نقش تفکر خلاق در حل مسئله

هنگامي که فرد با پيشنهاد و يا پرسشي روبه رو مي شود، اگر داراي تفکر خلاق باشد، مي تواند به طور جامع و کامل با موضوع پيشنهاد شده برخورد کند و جوانب مثبت و منفي آن را بسنجد.
تفکر خلاق، يک مهارت ذهني و اجتماعي است که به مهارت حل مشکل نزديک است ولي اين دو، مقوله هاي متفاوتي هستند. البته در جريان تفکر خلاق يا نقاد ما از اصول مهارت حل مشکل استفاده مي کنيم. در تفکر نقاد فرد داراي نگرشي است که مي تواند جوانب مختلف موضوعي را ببيند و به نقد آن بنشيند. نقد اغلب نياز به دانش کافي و تخصصي دارد. من به عنوان يک پزشک نمي توانم فيلمي را نقد کنم، چون حرفه ي من نيست و در اين زمينه داراي اطلاعات تخصصي نيستم. البته برخي از مسائل اجتماعي نياز به دانش بالا و تخصص زياد هم ندارند و تنها مهارت مي طلبند.
در اصل مهارت هاي زندگي خيلي به دانش فرد بستگي ندارند، يعني همه ي افراد با هر سطح دانش مي توانند از آن مهارت ها استفاده کنند. با اين حال هر قدر دانش فردي در زمينه اي بيشتر باشد، بهتر مي تواند اين مهارت ها را به کار بندد.
بنابراين، معناي ديگر تفکر خلاق اين است که ما بتوانيم در هر وضعيتي به مسائل عمومي جامعه ي خود نگاه انتقادآميزي داشته باشيم. البته نه انتقاد از جنبه ي منفي. بايد بتوانيم جنبه هاي مثبت و منفي مسائل را بررسي کنيم،
بلافاصله تصميم نگيريم، تحت تأثير هر تبليغي قرار نگيريم و هر مسئله يا هر پيشنهادي را از جنبه هاي مختلف و مناسبي بررسي کنيم.
مثلاً در روزنامه با يک آگهي تبليغاتي روبه رو مي شويم: خانه اي نوساز با پيش قسط کم و اقساط درازمدت با استفاده از وام بانکي به فروش مي رسد. فکر خلاق اين آگهي را بررسي مي کند، اطلاعات لازم را کسب مي کند و اگر به نفعش بود اقدام مي کند. ولي افرادي هستند که بدون اطلاعات کافي، تنها به خاطر اين که پيش قسط آن کم است دست به اقدام مي زنند و گرفتار صدمات و دردسرهاي زيادي مي شوند. اقدام کردن در هر زمينه اي به صبر و تحمل نياز دارد؛ نبايد سريع تصميم گرفت، نبايد عجول بود. بايد اطلاعات لازم را گردآوري کرد و با شرايط خود سنجيد و بهترين تصميم را اتخاذ نمود.
منبع مقاله :
صميمي اردستاني، مهدي؛ (1391)، حل مشکل، ( آموزش يکي از مهارتهاي زندگي )، تهران، نشر قطره، چاپ چهارم