حال، ما به طور خلاصه خواهیم دید که چگونه از قرون وسطی به بعد تا دوران جنگهای جهانی ظهور بشقاب پرندهها مورد توجه قرار گرفت.
در سال 1322 میلادی، «در اولین ساعات شب 4 نوامبر بر فراز اوکسبریج واقع در انگلیس ستونی از آتش مشاهده گردید که به اندازهی یک کشتی کوچک بود و از رنگ سربی محوی بر خوردار بود. این ستون آتش از سمت جنوب به پا خواست، با حرکات آهسته و سنگین از آسمان عبور کرد، و به سمت شمال حرکت کرد. از قسمت جلوی این ستون شعلهی پر حرارت سرخ و سوزانی به همراه اشعههای عظیمی از نور به سمت جلو فوران میکرد. این ستون بر سرعت خود افزود و به سمت آسمان پرواز کرد.»
در سال 1387میلادی، انگلیس شاهد موج فزایندهای از فعالیتهای بشقاب پرندهها بود و مردم این کشور «آتشی در آسمان» مشاهده کردند «هم چون یک چرخ سوزان و چرخان یا بشکهای گرد و آتشین که آتش از بالایش بیرون میزد و هم چنین نورهای دیگری به شکل یک پرتو دراز و آتشین» مشاهده کردند.
در تاریخ 14 آوریل 1561، شمار زیادی از ساکنان شهر نورنبرگ واقع در آلمان صدها کره، گوی، استوانه، و دیگر اشیای دارای اشکال عجیب و غریب را مشاهده کردند که با حرکات سریع در آسمان پرواز میکردند گویی در حال مبارزه با یک دیگر بودند. این مورد از مشاهدهی اشیای پرندهی نا شناخته به مدت یک ساعت به طول انجامید و شاهدان عینی آن را «منظرهای بسیار وحشتناک» توصیف کردند. یک هنرمند نا شناس واقعه مذکور را در قالب کنده کاری بر روی چوب به ثبت رسانید و این کنده کاری ناوگان عجیب و غریبی از اشیای پرنده، از جمله چند مورد از آنان که عملاً بر روی زمین سقوط کردهاند، را نشان میدهد.
در تاریخ 7 آگوست 1566، ساموئل کوکیوس از شهر بازل انگلیس نوشت که هنگام طلوع خورشید «تعداد زیادی گوی سیاه و بزرگ در آسمان دیده شد که در مقابل خورشید با سرعت زیادی حرکت کرده و میچرخیدند گویی در حال نبرد با یک دیگر هستند.» کوکیوس هم چنین این روی داد را در قالب کنده کاری بر روی چوب جاودانه نمود. کنده کاری مذکور نشان میدهد که حدود 40 شیء آسمان را پر کردهاند و شاهدان با بهت و حیرت نظارهگر آسمان هستند.
ستاره شناسان گوناگونی نیز بشقاپ پرندهها را مشاهده کردهاند. ادموند هالی ستاره شناس مشهور انگلیسی که ستارهی دنبالهدار هالی را کشف کرد ادعا کرده است که یک بشقاب پرنده را مشاهده نموده است. در ماه می سال 1677، هالی و دیگر ستاره شناسان «نوری عظیم بر فراز آسمان در سرتاسر جنوب انگلیس در ارتفاع چندین مایلی» مشاهده نمودند. این نور با «با سرعتی باور نکردنی» حرکت میکرد و «درخشنده و تابناک بود. این نور به نظر در ورای یک نور سفید کم رنگ نا پدید شد. هیچ گونه صدایی شنیده نشد و هیچ گونه انفجاری نیز رخ نداد.» آیا این یک بشقاب پرنده بود یا یک شهاب سنگ؟ حتی هالی هم در این باره مطمئن نبود.
در تاریخ 9 جولای 1686، گاتفرید کرچ ستاره شناس ایتالیایی یک «گوی سوزان» را مشاهده کرد که به قدری درخشان بود که «در زیر نور آن میشد بدون نیاز به شمع به مطالعه پرداخت.» این ستاره شناس و هم کارانش با استفاده از تلسکوپ فاصلهی این شیء تا سطح زمین را 30 مایل تخمین زدند. بعد از حدود یک دقیقه این نور نا پدید شد. کرچ بعداً فهمید که افراد دیگری نیز مایلها دورتر شیء مشابهی را اوائل شب مشاهده کردهاند.
در طول قرن هفدهم، مجلهی جنتلمن که در انگلیس منتشر میشد موارد بی شماری از مشاهدهی بشقاب پرندهها را ثبت نمود که از جملهی آنها موارد باور نکردنیای است که در ادامه میآیند.
«در ماه مارس سال 1719 و هم چنین در تاریخ 29 آگوست 1738، حدود ساعت 3 عصر یک گلولهی درخشان مخروطی شکل که یک شعله آتش نیز از عقبش به سمت بیرون فوران میکرد در آسمان شمال شرق انگلیس مشاهده گردید . . . این شیء مانند یک مخروط آتشین بود که یک طرفش نوک تیز بود و در طرف ضخیمترش یک گلولهی درخشان قرار داشت. این گلوله به نظر میرسید با فوران آتش به طور ناگهانی و به سرعت حرکت کرده و از محل دور شده است.»
در تاریخ 2 ژانویهی 1749، سه شیء بزرگ کروی شکل «مانند ماه» بر فراز ژاپن ظاهر شده و باعث ایجاد آشوب و بلوای گسترده شدند. دولت ژاپن مجبور شد حکومت نظامی اعلام کند تا از بروز هراس و وحشت عمومی جلو گیری کند. در همین زمان، چند نقاش عصر رنسانس دست به خلق آثاری زدند که تصاویری از بشقاب پرندههای معمولی را نشان میدادند.
در سال 2003، پژوهشگری به نام متیو هرلی چندین نمونه از این نقاشیها را شناسایی نمود. یک نقاشی متعلق به قرن پانزدهم که توسط گیرلاندایو هنرمند ایتالیایی کشیده شده است مریم مقدس را نشان میدهد که در بالای سرش اشیاء صفحه مانندی در حال پرواز هستند. یک دیوار نگاری متعلق به قرن شانزدهم نیز پیکرهای را در درون یک شیء پرنده نشان میدهد که به سرعت بر فراز جمعیت در آسمان در حال پرواز است.
در جولای سال 1868، ساکنان شهر کوپیاگو واقع در کشور شیلی یک «سازهی هوایی» نا شناخته را مشاهده نمودند که در آسمان در حال پرواز بود. این شیء به عنوان شیئی توصیف شده که «پولکهای درخشانی داشت و مثل ماشین صدا میکرد.»
یک روایت شگرف نیز در تابستان سال 1883 در مجلهی «اشترن» در غرب آلمان منتشر گردید. بر اساس این گزارش، «همهی دانش آموزان و معلم یک دبستان واقع در سگبرگ شش گلولهی آتشین در آسمان مشاهده کردند که هر کدام به اندازهی ماه کامل بودند و در کنار هم با سرعتی نه چندان سریع در یک روز روشن و آفتابی از شمال به سمت حنوب در حرکت بودند.»
علیرغم موارد فراوان مشاهدهی بشقاب پرندهها، اکثر مردم هم چنان بشقاب پرنده.ها را به عنوان موجوداتی که از فضا آمده بودند تلقی نمیکردند. معمولترین توجیهاتی که در این زمینه ارائه میشدند عبارت بودند از توجیهاتی که این اشیاء را به عنوان فرشته، اهریمن، یا علائمی از طرف خدا یا شیطان معرفی میکردند. در آن زمان انسانها هنوز یاد نگرفته بودند که چگونه پرواز کنند و در نتیجه ایدهی سفرهای فضایی و زندگی بر روی کرات دیگر نیز به ذهن عموم مردم خطور نکرده بود. تنها هنگامی که هوا پیما و موشک در اوائل قرن بیستم اختراع گردیدند مردم به طور جدی این موضوع را مد نظر قرار دادند که بشقاب پرندهها ممکن است موجوداتی از دیگر کرات باشند.
در سال 1896، آمریکا اولین موج از موارد مشاهدهی بشقاب پرندهها را تجربه کرد. در این سال، ساکنان مناطق شمالی نیویورک مشاهدهی یک «کشتی هوایی» در آسمان را گزارش نمودند. اولین مورد از مشاهدهی بشقاب پرندهها در این کشور که توجه همگان را به خود جلب کرد در تاریخ 17 نوامبر 1896 رخ داد. نشریهی «ساکرامنتو بی» در این باره این گونه نوشت: «شب گذشته بین ساعات پنج و شش به تاریخ سال 1896 تکان دهندهترین نمایش در آسمان شهر ساکرامنتو مشاهده گردید. در ساعات مذکور، مردم در برخی نقاط شهر ایستاده در پیاده روها مشاهده کردند که چیزی که از نظر آنها صرفاً یک لامپ قوسی شکل الکتریکی بود و انرژی آن از یک منبع اسرار آمیز تأمین میشد از آسمان و بر فراز سقف خانهها پدیدار میشود. این شیء از سمت شرق پدیدار گردید و به شکل نا صاف و نا موزونی به سمت جنوب غرب حرکت کرد و در حین حرکت گاهی به سمت سطح زمین پایین آمده و گاهی به طور ناگهانی به سمت آسمان بالا میرفت.» چند تن از شاهدان گفتند که صداهایی را نیز شنیدهاند. در میان شاهدان دختر شهردار ساکرامنتو مشاهده میشد.
در طول یک هفتهی بعد از این ماجرا کشتی هوایی اسرار آمیز هم چنان پدیدار میشد. چهار روز بعد در تاریخ 22 نوامبر 1896 دهها مسافر سوار بر تراموا در شهر اوکلند شیئی را مشاهده کردند که شبیه یک «سیگار برگ بدون بال» بود. این شیء پرتوهایی از نور از خود ساطع میکرد و به آهستگی بر فراز شهر در حال پرواز بود. این روی داد نیز به خبر اول روزنامهها تبدیل شد. خیلی زود این موج مشاهدات به سر تا سر آمریکا سرایت کرد و هزاران نفر گزارش کردند که اشیاء عجیب و غریبی که شبیه زپلین بودند را مشاهده کردهاند.
در برخی موارد، شاهدان گفتند که با موجودات انسان مانند که لباسهای عجیب و غریبی بر تن داشتند و به زبان نا شناختهای صحبت میکردند مواجه گردیدهاند. در ابتدا مردم تصور میکردند که این کشتیهای هوایی از کشورهای خارجی هم چون کوبا میآمدند و ایدهی موجودات فرا زمینی که از فضا به زمین میآیند هم چنان برای مردم نا شناخته بود. امروزه هیچ توضیحی برای موج کشتیهای فضایی اسرار آمیز وجود ندارد. برخی پژوهشگران معتقدند که مشاهدات مذکور شاید در نتیجهی آزمایشات تجربی و اولیهای باشد که به صورت سری بر روی بالنها، زپلینها و دیگر کشتیهای هوایی صورت میگرفتهاند. در حقیقت، تنها شش سال بعد در تاریخ 3 نوامبر 1897 یک تاجر چوب به نام دیوید شوارتز که در امپراتوری اتریش ـ مجارستان زندگی میکرد یک کشتی هوایی را اختراع کرده و با موفقیت به پرواز در آورد.
دیگر محققین یک توضیح عجیب و غریبتر برای معمای کشتیهای هوایی ارائه دادهاند. آنها میگویند بشقاب پرندهها در واقع در هر فرهنگ از نقاب متفاوتی بر خوردارند و شاید عملاً موجودات میان بعدی بودهاند و نه موجودات فرا زمینی. بهترین دلیل و مدرک برای این نظریه این حقیقت است که بشقاب پرندهها در فرهنگهای مختلف از شکل متفاوتی برخوردارند. برای مثال، موارد بی شمار جن و پری که در قرون وسطی مورد اشاره قرار گرفتهاند شاید واقعاً جن و پری نبودهاند بلکه موجودات فضایی بودهاند که مردم آنها را با جن و پری اشتباه گرفتهاند و یا شاید هم نقاب دیگری بودهاند که موجودات میان بعدی بر چهره گذاشتهاند. توضیح چنین پدیدههایی همواره سخت و دشوار است.
ادامهی مقالهی پیشین در ادامه میآید.
بشقاب پرندهها در دوران قرون وسطی
هم چنان که تاریخ رو به جلو حرکت کرده و به قرون وسطی رسید جزئیات مربوط به موارد مشاهدهی بشقاب پرندهها نیز مشروحتر گردیدند.در سال 1322 میلادی، «در اولین ساعات شب 4 نوامبر بر فراز اوکسبریج واقع در انگلیس ستونی از آتش مشاهده گردید که به اندازهی یک کشتی کوچک بود و از رنگ سربی محوی بر خوردار بود. این ستون آتش از سمت جنوب به پا خواست، با حرکات آهسته و سنگین از آسمان عبور کرد، و به سمت شمال حرکت کرد. از قسمت جلوی این ستون شعلهی پر حرارت سرخ و سوزانی به همراه اشعههای عظیمی از نور به سمت جلو فوران میکرد. این ستون بر سرعت خود افزود و به سمت آسمان پرواز کرد.»
در سال 1387میلادی، انگلیس شاهد موج فزایندهای از فعالیتهای بشقاب پرندهها بود و مردم این کشور «آتشی در آسمان» مشاهده کردند «هم چون یک چرخ سوزان و چرخان یا بشکهای گرد و آتشین که آتش از بالایش بیرون میزد و هم چنین نورهای دیگری به شکل یک پرتو دراز و آتشین» مشاهده کردند.
در تاریخ 14 آوریل 1561، شمار زیادی از ساکنان شهر نورنبرگ واقع در آلمان صدها کره، گوی، استوانه، و دیگر اشیای دارای اشکال عجیب و غریب را مشاهده کردند که با حرکات سریع در آسمان پرواز میکردند گویی در حال مبارزه با یک دیگر بودند. این مورد از مشاهدهی اشیای پرندهی نا شناخته به مدت یک ساعت به طول انجامید و شاهدان عینی آن را «منظرهای بسیار وحشتناک» توصیف کردند. یک هنرمند نا شناس واقعه مذکور را در قالب کنده کاری بر روی چوب به ثبت رسانید و این کنده کاری ناوگان عجیب و غریبی از اشیای پرنده، از جمله چند مورد از آنان که عملاً بر روی زمین سقوط کردهاند، را نشان میدهد.
در تاریخ 7 آگوست 1566، ساموئل کوکیوس از شهر بازل انگلیس نوشت که هنگام طلوع خورشید «تعداد زیادی گوی سیاه و بزرگ در آسمان دیده شد که در مقابل خورشید با سرعت زیادی حرکت کرده و میچرخیدند گویی در حال نبرد با یک دیگر هستند.» کوکیوس هم چنین این روی داد را در قالب کنده کاری بر روی چوب جاودانه نمود. کنده کاری مذکور نشان میدهد که حدود 40 شیء آسمان را پر کردهاند و شاهدان با بهت و حیرت نظارهگر آسمان هستند.
ستاره شناسان گوناگونی نیز بشقاپ پرندهها را مشاهده کردهاند. ادموند هالی ستاره شناس مشهور انگلیسی که ستارهی دنبالهدار هالی را کشف کرد ادعا کرده است که یک بشقاب پرنده را مشاهده نموده است. در ماه می سال 1677، هالی و دیگر ستاره شناسان «نوری عظیم بر فراز آسمان در سرتاسر جنوب انگلیس در ارتفاع چندین مایلی» مشاهده نمودند. این نور با «با سرعتی باور نکردنی» حرکت میکرد و «درخشنده و تابناک بود. این نور به نظر در ورای یک نور سفید کم رنگ نا پدید شد. هیچ گونه صدایی شنیده نشد و هیچ گونه انفجاری نیز رخ نداد.» آیا این یک بشقاب پرنده بود یا یک شهاب سنگ؟ حتی هالی هم در این باره مطمئن نبود.
در تاریخ 9 جولای 1686، گاتفرید کرچ ستاره شناس ایتالیایی یک «گوی سوزان» را مشاهده کرد که به قدری درخشان بود که «در زیر نور آن میشد بدون نیاز به شمع به مطالعه پرداخت.» این ستاره شناس و هم کارانش با استفاده از تلسکوپ فاصلهی این شیء تا سطح زمین را 30 مایل تخمین زدند. بعد از حدود یک دقیقه این نور نا پدید شد. کرچ بعداً فهمید که افراد دیگری نیز مایلها دورتر شیء مشابهی را اوائل شب مشاهده کردهاند.
در طول قرن هفدهم، مجلهی جنتلمن که در انگلیس منتشر میشد موارد بی شماری از مشاهدهی بشقاب پرندهها را ثبت نمود که از جملهی آنها موارد باور نکردنیای است که در ادامه میآیند.
«در ماه مارس سال 1719 و هم چنین در تاریخ 29 آگوست 1738، حدود ساعت 3 عصر یک گلولهی درخشان مخروطی شکل که یک شعله آتش نیز از عقبش به سمت بیرون فوران میکرد در آسمان شمال شرق انگلیس مشاهده گردید . . . این شیء مانند یک مخروط آتشین بود که یک طرفش نوک تیز بود و در طرف ضخیمترش یک گلولهی درخشان قرار داشت. این گلوله به نظر میرسید با فوران آتش به طور ناگهانی و به سرعت حرکت کرده و از محل دور شده است.»
در تاریخ 2 ژانویهی 1749، سه شیء بزرگ کروی شکل «مانند ماه» بر فراز ژاپن ظاهر شده و باعث ایجاد آشوب و بلوای گسترده شدند. دولت ژاپن مجبور شد حکومت نظامی اعلام کند تا از بروز هراس و وحشت عمومی جلو گیری کند. در همین زمان، چند نقاش عصر رنسانس دست به خلق آثاری زدند که تصاویری از بشقاب پرندههای معمولی را نشان میدادند.
در سال 2003، پژوهشگری به نام متیو هرلی چندین نمونه از این نقاشیها را شناسایی نمود. یک نقاشی متعلق به قرن پانزدهم که توسط گیرلاندایو هنرمند ایتالیایی کشیده شده است مریم مقدس را نشان میدهد که در بالای سرش اشیاء صفحه مانندی در حال پرواز هستند. یک دیوار نگاری متعلق به قرن شانزدهم نیز پیکرهای را در درون یک شیء پرنده نشان میدهد که به سرعت بر فراز جمعیت در آسمان در حال پرواز است.
بشقاب پرندهها در قرن هجدهم
موارد مشاهدهی بشقاب پرندهها در قرن هجدهم نیز با قدرت ادامه یافتند.در جولای سال 1868، ساکنان شهر کوپیاگو واقع در کشور شیلی یک «سازهی هوایی» نا شناخته را مشاهده نمودند که در آسمان در حال پرواز بود. این شیء به عنوان شیئی توصیف شده که «پولکهای درخشانی داشت و مثل ماشین صدا میکرد.»
یک روایت شگرف نیز در تابستان سال 1883 در مجلهی «اشترن» در غرب آلمان منتشر گردید. بر اساس این گزارش، «همهی دانش آموزان و معلم یک دبستان واقع در سگبرگ شش گلولهی آتشین در آسمان مشاهده کردند که هر کدام به اندازهی ماه کامل بودند و در کنار هم با سرعتی نه چندان سریع در یک روز روشن و آفتابی از شمال به سمت حنوب در حرکت بودند.»
علیرغم موارد فراوان مشاهدهی بشقاب پرندهها، اکثر مردم هم چنان بشقاب پرنده.ها را به عنوان موجوداتی که از فضا آمده بودند تلقی نمیکردند. معمولترین توجیهاتی که در این زمینه ارائه میشدند عبارت بودند از توجیهاتی که این اشیاء را به عنوان فرشته، اهریمن، یا علائمی از طرف خدا یا شیطان معرفی میکردند. در آن زمان انسانها هنوز یاد نگرفته بودند که چگونه پرواز کنند و در نتیجه ایدهی سفرهای فضایی و زندگی بر روی کرات دیگر نیز به ذهن عموم مردم خطور نکرده بود. تنها هنگامی که هوا پیما و موشک در اوائل قرن بیستم اختراع گردیدند مردم به طور جدی این موضوع را مد نظر قرار دادند که بشقاب پرندهها ممکن است موجوداتی از دیگر کرات باشند.
در سال 1896، آمریکا اولین موج از موارد مشاهدهی بشقاب پرندهها را تجربه کرد. در این سال، ساکنان مناطق شمالی نیویورک مشاهدهی یک «کشتی هوایی» در آسمان را گزارش نمودند. اولین مورد از مشاهدهی بشقاب پرندهها در این کشور که توجه همگان را به خود جلب کرد در تاریخ 17 نوامبر 1896 رخ داد. نشریهی «ساکرامنتو بی» در این باره این گونه نوشت: «شب گذشته بین ساعات پنج و شش به تاریخ سال 1896 تکان دهندهترین نمایش در آسمان شهر ساکرامنتو مشاهده گردید. در ساعات مذکور، مردم در برخی نقاط شهر ایستاده در پیاده روها مشاهده کردند که چیزی که از نظر آنها صرفاً یک لامپ قوسی شکل الکتریکی بود و انرژی آن از یک منبع اسرار آمیز تأمین میشد از آسمان و بر فراز سقف خانهها پدیدار میشود. این شیء از سمت شرق پدیدار گردید و به شکل نا صاف و نا موزونی به سمت جنوب غرب حرکت کرد و در حین حرکت گاهی به سمت سطح زمین پایین آمده و گاهی به طور ناگهانی به سمت آسمان بالا میرفت.» چند تن از شاهدان گفتند که صداهایی را نیز شنیدهاند. در میان شاهدان دختر شهردار ساکرامنتو مشاهده میشد.
در طول یک هفتهی بعد از این ماجرا کشتی هوایی اسرار آمیز هم چنان پدیدار میشد. چهار روز بعد در تاریخ 22 نوامبر 1896 دهها مسافر سوار بر تراموا در شهر اوکلند شیئی را مشاهده کردند که شبیه یک «سیگار برگ بدون بال» بود. این شیء پرتوهایی از نور از خود ساطع میکرد و به آهستگی بر فراز شهر در حال پرواز بود. این روی داد نیز به خبر اول روزنامهها تبدیل شد. خیلی زود این موج مشاهدات به سر تا سر آمریکا سرایت کرد و هزاران نفر گزارش کردند که اشیاء عجیب و غریبی که شبیه زپلین بودند را مشاهده کردهاند.
در برخی موارد، شاهدان گفتند که با موجودات انسان مانند که لباسهای عجیب و غریبی بر تن داشتند و به زبان نا شناختهای صحبت میکردند مواجه گردیدهاند. در ابتدا مردم تصور میکردند که این کشتیهای هوایی از کشورهای خارجی هم چون کوبا میآمدند و ایدهی موجودات فرا زمینی که از فضا به زمین میآیند هم چنان برای مردم نا شناخته بود. امروزه هیچ توضیحی برای موج کشتیهای فضایی اسرار آمیز وجود ندارد. برخی پژوهشگران معتقدند که مشاهدات مذکور شاید در نتیجهی آزمایشات تجربی و اولیهای باشد که به صورت سری بر روی بالنها، زپلینها و دیگر کشتیهای هوایی صورت میگرفتهاند. در حقیقت، تنها شش سال بعد در تاریخ 3 نوامبر 1897 یک تاجر چوب به نام دیوید شوارتز که در امپراتوری اتریش ـ مجارستان زندگی میکرد یک کشتی هوایی را اختراع کرده و با موفقیت به پرواز در آورد.
دیگر محققین یک توضیح عجیب و غریبتر برای معمای کشتیهای هوایی ارائه دادهاند. آنها میگویند بشقاب پرندهها در واقع در هر فرهنگ از نقاب متفاوتی بر خوردارند و شاید عملاً موجودات میان بعدی بودهاند و نه موجودات فرا زمینی. بهترین دلیل و مدرک برای این نظریه این حقیقت است که بشقاب پرندهها در فرهنگهای مختلف از شکل متفاوتی برخوردارند. برای مثال، موارد بی شمار جن و پری که در قرون وسطی مورد اشاره قرار گرفتهاند شاید واقعاً جن و پری نبودهاند بلکه موجودات فضایی بودهاند که مردم آنها را با جن و پری اشتباه گرفتهاند و یا شاید هم نقاب دیگری بودهاند که موجودات میان بعدی بر چهره گذاشتهاند. توضیح چنین پدیدههایی همواره سخت و دشوار است.
فوفایترها در طول جنگ جهانی دوم
در جریان جنگ جهانی دوم و در سالهای 1943 و 1944 بسیاری از خلبانان هوا پیماهای جنگنده چیزهایی را مشاهده گردند که «فوفایتر» میخواندند و در واقع گلولههای نورانی کوچکی بودند که هوا پیماهایشان را دنبال میکردند. در ابتدا همه فکر میکردند که این گلولههای نورانی سلاحهای سری آلمان بودند. با این حال، بعداً مشخص شد که خلبانان ژاپنی و آلمانی نیز با این گلولههای نورانی عجیب و غریب مواجه شدهاند و تصور کردهاند این گلولهها سلاحهای سری آمریکا و انگلیس بودهاند. هیچ کدام از این خلبانان فکر نمیکردند که گلولههای نورانی موجودات فرا زمینی باشند. نکته عجیب این که این گلولههای نورانی به ندرت به هواپیماها حمله میکردند و در عوض در پشت سر آنها پرواز کرده یا به شکل عجیب و غریبی دور آنها میچرخیدند. این گلولههای نورانی به تنهایی یا به شکل گروهی پدیدار میگردیدند. اگر چه ارتش آمریکا و ارتش انگلیس هر دو تحقیقاتی را در این زمینه آغاز نمودند، اما نتوانستند توضیحی برای این پدیدهی عجیب و غریب ارائه دهند و این موضوع تا به امروز هم چنان لا ینحل باقی مانده است./ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}