نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: دکتر حميدرضا ارباب



 

اگر پمپ بنزين محلي شما قيمت خود را با 20 درصد افزايش دهد، کاهش زيادي در مقدار فروشض بنزين مشاهده خواهد کرد. مشتريان اين جايگاه به سرعت اقدام به خريد بنزين از ساير جايگاه ها مي کنند. برعکس اگر شرکت آب و فاضلاب محلي قيمت خود را 20 درصد افزايش دهد، کاهش اندکي در مقدار فروش خواهد داشت. مردم گاهي چمن هاي خانه خود را آبياري مي کنند و براي ساير موارد مانند استحمام و پختن غذا ممکن است نياز زيادي به آب تصفيه شده داشته باشند و به هر قيمتي آن را بخرند و به همين لحاظ مصرف خود را چندان کاهش نمي دهند. گذشته از اين ممکن است عرضه کننده ی ديگري وجود نداشته باشد و يا مراجعه به ساير شرکت هاي توزيع آب مشکل باشد. تفاوت بين بازار بنزين و آب کاملاً روشن است: در مورد بنزين بنگاه هاي زيادي به عرضه ی بنزين اشتغال دارند در حالي که فقط يک شرکت عرضه ی آب وجود دارد. همان طور که انتظار داريد، اين تفاوت در ساختار بازار تصميم گيري هاي مربوط به توليد و قيمت گذاري بنگاه ها را در اين بازارها تعيين مي کنند.
در اين مقاله به بررسي رفتار بنگاه هاي رقابتي مانند پمپ بنزين محلي مي پردازيم. به ياد داشته باشيد که بازار در صورتي بازار رقابتي است که حجم خريدو فروش هر خريدار و فروشنده نسبت به کل بازار به قدري کم باشد که تصميم گيري هيچ يک از آن ها ( نسبت به خريد، فروش، خروج از بازار، و.... ) اثري بر قيمت بازار نداشته باشد. برعکس اگر بنگاهي بتواند بر قيمت بازار اثر بگذارد مي گوييم داراي قدرت بازار است.
تحليل ما از بنگاه هاي رقابتي در اين مقاله، نحوه ی تصميم گيري بر اساس منحني عرضه در بازار رقابتي را روشن مي کند. تعجبي ندارد اگر به اين نتيجه برسيم که منحني عرضه ی بازار در ارتباط نزديک با منحني هزينه هاي توليد بنگاه است. اما در بين هزينه هاي مختلف بنگاه مانند هزينه هاي ثابت، هزينه هاي متغير، هزينه هاي متوسط، و هزينه ی نهايي کدام يک بر تصميم بنگاه در مورد مقدار عرضه ی بيش تر اثر دارد.

مفهوم رقابت

• خريداران و فروشندگان بسياري در بازار وجود دارند.
• کالاهاي عرضه شده توسط فروشندگان مختلف کاملاً شبيه هم هستند.
تحت چنين شرايطي اقدام هر خريدار يا فروشنده هيچ اثري بر قيمت بازار ندارد. هر خريدار و فروشنده از قيمت بازار تبعيت مي کند.
به مثالي از بازار شير توجه کنيد. هيچ يک از خريداران شير نمي توانند بر قيمت شير اثر بگذارند زيرا مقدار خريد هر مشتري نسبت به کل تقاضاي بازار بسيار اندک است. به طور مشابه هر فروشنده ی شيرکنترلي محدود بر قيمت ها دارد زيرا تعداد عرضه کنندگان شير بسيار زياد است. از آن جا که هر فروشنده مي تواند تمامي شير توليدي خود را به قيمت بازار بفروشد، دليلي ندارد که قيمت خود را کاهش دهد و اگر بخواهد قيمت خود را افزايش دهد، خريداران به ساير فروشندگان مراجعه مي کنند.
خريداران و فروشندگان در بازار رقابتي بايد قيمت بازار را بپذيرند و به همين علت به آن ها قيمت پذير مي گوييم.
علاوه بر 2 ويژگي بازار رقابتي يک ويژگي سوم نيز براي بازارهاي رقابت کامل وجود دارد:
• بنگاه ها مي توانند آزادانه وارد بازار، يا از آن خارج شوند.
مثلاً اگر کسي تصميم بگيرد يک کارخانه ی جديد شير احداث کند و يک شخص ديگر کارخانه ی شير خود را تعطيل کند، صنعت شير از اين اقدامات لطمه اي نخواهد ديد. لازم به يادآوري است که بخش عمده اي از تحليل بنگاه هاي رقابتي بر پايه ی فرض ورود و خروج آزادانه ی بنگاه ها قرار ندارد؛ زيرا اين شرط يک شرط ضروري براي قيمت پذيربودن بنگاه ها نيست. اما همان طور که بعداً در اين مقاله خواهيد ديد ورود و خروج عوامل مهمي هستند که پيامدهاي بلندمدت در بازارهاي رقابتي را متأثر مي کنند.

درآمد بنگاه رقابتي

يک بنگاه در بازار رقابتي همانند اکثر بنگاه هاي موجود در اقتصاد سعي مي کند تا سود خود را به حداکثر برساند. سود بنگاه برابر است با درآمد کل منهاي هزينه ی کل. براي حداکثر کردن سود بنگاه ابتدا به بررسي درآمد يک بنگاه رقابتي مي پردازيم. يک بنگاه توليد شير را در نظر مي گيريم.
بنگاه مقدار Q واحد شير توليد مي کند و هر واحد شير را به قيمت P مي فروشد. بنابراين درآمد کل بنگاه برابر است با P×Q. مثلاً اگر قيمت هر گالن شير 6 دلار باشد، بنگاه با فروش 1000 گالن شير 6000 دلار درآمد خواهد داشت.
از آن جا که حجم توليد و فروش اين بنگاه نسبت به کل بازار ( يا صنعت ) بسيار کم است، بنگاه از قيمت بازار تبعيت مي کند و قيمت پذير مي شود. معناي قيمت پذير بودن بنگاه در بازار رقابتي اين است که قيمت شير به مقدار توليد و فروش بنگاه بستگي ندارد. اگر بنگاه توليد و عرضه ی شير خود را دو برابر کند، قيمت شير تغييري نخواهد کرد و تنها درآمد او دو برابر مي شود. در نتيجه درآمد کل تابعي از مقدار عرضه خواهد بود.
در جدول 1 درآمد بنگاه را ملاحظه مي کنيد. دو ستون نخست جدول مقدار توليد شير و قيمت فروش را نشان مي دهند. ستون سوم درآمد کل است.
از آن جا که مفاهيم متوسط و نهايي در تحليل هزينه ها در مقاله قبل مفيد بودند، در اين جا نيز دو مفهوم درآمد متوسط و نهايي را معرفي مي کنيم.
براي آن که روشن شود اين مفاهيم چه معنايي دارند دو پرسش زير را مطرح مي کنيم:
جدول 1 درآمد کل، متوسط و نهایی یک بنگاه رقابتی.
• بنگاه به ازاي هر گالن شير چه مقدار درآمد به دست مي آورد.
• درآمد اضافي ناشي از افزايش توليد شير به اندازه ی يک گالن چه مقدار است؟
پاسخ به اين پرسش ها را در دو ستون آخر جدول 1 ملاحظه مي کنيد.
ستون چهارم جدول نشان دهنده درآمد متوسط است، درآمد متوسط طبق تعريف برابر است با درآمد کل تقسيم بر مقدار فروش. درآمد کل ( TR ) برابر است با P.Q، بنابراين درآمد متوسط طبق تعريف برابر است با ( P.Q ) تقسيم بر مقدار ( Q ) . نتيجه آن که براي تمامي بنگاه هاي رقابتي درآمد متوسط ( AR ) با قيمت کالا برابر است.
ستون پنجم درآمد نهايي را نشان مي دهد درآمد نهايي طبق تعريف برابر است با تغيير در درآمد کل به ازاي تغيير در يک واحد فروش کالا. در جدول بعدی درآمد نهايي 6 دلار است. اين وضعيت فقط در مورد بنگاه هاي رقابتي صدق مي کند. درآمد کل بنگاه رقابتي P.Q است و قيمت ( P ) نيز ثابت است. بنابراين وقتي مقدار توليد و فروش يک واحد افزايش مي يابد، درآمد کل به اندازه ی P دلار بيش تر مي شود. براي تمامي بنگاه هاي رقابتي درآمد نهايي ( MR ) با قيمت کالا برابر است.
منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391)، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول