نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: دکتر حميدرضا ارباب



 

بازار انحصار در مقابل بازار رقابتی

تفاوت کلیدی بین بنگاه رقابتی و انحصارگر ( بنگاه انحصاری ) در توانایی تعیین قیمت محصول است. یک بنگاه رقابتی سهمی بسیار اندک از بازار را در اختیار دارد بنابراین برای تصمیم گیری خود درمورد تولید مجبور است از قیمت بازار تبعیت کند. برعکس چون انحصارگر تنها تولید کننده ی بازار است، می تواند با تغییر عرضه قیمتِ کالا را به دلخواه خود تغییر دهد.
یک روش مشاهده ی تفاوت بین بنگاه رقابتی و انحصار، مقایسه منحنی تقاضای هر بنگاه است. از آن جا که یک بنگاه رقابتی می تواند هر مقدار کالا که بخواهد در این قیمت به فروش برساند، بنگاه رقابتی با یک منحنی تقاضای افقی مانند منحنی رسم شده در نمودار 1 ( الف ) روبه رو خواهد بود. بنگاه رقابتی فروشنده ی کالایی است که جانشین هایی کامل دارد ( محصولاتی که سایر بنگاه ها در بازار رقابتی تولید می کنند ) ، بنابراین منحنی تقاضای هر بنگاه کاملاً کشش پذیر است.
برعکس از آن جا که انحصارگر تنها تولید کننده ی بازار است منحنی تقاضای بنگاه همان منحنی بازار خواهد بود. بنابراین منحنی تقاضای انحصارگر دارای شیب نزولی همانند بخش ( ب ) نمودار 1 خواهد بود. اگر انحصار قیمت خود را افزایش دهد، مصرف کنندگان کالای کم تری خواهند خرید. به روش دیگر نیز می توانیم درباره ی منحنی تقاضا صحبت کنیم، اگر انحصارگر مقدار تولید را کاهش دهد قیمت کالا افزایش خواهد یافت.
محنی تقاضای بازار در حداکثر کردن سود ناشی از قدرت بازار محدودیتی برای انحصارگر ایجاد می کند یک انحصارگر در صورت امکان ترجیح می دهد تا برای کالای خود قیمت بیش تری تعیین کند و مقدار بیش تری کالا در آن قیمت بفروشد. اما منحنی تقاضای انحصارگر نشان می دهد که این کار غیرممکن است. منحنی تقاضای بازار نشان دهنده ی ترکیباتی مختلف از قیمت و مقدار است که یک بنگاه می تواند آن ها را انتخاب کند. با تغییر مقدار تولید ( یا تغییر قیمت ) انحصارگر می تواند نقاطی مختلف بر روی منحنی تقاضا انتخاب کند اما قادر به انتخاب نقاطی خارج از منحنی تقاضا نیست.
نمودار 1منحنی های تقاضای بنگاه رقابتی و بنگاه انحصاری. از آن جا که بنگاه های رقابتی قیمت پذیرهستند با منحنی های تقاضای افقی مانند بخش(الف) نمودار مواجه اند. از سوی دیگر چون بنگاه انحصاری (انحصارگر) تنها تولید کننده و فروشنده در بازار است، منحنی تقاضایی با شیب نزولی همانند بخش (ب) نمودار دارد. منحنی تقاضا شده ی انحصارگر همان منحنی تقاضای بازار است. اگر انحصارگر بخواهد کالایی بیش تر بفروشد، باید قیمت خود را کاهش دهد.
از نظر شما انحصارگر کدام نقطه ( ترکیبی خاص از قیمت و مقدار ) از منحنی تقاضا را انتخاب خواهد کرد. همانند بنگاه های رقابتی، هدف بنگاه انحصاری ( انحصارگر ) نیز حداکثر کردن سود است. از آن جا که سود بنگاه مابه التفاوت درآمد کل و هزینه ی کل است وظیفه ی بعدی ما در بررسی رفتار انحصارگر بررسی درآمد کل اوست.

درآمد بنگاه انحصاری

یک شهر کوچک را با یک تولید کننده ی آب در نظر بگیرید. جدول 1 نشان می دهد که درآمد یک انحصارگر به سطح تولید او بستگی دارد.
دو ستون نخست، جدول تقاضای انحصارگر است. اگر انحصارگر یک گالن آب تولید و عرضه کند می تواند آن را به قیمت 10 دلار به فروش برساند. اگر 2 گالن آب تولید کند، قیمت فروش هر گالن 9 دلار خواهد بود. و اگر 3 گالن آب تولید و عرضه کند، باید هر گالن را به قیمت 8 دلار بفروشد. اگر شما این دو ستون اعداد ( ترکیبات مختلف قیمت و مقدار ) را بر روی نمودار مشخص کنید از اتصال آن ها به یکدیگر یک منحنی تقاضا با شیب نزولی خواهید داشت.
ستون سوم جدول درآمد کل انحصارگر را نشان می دهد. مقادیر این ستون برابر است با مقدار کالای فروخته شده ( از ستون نخست ) ضرب در قیمت ( از ستون دوم ) . ستون چهارم جدول درآمد متوسط است، درآمد متوسط انحصارگر برابر است با درآمد کل تقسیم بر مقدار فروش ( مقادیر ستون نخست ) . درآمد متوسط همیشه با قیمت کالا برابر است این واقعیت، هم در مورد بنگاه رقابتی و هم در مورد بنگاه انحصارگر صادق است.
جدول 1 درآمد کل، درآمد متوسط، و درآمد نهایی انحصارگر.
آخرین ستون جدول 1 نیز درآمد نهایی انحصارگر را نشان می دهد. درآمد نهایی بنگاه انحصاری درآمد ناشی از فروش آخرین واحد کالاست. درآمد نهایی برابر است با تغییر در درآمد کل نسبت به تغییر در یک واحد فروش کالا. به طور مثال وقتی بنگاه سه گالن آب می فروشد، درآمد کل 24 دلار است. افزایش تولید از 3 گالن درآمد را به 28 دلار افزایش می دهد. بنابراین درآمد نهایی مابه التفاوت 28 دلار و 24 دلار، یا [ به عبارتی ] 4 دلار است.
در جدول 1 نکته ای وجود دارد که برای درک رفتار انحصارگر مهم است: درآمد نهایی انحصارگر همیشه کم تر از قیمت کالاست. مثلاً اگر بنگاه تولید خود را از 3 گالن به 4 گالن افزایش دهد، درآمد کل فقط 4 دلار افزایش می یابد، در حالی که می تواند هر گالن را به قیمت 7 دلار به فروش برساند. برای انحصارگر همیشه درآمد نهایی کم تر از قیمت است زیرا منحنی تقاضای او دارای شیب نزولی است. برای افزایش مقدار فروش، انحصارگر باید قیمت خود را کاهش دهد. از این رو برای فروش چهارمین گالن آب، انحصارگر باید درآمدی کم تر از هر 3 گالن آب قبلی دریافت کند.
درآمد نهایی انحصارگر با درآمد نهایی بنگاه رقابتی کاملاً متفاوت است. وقتی انحصارگر مقدار فروش خود را افزایش می دهد، افزایش فروش دو اثر بر درآمد کل ( P×Q) خواهد داشت:

• اثر تولیدی:

محصول بیش تری تولید و به فروش می رسد، بنابراین Q بزرگ تر می شود.

• اثر قیمتی:

قیمت کاهش می یابد، بنابراین P کم تر می شود.
از آن جا که بنگاه رقابتی می تواند تمامی کالای خود را به قیمت بازار به فروش برساند، اثر قیمتی در بازار رقابتی وجود ندارد. وقتی تولید بنگاه رقابتی یک واحد افزایش می یابد قیمت بازار را برای آن یک واحد دریافت می کند و به هیچ وجه قیمت کم تر برای واحد اضافی فروش دریافت نمی کند. به عبارت دیگر از آن جا که بنگاه رقابتی قیمت پذیر است درآمد نهایی با قیمت کالا برابر است. برعکس وقتی انحصارگر تولید خود را به اندازه ی یک واحد افزایش می دهد باید قیمت خود را برای هر واحد اضافی فروش کاهش دهد و کاهش قیمت درآمد ناشی از فروش آخرین واحد را کاهش دهد. در نتیجه درآمد نهایی انحصارگر همیشه کم تر از قیمت است.
در نمودار2 منحنی تقاضا و منحنی درآمد نهایی بنگاه انحصاری را ملاحظه می کنید. ( از آن جا که قیمت بنگاه مساوی درآمد متوسط است، منحنی تقاضا همان منحنی درآمد متوسط خواهد بود ) این دو منحنی از یک نقطه روی محور عمودی رسم می شوند زیرا درآمد نهایی نخستین واحد فروخته شده مساوی قیمت کالاست. اما به همان دلیل که گفتیم درآمد نهایی انحصارگر کم تر از قیمت کالاست. بنابراین منحنی درآمد نهایی زیر منحنی تقاضا قرار می گیرد.
نمودار2 منحنی های تقاضا و درآمد نهایی انحصارگر. منحنی تقاضا نشان می دهد که چگونه مقدار بر قیمت کالا اثر می گذارد. منحنی درآمد نهایی نشان می دهد که با تغییر یا افزایش یک واحد فروش، درآمد بنگاه چه تغییری می کند. از آن جا که با افزایش تولید بنگاه قیمت تمامی واحدهای کالا کاهش می یابد، درآمد نهایی همیشه کم تر از قیمت است.
شما می توانید در نمودار ( و جدول 1 ) ببینید که درآمد نهایی حتی می تواند منفی باشد. وقتی اثر قیمتی بر درآمد کل بیش از اثر تولیدی باشد درآمد نهایی منفی خواهد شد. در این حالت وقتی بنگاه یک واحد کالا بیش تر تولید می کند، قیمت آن قدر کاهش می یابد که باعث کاهش درآمد کل می شود؛ هر چند مقدار فروش بنگاه بیش تر شده است.

حداکثر کردن سود بنگاه انحصاری

با در نظر گرفتن درآمد بنگاه انحصاری، اکنون می توانیم به مسئله ی حداکثر کردن سود بنگاه بپردازیم. از بخش یک به خاطر دارید که یکی از ده اصل اقتصادی این است که مردم به منافع نهایی یا حاشیه ای فکر می کنند. این اصل همان طور که برای بنگاه های رقابتی صحیح است در مورد بنگاه های انحصاری نیز صدق می کند. در این جا از منطق تحلیل نهایی برای تعیین سطح تولید بنگاه انحصاری استفاده می کنیم.
در نمودار 3 منحنی تقاضا، منحنی درآمد نهایی، و منحنی های هزینه ی بنگاه انحصاری را می بینید. با تمامی این منحنی ها آشنا هستید: منحنی های تقاضا و درآمد نهایی شبیه همان منحنی های نمودار 2 و منحنی های هزینه نیز همان منحنی های معرفی شده هستند که برای بررسی بنگاه های رقابتی از آن ها استفاده کردیم. این منحنی ها حاوی تمامی اطلاعات مورد نیاز برای تعیین سطح تولید مطلوب قیمت حداکثر کردن سود هستند.
نمودار 3حداکثر کردن سود انحصارگر. حداکثر سود بنگاه انحصاری در سطحی از تولید به دست می آید که درآمد نهایی و هزینه نهایی مساوی هستند ( نقطه یA ) انحصارگر منحنی از تقاضا برای تلفیق قیمت استفاده می کند، قیمتی که مصرف کنندگان را متمایل به خرید مقدار می کند ( نقطه ی B ) ابتدا فرض کنید که بنگاه سطح اندک تولید مانند را انتخاب می کند. در این حالت هزینه ی نهایی کم تر از درآمد نهایی است. اگر بنگاه تولید خود را به اندازه ی 1 واحد افزایش دهد، درآمد نهایی بیش از هزینه ی نهایی خواهد بود، از این رو سود افزایش می یابد. بنابراین وقتی هزینه ی نهایی کم تر از درآمد نهایی است، بنگاه می تواند با افزایش تولید سود خود را بالا ببرد.
همین استدلال را می توانیم برای سطوح بیش تر تولید مانند ارائه کنیم. در این حالت هزینه ی نهایی بیش تر از درآمد نهایی است. اگر بنگاه تولید خود را به اندازه ی یک واحد کاهش دهد، صرفه جویی در هزینه ها بیش از درآمد از دست رفته است. بنابراین اگر هزینه ی نهایی بیش از درآمد نهایی باشد، بنگاه می تواند با کاهش تولید سود خود را افزایش دهد.
سرانجام بنگاه سطح تولید خود را آن قدر تغییر می دهد تا به سطح برسد، در این سطح از تولید درآمد نهایی و هزینه ی نهایی برابر هستند. بنابراین سطح تولید بنگاه انحصارگر برای حداکثر کردن سود از تلاقی منحنی های هزینه ی نهایی و درآمد نهایی به دست می آید. در نمودار 3 منحنی های هزینه ی نهایی و درآمد نهایی یکدیگر را در نقطه ی A قطع می کنند.
به خاطر دارید که بنگاه رقابتی نیز سطحی از تولید را انتخاب می کرد که در آن سطح، درآمد نهایی و هزینه ی نهایی مساوی بودند. این اساس قاعده ی حداکثرکردن سود برای بنگاه های رقابتی و انحصاری یکسان است. اما یک تفاوت بسیار مهم بین این دو بنگاه وجود دارد: درآمد نهایی بنگاه رقابتی مساوی قیمت است در حالی که درآمد نهایی انحصارگر کم تر از قیمت است. به عبارت دیگر
شرط یکسان بودن درآمد نهایی و هزینه ی نهایی، برای حداکثر کردن سود در مورد هر دو بنگاه رقابتی و انحصاری صادق است. تفاوت بین دو بنگاه از ارتباط بین قیمت با هزینه ی نهایی و درآمد نهایی بنگاه به وجود می آید.
چگونه بنگاه انحصاری می تواند قیمت محصول خود را برای حداکثر کردن سود تعیین کند؟ از آن جا که منحنی تقاضا نشان دهنده ی تمایل مصرف کنندگان به خرید کالا در قیمت های مختلف است، انحصارگر به کمک این منحنی می تواند قیمت مطلوب برای حداکثر کردن سود را به دست آورد. بنابراین پس از آن که انحصارگر سطح تولیدی را، که در آن درآمد نهایی و هزینه ی نهایی مساوی باشند انتخاب کرد، از منحنی تقاضا برای تعیین قیمت سازگار با این سطح تولید استفاده می کند. در نمودار 3 قیمت حداکثر کننده ی سود را به کمک نقطه ی B تعیین کرده ایم.
حال می توانیم تفاوت کلیدی بین بازارهایی با بنگاه های رقابتی و بازارهای با وجود یک بنگاه انحصاری را بهتر درک کنیم: در بازار های رقابتی قیمت مساوی هزینه ی نهایی است. در بازارهای انحصاری قیمت بیش از هزینه ی نهایی است. همان طور که ملاحظه خواهید کرد اهمیت حیاتی این نتیجه در درک هزینه های اجتماعی انحصار است.

***
کادر1: به چه دلیل منحنی عرضه ی بازار انحصار مشخص نیست؟
ملاحظه کردید که قیمت در بازار انحصاری به کمک منحنی تقاضای بازار و منحنی های هزینه ی بنگاه تعیین می شد. در این تجزیه و تحلیل هیچ اشاره ای به منحنی عرضه ی بازار انحصاری نداشتیم. برعکس وقتی به بررسی و تعیین قیمت در بازار رقابت پرداختیم، بیش ترین کلماتی که از آن ها استفاده کردیم عرضه و تقاضا بودند.
در بازار انحصار چه اتفاقاتی برای منحنی عرضه پیش آمده است؟ هر چند بنگاه های انحصارگر می توانند مقدار یا سطح تولید کالا را تعیین کنند ولی یک انحصارگر منحنی عرضه ندارد. منحنی عرضه نشان دهنده ی مقادیر مختلف تولید بنگاه ها در قیمت های مختلف است. این تعریف بیش تر در بازار رقابت کامل استفاده می شود، جایی که بنگاه های تولیدی قیمت پذیر هستند اما یک بنگاه انحصاری، قیمت گذار است نه قیمت پذیر، این پرسش کاملاً بی معناست که بپرسیم یک بنگاه انحصاری در قیمت های مختلف چه مقدار کالا تولید می کند؟ زیرا بنگاه ها قیمت کالا را پس از انتخاب سطح تولید یا همزمان با آن تعیین می کنند.
در واقع تصمیم انحصارگر در مورد عرضه جدا از منحنی تقاضا نیست. شکل منحنی تقاضا تعیین کننده ی شکل منحنی درآمد نهایی است و این منحنی نیز در جای خود مقدار حداکثر کننده ی سود انحصارگر را تعیین می کند در بازار رقابتی تصمیم گیری مربوط به عرضه، ارتباطی به منحنی تقاضا ندارد ولی این مسئله در مورد بازار انحصار صدق نمی کند. بنابراین ما هرگز نمی توانیم درباره ی منحنی عرضه انحصارگر صحبت کنیم.

سود انحصاری

انحصارگر چه مقدار سود به دست می آورد؟ برای بررسی و محاسبه ی سود انحصارگر یادآوری می کنیم که سود برابر است با دریافتی کل ( TR ) منهای هزینه ی کل ( TC ).
رابطه ی فوق را می توان به صورت زیر نوشت:
درآمد متوسط و مساوی قیمت ( P ) است،
نیز هزینه ی متوسط کل ( ATC ) است. بنابراین،

معادله ی فوق معادله ی سود است ( مشابه معادله ی سود بنگاه های رقابتی ) که به کمک آن می توانیم مقدار سود انحصارگر را روی نمودار محاسبه کنیم.
سطح هاشور خورده ی نمودار 4 را در نظر بگیرید. ارتفاع مستطیل هاشورخورده ( BC ) برابر است با قیمت منهای هزینه ی متوسط کل ( P - ATC ) یا سود یک واحد فروش. عرض مستطیل هاشورخورده ( DC ) نیز مقدار فروش یا
است. بنابراین مساحت مستطیل BCDE سود کل بنگاه انحصارگر را نشان می دهد .
نمودار4 سود انحصارگر. مساحت مستطیل هاشورخورده برابر است با سود بنگاه انحصارگر. ارتفاع مستطیل (BC ) برابر است با قیمت منهای هزینه ی متوسط کل (P -ATC) یا سود یک واحد فروش. عرض مستطیل یا DC نیز مقدار فروش را نشان می دهد

***
مطالعه ی موردی: انحصار دارو در مقابل داروهای مشابه
براساس تحلیل انجام شده، قیمت ها در دو بازار رقابتی و بازار انحصار به روش هایی کاملاً متفاوت تعیین می شوند. یک مکان طبیعی برای آزمون این نظریه بازار داروست، زیرا بازار دارو دارای ساختار هر دو بازار رقابتی و انحصاری است. وقتی شرکتی داروی جدید کشف می کند قوانین حق ثبت به این شرکت حق انحصاری فروش را اعطا می کنند. البته در نهایت زمان حق انحصاری فروش به پایان می رسد و سایر شرکت ها نیز می توانند به تولید و فروش آن دارو اقدام کنند. در آن زمان بازار از حالت انحصاری به رقابتی تبدیل می شود.
وقتی حق انحصاری فروش از بین می رود قیمت دارو چه تغییری می کند؟ در نمودار 5 یک بازار فرضی دارو را می بینید. در این بازار هزینه ی نهایی تولید دارو ثابت است ( این واقعیت در مورد اکثر داروها صدق می کند ) . در دوره ی حق انحصاری فروش، بنگاه انحصارگر با انتخاب سطحی از تولید که در آن درآمد نهایی و هزینه ی نهایی برابر است و تعیین قیمت در سطی بالاتر از هزینه ی نهایی، سود خود را به حداکثر می رساند. اما وقتی دوره ی انحصار فروش و استفاده از حق ثبت به پایان برسد سود ناشی از تولید این دارو سایر تولیدکنندگان را تشویق می کند که وارد بازار شوند، بازار به تدریج رقابتی تر می شود، و قیمت آن قدر کاهش می یابد تا با هزینه ی نهایی برابر شود.
در واقع تجربه ی بازار دارو دقیقاً مطابق نظریه ی اقتصادی است. وقتی حق انحصار فروش دارو از سوی شرکت انحصارگر منقضی می شود سایر شرکت ها به سرعت وارد بازار می شوند و آغاز به تولید و فروش داروهای مشابه داروی اصلی، که توسط انحصارگر قبلی و با نام تجاری قبلی عرضه می شد، می کنند. بنابراین قیمت داروهای مشابه بسیار کم تر از داروی اصلی خواهد بود.
البته انقضاء حق انحصار فروش شرکت انحصارگر باعث نمی شود تا این شرکت تمامی قدرت بازار را از دست بدهد. برخی مصرف کنندگان هنوزهم تمایل دارند تا داروی اصلی را با نام تجاری معروف بخرند و شاید هم از مصرف داروهای مشابه ترس داشته باشند. در نتیجه انحصارگر قبلی هنوز هم می تواند با عرضه ی داروی خود به قیمت بالاتر از قیمت سایر رقبا به فعالیت خود ادامه دهد.

نمودار 5 بازار دارو. وقتی حق ثبت به بنگاهی اعطا می شود این بنگاه از حق انحصاری فروش برخوردار می شود و می تواند به تعیین قیمت انحصاری بالاتر از هزینه ی نهایی تولید دارو اقدام کند. وقتی دوره ی حق انحصار فروش به پایان می رسد بنگاه های جدید وارد بازار می شوند و بازار از حالت انحصار به یک بازار رقابتی تر تبدیل می شود. در نتیجه قیمت دارو از قیمت انحصاری تا سطح هزینه ی نهایی کاهش می یابد
منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391)، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول