نويسنده: دکتر شاهرخ اميري





 

موفقيت شخصي يعني به دست آوردن آن چه مي خواهيد. اين در حالي است که برخي افراد با اين که به آرزوهاي خود رسيده اند هنوز احساس آرامش ناشي از موفقيت را به دست نياورده اند و احساس خوشبختي نمي کنند.
در واقع اين باور غلط که موفقيت همان خوشبختي است و اين دو مترادف و معادل همديگر هستند يکي از موانع بزرگ در راه نيل به خوشبختي است. بديهي است که انسان ها به هر ميزان که به موفقيت برسند، اندکي بعد اين موفقيت تازگي خود را از دست داده و آن ها آرزوي موفقيت ديگري را خواهند داشت. به عنوان مثال قبول شدن در کنکور دانشگاه، تمام کردن تحصيلات دانشگاهي، انتخاب يک پيشه ي خوب، مطرح شدن و معروف شدن و... بنابراين کساني که قبل از موفقيت خوشبخت نبوده اند، نه تنها پس از کسب موفقيت به خوشبختي نمي رسند بلکه نااميدتر نيز مي شوند، چرا که آن ها موفقيت را معادل خوشبختي پنداشته اند و از اين رو به تلاش خود براي موفقيت هر چه بيش تر ادامه مي دهند. آن ها به خاطر اين فکر غلط به جاي اين که نيروي خود را در راه رسيدن به خوشبختي صرف نمايند، آن را در خدمت موفقيت به کار مي گيرند، لذا هميشه ناکام بوده و احساس درماندگي مي کنند.
البته تلاش براي رسيدن به موفقيت هاي مادي خواسته اي مشروع و سالم است و انسان بايد به اين تلاش ادامه دهد ولي نبايد آن را مترادف با خوشبختي و يا شرط لازم براي خوشبختي بداند.
اگر موفقيت مادي را براي افزودن به احساس خوشبختي، آرامش خاطر و امنيت بخواهيم، در اين صورت مي تواند بر احساس خوشبختي ما بيفزايد. به ويژه هنگامي که آرامش خاطر در مورد ماديّات به ما فرصت دهد که در پي هدف هاي والاتري باشيم. اما به دنبال موفقيت مادي رفتن هنگامي مخرب است که به عنوان هدف و نه وسيله اي براي افزودن به خوشبختي مطرح شود.
منبع مقاله :
اميري، شاهرخ؛ (1387) خوشبختي- بدبختي انتخاب با توست! تهران: نشر قطره، چاپ اول.