سيري در منظومه تربيتي- اخلاقي امام رضا (ع) (2)
9. تربيت در دوره نوجواني و جواني
1-9. حق تكريم و احترام جوان و نوجوان
اصل كرامت و حرمت انسان و لزوم حفظ آن در لسان و عمل نبوي و علوي سخت مورد توجه بوده. در روايتي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: كسي كه به برادر مسلمان خود احترام نهد خدا را احترام كرده است.(1) و نيز اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرموده است: با مخاطب خود پسنديده و مؤدبانه سخن بگوييد تا او نيز محترمانه جوابتان را بگويد.(2)در سيره رضويه هم آمده كه آن حضرت فرمود: لازم است با تمام اطفال و بزرگ سالان مؤدب و با تكريم و احترام رفتار كنيد.(3) و نيز امام رضا (عليه السلام) هرگاه مي خواست امام جواد (عليه السلام) را صدا بزند با كنيه اش كه نشانه ي احترام است ياد مي كرد و اين نگاه كريمانه رضوي در موارد متعددي نقل شده كه دلالت بر لزوم رعايت حرمت و آبروي افراد دارد؛ براي نمونه(4): مي توان به داستان مرد خراساني اشاره نمود كه در پي از دست دادن زاد و توشه سفر، از امام تقاضاي كمك كرد و امام رضا (عليه السلام) براي احترام به آبروي او، طوري كمك رساني كرد كه حتي نگاهش هم به چشمان اين مرد نيفتد تا سبب خجالت او گردد. و اين در سيره عملي نبوي هم حكايت شده، طبق نقل امام صادق (عليه السلام) مردي بهره مند از مال و ثروت نزد رسول خدا آمد سپس مرد فقيري هم آمد و نزد وي نشست. مرد غني لباس هايش را با غرور جمع كرد رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) كه اين صحنه را ديد پرسيد: ترسيدي كه از فقر او به تو چيزي برسد؟ گفت: نه، فرمود: ترسيدي از ثروت تو چيزي به او برسد؟ گفت: نه، فرمود: ترسيدي لباست آلوده شود؟ گفت: نه، فرمود: پس چرا لباست را جمع كردي؟ گفت يا رسول الله: ثروتي كه روز و شب همراه من شد مرا از واقع بيني باز داشته است و زشتي را در نظرم زيبا و زيبايي را زشت جلوه كرده است. به جبران اين عمل زشتم، نصف سرمايه ام را به اين مردم مي دهم. رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به مرد فقير فرمود: آيا قبول مي كني؟ گفت: نه، مرد غني پرسيد چرا؟ گفت: مي ترسم بر اثر ثروت به آن حالتِ بد نفساني كه تو گرفتار شدي، گرفتار شوم.(5)
2-9. تعامل منطقي با جوان و نوجوان
با توجه به مراحل مختلف سني بايد رفتارهاي متناسب با هر دوره بروز يابد دوره نوجواني و جواني، دوره ورود به عقلانيت و منطق است. بايد در اين دوره در بستري از مهرورزي، اما همراه با منطق و استدلال و با بيان نرم و شيوا و به دور از خشم و بدون استفاده از روش دستوري با نوجوان برخورد كرد. به سيره عملي امام رضا (عليه السلام) توجه نماييد كه در مكه و بعد از اتمام اعمال عمره مفرده و آن گاه كه امام جواد (عليه السلام) در مطاف با ديدگان نگران و اشكبار نظاره گر پدر بوده و چهره اش حكايت از فرارسيدن فراق غمبار مي داد، آن گاه كه امام خواست از امام جواد (عليه السلام) جدا شود و به سفر اجباري خراسان برود و شاهد اندوه جگر گوشه اش شده بود، با كلماتي همراه با آرامش و مهرورزي فرمود: قم يا حبيبي(6)، و با حوصله و صابرانه به اقناع فرزندش پرداخت.3-9. نظارت و هدايت نوجوان
دوره نوجواني، دوره بسيار حساس و شكننده است، دوره اي است كه رشد فيزيكي، عصبي، جنسي و عقلاني او در اين دوره سرعت مي گيرد، گاه به انزوا ميل پيدا مي كند، گاه پرخاش گر مي شود، احساس استقلال دارد و اين همه، بر حساسيت اين دوره مي افزايد، از اين رو انتخاب روش تربيتي مناسب در اين مرحله بسيار هنرمندانه است كه يكي از آنها نظارت و هدايت منطقي آنست، نظارت همه جانبه فكري، اخلاقي و رفتاري نوجوان و جوان برعهده پدر و مادر است. در سيره رضوي حكايت گرديده كه آن گاه كه امام به اجبار به خراسان آمدند طي مكاتباتي و از دو جايگاه مهم پدرانه و ولي زمانه، اموري را به امام جواد (عليه السلام) گوشزد مي نمودند و از طريق مكاتبات و... به دقت در جريان تمام سلوك و اخبار و تصرفات حوادث بيت شريف و اهالي منزل و به ويژه امام جواد (عليه السلام) قرار مي گرفتند.نامه معروف رضوي و سفارش ايشان به امام جواد (عليه السلام) مبني بر لزوم خروج و رفت و آمد از درب اصلي و بزرگ منزل و عدم اياب و ذهاب از درب غيراصلي و نيز لزوم به همراه داشتن مبالغي براي كمك به مستمندان و... حكايت از ضرورت نظارت بر عملكرد نوجوان و حساسيت اين دوره در سيره تربيتي رضوي دارد.(7)
4-9. آموزش اعتماد به نفس و خوداتكايي
با توجه به اهميت دوره نوجواني كه در بخش قبلي اشاره شد، يكي از نكات برجسته درباره تربيت نوجوان، تقويت اعتماد به نفس است بدون آن كه دچار تفريط و افراط شويم؛ يعني بايد به گونه اي رفتار شود كه نوجوان گرفتار خود كم بيني و يا خودبزرگ بيني و غرور نشود. اين مهم در سيره رضوي و در مكاتبات با امام جواد (عليه السلام) و واگذاري امور مربوط به شيعيان و اصحاب از يك سو و مديريت امور منزل از سوي ديگر به امام جواد (عليه السلام) مشهود و نمايان است، لذا همان گونه كه در تاريخ آمده است طي اين روش تربيتي موفق، امام جواد (عليه السلام) به خوبي توانسته است در نبودن امام رضا (عليه السلام) در مدينه، از عهده مديريت اصحاب و شيعيان و نيز امور منزل امام برآيند و به نيازهاي مردم پاسخ به هنگام و مناسب بدهند و اين اعتماد سازي و اعتماد دهي از سرفصل هاي مهم اين دوره ي سني است كه در صورت غفلت از آن آثار مخربي در دوره هاي آتي زندگي برجاي خواهد گذاشت و اساساً بي توجهي به خود اتكايي و اعتماد به نفس در نوجوان از آسيب هاي تربيتي به شمار مي آيد.10. سيره تربيتي-عبادي امام رضا (عليه السلام) ( عباديات )
پيش تر يادآور شديم كه تربيت گستره اي دارد كه شامل حوزه هاي مختلفي چون اخلاق، عبادات، سياست و... مي گردد و مهم ترين اهداف تربيت به ترتيب عبارتند از:1. بيدارسازي فطرت و عقل.
2. ايجاد شوق و رغبت به طاعت و عبادت پروردگار متعال.
3. ايجاد محاسن و مكارم اخلاقي.
و خداوند در قرآن مجيد، فلسفه آفرينش انسان و جن را عبادت خويش معرفي نموده است(8). « وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ » و در برخي نصوص ديني كُنه و حقيقت عبوديت و ربوبيت پروردگار ذكر شده است و اين مطلوب در زندگي مؤمنان تنها با ايمان و عمل خالص و صالح محقق مي شود و بايسته است كه مؤمنان به سيره نبي اكرم و ائمه معصومين تأسي نمايند كه تمام زندگي آنان در مقام عبادت و اطاعت الهي سپري شده است. در سيره تربيتي رضوي يكي از اموري كه با برجستگي نمايان است تبيين روح عبادت و نحوه عبادت خداوند و كيفيت اظهار بندگي در برابر خداي واحد است و در اين حوزه مي توان به نمونه هايي به شرح زير اشاره نمود:
1-10. اهتمام جدي به نماز
بي ترديد نماز از واجباتي است كه سخت مورد عنايت و تأكيد شرع مقدس مي باشد و آيات و روايات فراواني در ارزش و والايي جايگاه آن وجود دارد. نماز در ميان انبوهي از عباديات، تنها واجبي است كه در صورت وجود شرايط عمومي تكليف در هيچ حالي تعطيل بردار نيست و در سيره معصومان نيز با شدت بسيار زيادي نسبت به اصل نماز، كيفيت و اهميت آن مطرح شده است. در سيره تربيتي- عبادي امام رضا (عليه السلام) نكات گران سنگي درباره نماز به شرح زير به چشم مي خورد كه به برخي از آنها اشاره مي شود.« الصلاة قربانُ كلِّ تقي » (9) ( و نماز ابزار قرب هر پرهيزگاري به خداوند است ).
يكي از پيام هاي اين جمله كوتاه، اما عميق اين است كه تقوي و پرهيزگاري در اعمال و رفتار انساني، آن گاه مفيد و مقرب خواهد بود كه بر محوريت نماز باشد و گويا ملاك اعمال مؤمنان در ترازوي سنجش، نماز است و بس.
2-10. لزوم اقامه نماز در اول وقت
امام رضا (عليه السلام) پيوسته به اقامه نماز در اول وقت و درك فضيلت آن اهتمام و تأكيد نموده است و در سيره قولي و عملي خويش بدان پرداخته است.در كتاب شريف بحارالانوار به نقل از ابراهيم بن موسي آمده كه امام رضا (عليه السلام) فرمود: « لا تؤخرنّ صلاة عن اوّل وقتها الي آخر وقتها من غير علةٍ عليك ابداً باول الوقت »(10) ( هرگز نمازي را بدون علت از اول وقتش به آخر وقت نينداز، بر تو باد كه هماره نمازت را در اول وقت برپا داري).
3-10. ترك جلسه مناظره براي نماز
در سيره عملي امام رضا (عليه السلام) آمده است كه آن حضرت در بحبوحه جلسات سنگين مناظره كه ارباب اديان و فرق گوناگون در آن حاضر بودند و گاه در بزنگاه ها و مقاطع حساس آن جلسات كه مخاطبان در آستانه اقناع قرار مي گرفتند به مجرد بلند شدن نداي مؤذن امام رضا (عليه السلام) جلسات را ترك فرموده و خطاب به مأمون فرمودند:« الصلاة قد حَضرَت » يعني: زمان نماز فرارسيده است.شرح اجمالي داستان: در يكي از جلسات مناظره(11) كه عمران صابي از عالمان آن دوره حضور يافته بود، بحثي درباره توحيد مطرح گشت و سؤالات زيادي را طرح نمود و امام (عليه السلام) با حوصله و متانت مثال زدني به تك تك آنها پاسخ گفت و بحث به اوج خود رسيد و عمران در آستانه تحول روحي قرار گرفت او بزرگ صائبين زمانه بود و تحول او قطعاً به معناي تحول همه پيروان او تلقي مي شد، اما با فرارسيدن وقت نماز، امام جلسه را ترك گفت. به هنگام خروج امام، عمران با خواهش خطاب به امام رضا (عليه السلام) گفت: « يا سيدي لا تقطع علي مسألتي فقد رقَّ قلبي » مولاي من، گفتگو و پرسش و پاسخ را قطع نكنيد، دل من نرم گشته و آماده قبول حق شده، اما امام فرمود:« نُصلّي و نعود » (12) نمازمان را مي گزاريم و باز مي گرديم.
- به يقين اين عملكرد امام، در نگاه نخست به اين معناست كه امام خود نيز مكلف به نماز است و او كه اسوه است ضروري است كه خود نيز ملتزم به آنچه كه مي گويد باشد، لكن از زاويه اي ديگر بي گمان هشداري است به جامعه اسلامي و به ويژه به اصحاب خويش كه نماز بر هر امري مقدم است و نبايد به بهانه هاي مختلف نماز را به تأخير بيندازند.
و اين سيره، درسي است عملي براي همه كساني كه داراي تريبون هستند و نيز رسانه هاي جمعي و ارتباطي و همه آحاد جامعه كه نماز در اول وقت را حقيقتاً به منزله شعار اصلي دين بنگرند و به يك فرهنگ شيرين و جذاب تبديل نمايند و در عمل هم پيشگام در آن باشند.
- تربيت اولاد با نماز
حسن بن قارن نقل مي كند كه از امام رضا (عليه السلام) شنيدم كه وقتي مردي نقل كرد كه فرزند نوجوانش را وادار به نماز مي نمايد، او برخي روزها نماز را ترك مي گويد. امام فرمود: اين بچه چند ساله است؟ گفت: هشت ساله است. امام فرمود: سبحان الله او هشت سال دارد، اما نماز را ترك مي گويد؟ گفتند: بچه است و گاه خسته و ناراحت مي شود. امام فرمود: هر طوري كه راحت است نمازش را بگذارد.(13)
- تبيين فلسفه ي تشريع نماز
گفتيم كه يكي از غايات تربيت ايجاد رغبت در اطاعت و عبوديت است و اين به دست نمي آيد، مگر با تبيين رمز و رازهاي عبادات و لطائف موجود در آن و شيرين جلوه دادن عبادات. در سيره تربيتي- عبادي امام رضا (عليه السلام) نقل شده كه ايشان در پاسخ نامه اي كه محمد بن سنان به ايشان نوشت به نكاتي اشاره فرمود كه در بخشي از آن به حقيقت نماز پرداختند.
محمد بن سنان مي گويد آن امام در پاسخ نامه ام درباره علل وجوب و تشريع نماز فرمود:« انّ علّة الصلاة انّها اقرار بالرّبوبية لله عزوجلّ و خلع الانداد. و قيامٌ بين يدي الجبّار جلّ جلالُه بالذّل و المسكنة و الخضوع و الاعتراف و الطّبل للإقامة من سالف الذّنوب و وضع الوجه علي الارض كلّ يوم اعظاماً لله عزوجل و ان يكون ذاكراً غير ناسٍ و لا بطر و يكون خاشعاً متذللاً راغباً طالباً للزيادة في الدين و الدنيا مع ما فيه من الايجاب و المداومة علي ذكر الله عزوجل باللّيل و النهار لئلاً ينسي العبد سيده و مدبّره و خالقه فيبطر و يطغي و يكون في ذكره لربّه و قيامه بين يديه زجراً له عن المعاصي و مانعاً عن انواع الفساد . »(14)
يعني: راز تشريع نماز اين است كه بنده با انجام آن اعتراف به ربوبيت خداوند مي كند و هر شريكي را نفي مي نمايد.
نماز وقوف در برابر خداست در نهايت خضوع و تواضع و اقرار به معاصي، در نماز، نمازگزار طلب عفو از گناهان گذشته مي نمايد.
در نماز هر روزه پيشاني بر روي زمين نهاده مي شود در برابر عظمت خدا، نماز تشريع شده تا عبد هماره متذكر باشد و سركش نشود، خاشع و خاضع باشد و فزوني نعمت ها و مواهب دنيا و آخرت را از خدا بخواهد. در نماز، بنده دائماً در شب و روز ذكر خدا را بر زبان جاري مي سازد تا مولي و خالق و مدبر خود را فراموش ننمايد و روح طغيان گري بر او غلبه نكند. نماز تشريع گشته چون ذكر خداوند و وقوف در برابر او سبب مي شود كه عبد به سوي گناهان نرود و از انواع فساد دور گردد.
4-10. اهتمام به نماز جماعت
جمعيت و جماعت يكي از مهم ترين راهبردهاي نبي اعظم و امامان معصوم بوده و هست، كه اين اصل راهبردي در حوزه عبادات به خوبي نمايان است تا با رويكرد وحدت گرايانه توجه جامعه واحده اسلامي را متوجه مبدأ هستي نمايد. در اين ميان ابعاد نماز هويدا مي شود كه هم جنبه عبادت فردي بين عابد و معبود است و هم جنبه عبادت جمعي است آن گاه كه با جماعت باشد و زيبا آن كه اصل در نماز، برگزاري به همراه جماعت است ( گرچه در نزد فقها اماميه واجب نيست ) اما از اموري است كه درباره آن تأكيد فراواني شده و نسبت به ترك آن نكوهش جدي وارد شده است.اقامه نمازهاي جماعت، افزون بر ده ها اثر و بركت ظاهري و باطني بر همدلي امت و پيوند قلبي آنان به يكديگر مي افزايد و قدرت بازدارنده اي است در برابر دشمنان و در تحولات اجتماعي نيز بسيار نقش آفرين است.
در سيره تربيتي- عبادي امام رضا (عليه السلام) اهتمام جدي به اين راهبرد پيش گفته در نماز به خوبي نمايان است؛ براي مثال: حركت و اقدام تاريخي امام در روز عيد فطر گواه روشني است بر اين سيره الهي.
آن چه در تاريخ معروف است اين است كه در روز عيد فطر مأمون از امام رضا (عليه السلام) خواسته تا نماز عيد را برپا دارد تا بدين وسيله بحث ولايت عهدي در مردم رسوخ نمايد و تثبيت گردد، اما با مخالفت امام رو به رو شد چه آن كه امام فرمود: قرار ما بر اين بود كه در هيچ كار رسمي دخالت ننمايم.
مأمون گفت: قصدم اين است كه با اين اقدام شما در دل هاي مردم و مقامات كشوري و لشكري جاي گرفته و نسبت به وليعهدي شما اطمينان بيشتري حاصل شود.
پس از اصرار مأمون امام فرمود: اگر مرا از اين كار معذور بداري بهتر است و اگر اصرار ورزي من نماز را طوري اقامه مي كنم و از منزل بيرون مي شوم كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و اميرالمؤمنين (عليه السلام) انجام مي دادند.
مأمون گفت: پس طوري كه ميل داريد از منزل به سوي مصلي خارج شويد. او دستور داد تا مقامات لشكري و كشوري و همه مردم براي حركت براي نماز در جنب بيت امام رضا (عليه السلام) اجتماع نمايند.
به هنگام طلوع آفتاب امام (عليه السلام) پس از غسل، با عمامه سفيد به گونه اي كه يك طرف آن روي سينه و طرف ديگرش ميان دو شانه اش بوده، آماده حركت گرديد.
امام با استعمال عطر و در حالي كه دامن را به كمر زد و با دستور به همگان در انجام اين كار با پاي برهنه با همراهانش به صورت متحدالشكل خارج شدند. به هنگام خروج، سر بر آسمان برد و با صلابتي تمام چهار تكبير گفت.
در بيرون منزل تمام نظامي ها و كارگزاران حكومتي و مردم در صفوفي منظم آماده بودند كه با مشاهده هيأت و هيبت امام و همراهان به تبع امام و هماهنگ با ايشان تكبير گفتند و شهر مرو را طنين دل انگيز تكبير فراگرفت. تمام سواران از مركب ها پياده شده و با پاي برهنه به راه افتادند، امام در هر قدم يك بار تكبير مي گفتند.
خبر اين شكوه و شوكت به مأمون رسيد، فضل بن سهل گفت:اگر امام با اين كيفيت وارد مصلي شود، مردم شيفته او مي شوند و براي حكومت و جايگاه تو خطر دارد. مأمون احساس خطر كرد و بلافاصله از امام عاجزانه خواهش كرد كه از ميانه راه بازگردد.(15)
ما در مقام تحليل اين حادثه و اهداف مأمون نيستيم، لكن آن چه در اين حادثه مهم است و در سيره امام آمده اهتمام جدي امام به جماعت و شكوه آن است تا حدي كه اين شكوه هم جنبه بازدارندگي دارد و هم ويران گر بنيان هاي سست ظلم و ستم است.
5-10. تهجّد و سجده هاي طولاني
شب زنده داري و راز و نياز در ساعاتي كه همه يا بسياري از مردمان در خواب و يا غفلت به سر مي برند، براي سالكان و پارسايان فرصتي مغتنم است كه در هيچ شرايطي حاضر نيستند حلاوت و شرافت آن را با چيز ديگري عوض نمايند چه آن كه اين ساعات به دور از كثرات عالم ملك آنان را براي خلوتي ستودني و بي مانند با خالق و معبود بي همتا و محبوب قلوب مؤمنان، آماده مي سازد تا زمينه هاي فنا در ذات باري تعالي را برايشان رقم زند.در جريان راه اندازي نهضت پوياي تربيتي- اخلاقي رضوي، توجه بر شب زنده داري جايگاه رفيعي دارد. تهجّد در سيره فردي آن حضرت به شايستگي نمود دارد و همواره ديگران را به اين سنت پسنديده دعوت مي فرمودند.
ابراهيم بن عباس مي گويد:« كان (عليه السلام) قليل النوم بالليل، كثيرا السهر يحيي اكثر لياليه من اوّلها الي الصبح » (16)؛ امام (عليه السلام) شب ها را بسيار كم مي خوابيد و شب زنده داري مي كرد، در بسياري از شب ها از اول شب تا پايان آن بيدار مي ماند و به احياء آن اشتغال داشت.
اين سيره در گزارش مأمور حكومتي، رجاء بن أبي ضحاك هم منعكس شده كه وي مأموريت داشت تا امام را با احترام از مدينه تا مرو همراهي نمايد، او مي گويد:« و اذ كان الثلث الاخير من الليل كام من فراشه بالتسبيح و التكبير و التهليل و الاستغفار، فاستاك، ثمّ توضّاً ثم قال الي صلاة الليل...»(17).
گزارشي است طولاني كه ترجمه اين عبارات به شرح زير مي باشد: ( ادامه اين گزارش، شرح كيفيت نماز شب امام رضا (عليه السلام) است ) ثلث آخر شب كه فرامي رسيد از بستر برمي خاست و به تسبيح و تحميد و تهليل و استغفار مي پرداخت پس مسواك مي زد و وضو مي گرفت و به نماز شب مي ايستاد.
در برخي روايات آمده كه شب زنده داري و نماز شب و راز و نياز و مناجات با خداوند متعال در نيمه هاي شب چنان ارزشي براي امام رضا (عليه السلام) داشت كه در برخي از شب ها آن امام هزار ركعت نماز اقامه مي نمود و با اهتمام فراوان از آن نام مي برد تا جايگاه تهجّد و ارزش آن را متذكر شود.
شيخ طوسي در آمالي نقل مي كند كه آن گاه كه امام رضا (عليه السلام) خواست پيراهن خويش را به دعبل خزاعي هديه نمايد به او فرمود:« احتفظ بهذا القميص فقد صليت فيه الف ليلة في كلّ ليلة الف ركعة و ختمتُ فيه القرآن الف ختمة. » (18)
يعني از اين پيراهن محافظت كن؛ زيرا من در اين پيراهن و با آن، هزار شب و در هر شبي هزار ركعت نماز خواندم و با همان پيراهن هزار بار قرآن را ختم نمودم.
تهجّد و نمازهاي حضرت، به ويژه نماز شب ها همواره با سجده هاي طولاني همراه بود، اساساً سجده طبق مضامين روايات (19)، نزديك ترين حالات بنده به خداست و براي اولياءالهي بسيار جذاب و دل انگيز است. البته سجده هاي طولاني آن امام صرفاً در نماز نبوده، بلكه در سيره عبادي آن حضرت، خود سجده به طور مستقل داراي جايگاه والايي بود، آن حضرت حتي در خارج از نماز هم سجده هاي طولاني داشت و گويا عطش ناشي از عشق به محبوب يكتا با سجده هاي در تهجّد و نمازهاي واجب و مستحب برطرف نمي گشت، در روايتي حسن بن علي بن فضال مي گويد: امام رضا (عليه السلام) را كه براي وداع جهت رفتن از مدينه به مكه براي انجام عمره در كنار مرقد شريف نبوي آمده بود زيارت كردم، آن حضرت بالاي سر پيامبر آمد و خودش را به قبر مطهر چسباند و به نماز مشغول شد، پس از 6 يا 8 ركعت نماز به سجده افتاد و آن قدر سجده را طولاني كرد كه عرق روي ريگ هاي سجده مي ريخت.(20)
در گزارش ديگري اباصلت مي گويد: امام رضا (عليه السلام) را ديدم كه به سجده رفت و پانصد مرتبه در يك سجده سبحان الله گفت(21). همچنين در گزارش رجاء بن أبي ضحاك آمده كه، امام رضا (عليه السلام) گاه پس از نماز صبح، سجده شكر مي نمود و اين سجده تا بالا آمدن روز ادامه مي يافت و گاه در برخي سجده ها صد مرتبه شكرا لله مي گفت.(22) و در برخي از نقل ها آمده كه گاه امام رضا (عليه السلام) پس از نماز عصر به سجده مي رفت و سجده اش تا مغرب ادامه مي يافت.(23)
آري، اين چنين است كه سجده بهشت لقاء ربّ است براي سالكان و عاشقان و برترين حالت براي بندگي و عبوديت به شمار مي آيد كه در روايت حسن بن علي وشاء آمده كه از امام رضا (عليه السلام) شنيدم كه فرمود: « أقرب ما يكون العبد من الله عزوجل و هو ساجد و ذلك قوله تعالي: و اسجد و اقترب »(24).
نزديك ترين حالت بنده به خداوند زماني است كه در برابر او سجده مي نمايد چنان كه خداوند در قرآن فرمود:« سجده كن و تقرب بجو».
6-10. تربيت با روزه داري
تكيه اولياء الهي و پاكان از بندگان خدا بر روزه و استفاده از آن براي تهذيب نفس، امري است زبان زد و از ديرباز در جمله وصايا و سفارش هاي آنان به پيروانشان بوده و هست. روزه داري، به ويژه روزه هاي مندوب، مورد توجه جدي امام رضا (عليه السلام) هم بوده است.در گزارش ابراهيم بن عباس از حالات معنوي و سيره عبادي رضوي آمده است« كان كثير الصيام، فلا يفوته صيام ثلاثة ايام في الشهر و يقول ذلك صوم الدّهر »(25) مي گويد: امام رضا (عليه السلام) بسيار روزه مي گرفت، روزه هاي اول و وسط و آخر ماه را هرگز از دست نمي داد و مي فرمود: روزه گرفتن در اين سه روز برابر است با روزه دهر.
پي نوشت ها :
* عضو هيأت علمي دانشگاه علوم اسلامي رضوي.
1.حرعاملي، 1409ق، ج4، ص 97.
2.نوري، 1408ق، ج3، ص 67.
3.نوري، 1408ق، ج3، ص 67.
4.عطاردي، 1406ق، ج1، ص 49 (مقدمه).
5.كليني، 1388ق، ج2، ص 262.
6.مجلسي، 1403، ج49، ص 120.
7.عطاردي، 1406ق، ج1، ص 49.
8.ذاريات/56.
9.كليني، 1388ق، ج3، ص 265.
10.مجلسي، 1403،ج89، ص 21.
11.داستان مناظرات امام (عليه السلام) از جهاتي قابل بررسي است: 1- آداب مناظرات رضوي 2- اهداف و اغراض پيدا و پنهان مأمون در برگزاري اين جلسات كه از حوصله اين مقاله بيرون است.
12.التوحيد/ 435.
13.حرعاملي، 1409ق، ج4، ص 20.
14.حرعاملي، 1409ق، ج4، ص 9.
15.صدوق، 1363، ج1، ص 161-162.
16.صدوق، 1363، ج2، ص 84.
17.حرعاملي، 1409ق، ج3، ص 40 و مجلسي، 1403، ج49، ص 93.
18.مفيد، 1413، ص 230، حرعاملي، 1409ق، ج3، ص 73.
19.صدوق، 1363، ج1، ص 9.
20.صدوق، 1363، ج1، ص 30 و حرعاملي، 1409ق، ج4، ص 1073.
21.صدوق، 1363، ج1، ص 147.
22.صدوق، 1363، ج1، ص 194.
23.صدوق، 1363، ج2، ص 98.
24.صدوق، 1363، ج1، ص 9.
25.صدوق، 1363، ج1،ص 198.
ايزدي، مهدي و...[ ديگران]، (1392)، ابعاد شخصيت و زندگي حضرت امام رضا (ع)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}