فضاهاي سبز در ارزش هاي کهن ايراني و اسلامي و ضرورت آموزش اين ارزش ها در دوران کنوني (2)
اوقات فراغت مدت زماني است که يک فرد از تمام تعهدات و تکاليف خانوادگي، اجتماعي و شغلي آزاد است و مي خواهد به ميل خويش آن را بگذراند. تفريح از نظر اقتصادي عبارتست از هرگونه فعاليت و يا عدم فعاليتي که با قصد قبلي
4. عوامل مؤثر در ميزان استفاده از پارکها
يک. سطح قيمت يا ميزان هزينه مورد نياز براي يک فرد تا به پارک دسترسي پيدا کند.دو. سطح درآمد افراد استفاده کننده از پارکها.
سه. نيازمنديها: شدت نيازمنديها خود تابع دو عامل صنعتي شدن کشور و افزايش اوقات فراغت است.
چهار. اوقات فراغت و تفريح:
اوقات فراغت مدت زماني است که يک فرد از تمام تعهدات و تکاليف خانوادگي، اجتماعي و شغلي آزاد است و مي خواهد به ميل خويش آن را بگذراند. تفريح از نظر اقتصادي عبارتست از هرگونه فعاليت و يا عدم فعاليتي که با قصد قبلي در اوقات فراغت انجام مي گيرد. بنابراين تفريح يک تجربه احساسي و لذت بخشي است که با تمايل و رغبت افراد در هنگام فراغت به آنها دست مي دهد. به عبارت ديگر، هنگامي که کوچکترين احساسي از اجبار در فعاليت يا عدم فعاليت وجود نداشته باشد اين حالت را مي توان تفريح ناميد.
پنج. جمعيت:
جمعيت يا تعداد افرادي که در يک منطقه زندگي مي کنند يکي از مهمترين عوامل مؤثر بر ميزان استفاده از تفرجگاهها محسوب مي شود. تغيير جمعيت و به هم خوردن ترکيب آن و تراکم جمعيت از عواملي هستند که مي توانند روي تفرجگاهها تأثير زيادي داشته باشند.
شش. ساعات کار هفتگي:
در صورتي که ساير عوامل اجتماعي و اقتصادي نظير تعداد افراد، امکانات مسافرتي و درآمد را ثابت فرض کنيم، هرگاه ساعات کار هفتگي افراد افزايش يابد، تعداد بسيار کمي از آنها فرصت استفاده از تفرجگاهها را خواهند داشت. در حاليکه اگر ساعات کار هفتگي تقليل پيدا کند تعداد دفعات استفاده در کل افزايش پيدا مي کند.
هفت. اداره پارکها:
با بالا رفتن تعداد افراد استفاده کننده که به موازات آن نيز تفرجگاهها توسعه مي يابند اين گونه مناطق نياز به مديريتي فعال دارد تا هماهنگي لازم بين خواسته هاي مردم و امکانات تفرجگاهها را فراهم آورد. از طرف ديگر يک مديريت قوي و فعال مي تواند از روشهاي بخصوصي براي جذب بيشتر مردم استفاده کند.
هشت. عرضه:
همگام با افزايش افراد استفاده کننده از تفرجگاه ها بايد ظرفيت و امکانات تفريحي آنها نيز توسعه پيدا کند، به عبارت ديگر عرضه نيز بايد متناسب با تقاضا باشد ( گل محمدي، 1377: 100-90).
4-1 نقش آموزش در افزايش دانش عمومي جامعه نسبت به فضاي سبز
آموزش به مجموعه اي از فعاليتهاي پيوسته و داراي کنشهاي متقابل گفته مي شود که آموزشگر به کمک فنون آموزشي و وسايل ديداري و شنيداري نتايج حاصل از پژوهشها و تجربه ها را در قالب برنامه هاي آموزشي به فراگيران خود انتقال مي دهد. با گسترش روزافزون دانش بشر، تخصصي کردن برنامه هاي آموزشي اجتناب ناپذير شده است و هر روز شاهد آن هستيم که رشته هاي جديدي به رشته هاي موجود علوم بشري افزوده مي شود.هنوز ترديد ها و ناباوري ها در ارتباط با ارزش فضاي سبز و عملکرد اجتماعي جنگل در بين تصميم گيران وجود دارد. وقتي ضرورت وجودي فضاي سبز و ارزش دادن به اين مسأله در مجموعه مديريت منابع طبيعي تجديد شونده و اراضي خصوصي و ملي مطرح مي شود، هنوز با سؤال هزينه هاي لازم چگونه توجيه مي شود، مواجه مي شويم. نه تنها جامعه جنگلباني بلکه مراکز علمي دانشگاهي کشورمان هم به بيان و شناساندن ارزش و عملکرد اجتماعي جنگل در قالب ريالي قابل لمس بهاي زيادي نمي دهند، تا آنجا که در طرحهاي جنگل کاري هنگامي که توجيه اقتصادي طرح به ميان مي آيد و مي خواهند ارزش کار را به زبان ريال بيان کنند تنها به توليد چوب و ديگر محصولات فرعي جنگل که به طور فيزيکي مشهود است اشاره مي کنند و به ارزشهاي زيست محيطي و حفاظتي و تفرجي در شکل يک ارزش معنوي، که قابل لمس براي بيشتر مردم نيست، نمي پردازند.
يک فضاي سبز درختي در مقايسه با زمين باير نفوذپذيري آب را تا 15 برابر افزايش مي دهد، فرسايش خاک را تا حد صفر تقليل داده و در تکامل خاک نيز نقش اساسي را ايفا مي کند. براي ايجاد 10 ميلي متر خاک طبيعت 100 تا 400 سال وقت لازم است، بنابراين براي احياي 25 سانتي متر خاک جنگلي که فرسايش يابد 3000 تا 12000 سال وقت لازم است. يک هکتار فضاي سبز قادر است ساليانه 3/5 تا 5 تن اکسيژن که نياز ساليانه 10 تا 20 نفر را تأمين مي کند، توليد نمايد. علاوه بر افزايش اکسيژن در محيط با پخش فتتونسيد باکتريها و قارچها و برخي حشرات زيان آور را از بين برده و نيز با متعادل ساختن حرارت کيفيت زيست محيطي را افزايش دهد. بر اساس مطالعات انجام گرفته در کشورهاي پيشرفته ارزشهاي زيست محيطي جنگل 14 برابر ارزش توليد فيزيکي همانند چوب و ديگر محصولات فرعي برآورده شده است ( شريفي، 1371: 182-176).
هر چند اهميت روزافزون فضاي سبز در زندگي تمام آحاد اين جامعه بر کسي پوشيده نيست، کمترين سرمايه گذاري ممکن در راستاي آموزش فضاي سبز در نظام برنامه ريزي آموزشي ما انجام نشده است. در حالي که در ساير کشورهاي جهان اعم از پيشرفته يا در حال توسعه زمينه هاي بسيار مساعدتري به چشم مي خورد. به عنوان مثال در هندوستان مؤسسه بهبود زمينهاي باير موسوم به N.W.D.B که با همکاري و مشارکت مردم و حمايت سازمانهاي دولتي و تعاوني ايجاد شده است در پرتو يک سلسله آموزشهاي ارائه شده براي احياي ساليانه 5 ميليون هکتار زمين باير و تبديل آن به پوشش سبز همت مي گمارد و در طول سالهاي 86- 1985 موفق به کاشت سه ميليارد اصله نهال شده و در حال حاضر تجارب بسيار گران قيمتي را در اين مورد به دست آورده است. آوادش کاوشال که يکي از دست اندرکاران برنامه توسعه فضاي سبز در هندوستان است طي مصاحبه اي اعلام مي دارد که ما بر روي صفحات کاغذي درخت نمي کاريم بلکه وقتي مي گوييم يک هزار درخت مي کاريم بايد بکاريم و مي کاريم حتي بيش از آنچه گفتيم. بر اساس آموزشهايي که تنها به دانش آموزان مدارس در کوهپايه هاي هيماليا داده شده است، به گفته کاوشال در يک مورد حدود يک هزار اصله نهال غرس شده است. همچنين با چاپ 6000 بروشور آموزشي با محتواي چگونگي کاشت درختان در بين زائران شهر زيارتي هاردوار و تعليمات اوليه لازم 9000 نفر زائر آموزش ديده موفق به احداث نهالستاني به وسعت 60 هکتار شدند ( محمد زاده، 1371: 56-51).
در کشور شيلي نيز در سالهاي 1952-1935 به طور متوسط هر سال ده هزار هکتار زمين زير پوشش فضاي سبز قرار گرفت و از سال 1960 به بعد اين رقم به ساليانه بيست هزار هکتار بالغ شد. بر اساس يک برنامه ريزي طولاني مدت، سطح جنگلداري اين کشور در سال به يک صد هزار هکتار خواهد رسيد. کشور شيلي موفقيت خود را در اين زمينه به مقدار زيادي مرهون توجه به آموزش عمومي و مشارکت مردم مي داند، و در دانشکده ها و سطوح مختلف آموزشي خود همه ساله صدها نفر تکنسين، ليسانس تا دکترا در امور جنگل و فضاي سبز تربيت نموده و تعداد بسيار زيادي از جوانان کشور را به سوي مراکز علمي و تحقيقات رشته جنگل و پهنه هاي کاشت، داشت و برداشت جنگلها و مراتع و پوشش هاي گياهي سوق داده است. اين کشور با توجهي که به سيستم آموزشي خود در اين زمينه نموده، الگويي براي بسياري از کشورها شده و به بسياري از نقاط دنيا کارشناسان فضاي سبز خود را گسيل داشته است ( محمد زاده، 1371: 56-51).
4-2. چرا در نظام آموزشي ما « فضاي سبز » جايگاه خود را پيدا نکرده است؟
يکم. اساسي ترين عامل در اين زمينه نبود ارتباط نزديک و تنگاتنگ بين ارگانهاي دست اندرکار جنگل و فضاي سبز و برنامه ريزان آموزشي وزارتخانه هاي آموزش و پرورش و آموزش عالي است. برقراري اين رابطه مي تواند گام مؤثري در بيان اهميت ارائه آموزش عمومي فضاي سبز در سطوح مختلف تحصيلي و حتي مقاطع آموزشي فني و حرفه اي، از طريق امکانات بسيار گسترده و فراگير اين دو وزارتخانه محسوب شود.دوم. عامل ديگر فقدان تبليغات لازم از جانب متوليان جنگلها و پوشش سبز گياهي کشور در توجه دادن نه تنها مسئولان وزارتخانه هاي آموزش و پرورش و آموزش عالي بلکه ساير دستگاهها و نيز آحاد جامعه به ضرورت پرداختن هر چه بيشتر به فضاي سبز و جنگل است. در نتيجه، در ميان تراکم اموري که ارگانهاي مختلف و مردم با آن مواجه هستند موضوع فضاي سبز به بوته فراموشي سپرده شده و در اولويت لازم قرار نگرفته است.
سوم. عامل سوم فقدان احساس نياز دست به کار شدن براي انجام يک نهضت همگاني در جهت حفظ و احياي فضاي سبز است. امروزه علي رغم نهضت همگاني در جهت حفظ و احياي فضاي سبز است. امروزه علي رغم اينکه اقشار جامعه به اهميت فضاي سبز در زندگي خود تا حدودي پي برده اند، در جهت گسترش پيش زمينه فکري نياز به اقدام براي سمت دادن مردم و دولت به سوي روي آوردن به توسعه فضاي سبز و حفظ و نگهداري فضاي موجود فعاليتي صورت نمي گيرد و آموزشي در اين زمينه از هيچ رسانه اي داده نمي شود و اين کمبود همچنان وجود دارد ( محمد زاده، 1371: 54-53)
4-3. راه حل هاي پيشنهادي براي آموزش در مسير فضاي سبز
به طور کلي همانند ساير انواع آموزشهايي که در سطوح مختلف و از طريق کانالهاي متفاوت همه روزه شاهد ارائه آن هستيم، در مسير فضاي سبز نيز به مجموعه اي از فعاليتها که به وسيله کارشناسان تکنولوژي آموزشي با استفاده از دانش و مهارتهاي مربوط به جوانان و بزرگسالان، بهره گيري از تکنولوژي آموزشي، نظريه هاي يادگيري و روشهاي مناسب آموزشي که اقدام به طراحي برنامه هاي کوتاه مدت و بلند مدت آموزشي مستمر مي نمايد، نياز فراواني احساس مي شود.دانشگاههاي کشور به عنوان سکان دار علم و دانش بايستي از طريق گسترش فعاليتهاي تحقيقاتي و آموزشي موضوع فضاي سبز را مورد توجه قرار دهند و اقدامات لازم در خصوص توسعه مراکز آموزش عالي مربوط به فضاي سبز و تربيت کارشناسان مورد نياز به عمل آورند. وزارت آموزش و پرورش مي تواند به عنوان يکي از بزرگترين ارکان گسترش علم و فرهنگ در جامعه به وسيله بازوهاي برنامه ريزي و اهرمهاي اجرايي خود موضوع حفظ و توسعه فضاي سبز و توجه به اهميت آن در زندگي را در محتواي برنامه هاي آموزشي و درسي و کتابهاي ذيربط مورد توجه قرار دهد، از امکانات مختلف خود براي ايجاد روحيه توجه به فضاي سبز و انگيزش تفکرات دانش آموزان و معلمان به اين امر مهم با موضوعهاي متنوع علمي و ادبي و تاريخي و غيره استفاده کند، و از راههاي گوناگون موضوعاتي چون درختکاري و گلکاري را تشويق و ترويج کند. گروههاي آموزش در شبکه هاي تلويزيوني و راديويي مي توانند به وسيله تهيه فيلمهاي متنوع و آموزنده و برنامه هاي ارشادي اهميت فضاي سبز را براي همگان آشکار کنند و قابليت هاي يادگيري افراد را در اين زمينه بالا ببرند. از طريق رسانه هاي ديگر مانند روزنامه ها و مجلات و همچنين استفاده از بروشورها و ساير امکانات تبليغاتي مي توان زمينه ايجاد فرهنگ رشد يافته فضاي سبز را در جامعه فراهم کرد و همگام با آن آموزش هاي مورد نياز را ارائه نمود. همچنين مي توان چاپ کتابهاي آموزشي پيرامون چگونگي ايجاد فضاي سبز در منازل، مدارس، اداره هاي گوناگون، کارخانه و غيره به وسيله ناشرين و ارگانهاي مطبوعاتي مورد حمايت قرار داد. نهاد آموزشي ترويج به عنوان با صلاحيت ترين و معتبرترين نهاد موجود و مورد قبول در روستاهاي کشور و در نزد روستاييان مي تواند سهم بسيار بزرگي را در آموزش روستاييان و مشارکت آنان در زمينه توسعه فضاهاي سبز در روستاهاي کشور به وسيله احداث و نگهداري پارکهاي ( بوستانهاي ) روستايي ايفا کند ( محمد زاده، 1371: 56-51، و گل محمدي، 1377: 72-70).
با ازدياد جمعيت، توسعه ي صنعتي و بالا رفتن سطح فرهنگ و درآمد بر تعداد بازديدکنندگان پارکها افزوده مي شود. اگر استفاده از طبيعت با برنامه اي صحيح انجام نگيرد و مردم هر کجا که توانستند و خواستند به طبيعت روي آورند، تعادل طبيعت به هم مي خورد و عامل جديدي بر ديگر عوامل مخرب محيط زيست افزوده مي شود. مسئولان امر بايد با ايجاد پارکهاي مختلف در سراسر کشور سعي کنند از تمرکز بيش از حد مردم در يک مکان جلوگيري نمايند. بايد به بازديد کنندگان روش صحيح استفاده اصولي از پارکها را آموخت. در اينجا لازم است که مردم به اهميت اجتماعي و اقتصادي آن آشنا شوند ( يخکشي، 1356: 114). براي اين منظور مي توان در درجه اول از رسانه هاي گروهي همانند مطبوعات، راديو و تلويزيون استفاده کرد. جوانان را در مدارس و دانشگاهها آموزش داد و از وجود افراد داوطلب بسيجي در روستاها استفاده کرد. آموزش بازديد کنندگان پارکهاي مناطق طبيعي به کمک فيلم، اسلايد، سخنراني، تابلوهاي آموزشي و غيره در داخل پارک توصيه ميشود. از آنجايي که اين برنامه در طبيعت انجام مي گيرد، بنابراين تأثير آن در افراد مي تواند بيشتر باشد. براي تربيت معلمان و افرادي که بتوانند مردم را آموزش دهند، لازم است مواد درسي و رشته هاي مورد نياز در مدارس و دانشگاهها تدريس شود. بيش از نيمي از جمعيت ايران زير 25 سال سن دارند، بنابراين با شروع برنامه پيشنهادي در بالا، مي توان تا چند سال ديگر بيشتر مردم را به اهميت حياتي منابع طبيعي آشنا و نحوه استفاده صحيح از طبيعت را آموخت.
روز درختکاري از جمله برنامه هاي مفيدي است که مي تواند مردم را به حفظ و حمايت از فضاي سبز کشور کوشا و به توسعه آن علاقمند سازد.
با برگزاري هم انديشي و سمينار هم مي توان مردم را به اهميت حياتي طبيعت آشنا ساخت. در سالهاي اخير سمينارهاي گوناگون در زمينه اهميت فضاي سبز در کشور برگزار شده است که از مهمترين آنها مي توان به برگزاري سمينار فضاي سبز به وسيله سازمان پارکها و فضاي سبز شهرداري تهران در سال 1370 و ارائه مقالات بسيار ارزشمند تحقيقي - کاربردي توسط استادان دانشگاهها و افراد باصلاحيت از وزارتخانه هاي متفاوت اشاره داشت ( محمد زاده، 1371: 53-50، و گل محمدي، 1377: 73).
در اينجا مطالب قطعنامه سمينار بين المللي اهميت جنگل و فضاي سبز در بهسازي محيط زيست که در شهريور ماه 1354 با شرکت نمايندگان 17 مؤسسه آموزشي، پژوهشي و اجرايي ايراني و خارجي در دانشکده منابع طبيعي کرج تشکيل شد، ارائه مي شود:
يک. با توجه به اهميت حفاظتي، بهداشتي، اجتماعي و اقتصادي منابع طبيعي قابل تجديد در جامعه انساني لازم است هنگام بررسي طرحهاي مربوط به اين منابع کليه نقشهاي آن مورد توجه قرار گيرد.
دو. تحقيق بيشتر در امر حفاظت و حمايت از گونه هاي در حال انقراض گياهي و جانوري و اکوسيستم هاي خاص ايران.
سه. توسعه بيشتر جنگل کاري، ايجاد کمربند سبز و بادشکن گياهي با انتخاب گونه هاي مناسب و با توجه به شرايط اکولوژيکي در تمام سطح کشور به ويژه در مناطق خشک و کويري که از اهميت خاصي برخوردار است.
چهار. براي حفاظت و بهره برداري اصولي تر از منابع طبيعي کشور و براي بهبود وضع اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي روستاييان بايستي طرحهاي منطقه اي تحقيقاتي نمونه در نقاط مختلف کشور به کمک مؤسسات آموزشي و پژوهشي ايجاد و نتايج آن در اختيار سازمانهاي اجرايي قرار گيرد.
پنج. اهميت حفاظت از طبيعت و مسائل زيست محيطي بايد در تمام مراحل آموزشي جزو برنامه هاي آموزشي کشور قرار گيرد و آموزش مسائل فوق به کارمندان در حين خدمت اجباري تلقي شود، و بايد رسانه هاي گروهي در اين امر نقش سازنده تري داشته باشند.
شش. توجه به مسايل اکولوژيکي در هنگام ايجاد مناطق صنعتي - کشاورزي و مسکوني.
هفت. بهسازي در نقاطي که در اثر بهره برداري از منابع طبيعي کشور اشکال ناخوشايندي در طبيعت به وجود آمده است.
هشت. تأکيد بر جلوگيري از آلودگي بيشتر محيط با استفاده از آخرين اطلاعات تکنولوژي جديد و پيشرفته براي حفظ و سلامت انسان و محيط زيست.
نه. تحقيق در مورد گونه هاي مقاوم گياهي که سازگاري بيشتري با هواي آلوده مراکز صنعتي و شهرهاي بزرگ نشان مي دهند و در جذب آلودگي هاي هوا نقش مؤثري دارند.
ده. در هنگام انتخاب پارکهاي ملي و جنگلي افزون بر ضوابط و شرايط خاص محلي، سعي شود که براي سهولت دسترسي مردم اين پارکها در نقاط مختلف کشور و نزديک شهرهاي پرجمعيت انتخاب شوند و تا حدودي که باعث به هم خوردن تعادل اکولوژيکي منطقه نشود به مردم اجازه استفاده از پارکهاي ملي داده شود.
يازده. لزوم توجه بيشتر به امر پژوهش در مسائل زيست محيطي و بهسازي طبيعت.
دوازده. با توجه به شرايطي اقليمي مختلف و متفاوت کشور، لازم است قوانين که در مورد حفاظت از طبيعت تدوين و تصويب مي شود مناسب با وضعيت اکولوژيکي مناطق مختلف باشد.
سيزده. لزوم همکاري و هماهنگي بيشتر بين مؤسسات آموزشي، پژوهشي و اجرايي از يک سو و مابين سازمانهاي اجرايي کشور از سوي ديگر به خاطر جلوگيري از دوباره کاريها ( يخکشي، 1356: 115).
4-4. گروه هاي مورد توجه در آموزش فضاي سبز در جامعه
اول. آموزش به مسئولاننخستين وظيفه اي که بر دوش متخصصان فضاي سبز است اين است که اهميت فضاي سبز و نقش آن در جوامع کنوني را براي برخي از دولتمردان و مسئولان، که ممکن است به دليل دارا بودن ديگر تخصصها يا عدم آگاهي در اين باره به اهميت فضاي سبز در جوامع امروزي آگاه نباشند، روشن سازند تا اين مسئولان سرمايه گذاري و تأمين اعتبار در اين بخش را مهم بشمارند و اعتبارات و تسهيلات لازم را براي پيشبرد فضاي سبز تأمين کنند.
دوم. آموزش به مردم
اگرچه دستورات و فرهنگ اصيل اسلامي و ايراني ما به ما حکم مي کند که در مراقبت از گل و گياه و درخت همواره کوشا باشيم، در برخي از نقاط ممکن است فردي آنچنان باشد که گلي را که مال خود بداند و آن را بچيند، يا از لگد کوب کردن چمن و گل پرهيزي نداشته باشد. در اين زمينه با انتشار کتاب، نشريه، جزوه، تهيه پوستر و برپايي نمايشگاه گل، مي توان مردم را با گل و گياه پيوند زد. وزارت آموزش و پرورش هم مي تواند در اين رستا نقشي پراهميت بازي نمايد و با گنجانيدن مطالبي در کتابهاي درسي کودکان و نوجوانان درباره دنياي گسترده گياهان، محيط زيست و پاک نگهداري کردن آن و ديگر مطالب زمينه لازم را براي فضاي سبز بهتر آماده سازد. در سطح دانشگاه هم بايد محيط مساعد براي دانشجوياني که شيفته اين رشته هستند فراهم آيد. گفتني است درس « طراحي باغ و پارک » جزء دروس الزامي رشته باغباني نيست و تنها جزء دروس انتخابي است که در صورت تدريس، برخي از دانشجويان آن را انتخاب مي کنند. در آموزشهاي مردمي، اهميت ايجاد باغهاي گياهشناسي متعدد را نيز نبايد از دور نگاه داشت.
سوم. آموزش به کارگزاران فضاي سبز
اگر آنچنان که پيشنهاد شد در يک کشور فرهنگ فضاي سبز از سطوح ابتدايي مورد توجه قرار گيرد استعدادها شکوفا مي شود و بيشتر افراد فضاي سبز را بر مي گزينند، چون شيفته زيباسازي محيط و دلباخته گل و گياه و عرضه آن به شهروندان مي شوند و تنها به خاطر دارا بودن يک حرفه بدين کار روي نمي آورند. از سوي ديگر افرادي تربيت مي شوند که بيش از ديگران مشتاق و پيگير احداث فضاهاي سبز مي شوند. نخستين گام باز آموزي اين افراد است. البته بازآموزي هايي که بايد به طور مرتب صورت گيرد و سطوح باغبان، سرباغبان، تکنسين تا کارشناسان و متخصصين را در بر گيرد. علاوه بر آن بايد زمينه لازم براي آنهايي که استعداد کافي براي دريافت مدارک بالاتر تحصيلي دارند فراهم شود و به هزينه اداره متبوع خود در دانشگاهها مأمور به تحصيل شوند ( خوشخوي، 1371: 63-57) و ( گل محمدي، 1377: 81-79).
5. پژوهش در فضاي سبز
در مقوله پژوهش بايد گفت که ما در برخي از موارد ابتدايي ترين پژوهشها را هم انجام نداده ايم. بسياري از کارهايي که در زمينه ي فضاهاي سبز انجام مي شود نتيجه تجربيات شخصي افراد يا گذشتگان است که الزاماً بهترين روش نبوده و به طور سنتي فرا گرفته و انجام داده شده اند. برخي حتي با قواعد علمي و آنچه به طور نوين در نتيجه پژوهشهاي انجام شده در ساير کشورها توصيه شده است مطابقت ندارد. دکتر مرتضي خوشخوي استاد بخش باغباني دانشکده کشاورزي دانشگاه شيراز مهمترين مواردي را که در اين مقوله بايد بدان بپردازيم، به ترتيب زير پيشنهاد مي کند ( خوشخوي، 1371: 63-57):اول: در هر يک از سازمانهاي پارکها و فضاي سبز شهرستانها واحدي به نام واحد پژوهش ايجاد شود. اين واحدها کاوش کرده و پژوهشهاي مورد نياز را تعيين مي کنند. چنانچه انجام پژوهش در حدود امکانات موجود واحد نباشد، از ساير مؤسسات مانند دانشگاهها مي توان براي حل مشکل ياري طلبيد.
دوم: سازمانهاي پارکها و فضاي سبز بايد اهميت پژوهش را مورد توجه قرار داده و هر سال اعتبار قابل توجهي را براي پژوهش هاي مورد نياز و يا مشارکتهاي پژوهشي اختصاص دهند.
سوم: نسبت به جمع آوري و بررسي سازگاري گونه هاي گياهي و ارقام گوناگون داخلي در شرايط مختلف آب و هوايي کشورمان اقدام شود. گسترش گونه ها بايد ابتدا در سطح آزمايش مورد بررسي قرار گيرد و تنها هنگامي که مطالعات برتري آنها را به اثبات رساندند در سطوح گسترده مورد استفاده قرار گيرند.
چهارم: نسبت به وارد کردن گونه ها و ارقام گياهي بسياري که در سطح جهاني به نژادي شده اند و گمان مي بريم که مي توانند با شرايط آب و هوايي ما سازش يابند، البته با توجه کامل به مسائل قرنطينه اي، اقدام شود. گياهان گرمسيري زينتي که به جيرفت وارد شده اند مي تواند نمونه اي از اين فعاليت باشند. البته در اينجا پژوهش هاي دقيق بايد به طور کامل مورد توجه قرار گيرند.
پنجم: پژوهشهاي ازديادي درباره افزونش اين گياهان به روشهاي مختلف مورد بررسي قرار گيرد. در اين راستا، نه تنها بايد به روشهاي عادي ازدياد مانند بذرگيري توجه شود، بلکه لازم است به روشهاي نوين مانند زير ازديادي و کشت بافت روي آورد که راهگشاي بسياري از مشکلات خواهد بود.
ششم: پراکنش گونه ها و ارقامي که سازگاري آنها به اثبات مي رسد مي تواند با همکاري بين سازمانهاي فضاي سبز شهرستان امکان پذير شود، به ويژه اين که نقاط محروم هم بتوانند از امکانات فضاي سبز شهري مناسب برخوردار شوند.
هفتم: سازمانهاي پارکها و فضاي سبز بايد ارتباط نزديکي با نهادها و سازمانهاي ديگر کشور مانند سازمان جنگلها و مراتع و غيره براي مبادله متقابل تجارت داشته باشند. افزون بر اين ديگر نهادها و وزارتخانه ها هم مي توانند در استفاده از فضاي سبز مؤثر باشند. به عنوان مثال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي تواند با دستور برگزاري کنسرتهايي در پارکهاي مناسب، موجب تشويق بيشتر به روي آوري به پارکها و گوش دادن به آواي موسيقي در محيطي سالم شود.
هشتم: سرانجام در آخرين موردي که نياز به پژوهش آن هم به صورت گسترده است پي بردن به اين اصل است که آنچه مي کنيم براي مردم است. از اين رو اگر مي خواهيم مردمي عمل کنيم بايد ببينيم آنها چه مي خواهند. براي اين منظور مي توان با نظر سنجي هاي مرتب ديدگاههاي مردم را در مورد طراحي هاي مختلف، شکل سازي ها، انواع گل و گياه، انواع رنگ ها و غيره مورد جستجو قرار داد ( خوشخوي، 1371: 63-57).
6. نقش مردم در نگهداري و توسعه فضاي سبز
فضاي سبز امروزه به عنوان يکي از ضروريات زندگي هر شهروند داراي جايگاه ويژه و درخور اهميت است. افراد جامعه بر حسب آنکه از گروههاي ثروتمند و مرفه و يا متوسط و حقوق بگير و يا کاسب باشند در ارتباط مداوم با فضاي سبز قرار دارند. مشارکت مردمي در اين زمينه، نيازمند انگيزه است. اين انگيزه براي مردم در درجه اول کسب منفعت فردي است. براي مردم کشور ما منافع عمومي انگيزه قوي و اهرم فشار نيرومندي براي مشارکت مردمي به شمار نمي آيد و اين مسأله به شرايط تاريخي پرفراز و نشيب مملکت مان بر مي گردد. پدران ما هر بار که با تلاش عمومي کشور را مي ساختند. با هجوم ملل بيگانه و با تاراج دستاوردهاي خود روبه رو مي شدند، بنابراين اعتماد عمومي در امر استفاده از دستاورد مشترک کم است. اگرچه در گذشته به دليل وجود شرايط ويژه اکولوژيکي کشورمان و روحيه طبيعت دوستي اجدادمان، فضاي سبز جايگاه ويژه اي در زندگي خصوصي مردم اين سرزمين داشته است، ولي با هجوم فرهنگ غربي در زندگي روزمره مان فضاي سبز هم تغيير جايگاه داده و از خانه مردم به خانه دولت نقل مکان کرده است، به نحوي که در حال حاضر فضاي سبز به مقدار ناکافي بصورت قطعات محدودي از جنگل کاريها و پارکهاي شهري در گوشه و کنار شهرها از جمله تهران آن هم به طور بي سامان و بي برنامه اداره مي شود. با پيروي از همين رويه البته با رعايت مقياس در شهرستانها زير نظر مديريت دولتي به شکل بي رونق اداره مي شود.عدم کفايت کمي و کيفي فضاي سبز براي رفع نياز عمومي تنها نقطه ضعف اين مورد نيست، بلکه سرمايه بري سنگيني که بار گراني بر دوش نهادهاي دولتي مربوط مي گذارد خود مزيد بر علت است. اگر اين بار بر دوش مردم نهاده شود اين چنين سنگيني را نخواهد داشت و حتماً به گسترش هرچه بيشتر فضاي سبز خواهد انجاميد ( دهباري، 1371: 121-113، و گل محمدي، 1377: 84-83).
نتيجه گيري
تصميم گيري هاي زيست محيطي نيازمند ادغام و يکپارچگي تعامل هاي پيچيده بين جنبه هاي اکولوژيکي، اقتصادي و اجتماعي است. کشورها نمي توانند به صورتي موفقيت آميز به توسعه پايدار، کاهش فقر و حفظ محيط زيست دست پيدا کنند بدون اين که اتصال ها و ارتباط هاي بين خدمات اکوسيستم و فقر را در محاسبات بياورند. اين مورد يکي از عناصر اصلي مورد نياز براي پايداري راهبردهاي کاهش فقر محسوب مي شود. فقر چند جنبه دارد، که بسياري از اين جنبه ها به گونه اي ذاتي با خدمات اکوسيستم متصلند. برجستگي و روشنگري اين اتصال ها و ارتباط ها ما را به توجه براي گزينه هاي سياسي دعوت مي کنند که فقر را از طريق مديريت پايدار خدمات اکوسيسيتم کاهش خواهند داد.تحول فکري و فرهنگي در فرايند توسعه اقتصادي بر تحول مادي مقدم است و به عنوان يک اصل در مفهوم توسعه، تحول مادي قبل از تحول فکري امکان پذير نيست. مبناي تحول فکري در حقيقت با آموزش آغاز مي شود و در طول زمان نيز با آموزش تکامل مي يابد و به همين جهت مي توان اظهار داشت که آموزش مبتداي توسعه پايدار است. بررسيها نشان مي دهد که در راستاي تحقق پايداري، آموزش مردم و فرهنگ سازي اساسي ترين کاري مي باشد که مربوط به انسان و تغيير رفتار و برخورد او با محيط و به کارگيري ساير منابع است و اين چيزي نيست مگر ارتقاء کيفيت منابع انساني از طريق آموزش، چون انسان آموزش ديده مي تواند با محيط خود برخورد آگاهانه تري داشته باشد.
منابع :
- تبريزي، احمد (1371). نشانه ها و آثار فضاي سبز در ادبيات و فرهنگ عامه. در: « سمينار فضاي سبز ». تهران: سازمان پارکها و فضاي سبز شهرداري تهران. صفحات 360-345.
- خوشخوي، محمد (1371) گسترش آموزش و پژوهش در فضاي سبز. در: « سمينار فضاي سبز ». تهران: سازمان پارکها و فضاي سبز شهرداري تهران. صفحات 63-57.
- دهباري، محمد (1371) نقش مردم در نگهداري و توسعه فضاي سبز. در: « سمينار فضاي سبز ». تهران: سازمان پارکها و فضاي سبز شهرداري تهران. صفحات 121-113.
- روحاني، غلامرضا (1371). « طراحي باغ و احداث فضاي سبز ». چاپ دوم. تهران: انتشارات فرهنگ جامع.
- رهنمايي، محمد (1369). « مجموعه ي مباحث و روشهاي شهرسازي: 4- جغرافيا ». تهران: مرکز مطالعات و تحقيق شهرسازي و معماري وزارت مسکن و شهرسازي.
- سلطان زاده، حميد (1370). « فضاهاي سبز در بافتهاي تاريخي ايران ». تهران: دفتر پژوهش هاي فرهنگي ( وابسته به مراکز فرهنگي - سينمايي ) با همکاري شهرداري تهران.
- صدر نوري، بهزاد (1371). « فضاي سبز، ضرورت و طراحي ( جلد 2، استانداردها ) ». تهران: حوزه معاونت آموزشي و تحقيقات سازمان پارکها و فضاي سبز تهران.
- طباطبايي، محمد (1370). « نکات لازم براي طراحي پارکها شهري و جنگلي 1- پارکهاي شهري ». تهران: واحد آموزش و پژوهش سازمان پارکها و فضاي سبز شهر تهران.
- طبيبي، حشمت الله (1374). « مباني جامعه شناسي و مردم شناسي ايلات و عشاير ». چاپ دوم. انتشارات دانشگاه تهران.
- علوي پناه، سيد کاظم (1371). مباني طراحي فضاي سبز کويري. در: « سمينار فضاي سبز ». تهران: سازمان پارکها و فضاي سبز شهرداري تهران. صفحات 137-367.
- گل محمدي، فرهود (1377). « نقش ترويج و آموزش در جلب مشارکت روستاييان در احداث و حفظ بوستانهاي روستايي استان اصفهان ». پايان نامه کارشناسي ارشد. تهران: دانشگاه تربيت مدرس. 280 صفحه.
- گل محمدي، فرهود (1386). رساله دکترا تحت عنوان: « تدوين الگوي سيستماتيک کارکردي ترويج براي دستيابي به توسعه پايدار کشاوزي ». تهران: دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران. 304 صفحه.
- مجدآرا، محمد (1371). نشانه ها و آثار فضاي سبز در ادبيات و فرهنگ عامه. در: « سمينار فضاي سبز ». تهران: سازمان پارکها و فضاي سبز شهرداري تهران. صفحات 344-339.
- مجنونيان، هنريک (1358). روشهاي بررسي اقتصادي و اجتماعي پارکها و تفرجگاهها ( بانضمام يک تحقيق بر اساس روش کلاوسن ). در: « محيط شناسي؛ مجموعه پژوهشهاي محيط زيست ». تهران: مرکز هماهنگي مطالعات محيط زيست دانشگاه تهران.
- محمد زاده، غلامرضا (1371). نقش آموزش در ارتقاء دانش عمومي جامعه نسبت به فضاي سبز. در: « سمينار فضاي سبز ». تهران: سازمان پارکها و فضاي سبز شهرداري تهران صفحات 56-51.
- معتکف، فريده (1371). فضاي سبز در ادبيات ما. در: « سمينار فضاي سبز ». تهران: سازمان پارکها و فضاي سبز شهرداري تهران. صفحات 366-361.
- ميرزايي، علي ( سردبير ) (1375). « خبرنامه اولين سمينار علمي ترويج منابع طبيعي، امور دام و آبزيان ». تهران: ارديبهشت 1375. معاونت ترويج و مشارکت مردمي. وزارت جهاد سازندگي.
- نهج البلاغه ( بي تاريخ )، ترجمه و شرح: محمد علي انصاري قمي قم. تهران: انتشارات نوين.
- وزارت جهاد سازندگي (1374). « شناسنامه پارکهاي روستايي استان اصفهان ». اصفهان: سازمان جهاد سازندگي استان اصفهان. مديريت ترويج و مشارکت مردمي.
- وزارت جهاد سازندگي (1374). « طرح ايجاد وحدت رويه در اجراي پروژه هاي اداره مشارکت و بسيج مردمي بخش منابع طبيعي ». اصفهان: سازمان جهاد سازندگي اصفهان. مديريت ترويج و مشارکت مردمي.
- وزارت جهاد سازندگي (1374). « طرح بوستان روستايي ». تهران: معاونت ترويج و مشارکت مردمي. دفتر مشارکت و بسيج مردمي، گروه بسيج سازندگي.
- يخکشي، علي (1356) « مقدمه اي بر پارکهاي ملي و جنگلي ايران ». تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران.
- قرآن مجيد (1375). ترجمه: مصباح زاده. تفسير: مهدي الهي قمشه اي. تهران: اقبال.
- Antunes, P., R. Santos, and N. Videria (2006). "Participatory Decision Making For Sustainable Development:The Use Of Mediated Modeling Techniques." Land Use Policy, 23 (2006) 44-52. ELSEVIER. Available online: www.elsevier.com /locate/eiar.
- Adamowicz,Wet al, (1996). Forestry, Economics And The Environment [CD-ROM] ,Wallingford: UK. CAB INTERNATIONAL.
- Bagadion, Benjamin (1995). "Beneficiary Participation: Involving the Poor in Project Design and Implementation." In: Poverty Alleviation through Agricultural Projects, Eds:
Emmanuel D. Silva and Kaye Bysouth (2 nd. ed.) The World Bank. Washington, D.C. U.S.A, pp: 37-45.
Jackson, W. (2002). "Natural Systems Agriculture: A Truly Radical Alternative." Agriculture, Ecosystems and Environments, 88, pp. 111-117. ELSEVIER. Available online: ww.elsevier.com/licate/eiar.
Medely, K, Brian W. Okey, Gray W. Barret, Michael. F Lucas, and William H. Renwink (1996). "Landscape Change With Agricultural Intensification in a Rural Watershed, Southwestern Ohio, U.S.A," Journal of Landscape Ecology. 10 (3) pp. 161-167. Amsterdam; Netherlands: SPB Academic Publishing. Melnick. R. (1983). "Protecting Rural Cultural Landscapes: Finding Value In The Countryside." Landscape Journal. Vol.2 No 2, pp. 85-97. University of Wisconsin U.S.A.
Oliveria, T.D. (2003). Technological Transfer And Capacity Building: Can It Help Alleviating Poverty? In: Abstracts, Norway/UN Conference On Technology Transfer and Capacity Building. (June 23-27, 2003) p. 6. Available online: http://English.dimat.no/archive/attachments/01/45/Trond047.pd f.
Willits, FK, A.E. Luloff (1995). "Urban Resident Views of Rurality and Contacts With Rural Places." [CD.ROM], Rural Sociology, 60:3, pp. 456-466. Abstract from: CABINTERNATIONAL.
منبع مقاله :
سيد امامي، کاووس؛ (1389)، اخلاق و محيط زيست ( رهيافتي اسلامي )، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}