نويسنده: چارلز اوکيگبو *




 

مضامين تلويزيون آفريقايي هم چون انگيزه ها و اصول فلسفي اي که ايستگاه هاي تلويزيوني اين قاره را احاطه کرده، بسيار متنوع است. در بعضي موارد، اين مضامين به اندازه تغيير مديريت هر يک از ايستگاه ها تغيير مي کند، و غالباً هم مديريت ايستگاه ها با تغيير دولت ها تغيير مي يابد. لطيفه اي در ميان کارکنان سازمان وحدت آفريقا (اُ.اي.يو) (1) وجود دارد که مي گويد هيچ وزير اطلاعاتي در کشورهاي عضو وجود ندارد که توانسته باشد در سه دوره متوالي گردهمايي شوراي وزيران اين سازمان شرکت کند. علت اين امر تغييرات بي وقفه در کابينه، و در بعضي موارد، تغيير دولت هاست.

سياست

صرف نظر از اين که يک کشور آفريقايي، چه نوع دولت يا حکومتي ممکن است داشته باشد، مضمون هميشگي تلويزيون آفريقايي، سياست است. به اطمينان مي توان تصور کرد که ايستگاه تلويزيوني غيرسياسي در آفريقا وجود ندارد، چرا که طبيعت رسانه هاي همگاني در آفريقا چنان است که اگر نه در مقام تهاجم و توهين، دست کم در مقام دفع حملات شخصي غيرقابل اجتنابي که جزيي از سياست آفريقايي است، به عنوان ابزار سياسي ديده شوند و به همين عنوان هم به کار روند.
در مورد کشوري مثل نيجريه، بذر اين ويژگي هنگامي کاشته شد که نخست وزير منطقه غرب، رئيس اُبافمي آوولوو (2) فقيد، از رخصت انتشار ديدگاه هايش از طريق سرويس هاي راديوي ملي نيجريه که پاسخي در برابر اتهام هاي به ظاهر کذب فرماندار، سرجان استوارت مک فرسن (3) عليه حزب او بود، محروم شد.
مايک اگبُن (4) مي گويد:
رئيس آوولوو از اين محروميت دسترسي به راديو ناراحت شده بود. او در نظر گرفته بود که تنها راه خلاصي از اين گرفتاري در آينده اين است که يک رسانه همگاني منطقه اي با نظارت خودش در اختيار داشته باشد. اين ايده به تدريج پرورش يافت و رشد کرد تا بدان جا که منطقه غربي نيجريه بر آن شد که سرويس هاي سخن و تصويرپراکني از آن خود داشته باشد... و اين امر در 31 اکتبر 1959 تحقق يافت.
سياست هم چنان متغيري عمده است که بر بسياري از تصميم ها- از تصميم بر سر تأسيس ايستگاه هاي تلويزيوني گرفته تا گزينش اين که چه رويدادها و کدام خبرسازان را بايد تحت پوشش قرار داد- تأثير مي گذارد. بسياري از آفريقايي ها، بدون سعي در هيچ گونه توجيهي، اين مسئله را به عنوان نقش بحق تلويزيون پذيرفته اند.
به قول چن چيموتن گوونده (5)، وزير اطلاعات و سخن و تصويرپراکني زيمبابوه، « هدف از سخن و تصويرپراکني در جوامع در حال توسعه صرفاً آموزش، اطلاع رساني و سرگرمي، آن گونه که در غرب مشاهده مي شود، نيست. ارتباطات همگاني يک مأموريت مستقيم سياسي دارد... اگر قرار باشد انگيزش همگاني صورت گيرد، عامل تهييج و آشوب يا تبليغ و آوازه گري بايد حتماً وجود داشته باشد ».
اهميت و دلالت سياسي، اکنون با نقش حساسي که ايستگاه هاي تلويزيوني در طول کودتاي نظامي ايفا مي کنند، ابعاد تازه اي به خود گرفته است. اطراف ايستگاه هاي راديويي و تلويزيوني در آفريقا از تانک ها و توپ هايي که هميشه آماده دفع کودتاچيان هستند، انباشته است، کودتاچياني که مي دانند موفقيت يا شکست آنها احتمالاً به چگونگي نظارت آنها بر ايستگاه هاي سخن و تصويرپراکني بستگي دارد.
شايد صرفاً تصادفي نباشد که دوران نخستين کودتاهاي نظامي در آفريقا با ورود تلويزيون به اين قاره در دهه 1960 مقارن گشته است. نخستين کودتاي نيجريه در ژانويه 1966، و نيز دومين آن در ژوييه 1966، از ايستگاه هاي سخن و تصويرپراکني بهره بسيار گرفتند و در هر دو مورد، افسران جوان از داستان هاي موفقيت همکارانشان در ديگر کشورهاي در حال توسعه، که رژيم هاي نظامي در آنها جايگزين دولت هاي منتخب مردم شده بود، جرئت و جسارت يافتند. در ميان اينها زئير ( کنگوي برازاويل سابق و جمهوري دمکراتيک کنگوي کنوني )، که موبوتو (6) با موفقيت شورش نظامي 27 نوامبر 1965 آن را رهبري کرد. ولتاي عليا ( بورکينافاسوي کنوني )، جايي که لاميزانا (7) دولت غيرنظامي را در سوم ژانويه 1966 سرنگون کرد. الجزاير، کشوري که بومدين (8) در 19 ژوئن 1965 در آن به قدرت رسيد، و جمهوري بنين، جايي که کريستفر سوگلو (9) رهبري شورش 22 دسامبر 1965 آن را بر عهده گرفت؛ سرانجام جمهوري آفريقاي مرکزي کشوري که ژان بدل بوکاسا (10) به تاريخ اول ژانويه 1966 در آن جا قدرت را به دست گرفت، قابل ذکر هستند.
مي توان گفت که راديو نقش حساسي در اقدامات مربوط به در دست گرفتن قدرت به زور ايفا مي کند، ولي اين هم حقيقت دارد که ايستگاه هاي تلويزيوني نقشي تعيين کننده در حمايت يا عدم همراهي با پيام هاي راديويي ايفا مي کنند. به عنوان مثال، در نيجريه ايستگاه هاي تلويزيوني حامي رژيم، پرچم ملي را بر صفحه تلويزيون بالا مي برند، مارش نظامي مي نوازند، و به طور متناوب پيام هاي شورشيان را پخش مي کنند. هر گاه کودتا رخ مي دهد، بنگاه هاي دولتي، وزارتخانه ها و اداره ها همزمان با به وجود آمدن خلأ رهبري، همواره دچار بي نظمي و آشفتگي بسيار مي شوند و ايستگاه هاي راديويي و تلويزيوني در واقع به صورت دولت در مي آيند.
در آفريقا با آن که در ارتش در مقام عامل سياسي بيش از پيش از محبوبيت افتاده، ولي رابطه عاشقانه اي که با تلويزيون دارد، خيال رو به سردي گذاشتن ندارد، چرا که ديکتاتورهاي نظامي اکنون به مراتب بيش از گذشته از اين رسانه در راهبرد نويافته ترک مقام هاي نظامي شان به منظور فعاليت انتخاباتي براي رياست جمهوري و برنده اعلام کردن خود، استفاده مي کنند. در تمامي اين قاره، تصوير رئيس جمهور منتخب دائمي ترين شمايل در اخبار تلويزيوني است. بدين ترتيب، مضمون سياست احتمالاً هم چنان در برنامه هاي تلويزيوني قاره آفريقا ماندگار باقي خواهد ماند.

آموزش

بعد از سياست، نقش آموزشي تلويزيون مرتبه دوم اهميت را داراست. آموزش همواره يک « رأي فراهم کن » است و تمامي دولت هاي آفريقايي همين که پاي آموزش به ميان مي آيد، تا حدودي به واقع از خود فداکاري نشان مي دهند. بدين ترتيب، سياستمداران، مبحث آموزش را به مردم عرضه مي کنند که تأييد انبوه و حمايت آنها را براي عرضه و توسعه تلويزيون تأمين کنند. رئيس ابافمي آوولوو، نخستين سياستمداري که به تبليغ و زمينه يابي تأسيس ايستگاه تلويزيوني در آفريقاي حاره پرداخت، در شناخت نقش آموزشي تلويزيون چنين استدلال مي کند: « تلويزيون نقش معلم و عامل سرگرمي را دارد، و انگيزشي در ما ايجاد مي کند که نيجريه را مبدل به ملتي مدرن و متنعم کنيم ».
در آفريقا از همان آغاز، تلويزيون يک رسانه نيرومند آموزشي بود، رسانه اي که هم براي آموزش رسمي موضوع هاي آکادميک و هم براي ارائه اطلاعات کلي در زمينه هاي امور مدني، بهداشت، کشاورزي، و حتي موازين اخلاقي به کار مي رفت. علاو بر برنامه هاي آموزشي آکادميک که از ايالات متحده و اروپا وارد مي شود، برخي از ايستگاه هاي تلويزيوني آفريقا هم اکنون داراي برنامه هاي درسي توليد داخلي در رشته هاي رياضي و علوم طبيعي اند. ديگر بسته هاي آموزشي به شکل آزمون يا رقابت هاي مدرسه اي، براي دانشجويان عرضه مي شوند. تلويزيون به شکلي گسترده براي خدمات عمومي و فعاليت ها و رفتارهاي مدني به کار مي رود.
سيلوانوس اکوليه (11) با اشاره به موقعيت نيجريه، چنين استدلال مي کند که در اين مورد ترديدي نيست، و شايد هيچ گاه هم نبوده، که رسانه هاي همگاني مي توانند تسهيلات آموزشي موجود را تکميل کنند، و چنين هم مي کنند، و يا اين که رسانه ها (از جمله تلويزيون) مي توانند جانشين اين تسهيلات باشند. ويلبر شرام (12) زماني در گزارش خود نوشته بود در آن هنگام که بسياري از کشورهاي آفريقايي ايستگاه هاي تلويزيوني خود را راه اندازي مي کردند، تلويزيون مي توانست معلمي به خوبي ساير معلمان کلاس هاي مدارس ( و گاه بهتر) باشد. براساس گزارش شرام از وضع تلويزيون کشورهاي آفريقايي در سال 1964، از 393 مورد مقايسه تجربي، کلاس هايي که عمدتاً از طريق تلويزيون تدريس شده بود با کلاس هايي که در آنها به روش هاي مرسوم مدرسه اي درس مي دادند در 65 درصد موارد اصلاً تفاوتي ( در آن چه دانش آموزان مي توانستند در امتحانات نهايي انجام دهند) نداشتند؛ در 21 درصد موارد، نتيجه امتحان دانش آموزان کلاس تلويزيوني به مراتب بهتر از نتيجه امتحان کلاس معمولي بود، و تنها در 14 درصد موارد کلاس معمولي برتري داشت.
به طور کلي، اين وعده که در قاره آفريقا تلويزيون مي بايد براي اهداف آموزشي در نظر گرفته شود تا حدود زيادي تحقق نيافته است، و علت اين امر محدوديت هاي فطري رسانه ( دسترسي محدود ) و نيز انگيزه اي است که در پس استفاده از آن ( تفريح، بازي، و مسابقه ) قرار دارد. تاپيو واريس (13) در پژوهش سال 1985 خود درباره برنامه هاي تلويزيوني شش کشور آفريقايي (ساحل عاج، کنيا، نيجريه، سنگال، اوگاندا و زيمبابوه) به اين نتيجه رسيد که « به طور کلي، به نظر نمي رسد برنامه هاي فرهنگي يا عمدتاً برنامه هاي پخش شده با اهداف توسعه، توجه چشمگيري به سوي خود جلب کرده باشند ». واريس ضمناً به اين نکته هم اشاره کرده بود که « به واسطه نبود کارکنان تعليم ديده و ديگر منابع لازم، ارتقاي استانداردهاي توليد، دچار محدوديت است ». پژوهش ژوزف مبينديو (14) درباره بينندگان تلويزيون کنيا به هيچ وجه نقش عادت را در تماشاي برنامه هاي آموزشي نشان نمي داد. اتفاقاً اين پژوهش نشان داد، در جايي که بيست و دو درصد از تماشاگران هيچ برنامه دلخواهي را در نظر نداشتند ». هجده درصد آنها اخبار، پانزده درصد برنامه هاي ورزشي، و هشت درصد فيلم هاي سينمايي را به عنوان برنامه هاي دلخواه خود برگزيدند. زامبيا به هنگام تأسيس سرويس سخن و تصوير پراکني آموزشي ( ئي.بي.اس ) (15) در اکتبر 1964، و توليد نخستين برنامه هاي تلويزيوني براي مدارس در فوريه 1965، در واقع صاحب برنامه اي بلند پروازانه بود. براساس گزارش فرانسيس کازُما (16)، « ئي.بي.اس بدان جهت تأسيس شد که در بهبود کيفيت آموزش و يادگيري معلمان و دانش آموزان و دانشجويان کالج ها و مدارس مؤثر افتد...[ و از اين رو ] هزاران دستگاه گيرنده راديو و تلويزيون در مدارس سراسر کشور توزيع شد ». معلمان را براي ارائه دروس در راديو و تلويزيون استخدام کردند؛ اما علي رغم همه اينها، تا سال 1986 « هيچ کدام از تجهيزات تلويزيوني موجود در کيتوه و استوديوهاي ضبط صدا در لوزاکا فعال نبودند » و بدين ترتيب پروژه تلويزيون آموزشي طبيعتاً مُرده و از ميان رفت ( هر چند که شاخه راديويي آن به حيات خود ادامه داد).
در کنگو، با آن که دو زبان بومي لينگالا (17) و مُونوکوتومبا (18) براي برنامه هاي اخبار شب، تغذيه، آموزش و برنامه هاي بهداشتي به کار مي رود، اما تماشاگران کنگويي سريال هاي پرحادثه امريکايي و برخي از توليدات داخلي را بيشتر ترجيح مي دهند. در بسياري از بخش هاي آفريقاي امروز، تلويزيون آموزشي ديگر آن دانشگاه حاضر و آماده اي نيست که طرفداران رسانه هاي آموزشي الکترونيک اميدش را داشتند.

تفنن و سرگرمي

تلويزيون آفريقا عمدتاً يک رسانه سرگرم کننده است که ويژگي همان عرصه هاي سنتي مثل ميدان دهکده، بازار محلي، و گردهمايي با مراتب سني را دارد، همه اينها موقعيت هاي ارتباطي اي هستند که تبادل معمول اطلاعات و سهيم شدن در ارزش ها را سهولت مي بخشند. انگيزه تفنن نزد مدافعان اوليه تلويزيون در آفريقا ناپيدا نبود عجيب نيست که رقص هاي سنتي و ديگر اشکال سرگرمي، در زمره رايج ترين مضامين در برنامه هاي تلويزيوني بود. طبقه بندي اي که دنيس مک کوييل (19) براي تمامي رسانه ها فراهم آورده در مورد کارکردهاي تفنني تلويزيون جنبه محوري دارد. اين کارکردها عبارت اند از« گريز، يا دوري از مشکلات زندگي، استراحت، حظ دروني از فرهنگ و زيبايي، پرکردن اوقات فراغت، تخليه عاطفي و... »
از همان آغاز، در کارکرد تفنني تلويزيون و ساير رسانه هاي الکترونيک، چه در نيجريه و چه در ديگر کشورهاي آفريقايي، ترديدي وجود نداشت. به قول اکوليه « قسمت اعظم سرگرمي هاي رسانه اي از جانب راديو، تلويزيون و سينما مي آيد و چنان که همه به خوبي مي دانند، سرگرمي اتفاقاً نقطه فروش هر سه رسانه است ». اکوليه در پژوهش قبلي خود (1968) درباره سخن و تصويرپراکني در نيجريه به اين نتيجه رسيد که « تلويزيون نيجريه شرقي 62/49 درصد زمان پخش خود را به سرگرمي اختصاص داده است، که اين رقم در مقابل به ترتيب 73 و 60/75 درصد زمان پخش اين نوع برنامه ها در تلويزيون نيجريه غربي و راديو نيجريه قرار مي گيرد ».
تلويزيون در کنگو از نظر اهميت دادن، سرگرمي بسيار قابل توجه است. برنامه هاي سرگرم کننده اين تلويزيون به هيئت هاي گوناگون، به ويژه به قول پيتر لارسن (20) در گزارش يونسکو، به صورت « نمايش هاي جنگي برنامه ضبط شده (ويديويي) از رقص ها و آوازهاي سنتي، کنسرت هايي از گروه هاي مشهور، پوشش تلويزيوني رويدادهاي عمومي که از نظر ملي مهم قلمداد مي شوند، مثل ورود و خروج رئيسان جهمور مهمان و گزارش امور مدني، اجتماعي و اقتصادي » نمايان مي شوند. علاوه بر اين برنامه هاي محلي، تلويزيون کنگو برخي از سريال هاي سرگرم کننده پرطرفدار خارجي مثل دالاس ( که به دلايل مالي با وجود موفقيت فوق العاده اش ناتمام ماند)، استارسکي و هاچ (21)، دريک (22)، و رئيس (23) را نمايش مي دهد.
تعدادي از برنامه هاي سرگرم کننده، به ويژه نمايش هاي جُنگي، با ديگر کشورهاي آفريقايي مبادله مي شوند. اين تبادل ها اکنون توسط نهادهايي منطقه اي مثل اي.آي.دي.ئي.سي (24) که پايگاهش در اوگادوگو ( بورکينافاسو ) است. تشويق مي شوند. در زمينه فيلم، هر چند سه کشور فرانسوي زبان مالي، سنگال، و بورکينافاسو از لحاظ فرهنگ جهاني فيلم به مراتب بسيار بالايي دست يافته اند، اما محبوبيت آنها بيشتر در خارج از مرزهاي آفريقا، و کمتر از همه جا در تلويزيون هاي آفريقا حس شده است. اين مسئله بيشتر بدين سبب است که بسياري از ايستگاه هاي تلويزيون، در آفريقا دسترسي به فيلم هاي خارجي را ارزان تر مي يابند چرا، که معمولاً برخلاف فيلم هاي آفريقايي - که ممکن است پخش به اندازه کافي گسترده اي براي برابر شدن خرج و دخل توليد، و نيز براي کسب سود نداشته باشند- تکليف دخل و خرجشان روشن است.
تلويزيون مورد توجه بسيار جوانان است. در اين ميان، زنان جوان برنامه هاي سرگرم کننده را به برنامه هاي خبري و امور آموزشي و عمومي ترجيح مي دهند. پژوهش تجربي و کيفي که درباره استفاده جوانان نيجريه اي از تلويزيون به عمل آمده، نشان مي دهد که از 63/9 درصد کساني که در گزارش مربوطه هر روز تلويزيون تماشا مي کردند، 23/3درصد گفته بودند که فقط گهگاه تلويزيون تماشا مي کنند. اما تا آن زمان، مهم ترين عامل تعيين کننده در ترجيحي که آنها ميان برنامه هاي تلويزيوني قائل مي شدند، « برنامه هاي سرگرم کننده » بود و پس از آن، برنامه هاي « امور داخلي (ملي) ». در حالي که پسران برنامه هاي امور ملي را ترجيح مي دادند، دختران، با اختلاف زياد، برنامه هاي سرگرم کننده را مي پسنديدند. اگرچه برنامه هاي پرطرفدار تلويزيوني به سبب ارزش هاي تفنني شان مشاهده مي شدند، ولي اخبار تلويزيون هنوز بالاترين ميزان تأييد و پسند را به دست آورده بود.
براي تماشاگران تلويزيون در سراسر قاره آفريقا گستره بسيار متنوعي از برنامه هاي سرگرم کننده وجود دارد. در نيجريه، کنيا، غنا و کشورهاي فرانسوي زبان کنگو، ساحل عاج، و سنگال، تماشاگران محلي از سريال هاي نمايشي، کمدي هاي موقعيت، و اجراهاي زنده گروه هاي موسيقي بومي يا پاپ که بيشتر آنها به زبان هاي ملي هر يک از اين کشورهاست، به هيجان مي آيند.
براي آفريقاييان، برنامه هاي خارجي، جذاب تر از برنامه هاي بومي است، و بدين ترتيب، حتي با وجود سياست هاي رسمي بسياري از دولت هاي آفريقايي، که تلويزيون را ملزم به تأمين تا هفتاد درصد برنامه ها از منابع داخلي يا محلي مي کنند، هنوز درام هاي احساساتي امريکايي ( زندگي ديگر (25)، بيمارستان عمومي (26)، با گردش جهان (27)) و کمدي هاي انگليسي، به ويژه آن کمدي ها که از هنرمندان سياه پوست استفاده مي کنند، وقت قابل توجهي را به خود اختصاص مي دهند. در تلويزيون نيجريه، فيلم هاي آخر شب، که معمولاً نمايش تکراري فيلم هاي قديمي امريکايي است، جزو برنامه هاي پرطرفدار ايستگاه هاي تلويزيوني دولتي و ان.تي.اي-2 کانال پنج لاگوس، هستند.
کنيا، با تأسيس يک ايستگاه تلويزيوني خصوصي تجاري ( کِي.تي.ان ) (28) به سال 1991، شاهد ارائه بي وقفه برنامه هاي سرگرم کننده اي بود که تقريباً تمامي آنها از ايالات متحده و اروپا وارد مي شد. اگرچه تماشاگر محلي از اين لحاظ شکايتي ندارد، ولي يک چنين برنامه ريزي نامتوازن، معمولاً کانون وارد آوردن اتهام « امپرياليسم رسانه اي جديد » از سوي شهرونداني است که نگران واردات کنترل نشده برنامه هاي سرگرم کننده خارجي اند.
تفاوت هاي زباني و فرهنگي و نيز فقر زيربنايي موجود در آفريقا، شرکت در مبادله برنامه هاي تلويزيوني بين کشورهاي اين قاره را، در سطحي که مي توان انتظار داشت، دشوار مي سازد، و اين در حالي است که بلوک هاي منطقه اي ديرپايي وجود دارند که اصولاً مي بايد اين جريان را سهولت بخشيده باشند. گزارشي درباره امکانات يک چنين مبادلات برنامه اي در آفريقا نشان داد که مبادله ي برنامه ها به دلايل ذيل، تا تحقق يافتن راه درازي در پيش دارد:
1- نبود نيروي کافي و قابل براي توليد يا تدوين و تنظيم برنامه ها براي مبادله؛
2- ايستگاه ها آن قدر با مشکلات روزمره پخش درگيرند که نمي توانند توجهي به نيازهاي مربوط به مبادله برنامه ها داشته باشند؛
3- نبود منابع کافي براي عهده دار شدن کار مبادله برنامه ها؛
4- دلايل مبادله برنامه ها تا آن جا که مربوط به عاملان در حال فعاليت پخش تلويزيوني مي شود، مبهم و دور از ذهن است؛
5- بسياري از عاملان، پخش تلويزيوني معتقد نيستند آن چه که براي ايستگاه هاي خود توليد مي کنند آن قدر خوب يا مناسب باشد که بتواند نيازهاي ديگر ايستگاه ها را تأمين کند.
اگرچه اتحاديه ملي راديو و تلويزيون آفريقا ( يو.آر.تي.ان.اي ) (29) براي ترويج و ترغيب مبادله برنامه ها در بين کشورهاي قاره، نهايت سعي خود را مبذول مي دارد، اما نيازي شديد براي اتخاذ تدابير بيشتر از سوي دولت ها و اتحاديه هاي سخن و تصويرپراکني ملي، براي پشتيباني از تلاش هاي اتحاديه در اين جهت، احساس مي شود. در حال حاضر نوعي تبادل ماهانه منطقه اي بين گامبيا، سيرالئون، غنا، و نيجريه ( کشورهاي انگليسي زبان غرب آفريقا که زمينه استعماري مشترک دارند ) موجود است. اداره تلويزيون نيجريه نيز از مقادير معتنابهي فيلم خبري در برنامه هاي اخبار خود استفاده مي کند و تعدادي برنامه سرگرم کننده از آفروويژن (30) نمايش مي دهد. اما ميزان اين تبادل ها کمتر از حد مطلوب است. با آن که مرکز مبادله برنامه هاي يو.آر.تي.ان.اي در نايروبي وضعيت و مشکلات تبادل برنامه ها را بررسي کرده، اما فقر منابع مالي و تجهيزات کهنه ترجمه و دوبله برنامه هاي سرگرم کننده، فعاليت آن را با مانع مواجه کرده است. بدين ترتيب، حتي وقتي که اراده در کار است، اغلب قدرت امکان پذير ساختن مبادله برنامه ها وجود ندارد.
در سالهاي اخير، بسياري از ايستگاه هاي تلويزيوني آفريقا پذيرايي از بينندگان خود را با برنامه هايي بين المللي، که بيشتر آنها سرگرمي خالص است، آغاز کرده اند. برنامه هاي ورزش و موسيقي از اين لحاظ مقام نخست را دارند، ضمن آن که بازديدهاي رسمي مهمانان خارجي از جمله بازديد پاپ يا ديگر شخصيت هاي بين المللي هم گهگاه واجد شرايط پخش تلويزيوني مي شوند. اين امر با تسهيلات زميني دريافت از ماهواره در تقريباً تمامي ايستگاه هاي تلويزيوني آفريقا، امکان پذير مي شود. همين ها مي توانند رخصت مبادله برنامه ها را فراهم سازند هر چند که علي رغم دسترسي به اين تسهيلات، برنامه هاي چنداني از طريق سيستم هاي ماهواره اي آفريقا مبادله نمي شود، زيرا تعرفه استفاده از ماهواره خود مانع اين کار است. تنها در مورد چند رويداد ورزشي در سطح بين المللي است که يو.آر.تي.ان.اي و کانون راديو و تلويزيون کشورهاي مشترک المنافع ( سي.بي.اي ) (31)، و يا اتحاديه راديو و تلويزيون اروپا ( ئي. بي.يو ) (32) کار سهيم شدن در هزينه ها را به منظور ارائه پوشش تلويزيوني- زنده يا ضبط شده- به بينندگان آفريقايي سهولت مي بخشند.

پي نوشت ها :

* چارلز اوکيگبو (Charles Okigbo) مدير اجرايي شوراي آفريقايي آموزش ارتباطات است. اوکيگبو پيش از اين، استاد کرسي ارتباطات جمعي در دانشگاه نيجريه، نسوکا، و مدير آموزش شوراي دست اندرکاران تبليغات نيجريه بوده، و سرپرست گروه نويسندگان و ويراستار کتاب هاي تبليغات و روابط عمومي، چشم اندازهاي نو در جريان اخبار بين الملل، و سياست هاي بازاريابي، راهکارها و شگردها تبليغات بوده است.
1- Organization of Africa Unity (OFU)
2- Obafemi Awolow
3- Sir john Stewart Mcpherson
4- Mike Egbon
5- Chen Chimutengwende
6-Mobuto
7- Lamizana
8- Boumedienne
9- Christopher Soglo
10- Jean Bedel Bokossa
11-Sylvanus Ekwelie
12- Wilbur Schramm
13- Tapio Varis
14- Joseph Mbindyo
15- Educational Broadcasting Service (EBS)
16- Francis Kasoma
17-Lingala
18- Munukutumba
19- Denis MC Quail
20- Peter Larsen
21- Starsky and hutch
22- Derrick
23- Der Aite
24- AIDEC
25-Another Life
26- General Hospital
27- As The World Turns
28-KTN
29-Union des Radiodiffusion et Television National d Afrique (URTNA)
30- Afrovision
31- Commonwealth Broadcasting Association (CBA)
32- European Broadcasting Union (EBU)

منبع مقاله :
حقيقت، سيدصادق؛ (1392)، مباني انديشه سياسي در اسلام، قم: انتشارات دانشگاه مفيد، چاپ اول.