نويسنده: دکتر سيد يحيي يثربي




 

صدرا نيز در تعريف، موضوع و مسائل حکمت بحث کرده است. از آنجا که پس از وي، حکمت متعاليه او تاکنون، به عنوان حکمت برتر از مکتب هاي مشائي و اشراقي پذيرفته شده است، نکات عمده بحث او را نيز نقل مي کنيم:
1. تعريف فلسفه: صدرا مي گويد:
فلسفه آن است که ذهن انسان، جهاني باشد، برابر با جهان عيني.
يا اينکه:
نفس انسان به چنان کمالي برسد که حقيقت موجودات را چنان که در واقع هستند، با برهان نه تقليد و گمان در حدّ توان بشر دريابد.(1)
اين تعريف، غايت و هدف فلسفه را نيز دربر دارد.
2. او گاه «وجود» و گاهي «موجود» را موضوع فلسفه مي نامد.(2) البته براساس مباني او، موجود واقعي همان وجود است.(3) بنابراين در فلسفه از احوال موجود به ماهو موجود و از اقسام اوليه آنکه بدون نياز به طبيعي يا رياضي شدن، عارض موجود مي شوند، بحث مي شود.(4)
از زمان صدرا تاکنون درباره تعريف، موضوع و مسائل فلسفه چيزي افزون بر گفته او نگفته اند.(5) اگرچه در برخي مسائل فرعي مانند تعريف عوارض ذاتي و تعريف امور عامه اظهار نظر کرده اند، اما اين نظرها در حدّ اشکالات فرعي حاشيه نويسي اند. اخيراً طباطبايي به دو نکته ديگر تأکيد کرده است. يکي جدايي علم از فلسفه، ديگري انگيزه پرداختن به فلسفه.(6)

پي نوشت ها :

1- صدرا، اسفار، ج1، ص20.
2- همان، صص25-23 و28.
3- همان، صص261 و304 و ج6، ص163.
4- همان، ص28.
5- هادي سبزواري، شرح منظومه حکمت، ص7؛ سيدمحمدحسين طباطبايي، نهاية الحکمة، مقدمه.
6- ر.ک: تعليقات اسفار، ج1، صص33-23؛ سيدمحمدحسين طباطبايي، نهاية الحکمة، مقدمه؛ اصول فلسفه، مقاله1. در مصاحبه هاي عده اي از اساتيد معاصر نيز چيزي افزون بر مطالب صدرا وجود ندارد (مجموعه مقالات چيستي فلسفه اسلامي، پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامي، مرکز مطالعات و تحقيقات اسلامي).

منبع مقاله :
يثربي، سيد يحيي؛ (1388)، تاريخ تحليلي- انتقادي فلسفه اسلامي، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، چاپ اول