نويسنده: علي محمد رفيعي محمدي




 

از اصولي که در اداره خانواده و يا هر سازماني بايد مورد توجه قرار گيرد، « اصل نظم و انضباط » است. انضباط در لغت به معني استوار شدن، خوب نگه داشته شدن، نظم داشتن، مرتب بودن، آراستگي و ترتيب است.
رعايت اصل انضباط در مديريت به معني احترام و ارزش دادن به قوانين، مقررات و توافق هايي است که به منظور سرعت و صحت گردش کار سازمان و پيشرفت آن تعيين شده است.
نظم را در هر سازمان، به قراردادن هر چيز در جاي مناسب خود گفته اند. در مديريت خانه و خانواده نيز توجه به نظم و انضباط ضرورت دارد.

فوايد نظم و انضباط در خانواده

1- همه ي برنامه ها طبق پيش بيني هاي قبلي به خوبي انجام مي شود؛
2- تحقّق اهداف سازمان خانواده ممکن مي گردد؛
3- فرزندان خانواده منظم مي شوند و به رعايت نظم عادت مي کنند؛
4- اداره امور خانه به آساني و خوبي صورت مي گيرد؛
5- رفتار افراد بر قاعده و ضوابط معيني منطبق گردد؛
6- بي نظمي و بي بند و باري جاي خود را به نظم در فکر، نظم در حضور و نظم در کار و رفتار مي دهد.(1)
مادري مي گفت: ديگر خسته شده ام، اتاقش هميشه به هم ريخته است، ميز مطالعه اش هميشه شلوغ است؛ کشوهايش باز است و براي يافتن هر چيز بايد مدت ها وقت صرف کند. بيشتر اوقات دفتر يا کتابش را در خانه جا مي گذارد و من مجبور مي شوم وسط روز کارم را رها کرده و آن وسيله را برايش به مدرسه ببرم. اغلب خودم اتاقش را تميز مي کنم. تمام اهل خانه را بسيج مي کنم تا چيزي را که گم کرده برايش پيدا کنم. صبح ها قبل از اينکه از خانه خارج شود، کيفش را کنترل مي کنم و برنامه آن روزش را تطبيق مي دهم تا چيزي را جا نگذارد.
از جمله جلوه هاي بلوغ که موجب ناراحتي والدين و مربيان مي شود و اکثراً از آن شکايت دارند، نامنظم بودن نوجوانان است. در اين بخش علل بي نظمي را در دوره نوجواني بررسي کرده و راه حل هايي را ارائه مي دهيم.

علل بي نظمي در نوجوانان

در اين مورد نمي توانيم تنها نوجوان را مقصر بدانيم؛ بلکه روش تربيتي والدين نيز در ايجاد اين بي نظمي مؤثر است. البته در اين سن، نوجوان کمتر نظم و ترتيب را رعايت مي کند و نامنظم تر از زمان کودکي مي شود. همان گونه که براي معالجه هر بيماري ابتدا بايد ريشه آن مشخص شود؛ در مورد بي نظمي هم ابتدا بايد ريشه ها و علل را بيابيم تا با رفع موانع و از بين بردن علت ها بتوانيم بي نظمي نوجوان را به صورت ريشه اي درمان کنيم. برخي از علل بي نظمي در نوجوانان از قرار زير است

علل عاطفي بي نظمي در نوجوان

1- خشم و عصانيّت نسبت به والدين؛
2- احساس اضطراب و ناامني؛
3- احساس حسادت و تبعيض؛
4- افراط در محبت ( نوجوان پر توقّع )

علل تربيتي بي نظمي در نوجوان

1- معاشرت با افرادي که خود نظم روشني ندارند؛
2- وجود نابساماني در محيط خانواده و احساس ناامني؛
3-عدم وجود نظم در محيط خانواده و زندگي والدين؛
4- وجود مسامحه و سهل انگاري در قواعد و مقرّرات خانه؛
5- غيبت طولاني والدين در زندگي؛
6- واگذاري مسؤوليت ها و تکاليف سخت؛
7- انجام تمامي وظايف کودک، و ندادن مسؤوليت مناسب با سن او.

علل فرهنگي بي نظمي در نوجوان

1- نداشتن الگوي درست در جريان رشد؛
2- عدم آگاهي از راه و روش درست زندگي و رعايت نظم؛
3- نداشتن هدفي ملموس و قابل بهره گيري در جريان زندگي

عوامل ديگري که در بي نظمي نوجوان دخالت دارد

1- لجبازي و مقاومت در مقابل دستورات والدين و مربّي؛
2- دلخوري نوجوان از والدين يا مربي؛
3- بي قراري و بي حوصلگي دوران بلوغ؛
4- گاهي بي توجّهي به نظم به خاطر اين است که محلي براي نگه داشتن وسايل خود ندارد؛
5- الگوهايي که در کنار او هستند؛ الگوهاي نامنظّم هستند.

راه حل ايجاد نظم در نوجوان

1- دادن مسؤوليّت به نوجوان متناسب با سن او و تقويت و تشويق به خاطر مسؤوليتي که پذيرفته است؛
2- کارهاي يک نواخت و خسته کننده را به او واگذار نکنيد؛
3- اگر محلّي را براي وسايل خود و يا لباس هاي شخصي خود ندارد در اختيار او قرار دهيد؛
4- توانايي فرزندتان در چه کاري بيشتر است؟ آن کار را به او بسپاريد؛
5- قوانيني که در خانه وضع مي گردد با خشونت، تهديد و فرياد نباشد؛
6- او را به انجام کاري تهديد نکنيد؛
7- با التماس از او نخواهيد اتاقش را تميز کند. چون اثر موقتي دارد؛
8- براي انجام مسؤوليت به او وعده ندهيد؛
9- در صورت عدم انجام تکاليفي که به عهده او گذاشته ايد، متوسّل به تنبيه و تحقير نشويد بلکه علّت را جويا شويد؛
10- سعي کنيد خودتان الگوي خوبي براي او باشيد.(2)

بهترين سن آموزش انضباط و نظم در کودکان

ايجاد انضباط در کودک از همان ابتداي تولد بايد آغاز شود و به مرور زمان و با توجه به رشد سني او ادامه يابد. انتظار انضباط در دوره نوجواني بدون توجه به دوران کودکي، انتظار بجايي نيست؛ زيرا درخت را تا زماني که نهال است مي توان به دلخواه شکل داد و اگر کودک به بي انضباطي عادت کند، تغيير دادن رفتار او بسيار مشکل است. امام حسن عسگري (عليه السلام) مي فرمايد: « بازگرداندن عادت کرده به کاري از عادتش، چونان معجزه است. »(3)
آموزش انضباط به کودک زير يک سال، غيرمستقيم انجام مي شود. اگر مادر، نظم را در شير دادن، خواباندن، بيدار کردن و تر و خشک و کردن نوزاد رعايت کند؛ در ضمير ناخودآگاه او اثر خواهد گذاشت. در سنين بالاتر از يک سال، آموزش به طور مستقيم آموزش کلامي و با القاي غيرمستقيم، يعني روش الگويي و ابزار هنري انجام مي گيرد.

سوال: آيا براي ايجاد انضباط در کودکان مي توان از اهرم فشار استفاده کرد؟

ايجاد انضباط بايد با نرمي و ملايمت و به آرامي صورت گيرد. ايجاد انضباط با زور و اهرم فشار، سبب احساس ناامني، ترس، تسليم پذيري، طغيان، دروغگويي، چاپلوسي و وسواس خواهد شد.
کودکاني که با فشار والدين به انضباط وادار مي شوند؛ به طور معمول، سرکش و مسئله آفرين خواهند بود. آنها در برابر بزرگسالان مقاومت مي کنند و به جهت فشارهاي دوران کودکي، از آنان انتقام مي گيرند. از ديدگاه روانشناسي امروز، انضباط با تحکّم، پاسخ موقت مي دهد، ولي در آينده مشکلات جدي را پديد خواهد آورد. اين گونه کودکان در غياب والدين قوانين را مي شکنند. پس بايد محدوديت ها را به نرمي و با مهرباني و عطوفت به کودکان بياموزيد تا با ايمان و از روي اعتقاد بدان عمل کنند.
در صورتي که عامل واداشتن کودک به پذيرش محدوديّت ها و تن دادن به قانون، اقتدار والدين يا اقتدار گروه، مربي و اجتماع باشد، او به طور معمول زير بار نمي رود. اگر هم به جهت اهرم فشار به آن تن دهد، با برداشته شدن فشار، قانون را نقض خواهد کرد. اما اگر محدوديت براي کودک مطلوبيت فردي داشته باشد حتي در غياب والدين و بدون اهرم فشار نيز به آن عمل خواهد کرد.(4)

اسلام دين نظم و انضباط است

در اسلام يکي از مسائل ضروري « وقت شناسي » است. مسلمان بايد وقت شناس باشد؛ زيرا خداوند نمازهاي پنج گانه را در اوقات معيني واجب کرده است و مسلمانان موظف هستند که در اوقات مشخصي خداي را عبادت کنند. با اين که انجام همه نمازهاي پنج گانه اوقات محدودي ندارد؛ ولي اسلام با ترغيب به انجام نمازها در اول وقت، مي کوشد همه مسلمانان را به افرادي با انضباط تبديل کند. ترغيب به انجام فرائض در نخستين لحظات اوقات نماز توسط پيشوايان ديني با عبارات گوناگون توصيه شده است.
امام حسن (عليه السلام) به فرزندان خود مي فرمايد: « اي فرزندان من! نمازها را در اول وقت به پا داريد »(5)
در تفسير آيه مبارکه:
(فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ‌ الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ‌ )؛(6)
واي بر نمازگزاراني که در انجام نماز سهو کنند ». گفته اند منظور کساني هستند که رعايت نظم و انضباط را نکنند.
امام علي (عليه السلام) در فراز دوم وصيت نامه اش اشاره به نظم و انضباط کرده و جمله « نظم امرکم »(7) را آورده است. بيان حضرت در وصيت نامه به صورت امر آورده شده است؛ يعني رعايت نظم در جميع امور زندگي و همه برنامه هاي انساني ضروري است.
ايشان مي فرمايند: جهان هستي بر پايه نظم استوار است و ما که جزئي از اين جهان هستيم نبايد از آن انفکاک داشته باشيم؛ به عبارت ديگر فردي که نامنظم است، برخلاف نظام جهان هستي رفتاري ديگر دارد.
در حالات امام (ره) نقل شده است که امام به حدي منظم بودند که اطرافيان طبق برنامه امام متوجه مي شدند چه موقع از روز يا شب است (8) در حالات گاندي رهبر هند نيز مي گويند، شش سال شغل وکالت داشت؛ در اين شش سال حتي يک بار دير به محل کارش نرفت.

خصلت هاي نيکو در سايه انضباط

1- شخص با انضباط هميشه سر حال و با نشاط است؛
2- حقوق و تعهدات ديگران را به بهترين وجه رعايت مي کند؛
3- هميشه براي ديگران الگوست؛
4- نزد همه افراد ارزشمند است؛
5- احساس رضايت دروني دارد؛
6- انگيزه او براي کار بيشتر از ديگران است.

پي نوشت ها :

1-خانواده و فرزندان، دکتر صافي، ص 23.
2- رفتار با نوجوان، زهرا معتمدي، ص 81.
3-بحارالانوار، ج78، ص 374.
4- نسيم مهر، حسين دهنوي، ج1، ص 33.
5- چگونه بايد تربيت کرد، مجيد رشيد پور، ص 148.
6-ماعون: 6.
7- نهج البلاغه، نامه 47، ص 977.
8- سرگذشت ويژه، ج1، ص 105.

منبع مقاله :
رفيعي محمدي، علي محمد (1392)، بيست اصل در تربيت: اصول برقراري ارتباط با کودکان و نوجوانان، قم، انتشارات رسول اعظم (ص)، چاپ دهم