انواع شيطان پرستي (4)
دو. شيطان پرستي ديني (1)
اين جريان از شيطان پرستان به دو گروه سنتي و مدرن تقسيم مي شود: گروه سنتي، « يزيديه » نام دارند که بيش تر در بخش هايي از کردستان ايران و عراق ديده مي شوند. گروه ديگر، شيطان پرستان ديني مدرن اند که در « معبد سِت » در امريکا فعاليت دارند:الف. يزيديه
سه گروه و جريان را « يزيديه » مي خوانند که عقايد هر کدام با دو گروه ديگر متفاوت است. گروه اول، فرقه اي از شيعه محسوب مي شود که مي گفتند: فرزندان امام حسين (عليه السلام) همگي در زمان اقامه ي نماز، مقام امامت دارند و تا يکي از ايشان باقي است، چه فاجر باشد چه صالح، به غير از ايشان نمي توان اقتدا کرد. (2)گروه دوم پيروان « يزيد بن ابي انيسه » هستند. وي معتقد بود که خداي تعالي پيامبري از مردم ايران بر مي انگيزد و کتابي براي وي خواهد فرستاد و او با دين خود آيين اسلام را نسخ مي کند. (3)
اما گروه سوم، فرقه اي از « غلات » هستند و بيشتر در کردستان ايران و عراق ديده مي شوند. همين گروه سوم، شيطان پرستان ديني نام دارند. (4) در باب وجه تسميه ي آنان اختلاف است و برخي آنان را به « يزيد بن معاويه » و برخي به « يزيد بن ابي انيسه » نسبت مي دهند. اين فرقه قبل از ظهور اسلام در نواحي ياد شده وجود داشته و تحت تأثير اديان زرتشتي و مانوي قرار گرفته است و ثنويت زرتشتي يکي از عقايد بنيادي ايشان نيز هست.
يکي از مشايخ صوفي آنان « شيخ عدي بن مسافر اموي » بوده که عوام يزيديه او را « شيخ عدي » مي نامند. يزدي ها به دست او مسلمان شدند؛ ولي عقايد پيشينشان نيز به بعد از اسلام منتقل شد و به اصل مجوسي خود بازگشتند و کم کم به امامت يزيد و سپس الوهيت او معتقد شدند و خدايان ديگري را نيز با او شريک کردند. اين مردم، گِل را براي تبريک از مرقد شيخ عدي بر مي دارند و آن را با نان خمير مي کنند و به صورت قرص نان درآورده، مي خورند و آن را « برات » مي نامند.
عقايد آنان را مي توان در کتاب مُصحف رَش که دومين کتاب ديني آنان است، پيدا کرد. در اين کتاب آمده:
« از طوفان (5) تا امروز هفت هزار سال است و هر سال يک خدا نازل شده و هر يک، قوانين و شريعت هايي نيز آورده و به آسمان بازگشته اند. اين خدايان، بدان جهت بر ما نازل مي شوند که جايگاه هاي مقدس در محل اقامت ماست و در اين زمان خدا بيش از گذشته بر ما نازل مي شود و با زبان کُردي سخن مي گويد و به سوي محمد پيامبر اسلاميان کرنش مي کند. »
يزيديان شيطان را « ملک طاووس » مي خوانند و او را به شکل طاووس تصوير مي کنند. آنان درباره ي ملک طاووس مي گويند:
« پروردگار عالم روزي بر ملک طاووس خشمگين شد و او را از بهشت بيرون کرد و امروز هم از بهشت بيرون است؛ ولي روز قيامت با پروردگار آشتي خواهد کرد ».
يزيديان به انواع تناسخ اعتقاد دارند و لعن بر شيطان را جايز نمي دانند. آنان براي خود احکام ويژه اي قائل اند؛ از جمله روزه هاي عمومي و خصوصي دارند که در اسلام وارد نشده است و روزه ي ماه رمضان را سه روز مي دانند و نه يک ماه. نماز مخصوص به خود را ادا مي کنند وبراي خود کعبه اي دارند که به زيارتش مي رود و در مواقع خاص در آن جا جشن مي گيرند و اين کعبه، مرقد شيخ عدي است. آنان کاهو، کلم، لوبيا و سبزي هايي که با کود انساني پرورش يافته و گوشت خوک، ماهي و آهو را نيز حرام مي دانند. براي شيوخ ايشان خوردن گوشت خروس هم حرام است؛ زيرا آنان گاهي ملک طاووس را به شکل خروس تجسم مي کنند.
ب. معبد سِت
اين معبد يکي از مخوف ترين، مشهورترين و مخفي ترين سازمان هاي شيطان پرستي است. اين معبد را « مايکل آکينو » (6) يکي از افراد سازمان « سي. آي. اي »، تأسيس کرد. « سِت » (7) نام يکي از الهه هاي مصر است. آکينو و گروهي ديگر از کشيشان کليساي شيطان به علت اختلافات فلسفي و مديريتي که با لاوي داشتند، از او جدا شدند و معبد ست را تشکيل دادند. بارزترين تفاوت ميان کليساي شيطان و معبد ست به مفهوم شيطان مربوط است. کليساي شيطان، اعتقاد دارد که شيطان، موجودي نمادين است و وجود خارجي ندارد. آن ها از شيطان براي نشان دادن توجهات خود و به استهزا گرفتن مسيحيت بهره مي گيرند؛ در حالي که پيروان معبد سِت معتقدند شيطان واقعي وجود دارد. آن ها شيطان واقعي را « پادشاه تاريکي » (8) مي گويند.گرايش هاي اين گروه از شيطان پرستي ديني، اغلب مشابه شيطان پرستي فلسفي است، اگرچه معمولاً پيش نيازي براي خود قائل مي شوند و آن پيش نياز، اين است که شيطان پرست بايد يک قانون ماورايي را که در آن يک يا چند الهه تعريف شده که همه شيطاني هستند يا به وسيله شيطان شناخته مي شوند. قبول داشته باشد؛ اما شيطاني که در شيطان پرستي فلسفي تعريف مي شود، مي تواند تنها در ذهن يک شيطان پرست تعريف يا از يک دين اقتباس شود.
بر اساس اين که کدام نوع شيطان پرستي مد نظر باشد، الهه يا الهه ها مي توانند از انواع مختلفي از معبودها باشند، بعضي از آن ها از اديان بسيار قديمي گرفته شده اند؛ مثلاً الهه هاي خود را از اديان قديمي مصر باستان و بسياري از الهه هاي باستاني بين النهريني و بعضاً الهه هاي رومي و يوناني (مثل مارس، (9) الهه ي جنگ) اقتباس کرده اند. بيش تر شيطان پرستان مي گويند الهه ي معبود آن ها در واقع قدمت بسيار زيادي دارد، شايد از دوران ما قبل تاريخ و شايد اولين الهه هايي باشد که انسان پرستيده است.
اين گروه از يک نظر با شيطان پرستان فلسفي مشترک اند چرا که خود، شخص را در اولويت اول قرار داده اند. اين نظريه نيز معمولاً از جانب کساني که خدا را به ديد شيطاني مي نگرند، حمايت شده است.
اين گروه معتقدند ابليس که در کتاب تورات آمده است، انسان را به چيدن ميوه ي درخت شناخت خوب از بد تشويق کرده است و مي گويد:
« تو مطمئناً نمي ميري، چرا که خدا در همان روزي که اين کار را کني، از آن خبر خواهد داشت. سپس چشمانت باز خواهد شد و شما مانند خدا خواهيد شد و خوب را از شر تشخيص خواهيد داد. »
با استفاده از اين مفهوم، شيطان پرستان خود را بهتر از هر الهه ي ديگري، داراي قدرت تشخيص خوب از بد مي پندارند. از آن جا که اين گروه از شيطان پرستان خود را بسيار قديمي تر از بقيه مي دانند، نام « شيطان پرستان سنتي » را بر خود گذاشته اند. به شيطان پرستان فلسفي، « شيطان پرستان معاصر » مي گويند.
سه. شيطان پرستي گوتيک (10)
اين فرقه از شيطان پرستان به دوران « تفتيش عقايد مذهبي » (11) از طرف کليسا مربوط مي شوند. تستا درباره تفتيش عقايد مي نويسد:« هيچ کلمه اي به اندازه انکيزيسيون يا تفتيش عقايد آکنده از هول و هراس و شکنجه ي روحي، تجاوز به شخصيت و آزار بدني نيست... راهباني با شلق به سر نظير کو- کولوس - کلان ها در حال خواندن اوراد و آوازهاي مذهبي، خانم هاي نازک نارنجي که به تماشاي مراسم آدم سوزي اتودافه (12) آمده بودند. » (13)
اين نوع شيطان پرستان معمولاً متهم به اَعمالي از قبيل خوردن نوزادان، بُزکشي، قرباني کردن دختران باکره و نفرت از مسيحيان هستند. اين طرز فکر در کتاب « ماليوس ماليفيکاروم » (14) دسته بندي شده است. کتاب مزبور حاوي مطالب خرافي از جن گيري، جادوگري و مطالبي از اين دست است؛ ترجمه ي لفظي کتاب، « پتک جادوگران » (15) است.
بر خلاف ادعاي شيطان پرستان جديد که بر اساس متون انجيل شيطاني بر عدم کودک آزاري و آزار حيوانات پافشاري مي کنند؛ در اين فرقه وحشتناک ترين اعمال، تنها براي مقابله با دستورهاي الهي انجام مي شود.
چهار. شيطان پرستي آته ايستيک (16)
اين گروه، هيچ خدايي را قبول ندارند و منکر خدا هستند. آنان عقيده دارند قدرت خدايان، همان اندازه اي است که پيروان شان قدرت دارند؛ مي گويند: ما به چيزي که نمي بينيم اعتقاد نداريم و اين قاعده شامل شيطان هم مي شود و هم چنين مي گويند: در جهان زمين، چيزي براي هدايت نمي خواهيم. ما اديان فريب کار، متظاهر و رياکارانه را نمي خواهيم. تنها چيز خوبي که در اديان خداپرست يافت مي شود، آدم هاي بد هستند.در يکي از آموزه ها مي گويند:
« تو تنها کسي هستي که کنترل زندگي ات را به دست داري. چيزي به اسم خدا زندگي ات را بهتر نمي کند. »
پي نوشت ها :
Religious Satanism.
2. ابن جوري بغدادي، عبدالرحمان، تلبيس الابليس، ص 24.
3. طاهر بغدادي، عبدالقاهرين، الفرق بين الفرق، ص 167 و حسيني علوي، محمد، بيان الاديان، ص 49.
4. براي آشنايي با تاريخچه، عقايد، اعمال و مراسم و... ر. ک: غضبان، سيد جعفر، يزيدي ها و شيطان پرست ها؛ احمد، تيمور پاشا، اليزيدية و منشأ نحلتهم؛ مشکور، محمدجواد، فرهنگ فِرَق اسلامي، صص 471 - 477 و توکلي، محمد رئوف، تاريخ تصوف در کردستان.
5. منظور طوفان زمان حضرت نوح (عليه السلام) است که براي عذاب قومش نازل شده بود.
6. Michael Aquino.
7. Set.
8. The Prince of Darkness.
9. Mars.
10. Gothic Satanism.
11. ر. ک: تستا، گي؛ تستا، ژان، ديباچه اي بر تاريخ تفتيش عقايد در اروپا و امريکا؛ کاسمينسکي و ديگران، تاريخ قرون وسطا، صص 235- 237.
12. مراسمي که در آن محکومانِ مَحاکم، تفتيش عقايد را مجازات مي کردند.
13. تستا، گي؛ تستا، ژان، ديباچه اي بر تاريخ تفتيش عقايد در اروپا و امريکا، ص 7.
14. Malleus Maleficarum، کتابي که کليسا در دوران تفتيش عقايد در سال 1490 م تأليف کرد و در واقع هرگز به طور رسمي، استفاده نشد.
15. The Hammer of Witches
16. Atheistic Satanism. از نظر تئوري سه دسته ي اصلي وجود دارد و اين نوع از شيطان پرستي را مي توان در همان دسته ها جاي داد؛ ولي به علت اين که برخي (جنون شيطان پرستي، صص 86 و 87 ) آن را مستقل مي دانند، در اين جا به عنوان دسته ي چهارمي آن را از همان کتاب نقل مي کنيم.
امين خندقي، جواد، (1390)، شناخت و بررسي شيطان پرستي، قم: ولاء منتظر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)، چاپ پانزدهم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}