درآمدها و هزينه هاي اقتصاد
وقتي شما فارغ التحصيل مي شويد و در جست و جوي يک کار تمام وقت هستيد، موفقيت شما در اين راه تا حدي زياد متأثر از شرايط اقتصادي است. در برخي از سال ها، بنگاه ها با وجود رونق اقتصادي فعاليت هاي توليدي خود را افزايش مي دهند،
نويسنده: گريگوري منکيو
مترجم: حميدرضا ارباب
مترجم: حميدرضا ارباب
وقتي شما فارغ التحصيل مي شويد و در جست و جوي يک کار تمام وقت هستيد، موفقيت شما در اين راه تا حدي زياد متأثر از شرايط اقتصادي است. در برخي از سال ها، بنگاه ها با وجود رونق اقتصادي فعاليت هاي توليدي خود را افزايش مي دهند، استخدام ها افزايش مي يابند و يافتن شغل آسان تر مي شود. در برخي سال هاي رکود اقتصادي، بنگاه ها توليد خود را کاهش مي دهند و به دنبال آن اشتغال نيز کاهش مي يابد و يافتن شغل بسيار سخت مي شود. بنابراين تعجبي ندارد اگر در سال هاي رونق اقتصادي فارغ التحصيلان دانشگاه در مقايسه با سال هاي رکود اقتصادي آسان تر وارد بازار کار شوند.
از آن جا که شرايط کل اقتصاد آثاري عميق بر تمامي مردم بر جاي مي گذارد، تغيير در اين شرايط به طور دائم از سوي رسانه ها به اطلاع مردم مي رسد. در واقع به سختي مي توانيم روزنامه اي را ببينيم که اخبار و آمار و اطلاعات اقتصادي روز را ارائه نکرده باشد. اين آمار ممکن است محاسبه ي درآمد کل افراد جامعه ( GDP )، نرخ افزايش متوسط قيمت ها ( تورم )، درصد نيروي انساني که جذب بازار کار نشده اند ( نرخ بيکاري )، هزينه هاي کل خريد کالاهاي مصرفي ( خرده فروشي )، يا عدم توازن تجارت بين امريکا و ساير کشورهاي جهان ( کسري تراز تجاري ) باشد. تمامي اين آمارها در مبحث اقتصاد کلان وجود دارند. در اقتصاد کلان به جاي آن که صحبت از يک مصرف کننده، يک خانوار يا يک بنگاه باشد، آمار و اطلاعاتي درباره ي کل اقتصاد ارائه مي شود.
اقتصاد به دو شاخه تقسيم مي شود: اقتصاد خرد و اقتصاد کلان، اقتصاد خرد به بررسي و مطالعه ي رفتار و چگونگي تصميم گيري خانوارها و بنگاه ها و نحوه ي تعامل آن ها با يکديگر در بازار مي پردازد. اقتصاد کلان مطالعه ي اقتصاد در کل است. هدف اقتصاد کلان توضيح تغييرات اقتصادي است که بر خانوارها، بنگاه ها، و بازارها اثر مي گذارند.
اقتصاد کلان در مورد پرسش هاي زير بحث مي کند: به چه دليل درآمد متوسط برخي کشورها زياد و درآمد متوسط ساير کشورها اندک است؟ به چه دليل قيمت ها در بعضي دوره هاي زماني به سرعت رشد مي کنند در حالي که در ساير دوره ها با ثبات قيمت ها روبه رو هستيم؟ به چه دليل توليد و اشتغال در برخي سال ها رشد مي کنند و در برخي سال ها با کاهش توليد و اشتغال روبه رو هستيم؟ دولت براي رشد سريع درآمدها، کاهش تورم، و اشتغال چه کاري مي تواند بکند؟ اين نوع پرسش ها ماهيتاً در حوزه ي اقتصاد کلان قرار مي گيرند زيرا به فعاليت هاي کل اقتصاد مربوط اند.
از آن جا که اقتصاد مجموعه ي خانوارها و بنگاه هاي بسيار زيادي است که در بازارهاي مختلف با يکديگر تعامل و برخورد دارند، اقتصاد خرد و اقتصاد کلان ارتباط بسيار نزديکي با هم دارند. مثلاً ابزار اساسي عرضه و تقاضا همان طور که در تحليل هاي خرد مهم اند در تحليل هاي کلان نيز بسيار کاربرد دارند. به هر حال مطالعه ي اقتصاد کلان چالش هايي جديد و فراوان را به همراه دارد.
درآمدها و هزينه هاي اقتصاد
اگر بخواهيد در مورد فعاليت هاي اقتصادي يک شخص قضاوت کنيد، احتمالاً قبل از هر چيز به درآمد او توجه خواهيد کرد. يک شخص با درآمد بالا به راحتي مي تواند کالاهاي ضروري و تجملي خود را فراهم کند. تعجبي ندارد اگر مردم با درآمدهاي بالا از رفاه بالاتر لذت ببرند؛ خانه ي بهتر، بهداشت بهتر، خودروهاي لوکس، و تعطيلات بهتر و امثال آن.همين استدلال براي کل اقتصاد يک کشور نيز قابل ارائه است. وقتي درباره ي اقتصاد يک کشور قضاوت مي کنيد که اين اقتصاد ثروتمند يا فقير است، نگاه شما به درآمد کل است که تک تک افراد جامعه به دست مي آورند. اين درآمد را به کمک توليد ناخالص داخلي ( GDP ) محاسبه مي کنيم.
GDP دو چيز را اندازه گيري مي کند: درآمد کل افراد در اقتصاد و هزينه هاي کل توليد کالاها و خدمات در اقتصاد. علت آن که GDP مي تواند هم درآمد و هم هزينه ي کل جامعه را اندازه گيري کند اين است که در واقع درآمد و هزينه دو مفهوم يکسان هستند. براي هر اقتصاد، درآمد کل، بايد برابر هزينه کل باشد.
علت چيست؟ علت اين است که درآمد کل اقتصاد همان هزينه هايي است که دو گروه در مبادلات خود متحمل مي شوند: خريدار و فروشنده.
هر 1 دلار که از سوي خريدار براي خريد کالاها و خدمات صرف مي شود ( هزينه ) معادل 1 دلار درآمد براي فروشنده ايجاد مي کند. بنابراين مبادلات به طور يکسان در ايجاد هزينه ي درآمد نقش دارند.
روش ديگري که به کمک آن مي توانيم برابري درآمد و هزينه را نشان دهيم استفاده از نمودار دوراني درآمد است. نمودار 1 را ببينيد. در اين نمودار تمامي مبادلات انجام شده بين خانوارها و بنگاه ها را مي بينيد. اين نمودار تمامي معاملات بين خانوارها و بنگاه ها را در يک اقتصاد ساده نشان مي دهد. در اين اقتصاد خانوارها کالا و خدمات را از بنگاه ها خريداري مي کنند. اين جريان هزينه از طريق بازار کالاها و خدمات، به صورت درآمد در اختيار بنگاه ها قرار مي گيرد. بنگاه ها نيز در جاي خود با استفاده از پول در يافتي ناشي از فروش کالا و خدمات مي توانند دستمزد کارگران، اجاره ي زمين و سود صاحبان بنگاه را پرداخت کنند. اين جريان درآمدي از طريق بازار عوامل توليد در اختيار صاحبان منابع توليد قرار مي گيرد. در اين اقتصاد پول به صورت يک جريان پيوسته از خانوارها به بنگاه ها و مجدداً از بنگاه ها به سمت خانوارها حرکت مي کند.
در اين اقتصاد مي توانيم GDP را به دو روش محاسبه کنيم: با جمع هزينه هاي کل خانوارها يا جمع درآمدهاي کل ( دستمزد، اجاره، و سود ) پرداختي از سوي بنگاه ها. از آن جا که تمامي هزينه ها در اقتصاد براي يک گروه ديگر درآمد محسوب مي شوند، مقدار GDP از روش نخست ( هزينه ها ) و روش دوم ( درآمدها ) يکسان خواهد بود.
البته در يک اقتصاد واقعي محاسبه پيچيده تر از آن است که در نمودار 1 ملاحظه مي کنيد. خانوارها هيچ گاه نمي توانند تمامي درآمد خود را خرج کنند. خانوارها بخشي از درآمد خود را به صورت ماليات به دولت مي پردازند و بخشي از آن را به منظور استفاده در آينده پس انداز و سرمايه گذاري مي کنند. علاوه بر اين خانوارها تمامي کالاها و خدمات توليد شده در اقتصاد را خريداري نمي کنند. بخشي از کالاها و خدمات توسط دولت و بخشي نيز توسط بنگاه ها براي توليدات آينده خريداري مي شوند. به هر حال صرف نظر از اين که کالاها و خدمات از سوي خانوارها، دولت، يا بنگاه ها خريداري شوند، هر معامله اي يک خريدار و يک فروشنده دارد. بنابراين در کل، اقتصاد هزينه ها و درآمد ها هميشه مساوي هم هستند.
منبع مقاله :
منکيو، گريگوري، (1391) ، کليات علم اقتصاد، ترجمه: حميدرضا ارباب، تهران: نشرني، چاپ اول.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}