تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون




 
علی رغم این که گرگور مندل آن را بسیار آسان توصیف می‌کند، اما بسیاری از افراد در فهم این که غلبه‌ی ناقص در چه موردی است و چه تفاوتی با غلبه‌ی مشترک دارد، مشکل دارند.
در علم ژنتیک که شاخه‌ای از زیست شناسی است، وراثت و تنوع در موجودات زنده مورد مطالعه قرار می‌گیرد، «غلبه» به رابطه بین دو آلل ( دو فرم مختلف یک ژن واحد) اشاره دارد که در نتیجه‌ی آن یک آلل، تجلی آلل دیگر در تأثیر یک صفت خاص را می‌پوشاند. هنگامی که فنوتیپِ (فنوتیپ یا رُخ‌مانه خصوصیات قابل مشاهده یا صفت یک ارگانیسم است مانند خصوصیات بیو شیمیایی یا فیزیو لوژیکی) هتروزیگوت (یعنی موجودی که دو آلل مختلف از یک ژن واحد داشته به همین علت باعث تفاوت نسل می‌شود) به طور کامل با فنوتیپ هموزیگوت غالب یک سان باشد (به عبارتی دیگر، یک ارگانیسم که دارای دو الل مشابه از ژن خاصی است)، به عنوان « غلبه‌ی کامل» شناخته می‌شود. با این حال، همیشه این چنین نیست. مواردی وجود دارد که فنوتیپ‌های هتروزیگوت حالتی بینابین با فنوتیپ‌های هموزیگوت دارند و به آن غلبه‌ی ناقص گویند.

اصل غلبه‌ی گرگور مندل

در وراثت ژنتیکی، دو آلل مختلف به ارث برده می‌شوند، که هر کدام از هر یک از والدین دریافت می‌شوند. بنا بر این یکی از دو آلل «غالب» در فرزندان دیده می‌شود، در حالی که دیگری «مغلوب» و در نتیجه، مخفی باقی می‌ماند. اصل غلبه توسط گرگور مندل مطرح شد، او راهب آگوستینی و گیاه شناسی بود که آزمایشات پیوند زدن گونه‌های گیاهی نخود را انجام داد. او نشان داد هنگامی که والدین با نسخه‌های مختلف یک صفت پیوند زده شده‌اند، یکی از این نسخه‌ها در فرزندان (پیوندی، دو رگه) از بین می‌رود، اما مجدداً در نسل سوم بدون هیچ گونه تغییری در آن ظاهر می‌شود. از این دو نسخه، آن یکی که در پیوند قابل مشاهده است آلل غالب و دیگری که از نسل پیوندی نا پدید می‌شود (تا در نسل سوم ظاهر شود) آلل مغلوب است. چند نمونه از صفات غالب و مغلوب در انسان شامل موی طبیعی مجعد، شکاف چانه، فرو رفتگی (بدن و زنخدان و گونه)، آلرژی‌ها، و غیره می‌باشند.

غلبه‌ی ناقص در ژنتیک

غلبه‌ی ناقص نوعی از وراثت است که در آن یک آلل برای صفتی خاص به طور کامل بر همتای خود غالب نیست. در این نوع توارث، نتیجه نهایی عمدتاً یک فنوتیپ ترکیبی است. به عبارت ساده، صفات هیچ یک از والدین در این مورد غالب یا مغلوب نمی‌باشند. صفات ژنتیکی نیز با غلبه‌ی مشترک بیان می‌شوند که در آن صفات هر دو در فرزندان ظاهر می‌شوند، اما این صفات در نقاط مختلف بدن مشاهده می‌شود. با توجه به شباهت زیادی که این دو مفهوم دارند، اغلب با یک دیگر اشتباه گرفته می‌شوند. این واقعیت همواره وجود خواهد داشت که هر دو تا حد زیادی از یک دیگر متفاوتند. اگر در یک رابطه‌ی غلبه دو آلل ناقص باشند، فنوتیپ هتروزیگوت بینابین فنوتیپ دو هوموزیگوت قرار می‌گیرد. با وجودی که خود آلل‌ها با یک دیگر آمیخته نمی‌شوند، تمامی مراحل کار نوعی آمیختگی را نشان می‌دهد که این طور به نظر می‌رسد که هر دو با یک دیگر آمیخته شده‌اند.

نمونه هایی از غلبه‌ی ناقص

یکی از بهترین نمونه‌های آن، گل میمون است که در اصل به رنگ قرمز یا به رنگ سفید وجود دارد. اگر هموزیگوت‌ قرمز گل میمون با یک هموزیگوت سفید جفت شود، نسل پیوندی به رنگ صورتی خواهد بود. در حالی که این مثال در مورد گیاهان زده شد، رخ دادن همان حالت در ژنتیک انسانی نیز خیلی نادر نیست. به عنوان مثال، اگر فردی ژن موهای مجعد را از یکی از والدین و موی صاف را از دیگری به ارث برده باشد، نتیجه نهایی ترکیبی از این دو به صورت موهای مواج خواهد بود.
غیر از این دو اصطلاح غلبه، اصطلاح دیگری نیز وجود دارد که تحت عنوان غلبه‌ی کاذب بدان اشاره می‌شود. در این مورد، به نظر می‌رسد رابطه بین دو آلل غلبه‌ی کامل باشد که در واقع چنین نیست.