نويسنده: دکتر نغمه مبرقعي (1)




 

مقدمه

کره زمين با مساحتي بالغ بر 510 ميليون کيلومتر مربع، هم اکنون پذيراي حدود 6/6 ميليارد نفر انسان در سطح خود است و تاکنون بالغ بر 80 ميليارد نفر در طول حيات کره زمين از آن ارتزاق کرده اند. اين در حالي است که جمعيت کره زمين در ميانه قرن هجدهم تنها 790 ميليون نفر بوده است. با وقوع انقلاب صنعتي در قرن هجدهم به يکباره برداشت از منابع طبيعي جهان به شدت افزايش يافت و اين امر منجر به بروز مشکلات محيط زيستي بسياري در جهان شد. توان محدود طبيعت در تامين منابع مورد نياز انسانها و جذب ضايعات ناشي از توليد، همراه با عدم برداشت و استفاده متوازن از منابع تجديد ناپذير، موجب شد تا بشر در سالهاي اخير با مشکلات عديده اي در اين زمينه مواجه گردد. عدم امکان دسترسي برابر به منابع براي همه نيز به اين امر دامن زده است، به طوري که هم اکنون 80 درصد از منابع جهان توسط ساکنان کشورهاي توسعه يافته اي به مصرف مي رسد که تنها از 20 درصد کل جمعيت جهان برخوردارند (Charkiewiczt 2005).
با توجه به رشد روز افزون جمعيت جهان، به نظر مي رسد تنها راه گذر از بحران موجود تغيير الگوي مصرف و بهينه سازي آن است. بررسي ها نشان مي دهد که علي رغم تلاش هاي بسياري که در سالهاي اخير، در زمينه کنترل جمعيت صورت گرفته است، اين امر در کشورهاي در حال توسعه چندان با موفقيت همراه نبوده است به طوري که از بيش از 93 ميليون نفري که سالانه به جمعيت جهان افزوده مي گردند، بيش از 82 ميليون نفر در کشورهاي جهان سوم متولد مي شوند (Cities Alliance 2003:122). از سوي ديگر، ميزان منابع موجود در زمين محدود و معين است و با تکنولوژي هاي موجود نيز نمي توان اميد چنداني به استفاده از منابع ساير کرات داشت. بنابراين تنها راه ممکن تخصيص بهينه منابع موجود به بهترين نحو ميان جمعيت حاضر با در نظر داشتن الگوي توسعه پايدار است؛ الگويي که مبتني بر لزوم بهره مندي نسلهاي آتي از سهمي برابر با نسل هاي فعلي، از منابع کره زمين است. آمارها حاکي از وجود اختلاف فاحش ميان حداقل و حداکثر سرانه مصرف منابع در ميان کشورهاي مختلف جهان است. اين امر را مي توان ناشي از عدم توزيع متوازن منابع در سطح کره زمين و دسترسي نابرابر انسانها به اين منابع دانست. در واقع مشکلاتي که امروزه در زمينه محدوديت منابع شاهد هستيم، بيش از آن که مربوط به محدود بودن منابع کره زمين باشد، ناشي از استفاده نادرست و نابرابر از اين منابع است.
مسئله اصلاح الگوي مصرف و لزوم توجه به آن امروزه به عنوان يک دغدغه جهاني مطرح است و در اين زمينه چند توافقنامه ي بين المللي نيز به منظور دستيابي به الگوهاي مصرف و توليد و مناسب منعقد شده است. از جمله مهمترين توافقنامه هايي که در اين زمينه وجود دارد مي توان به دستور کار 21، که دستور العمل اجرايي کنفرانس جهاني محيط زيست و توسعه در سال 1992 است، اشاره نمود. در فصل چهارم اين دستور العمل که با عنوان « تغيير الگوي مصرف » نام گذاري شده است، بر لزوم تغيير الگوهاي ناپايدار توليد و مصرف و تدوين رهيافتي بين المللي براي دستيابي به الگوهاي مصرف معقول، و انجام پژوهش در جهت کاهش مصرف بي رويه منابع محدود کره زمين تأکيد شده است. همچنين در اين فصل، به لزوم توسعه و تدوين راهبردهاي ملي به منظور تغيير الگوهاي ناپايدار مصرف و تشويق بر کارايي بيشتر در مصرف انرژي و منابع و به حداقل رساندن توليد پسماند ها نيز اشاره شده است (Agenda 21 1992).

1. وضعيت کنوني استفاده از منابع در جهان

شواهد حاکي از آن است که امروزه بشر فراتر از توان جايگزيني طبيعت از آن برداشت مي کند و اين امر موجب بر هم خوردن تعادل در نظام متوازن هستي شده است. بنا به گزارشات موجود، ميزان برداشت از منابع کره زمين هم اکنون 30 درصد بيش از توان طبيعي آن در باز توليد منابع است و اگر اين وضعيت به همين منوال ادامه يابد در سال 2030 اين رقم به 100 درصد افزايش خواهد يافت. اين امر بدين معنا است که در آن سال نيازمند کره زمين ديگري با همين مشخصات براي تامين مصارف ساکنان زمين خواهيم بود. در 45 سال گذشته ميزان مصرف منابع کره زمين دو برابر شده است. محدوديتهاي ايجاد شده در زمينه ي مصرف براي کليه منابع وجود دارد، اما اين امر در مورد منابعي همچون آب سالم به حد بحراني رسيده است. هم اکنون بيش از سه چهارم جمعيت جهان در کشورهايي زندگي مي کنند که ميزان مصرف ساکنانشان از ظرفيت طبيعي اکوسيستم هايشان بيشتر است که نتيجه آن وارد آمدن فشار مضاعف و خارج از توان طبيعي، به اکوسيستم ها است (Living Planet Report 2008: 48).
يکي از مهم ترين شاخصهاي سنجش ميزان مصرف منابع کره زمين شاخص « رد پاي اکولوژيک » (ecological foot print) است. در واقع اين شاخص نشان دهنده ميزان زميني است که هر انسان براي رفع احتياجات خود و همچنين جذب ضايعات ناشي از مصارفش نيازمند است. در گزارش منتشر شده در سال 2008، سرانه رد پاي اکولوژيک در هر يک از کشورهاي جهان برآورد شده است. در اين گزارش همچنين اين رقم با ميزان سرانه ظرفيت زيستي هر کشور مقايسه شده است که به برخي از اين آمارها در جدول شماره 1 اشاره شده است. همان گونه که در جدول شماره 1 آورده شده است، به طور متوسط هر فرد در جهان به 2/7 هکتار زمين براي رفع نيازهايش احتياج دارد. اين در حالي است که ظرفيت طبيعي جهان تنها قادر به تامين 2/1 هکتار زمين براي هر نفر با توجه به جمعيت موجود است. بدين تربيت در حال حاضر کره زمين با کمبودي 30 درصدي در اين رابطه مواجه است و اين کمبود معادل 0/6 هکتار براي هر نفر در سطح زمين در نظر گرفته مي شود. مسلماً با افزايش جمعيت و عدم تغيير الگوي مصرف، اين رقم در سالهاي آتي افزايش خواهد يافت و شکاف ميان نياز به منابع طبيعي و ظرفيت طبيعي جهان در تامين منابع افزايش خواهد يافت.
جدول شماره 1: مقايسه رد پاي اکولوژيک و ظرفيت زيستي در چند کشور جهان
(Living planet Report 2008)

رديف

منطقه

جمعيت(ميليون نفر) 

سرانه رد پاي اکولوژيک (هکتار) 

سرانه ظرفيت زيستي (هکتار)

ميزان ذخيره اکولوژيک (هکتار)

1

کل جهان

6476

2/7

2/1

-0/6

2

آسياي مرکزي و خاور ميانه

395/6

2/3

1/3

-1

3

ايران

69/5

2/7

1/4

-1/3

4

افغانستان

29/9

0/5

0/7

+0/2

5

ترکيه

73/2

2/7

1/7

-1

6

عراق

28/8

1/3

0/3

-1

7

کويت

2/7

8/9

0/5

-8/4

8

امارات متحده عربي

4/5

9/5

1/1

-8/4

9

هند

1103/4

0/9

0/4

-0/5

10

فلسطين اشغالي

6/7

4/8

0/4

-4/4

11

ايالات متحده امريکا

298/2

9/4

5

-4/4

12

کانادا

32/3

7/1

20/1

+13

13

کنگو

4

0/5

13/8

+13/3

14

مغولستان

2/6

3/5

14/7

+11/2

15

گابون

1/4

1/4

25/1

+23/7

16

سومالي

8/2

1/4

1/4

0


ميزان سرانه رد پاي اکولوژيک براي کشور ايران برابر با سرانه جهاني است، اما ظرفيت طبيعي ايران از سرانه جهاني کمتر و تنها معادل 1/4 هکتار است. اين بدان معنا است که کشور ايران براي تامين نياز ساکنانش به طور متوسط با کمبودي معادل 1/3 هکتار براي هر نفر روبه رو است، که با توجه به جمعيت آن، رقمي حدود 90 ميليون هکتار زمين خواهد بود. به عبارت ديگر، با در نظر گرفتن مساحت ايران (164/8 ميليون هکتار)، با کمبودي معادل 54 درصد مساحت کشور براي تامين نياز ساکنان آن مواجه ايم که اين امر به معناي وارد کردن فشار بيش از حد به منابع موجود براي رفع اين کمبود است. با توجه به جدول شماره1، مشخص است که از ميان 14 کشور ذکر شده، کشور هاي ايران، ترکيه، عراق، کويت، امارات متحده عربي، هند، فلسطين اشغالي، و ايالات متحده امريکا، همگي از تراز منفي در ميزان ذخيره اکولوژيک برخوردارند و در اين ميان دو کشور کويت و امارات متحده عربي بيشترين تراز منفي در ميان کشورهاي جهان را دارند که به معناي وارد آمدن فشار بيش از حد به منابع طبيعي و زوال تدريجي خدمات اکوسيستمي در اين کشورها خواهد بود. در مقابل، کشورهاي افغانستان، کانادا، کنگو، مغولستان و گابون از تراز مثبت در اين زمينه برخوردارند که اين امر را مي توان ناشي از ميزان پايين جمعيت نسبت به منابع طبيعي اين کشورها دانست. با توجه به آنچه گفته شد، لزوم ايجاد انگيزه در افراد و ترغيب آنان در به کارگيري الگوهاي صحيح مصرف و بهره برداري از منابع طبيعي، يک اصل اساسي و کتمان ناپذير است و در اين زمينه لازم است تا از تمامي ظرفيتهاي موجود در راستاي ارتقاي فرهنگ مصرف و نهادينه کردن آن در جامعه بهره جست.

2. ديدگاه اسلام در زمينه مصرف منابع

دين اسلام، با توجه به ديدگاه جمعي که نسبت به همه ابعاد حيات انسان داراست، به طور مکرر بر مصرف بهينه و لزوم پرهيز از اسراف و زياده روي در بهره برداري از منابع تأکيد کرده است. تأکيد اسلام بر عدالت، غالب آمدن بر هواي نفس، امساک در خوردن و آشاميدن، و کمک به فقرا و مساکين همگي در جهت توزيع بهينه منابع و ثروت در جامعه اسلامي است. در جامعه چون ايران که از پايه هاي مستحکم ديني برخوردار است و اعتقادات مذهبي در دل و جان مردم ريشه دوانيده است، به خوبي مي توان با ترويج و تکيه بر اين اصول بهترين الگوي مصرف را در جهت استفاده بهينه و پايدار از منابع اعمال کرد. در ادامه اين نوشتار به تفکيک به مواردي که از ديدگاه اسلام مصداق مصرف بهينه منابع است از زبان آيات و روايات اشاره گرديده است.

2-1. توصيه اسلام به پرهيز از اسراف و روي آوردن به قناعت

در دين اسلام در آيات و روايات بسياري به لزوم قناعت و صرفه جويي و پرهيز از اسراف و زياده روي تأکيد شده است. از جمله آياتي که در قرآن کريم به اين امر اشاره نموده اند مي توان به آيه 31 سوره اعراف که در آن آمده است « خداوند اسراف کاران را دوست ندارد » اشاره کرد. خداوند در آيه 28 سوره غافر مي فرمايد « خدا مردم مسرف دروغگو را هرگز هدايت نخواهد کرد » اين امر بدين معنا است که مسرفين علاوه بر دوري از دوستي و محبت پروردگار، مورد هدايت نيز قرار نمي گيرند و در زمره گمراهان خواهند بود. در آيه 151 سوره شعرا خداوند مي فرمايد « از فرمان اسراف کنندگان تبعيت نکنيد. » از اين آيه مي توان اين گونه برداشت نمود که يکي از مهمترين ملاکهايي که مي تواند در الگو قرار گرفتن افراد مد نظر قرار گيرد اين است که اين افراد داراي خصيصه اسراف نباشند. از سوي ديگر در آيه 43 سوره غافر خداوند از اسراف کاران به عنوان « اصحاب آتش » ياد کرده است و در آيه 83 سوره يونس از فرعون در زمره ي مسرفين ياد شده است که همگي دليل بر شدت ناپسند بودن اسراف از ديد قرآن است. همچنين رواياتي از حضرت رسول و ائمه معصومين در اين رابطه نقل شده است که از آن جمله مي توان به فرمايش رسول اکرم اشاره کرد که مي فرمايند: « کسي که به آنچه خداوند روزي وي قرار داده قانع باشد از بي نيازترين مردم است » ( شيخ صدوق: 381). ايشان در جاي ديگر مي فرمايند: « از آنچه خداوند به تو داده قناعت کن تا حسابت در روز قيامت آسان گردد » ( مجلسي ج 77: 187). همچنين از اميرالمؤمنين نقل گرديده است: « از بلند مرتبه ترين شرافتها امتناع از زياده روي و اسراف است» ( آمدي 1373 ج 6: 42). ايشان همچنين مي فرمايند: « اسراف را رها کنيد چرا که ولخرجي اسراف کننده مورد ستايش ديگران نيست و در هنگام فقر و تنگدستي کسي به او رحم نمي کند » ( آمدي 1373 ج 4: 34). از امام حسن عسکري نيز روايت است که « بر تو باد ميانه روي و پرهيز از اسراف زيرا اسراف از کارهاي شيطاني است » ( مجلسي ج 50: 292). از امام صادق (ع) نيز روايت شده است که: « جز اين نيست که خداوند ميانه روي را دوست دارد و اسراف را دشمن مي دارد... » ( دستغيب شيرازي ج 2: 100).

2-2. لزوم رعايت عدالت

در اصول و مباني اسلامي بارها بر لزوم رعايت عدالت و انصاف تکيه شده است. در واقع عادلانه نيست که کساني که امروز در اين جهان زندگي مي کنند از منابع طبيعي و مواهب زيستي که خداوند در زمين قرار داده است به گونه اي استفاده کنند که نسلهاي آتي دچار زيان و نقصان گردند. از ديدگاه اسلام انسان بايد به گونه اي از منابع بهره برداري نمايد که نه تنها به حقوق افراد جامعه زياني وارد نشود بلکه منافع نسلهاي آتي نيز به مخاطره نيافتند چرا که در غير اين صورت عدالت رعايت نشده است. در آيه 90 سوره نحل خداوند صراحتاً بر عدل تأکيد نموده و مي فرمايد: « همانا خداوند به عدل و احسان فرمان مي دهد... » در اين ديدگاه هيچ فرد يا گروهي اجازه ندارد به گونه اي از منابع بهره برداري نمايد که رفاه ديگران به خطر افتد و آسايش آنان دچار اخلال گردد. بدين ترتيب لازم است که استفاده از منابع تجديد ناپذير مانند سوختهاي فسيلي و منابع معدني که تشکيل مجدد آنها در کره نيازمند ميليونها سال زمان است، با دقت و ظرافت بيشتري صورت گيرد. مسلما در رابطه با منابع تجديد پذير نيز استفاده بيش از توان طبيعت در باز توليد منبع به منزله نابودي منبع و ظلم به نسلهاي فعلي و آتي است.

2-3. نفي انجام فساد و تباهي در زمين

ايجاد فساد و تباهي در زمين از جمله مواردي است که هم در قرآن کريم و هم در روايات معصومين بسيار نهي شده است. خداوند در سوره بقره آيه 205 مي فرمايد: « وقتي بر مي گردند ( و يا وقتي به ولايت و رياستي مي رسند ) با تمام نيرو در گستردن فساد در زمين مي کوشند به مال و جانها دست مي اندازند، با اين که خدا فساد را دوست نمي دارد ». در اين آيه به درستي به اين امر که ايجاد فساد در زمين موجب تباهي نسل و به خطر افتادن جان انسانها مي شود اشاره شده است. در آيه 41 سوره روم نيز آمده است که « به سبب آنچه دستهاي مردم فراهم آورده فساد در خشکي و دريا نمودار شده است تا [ سزاي ] بعضي از آنچه را که کرده اند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند ». در اين آيه نيز خداوند به اين امر که ايجاد پريشاني و اخلال در زمين ناشي از اعمال و رفتار ساکنان زمين است و اشاره فرموده و تأکيد مي شود که ايجاد اين اخلال به خود افراد باز مي گردد و آن ها کيفر اعمالشان را خواهند ديد. همچنين در آيه 53 سوره انفال نيز آمده است: « اين است که خدا نعمتي که به قومي عطا کرد تغيير نمي دهد تا وقتي که آن قوم حال خود را تغيير دهد که خداوند شنوا و دانا است ». در اين آيه نيز به اين امر که بشر خود عامل تغيير در نعمت هاي الهي و تبديل آنها است اشاره شده است و اينکه تغيير حال و رفتار و يا به عبارتي الگوي رفتاري انسان ها است که موجب مي شود نعمتي که خداوند به آنان عطا فرموده است دچار اختلال گردد.

2-4. لزوم انجام عمران و آباداني در زمين

از جمله ديگر مواردي که در رابطه با اصلاح و بهبود کيفيت محيط زيست بدان اشاره شده است لزوم آباداني و عمران در زمين است. در آيه 61 سوره هود خداوند مي فرمايد: « او خدايي است که شما را از خاک آفريد و براي عمارت و آباد ساختن زمين بر گماشت... » در اين آيه به يکي از اهداف آفرينش که همانا آباداني و عمران زمين توسط انسان است اشاره شده است و مسلماً انجام اعمالي که به ايجاد فساد و تباهي در زمين بينجامد خلاف اين هدف الهي است. در روايات معصومين نيز بر عمران تأکيد شده است از آن جمله از اميرالمؤمنين نقل شده است که فرمودند: « اهتمام تو به آباد نمودن زمين بيش از همت گماردن تو به جمع آوري در آمد باشد ». از اين حديث چنين بر مي آيد که نمي توان به بهانه رشد اقتصادي و افزايش ثروت از منابع طبيعي به گونه اي استفاده کنيم که قابليت بازيابي آنها از طبيعت سلب شود که هميشه بايد توجه به آباداني و حفاظت از زمين بر کسب درآمد اقتصادي تقدم داشته باشد.

بحث و نتيجه گيري

با روندي که هم اکنون در جهان به وجود آمده است سرعت تخريب منابع طبيعي از سرعت بازسازي آنها بيشتر شده است و اين امر به معناي تحليل رفتن و زوال بيشتر منابع طبيعي در سالهاي آتي است. با توجه به عدم توازن موجود ميان ظرف و مظروف، با ادامه وضع موجود در سالهايي نه چندان دور به وضعيتي بحراني خواهيم رسيد و تنها راه برون رفت از اين بحران اصلاح و تغيير در الگوي مصرف است. با توجه به اصل بقاي ماده و انرژي منابع موجود در زمين ثابتند و امکان افزوده شدن به منابع موجود وجود ندارد. از سوي ديگر، افقهاي پيش رو در رابطه با استفاده از تکنولوژي هاي نو و منابعي خارج از اين کره مسکون نيز بسيار مبهم و نامعلوم است. بدين ترتيب، تنها راه ممکن اصلاح ساختار موجود در زمينه بهره برداري از منابع طبيعي و بهينه سازي مصرف است. از سوي ديگر، لازم است به توزيع بهينه منابع در ميان کشورهاي مختلف توجه شود. تنها در اين صورت است که مي توان اميدوار بود، منابع محدود کره زمين قادر به تامين نيازهاي امروزي بشر خواهد بود. تفاوت فاحش موجود ميان الگوي مصرف در کشورهاي مختلف نشان از يک نابرابري عميق دارد و سعي در اصلاح اين روند بسيار عاجل و ضروري است.
رهيافت هاي دين مبين اسلام مي تواند در اين راستا همچون چراغ راهي براي بشريت باشد و وي را در اين راستا هدايت کند. عمل کردن به دستورات اسلام در رابطه با لزوم صرفه جويي، ممانعت از اسراف، لزوم رعايت عدل و انصاف در مصرف منابع طبيعي و توجه به حقوق نسل هاي آينده، سعي در آباداني زمين و جلوگيري از ايجاد فساد و تباهي در آن همگي مي توانند راه گشاي الگوهاي مصرف کم هزينه تري براي زمين و محيط زيست باشد. پايگاه مذهبي مستحکمي که امروزه در ايران وجود دارد پتانسيل خوبي است براي اشاعه فرهنگ صرفه جويي و مصرف بهينه در کشور، زيرا بي شک يکي از مهمترين علل لجام گسيختگي موجود در مصرف در سطح جهان دوري از معنويت و اخلاق ديني است. سخن آخر اين که دعوت مردم به حفاظت از محيط زيست و اصلاح الگوي مصرف، اگر با آموزه ها و اصول ديني آميخته شود، مسلما مخاطبان بيشتري خواهد يافت و از اثر بخشي مضاعفي برخوردار خواهد بود.

پيشنهاد ها

در پايان چند پيشنهاد جهت تحقق بهتر اهداف اين نوشتار ذکر مي شود:
يک. توجه بيشتر به تلفيق آموزه هاي ديني و اصول اعتقادي با دانش حفاظت از محيط زيست و اصلاح الگوي مصرف، و اشاعه اين فرهنگ در ميان مردم به گونه اي که به نهادينه شدن و فرهنگ سازي در اين زمينه منجر شود.
دو. لازم است تا مسئولان و تصميم گيران در سطوح و زمينه هاي مختلف، از ارزشهاي حفاظت از محيط زيست آگاه شوند و از تأکيد بر دستيابي به رشد اقتصادي به قيمت تخريب محيط زيست که خلاف آموزه هاي اساسي دين اسلام است، پرهيز کنند.
سه. استفاده از ابزارهاي تشويقي به منظور گسترش ايده هاي نو در زمينه اصلاح الگوي مصرف مي تواند در تحقق اين امر کار ساز باشد.
چهار. در برخي از مسئولان اين ابهام وجود دارد که سخن راندن از حفظ محيط زيست امري وارداتي و غربي است حال آن که آگاهي آنان از تأکيد اسلام در اين زمينه مي تواند به ابهام زدايي در اين امر منجر شود.
پنج. با توجه به تأکيد هاي اسلام در زمينه حفاظت از طبيعت و رعايت الگوي مصرف، به نظر مي رسد کشورهاي اسلامي مي توانند در اين زمينه در جهان پيشگام باشند. لذا برگزاري اجلاس و گرد همايي هاي بين المللي در سطح سران و انديشه ورزان کشورهاي اسلامي و انعقاد تعهداتي مشترک در اين زمينه مي تواند بسيار کارساز باشد.
شش. متأسفانه در برخي از موارد، بنا به ملاحظاتي از جمله عدم تشويش در اذهان عمومي، اطلاع رساني درستي در رابطه با وضعيت بحراني منابع کره زمين صورت نمي گيرد. اين در حالي است که آگاه ساختن مردم از وضعيت موجود مي تواند نقش مهمي در کنترل ميزان مصرف و تغيير الگوي آن داشته باشد و چشم پوشي از اين امر جايز نيست.
منابع :
- جوادي آملي، عبدالله (1386) اسلام و محيط زيست. قم: اسرا.
- دستغيب شيرازي، سيد عبدالحسين (1377) گناهان کبيره. تهران: صبا، جلد دوم.
- آمدي عبدالواحد (1373) شرح غرر الحکم و درر الکلم، بازنويسي جمال الدين محمد خوانساري، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- شيخ صدوق، محمد بن علي بن حسين بن بابويه قمي (1406 هـ ق) من لا يحضره الفقيه، بيروت: دارالتعارف.
- قرآن کريم.
- مجلسي، محمد باقر (1403 هـ ق). بحار الانوار جلدهاي 50 و 77.
- Agenda 21(1992). Chapter 4, "Changing Consumption Patterns." United Nations Conference on Environment and Development, Rio de Janeiro, Brazil, 3-14 June.
- Charkiewiczt, E.(2005). Transitions To Sustainable Production and Consumption, Maastricht, Nederlands: Shaker Publishing.
- Cities Alliance(2003). More Urban, Less Poor, More Livable: How to Integrate Environment into City Planning.
- Living Planet Report (2008). World Wildlife Fund.

پي نوشت :

1. استاديار گروه برنامه ريزي و طراحي محيط زيست، پژوهشکده علوم محيطي دانشگاه شهيد بهشتي. n_mobarghaee@sbu.ac.ir

منبع مقاله :
سيد امامي، کاووس؛ (1389)، اخلاق و محيط زيست ( رهيافتي اسلامي )، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول