معضلات آموزش و پرورش در آمریکا
به عقیدهی محققین و اساتید، سیستم آموزش و پرورش آمریکا تا رسیدن به حد کمال، فاصلهی زیادی دارد و در چندین پارامتر دارای تزلزل میباشد. در این مقاله، سعی خواهیم کرد به موضوعاتی بپردازیم که به سیستم آموزش و پرورش
ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
به عقیدهی محققین و اساتید، سیستم آموزش و پرورش آمریکا تا رسیدن به حد کمال، فاصلهی زیادی دارد و در چندین پارامتر دارای تزلزل میباشد. در این مقاله، سعی خواهیم کرد به موضوعاتی بپردازیم که به سیستم آموزش و پرورش آمریکا چالشهایی را وارد میسازد.
یک سیستم آموزشی کار آمد در پیش رفت و موفقیت یک کشور نقش مهمی را ایفاء میکند. آمریکا به لحاظ برخورداری از مهارتهای بالای تکنولوژیکی به یکی از قدرتمندترین کشورها تبدیل شده بود که دلیل آن هم داشتن سیستم آموزشی کارا بوده است. امروزه این کشور، نسبت به کشورهای دیگر دنیا پول بیشتری را صرف آموزش و پرورش میکند. با این وجود، اهالی فن معتقدند که سیستم آموزشی حال حاضر آمریکا، مشکلات اساسی دارد که نیازمند دگر گونی و یا باز سازی است. آنها با استناد به مدارک موجود از چندین گزارش منتشر شده در مورد کیفیت آموزش و پرورش، از ادعاهای خود دفاع میکنند. در فهرست رتبه بندی از دانش علمی دانش آموزان، آمریکا در ردهی نوزدهم قرار دارد که از نظر توانائیهای ریاضی در ردهی بیست و چهارم، از نظر توانایی خواندن، دوازدهم و از نظر توانایی حل معضلات موجود در دنیا در ردهی بیست و ششم جای دارد. این ارقام در مقایسه با کشورهایی که پول بسیار کمتری را صرف آموزش هر کودک میکنند، رتبهی قابل توجهی محسوب نمیشود. از این رو به طور قطع میتوان گفت که علت این مشکل، کم بود سرمایه نیست. به عقیدهی محققین، مشکلات بسیار عدیدهای وجود دارند که سیستم آموزش آمریکا با آنها دست به گریبان است. اجازه دهید، با بررسی این چالشها به بینشی دست یابیم.
در انتها، مطمئناً به اقداماتی جهت سلامت آموزش در آمریکا نیاز مبرم است. نیاز به ایجاد یک تغییر احساس میشود اما بایستی مراقب باشیم که با عجله تصمیم گیری نکنیم به این دلیل که به زیان ما تمام شده و مشکل را پیچیدهتر میکند. برای شروع کار به تجزیه و تحلیل مفصل و روی کردی صادقانه برای یافتن راه حل نیاز است. امیدواریم افرادی که زمام امور در دستشان میباشد از مشکلات آگاه باشند و با جدیت عمل کرده و کاری برای رفع این مشکلات انجام دهند.
یک سیستم آموزشی کار آمد در پیش رفت و موفقیت یک کشور نقش مهمی را ایفاء میکند. آمریکا به لحاظ برخورداری از مهارتهای بالای تکنولوژیکی به یکی از قدرتمندترین کشورها تبدیل شده بود که دلیل آن هم داشتن سیستم آموزشی کارا بوده است. امروزه این کشور، نسبت به کشورهای دیگر دنیا پول بیشتری را صرف آموزش و پرورش میکند. با این وجود، اهالی فن معتقدند که سیستم آموزشی حال حاضر آمریکا، مشکلات اساسی دارد که نیازمند دگر گونی و یا باز سازی است. آنها با استناد به مدارک موجود از چندین گزارش منتشر شده در مورد کیفیت آموزش و پرورش، از ادعاهای خود دفاع میکنند. در فهرست رتبه بندی از دانش علمی دانش آموزان، آمریکا در ردهی نوزدهم قرار دارد که از نظر توانائیهای ریاضی در ردهی بیست و چهارم، از نظر توانایی خواندن، دوازدهم و از نظر توانایی حل معضلات موجود در دنیا در ردهی بیست و ششم جای دارد. این ارقام در مقایسه با کشورهایی که پول بسیار کمتری را صرف آموزش هر کودک میکنند، رتبهی قابل توجهی محسوب نمیشود. از این رو به طور قطع میتوان گفت که علت این مشکل، کم بود سرمایه نیست. به عقیدهی محققین، مشکلات بسیار عدیدهای وجود دارند که سیستم آموزش آمریکا با آنها دست به گریبان است. اجازه دهید، با بررسی این چالشها به بینشی دست یابیم.
رقم بالای کناره گیری از کار در میان آموزگاران
آموزگاران اغلب مسبب ایجاد مشکلات آموزشی آمریکا هستند. درخواستهای مطرح شده حاکی از آن است که اتحادیه آموزگاران بایستی بازنگری مجددی را ترتیب داده و افراد فاقد صلاحیت در این شغل را حذف و به جای آنها افرادی با صلاحیت بیشتر جای گزین سازد. حقیقت ماجرا در این است که شغل معلمی از آن چه به نظر میرسد بسیار سختر است؛ مأموریتهای کاری سخت، ساعات طولانی کار ، فشار کاری و بالاتر از همه، شوک واقعی وجود چالشهایی است که معلین هر روزه با آن مواجهند. تعجبی ندارد که در دههی گذشته این زمینهی کاری با کاهش نرخ 50% روبرو شده و این امر سالیانه موجب از دست رفتن 7 میلیارد دلار میشود. هم چنین در حدود 44% معلمین در پنج سال نخست کاریشان، استعفا میدهند و نگران کنندهتر آن که 85% از افرادی که استخدام شدهاند به دلیل خالی بودن پستهایی است که از این کناره گیریها ایجاد شده است. مقصر دانستن معلمین به تنهایی بدین معنی است که چشمهای خود را به روی مشکلاتی که در رابطه با کارشان مواجهند، ببندیم. بسیاری تصور میکنند که شغل معلمی از استرس کمتری نسبت به مشاغل سازمانی دیگر موجود در دنیا برخوردار است، لیکن با یک ارز یابی عمیق میتوان گفت که شغل معلمی مسئولیت و تعهد بسیار زیادی را میطلبد. آنها در کار خود با محدودیتهای زمانی بسیاری مواجه شده و هم چنین برای کنترل کلاس با چالشهایی روبرو میشوند که اگر این چالشها سخت نباشند، قطعاً موجب تحلیل انرژی میشوند. پیامدهای آن را میتوان در بودجهی تحمیلی آموزش مشاهده کرد. استخدام نیروهای جدید، هر ساله موجب شده که این کشور میلیاردها دلار از دست بدهد که میتوانست این مبالغ را صرف بِه بود زیر بنای آموزش کند. هم چنین، کناره گیری معلمین به این معنا است که دانش آموزان مجبورند به معلمهایی قانع شوند که ممکن است با تمام وجود به تدریس علاقمند نبوده و بنا بر این معلمین حرفهای به این کار مشغول نباشند. راه حل این مشکل آسان نبوده و هیچ چوب جادویی وجود ندارد که از میزان این پی آمدها بکاهد. زمان آن فرا رسیده است که به جای مقصر دانستن دیگران، به دنبال راهحلهای نهایی باشیم. مدیرانی که دارای قدرت تصمیم گیریهای مهم هستند، بایستی با اعضای فرهنگستان هم کاری کرده تا بتوانند راه حلی بیابند که تا حد زیادی به نفع معلمین و دانش آموزان باشد. این کار میتواند شامل کمک به معلمین تازه واردی باشد که با دیدن چالشهای موجود در شغلشان دچار شوک میشوند. کمک به این معلمین میتواند از طریق استراتژیهای مدیریت کلاس درس و نیز گذاشتن کلاسهای معارفهای باشد که آنها را آمادهی مواجهه با شرایط واقعی کار میکند. هم چنین به معلمینی که قصد دارند این کار را ترک کنند، میتوان مشاوره داد و به نا رضایتی آنها رسیدگی کرد. این کار ممکن است درمانی جادویی برای کاهش میزان کناره گیری از کار نباشد، لیکن میتوان از طریق ارسال پیام حمایت و پشتیبانی به معلمین، به آنها کمک کرد.عدم مشارکت والدین
والدین نقش مهمی در به بود و ارتقاء آموزش یک کودک ایفاء میکنند. بررسیها نشان میدهند دانش آموزانی که والدین آنها فعالانه در آموزششان مشارکت دارند، احتمال کسب نمرات خوب و اتمام موفقیتآمیز دورهی تحصیلی در آنها بیشتر بوده است. ولی متأسفانه مشاهده شده والدین تنها زمانی مشارکت میکنند که مشکلات جدی پیش آمده و یا توسط مسئولین مدرسه فراخوانده شوند. به جای نادیده گرفتن کودکتان مهم است که از چگونگی سپری شدن زمان وی در مدرسه آگاه باشید. والدین ممکن است کم بود وقت و عدم مکاتبه توسط مسئولین مدرسه را بهانه قرار دهند اما بایستی بدانند که این موضوع بسیار مهم بوده و نیازمند توجه آنها است. بدون حمایت والدین، دانش آموزان آسیبپذیر بوده و میتوانند به راحتی در باتلاق مسائل پیش رویشان فرو روند. بنا بر این والدین باید به غیر از نظارت بر کارهای فرزندانشان، نقش راهنما را نیز برای آنها ایفاء کنند.عدم وجود سیاست آموزشی قدرتمند
در سال 2001، با شکل گیری مدیریت ـ بوش قانونی تصویب شد که در آن هیچ کودکی به حال خود رها نمی شود (NCLB)، با هدف ارتقاء استانداردهای آموزشی آمریکا، بر پایهی گزارشات دانش آموزان اسپانیایی، آفریقایی ـ آمریکایی و آمریکای لاتین که درصد بالای انصراف از ادامه تحصیل در دانشکدهها را شامل میشدند. این مصوبه جهت بالا بردن میزان مسئولیت پذیری، آزمایشهای پیوستهای را ترتیب داد؛ اگر چه نتایج ده سال اخیر نشان دادهاند که به طور قابل توجهی نمرات در ریاضیات و علوم افت کرده که به سمت درخواست جهت لغو این قانون پیش میرود. شکافهایی که در سیاست آموزش وجود دارند نه تنها آیندهی میلیونها دانش آموز را تحت تأثیر شدید قرار میدهد، بلکه باعث عدم حضور افرادی میشود که میتوانند در توسعهی ملی مشارکت کنند.مداخلهی سیاسی
هم چنین مداخلهی سیاسی و اداری مشکلات سیستم آموزش آمریکا را پیچیدهتر کرده است. به جای تلاش جهت رسیدن به یک توافق عمومی، گرایش سیستم اداری برای ایجاد اصلاحات در آموزش با تردید و پیچیدگی همراه است. به عنوان مثال روی کردی وجود دارد که در آن ترویج مذهب در مدارس ممنوع شده است. به جای داشتن مباحثی سالم و پویا در مورد مسائل «مذهبی» به عنوان موضوعی که باید ارائه یا تشریح شود، سیاستمداران امروزی مشغول پر کردن داد خواهی علیه یک دیگرند تا دربارهی وضعیت این موضوع در مدارس تصمیمگیری کنند.رفتارهای خشونتآمیز و سوء استفاده از دارو
فرهنگ تفنگ، مصرف الکل، سوء استفاده از دارو چالشهایی هستند که سیستم آموزشی با آن مواجه است، اما اینها در اصل معضلات اجتماعی بوده و ممکن است تغییرات ایجاد شده در سیاست آموزشی از بروز این معضلات ممانعت کند و شاید هم نتواند عامل باز دارندهای باشد. اگر چه این بدان معنا نیست که معضلات میتوانند به طور کامل ریشه کن شوند؛ در واقع همهی ما بایستی تلاش کرده تا شرایطی که منجر به ایجاد معضلات میشوند را شناسایی کنیم. به جای مقصر دانستن دیگران، همهی ما میتوانیم با مسئولیت پذیری بیشتری عمل کرده و برای به بود سیستم آموزشیمان تلاش کنیم.در انتها، مطمئناً به اقداماتی جهت سلامت آموزش در آمریکا نیاز مبرم است. نیاز به ایجاد یک تغییر احساس میشود اما بایستی مراقب باشیم که با عجله تصمیم گیری نکنیم به این دلیل که به زیان ما تمام شده و مشکل را پیچیدهتر میکند. برای شروع کار به تجزیه و تحلیل مفصل و روی کردی صادقانه برای یافتن راه حل نیاز است. امیدواریم افرادی که زمام امور در دستشان میباشد از مشکلات آگاه باشند و با جدیت عمل کرده و کاری برای رفع این مشکلات انجام دهند.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}