سن و ويژگي هاي خاص ازدواج
سن مناسب ازدواج
براي ازدواج دختر و پسر، سنّ مشخّصي را نمي توان ذکر کرد، زيرا شرايط و موقعيت افراد متفاوت است. براي مثال سنّ ازدواج درمناطق گرمسيري، به سبب بلوغ جنسي زودتر دختران و پسران، و در مناطق روستايي به جهت ساده تر بودن زندگي و نبودن پيچيدگي هاي زندگي شهرنشيني و نيز حمايت بيشتر خانواده ها، از حد معمول پايين تر است.آنچه زمينه را براي ازدواج دختر و پسر آماده مي کند، امکانات اوّليه ي مادّي،بلوغ شرعي، بلوغ جنسي، بلوغ فکري، رشد جسمي و روحي، رشد اجتماعي و شخصيّتي، استقلال فکري، ثبات عاطفي و قدرت مديريت بحران است که اگر اين شرايط به طور نسبي (و نه مطلق) فراهم شد، شخص مي تواند ازدواج کند.(1)
فاصله ي سنّي دختر و پسر چقدر باشد، مطلوب است؟
اکثريت کساني که در رابطه با بحث ازدواج صاحب نظر هستند و يا در زمينه ي ازدواج کارهاي کارشناسي کرده اند اعتقاد دارند، بايد سنّ دختر کمتر از پسر باشد و حتّي حدودي را براي آن قايل شده اند؛ از جمله اين که پسر از دختر حداقل 3 سال و حداکثر 7 سال بزرگتر باشد؛ ولي اين يک حکم قطعي نيست.
در مواردي ديده شده است که دختر و پسري تفاوت سنّي نداشته اند ويا دختر بزرگتر از پسر بوده، زندگي خوبي را هم داشته اند.
ازدواج اگر به موقع و به هنگام انجام شود و رشد فکري و بلوغ عقلاني و اجتماعي درهر دو وجودداشته باشد، در زندگي مشترک سعادتمند خواهند شد.
در اين جا به سه مرحله از ازدواج ها (زود هنگام، به هنگام و دير هنگام) اشاره خواهيم ک رد و درهر مرحله معايب و مزاياي آن را بيان مي کنيم.
ازدواج زود هنگام
در اين نوع ازدواج ها به علّت کم تجربگي، و ضعف تدبير، زمينه ي اختلافات بين زوجين، زياد مي باشد. (اگر سنّ دختر زير 18 و پسر زير 20 سال باشد.)مشکلات ازدواج زودهنگام
1. نداشتن ثبات عاطفي؛2. نرسيدن به بلوغ فکري، اخلاقي و اجتماعي؛
3. دخالت بيش از حد اطرافيان؛
4. باردار شدن در زير سن 18 گاهي مشکلاتي را براي فرزند دارد.
5. ازدواج زود هنگام مثل چيدن ميوه ي نارس از درخت است.
6. خسته شدن زود از زندگي.
7. عدم درک صحيح برخي از واقعيت هاي زندگي.
ازدواج به هنگام
سنّ دختر بين (18 تا 23) سال و سنّ پسر بين (23 تا 25 ) سال باشد.شرط لازم در هر ازدواجي، پختگي فکري واجتماعي و اخلاقي دختر و پسر است. گاهي دختر و پسر در سنّ ازدواج به هنگام هستند، ولي به علّت وابستگي زياد به خانواده تا 30 سالگي هم قدرت تشکيل خانواده را ندارند و يا قدرت مديريت و اداره ي يک خانواده را نمي توانند داشته باشند.
توصيه ي بنده به همه ي خانواده هاي محترم اين است که قبل از اقدام به ازدواج براي فرزندان خود، حتماً آن ها را به کلاس هاي مهارت زندگي هدايت نمايند. گاهي ازدواج به موقع انجام مي شود ولي به علّت عدم مهارت زندگي و يا تعامل مخرّب و دخالت ديگران، در همان دوران عقد، منجر به طلاق وجدايي مي گردد.
بايد باور کرد که بزرگترين اتّفاق در زندگي هر دختر و پسري، اتّفاق ازدواج است. نمي توان با يک ساعت کلاس بعد از آزمايش خون زندگي را شروع کرد. در قانون جمهوري اسلامي مصوّب دوره ي اوّل مجلس شوراي اسلامي 100 ساعت آموزش قبل از ازدواج پيش بيني شده است. ولي متأسفانه عملياتي نشده است؟!
ازدواج دير هنگام
ازدواج هايي که سنّ دختر بالاي 35 سال و پسر بالاي 40 سال است. ازدواج دير هنگام تلقي مي گردد.مشکلات ازدواج دير هنگام
1. شور و شوق زندگي کم مي شود. (حال وحوصله ي يکديگر را ندارند).2. مشکلات مربوط به فرزنددار شدن؛ (زايمان بالاي 35 سال در خانم عوارضي را به همراه دارد.)
3. در اين سنّ کمتر مي توانند به لذّت هاي جنسي يکديگر پاسخ مثبت بدهند.
4. به خاطر مشکلاتي که دارند کمتر براي همديگر وقت مي گذارند.
پيامبر (صلي الله عليه و آله) مي فرمايند:
«دوشيزگان چونان ميوه ي روي درختند. هنگامي که برسند و چيده نشوند، نور خورشيد آنها را از بين مي برد و بادها آن ها را به اين سو و آن سو مي برند.»(2)
5. در دام گناه افتادن؛
6. اشتياق رفتن به تفريح را ندارند.
7. توقّعات آنان نسبت به هم بالا مي رود.
8. مانع ازدواج هاي خواهران و برادران کوچک تر از خودمي گردند.
سؤال: آيا اشکالي دارد که سنّ دختر چند سالي بيشتر از سنّ پسر باشد؟
پاسخ بله، به دلايل زير:
1. بلوغ جنسي دردختران زودتر از پسران است.
2. بلوغ فکري در دختران زودتر از پسران است.
3. کاهش شادابي با زايمان در خانم ها؛
4. کاهش هرومون هاي جنسي زن؛گ
5. پيشگيري از اثبات اقتدار مرد؛
6 . عدم پذيرش خانواده ي پسر؛
7. عدم پذيرش عرف.(3)
عواقب تأخير در ازدواج
1. توسعه ي نابهنجاري هاي اخلاقي؛2. افزايش التهابات اخلاقي جنسي در جامعه؛
3. ازدياد خطاهاي اخلاقي از طريق نگاه حرام و..
4. بالا رفتن توقّعات دختران و پسران؛
5. کم شدن خواستگاران بخصوص براي دختران؛
6. سخت شدن انتخاب براي دختر و پسر؛
7. عدم درک واقعي از واقعيات زندگي؛
8. بيماري هاي رواني و نابساماني هاي تربيتي؛
9. ايجاد نگراني و اضطراب دروالدين.
10. بي رنگ شدن جلوه هاي عاطفي ازدواج؛
11. تکثير و افزايش دوستي هاي افراطي پسران با پسران، دختران با دختران، وحتّي جنس مخالف؛ يعني، پسران بادختران،
12. عرفان زدگي؛
13. جذب گروه هاي انحرافي و سياسي شدن؛
14. مانع بودن براي ازدواج خواهران و برادران کوچکتر ازخود؛
15. تقويت احساس بي مسئوليتي در زندگي؛
16. نداشتن ثبات اقتصادي.(4)
دلايل غير منطقي در ازدواج
به دختر و پسر جوان مي گويي چرا مي خواهي ازدواج کني؟ در پاسخ اين جواب ها غير منطقي را مي دهد.1. تنهايي را دوست ندارم. (براي رهايي از تنهايي.)
2. خواهر و برادر کوچکتر از خوددارم. اگر من ازدواج نکنم آن ها نمي توانندتشکيل خانواده بدهند.
3. پشت سرم حرف مي زنند. (چه عيبي دارد که ازدواج نمي کند؟)
4. نياز به سرپرست دارم. (مخصوصاً آقايان دنبال کسي مي گردند. که آن هار ا جمع و جور کند.)
5. پدر و مادرم دوست دارند مرا در لباس عروسي ببيند.
6. ازدواج مي کنم تا نسلي از ما باقي بماند.
7. عاشق طرف مقابل شده ام، اگر با او ازدواج نکنم خودکشي مي کنم.
8. طرف مقابل خوش تيپ است.
9. فرزند فلان مسئول کشور است.
10. عضو هيئت مديره است.
11. دکتر است، مهندس است، پولدار است.
12. شرايط خانواده ي پدري مناسب نيست.
13. روي چشم وهم چشمي؛
14. کسي مرا درک نمي کند ازدواج مي کنم تا درکم کنند.
15. مي خواهم اعتماد به نفس بالا داشته باشم.
16. دلم به حال او سوخت. (از روي ترحّم)
ازدواج با چه گروه هايي ممنوع است؟
دو گروه در ازدواج دچار مشکل مي گردند.1. افراطي ها؛
2. تفريطي ها.
افراط در ازدواج
آدم هاي افراطي، همانطوري که در تخيلات خود به دنبال يک فرشته نجات بوده اند، درعالم واقع هم دنبال چنين شخصي هستند. بايد از اين افراد سؤال کرد، آيا واقعاً شما خودتان چقدر خودسازي کرده ايد و به تکامل رسيده ايد که حالا دنبال يک آدم ايده آل مي گرديد؟بايد قبول کرد هر کس داراي نقاط ضعفي است. اين گونه افراد معمولاً نمي توانند ازدواج کنند. چون در عالم خيال دنبال يک فرشته ي نجات مي گردند.تفريط در ازدواج
اين که فرد دنبال شخصي مي گردد که سنّ او کم باشد و مي گويد مي خواهم او را بسازم. او فکر مي کند همسر مانند خمير يا موم است که بتوان به آن شکل داد. کسي که سال ها شخصيّت او شکل گرفته امکان تغيير دراو خيل کم و يا غير ممکن است.خطّ قرمز در ازدواج؛ (با چه کساني ازدواج نکنيم؟)
1. با وسواسي ها.2. با سوء ظنّي ها.
3. با افسرده ها.
4. با انسان هاي احساسي.
5. با افراد معتاد به مواد مخدّر.
6. با احمق.
7. با بدخلق.
8. با کينه توز.
9. با دنيا پرست.
10. با جاهل و نادان.
11. با ناتوان جنسي.
12. با بي دين.
با چه زنان و مرداني ازدواج نکنيم؟
الف) با چه مرداني ازدواج نکنيم؟1. با مردان خودخواه و متعصّب افراطي.
2. با مردان عصباني مزاج.
3. با مردان سخت گير در امور مالي (خسيس).
4. با مردان بي نظم و بي ادب.
5. با مرداني که به راحتي دروغ مي گويند.
6. با مرداني که از مشکلات فرار مي کنند.
7. با مرداني که وابسته به خانواده ي پدري هستند.
8. با مردان شکّاک و بددل
9. با مرداني که راحت طلبند و احساس مسئوليت درمقابل خانواده ي خود ندارند.
10. با مرداني که ناتواني جنسي دارند.
ب) با چه زناني نبايد ازدواج کرد؟
1. با زنان فيمينيست (زن سالار)2. با زنان رمانتيک (تخيلي- نازپرورده - زودرنج).
3. با زنان بدگمان و بدبين.
4. با زنان عصباني.
5. با زنان مغرور نسبت به همسر خود.
6. با زنان سرد مزاج.
7. با زنان قدرت طلب.
8. با زنان پول پرست.
9. با زنان بي حيا.
علل تأخير در ازدواج
متأسّفانه، سنّ ارتباط کاهش يافته و بالعکس سنّ ازدواج بالا رفته است واين يک تهديد جدّي براي همه ي خانواده ها است.به دو علّت ازدواج به تأخير مي افتد.
1. علل معقول و خردپسند.
2. علل غير معقول.
علل معقول وخرد پسند در تأخير ازدواج:
- کسب مدارج علمي و تحصيلات؛- تأخير جهت کسب رشد اخلاقي؛
- تأخير جهت کسب کفايت و رشد اقتصادي متعارف؛
- سربازي.
علل غير معقول در تأخير ازدواج
- حياي منفي؛- بي تفاوتي اطرافيان؛
- زيبايي گرايي افراطي در انتخاب؛
- عادت هاي اجتماعي؛
- تجمّلات و توقّعات بي جا؛
- مقايسه ي خود با ديگران؛
- عرفان گرايي موهوم؛
- فقر و بي پولي؛
- ضعف نفس و ناباوري خود؛
- وجود خواهران و برادران بزرگتر ازخود،
- راحت طلبي و فرار از مسئوليت؛
- سخت گيري هاي بي جا و بي مورد؛
- فکرها و آرزوهاي افسانه اي؛
- تفکّر طرفداري از آزادي جنسي؛
- اضطراب و نگراني از آينده.
- انحرافات اخلاقي مانند (خود ارضايي، همجنس بازي و...)(5)
ازدواج هاي ناموفّق
1. ازدواج هاي خياباني، اينترنتي (چت روم ها)؛2. ازدواج ها تحميلي و اجباري؛
3. ازدواج هاي زود هنگام، دير هنگام،گ
4. ازدواج هاي ناآگاهانه؛
5. ازدواج هاي بدون ملاک و معيار درست و منطقي؛
6. ازدواج هايي که از روي لجبازي صورت مي گيرد.
7. ازدواج هايي که به خاطر رضايت ديگران باشد.
ويژگي ازدواج هاي موفّق
- عاقلانه و عاشقانه؛- به موقع؛
- آسان؛
- ازدواج هاي پايدار؛
- ازدواج هايي که با توسّل به اهل بيت (عليه السلام) صورت مي گيرد.
دعاي خواستگاري
امامان معصوم (عليه السلام)، براي اصل ازدواج فرموده اند: در قنوت نمازتان آيه ي:(رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ)(6) و يا آيه ي (يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً)(7) را بخوانيد.
امام صادق(عليه السلام) فرمودند:
يپش از خواستگاري دو رکعت نماز خوانده، سپس اين دعا را بخوانيد:
«پروردگارا! من مي خواهم ازدواج کنم، خدايا! از بانوان کسي را نصيبم فرما که از لحاظ چهره و ا خلاق نيکوترين، و از نظر عفت، پاکدامن ترين واز اين لحاظ که خودش و دارايي ام را برايم حفظ کند، بهترين وخوش روزي ترين و با برکت ترين باشد واز او براي من فرزندي پاک مقدر فرما تا او را در زندگي و پس از مرگم بازمانده اي صالح قرار دهد.»(8)
ديدار با همسر آينده قبل از ازدواج
اسلام دين زنده و متحّرکي است و به زن ومرد اجازه مي دهد پيش از ازدواج، همسر آينده ي خود را ببيند واز نزديک شکل و شمايل، قد و ويژگي هاي ظاهري او را مشاهده کند؛ يعني، در مرحله ي گزينش همسر، اسلام به مرد اجازه مي دهد که همسر آينده اش را به طور عيان و آشکار ديدار کند و زيبايي چهره و برخي از قسمت هاي بدن او را ببيند.البتّه اين مشروط به اين است که مرد قصد ازدواج داشته باشد. نه آن که هدفش لذّت بردن باشد.
محمّد بن مسلم، از امام صادق (عليه السلام)، سؤال کرد:
«مردي مي خواهد زن بگيرد، آيا مي تواند قبل از ازدواج به او نگاه کند؟» امام صادق (عليه السلام)، فرمود:
«بلي، مگر نه آنست که [مي خواهد] او را با قيمت نگراني خريداري مي کند؟
سپس فرمودند:
«نَعم لابَاسَ اَن يَنظُرَ الرَّجُلُ اِلَي المَرأةِ اِذا اَرادَ اَن يَتَرَوَّجَها يَنظُرُ اِلي خَلفِها وَاِلي وَجهِها.»(9)
«بلي، اشکالي ندارد؛ اگر قصد ازدواج دارد، عيبي ندارد که چهره و پشت سر او را نگاه کند.»
از امام صادق (عليه السلام)، سؤال شد:
«جايز است زن بايستد تا مرد او را ببيند؟» امام فرمودند: «آري، بلکه لباس نازک پوشيدن در آن موقع هم مانعي ندارد.»(10)
پي نوشت ها :
1- حسين دهنوي، گلبرگ زندگي، چاپ چهل و دوم، ص 34.
2- حرّ عاملي، وسايل الشّيعه، ج 2، ص 55.
3- حسين دهنوي، گلبرگ زندگي چاپ چهل و دوم، ص 38.
4- مهدي نيلي پور، مديريّت خانواده، چاپ سوم، ص 18.
5- مهدي نيلي پور، مديريّت خانواده، چاپ سوم، ص 17.
6- سوره ي بقره، آيه 201.
7- سوره ي فرقان، آيه 75.
8- علّامه مجلسي، بحار الانوار، ج 100، ص 263.
9- ابواب مقدمّات النّکاه، ب 36، خ 13.
10- همان، خ 5.
رفيعي محمدي، علي محمد، (1392)، انتخاب همسر، قم: انتشارات رسول اعظم(ص)، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}