نويسنده: دکتر رزيتا داوري آشتياني




 


اولين قدم صحبت كردن با پزشك و معلم كودك مي باشد. پزشك مي تواند اطلاعات زيادي به آن ها بدهد و در صورت نياز كودك را به متخصص مربوطه ارجاع دهد. گرفتن اطلاعات از معلم در ارزيابي مشكل كودك و رسيدن به تشخيص صحيح مي تواند كمك كننده باشد. هرچه بيش فعالي زودتر تشخيص داده شود، بيش آگهي بهتري براي كودك قابل انتظار است.
نكته ي قابل اهميت اين است كه كودك حداقل در دو محيط علائم بيماري را از خود نشان مي دهد، بنابراين گزارش معلم در مورد تحرك كودك سر كلاس، تمركز او سرِ كلاس درس، هنگام ديكته نوشتن، ارتباط به همكلاسي ها و به طور كلي عملكرد تحصيلي او مي تواند به والدين در تصميم گيري براي مراجعه به متخصص كمك كند.
خانواده اي كه يك فرزند بيش فعال دارد با نشانه هاي اين اختلال آشنايي كامل دارد و معمولاً در صورت داشتن فرزندان بعدي مي تواند اين نشانه ها را در همان اوايل شناسايي كند و قبل از اينكه اين اختلال، اثر نامطلوبي روي كودك بگذارد او را وارد سيستم درماني مي كند. زماني كه والدين براي دومين بار تصميم به بچه دار شدن مي گيرند بايد آگاهي داشته باشند كه احتمال بروز اين اختلال در فرزندان بعدي نسبت به احتمال آن در كل جامعه بيشتر است. البته انتقال ژنتيكي اين بيماري اصلاً شباهتي به بيماري هاي كاملاً ارثي نظير تالاسمي ندارد و شيوع آن خيلي بالا نيست.
به طور خلاصه اقداماتي كه بعد از تشخيص اختلال بيش فعالي لازم است انجام گيرد عبارتند از:

1. گرفتن اطلاعات درست از اين اختلال و شيوه هاي درمان آن.
2. اجراكردن يك طرح درماني مناسب و موثر.
3. ثبت كردن اين كه چه داروهايي و با چه مقداري استفاده شده و چه تأثيراتي داشته اند.
4. فراهم كردن يك محيط سازمان يافته براي كودك.
5. بالابردن اعتماد به نفس كودك.
6. كمك به كودك در پيدا كردن دوست.
7. ارتباط برقرار كردن با ديگر والديني كه فرزند مبتلا به بيش فعالي دارند.
8. فراگيري راه هاي مؤثر براي انطباق با بيش فعالي.
9. صبور بودن، زيرا مدتي طول مي كشد تا در جريان درمان علائم بهبودي خود را نشان دهند.

منبع مقاله :
داوري آشتياني، رزيتا؛ (1391)، اختلال کمبود توجه - بيش فعالي (مروري بر علائم و درمان هاي موجود)، تهران: نشر قطره، چاپ سوم