نويسنده: محمود قنّادان




 

Edward C(1). Presscott ( متولّد 1940)

پرسکات در سال 2004 به همراه فين کيدلند (2) به خاطر " مشارکت در مباحث اقتصاد کلان، پويا، تداوم بلندمدت سياست هاي اقتصادي و نيروهاي راهبردي نهفته در دورهاي تجاري "، جايزه نوبل اقتصاد را دريافت کرد.
پرسکات در سال 1940 در گلنز فالز (3) نيويورک به دنيا آمد. وي در دوران کودکي خجالتي و در عين حال همواره در روياي انجام کارهاي بزرگ بود. هرگاه براي وي مشکل سخت و چالش پذيري به وجود مي آمد با تمام قدرت با آن مي جنگيد تا زماني که آن را حل کند. دوران کودکي وي به استثناي دو سال و نيم که در طول جنگ جهاني دوم، پدرش براي سازمان دفاع بريستول پنسيلوانيا کار مي کرد در گلنز فالز سپري شد.
در سال 1958 پذيرش و حضور در معتبرترين دانشگاه ها دشوار نبود اما پرسکات برخلاف نظر مادرش تصميم گرفت به کالج سوارتمور (4) برود چرا که هم کم خرج تر و هم پرانگيزه بود و هم از دانشگاه هاي ليگ IVY (5) ارزان تر بود. (6)
دوران دبيرستان را با روياي دانشمند شدن در ارتباط با موشک گذراند و لذا در دانشگاه، رشته فيزيک- را که شايد پرطرفدارترين رشته در آن دوره که معروف به عصر اسپوتنيک بود- انتخاب کرد. اما آنچه وي را در رابطه با کالج سوارتمور نااميد کرد، فقدان مباحثه هاي ذهني در آنجا بود.
پرسکات تحصيل در رشته فيزيک پيشرفته را پس از سال سوم دانشگاه رها کرد زيرا علاقه اي به حضور طولاني مدت در آزمايشگاه هاي فيزيک نداشت. وي به دنبال خلق اشياي جديد بود و دريافت در آن مکان، انجام فعاليت هاي دقيق و موشکافانه اگرچه بسيار مشکل است اما غيرممکن نمي باشد، شايد اگر واحدهاي فيزيک، بيشتر نظري بودند تحصيلاتش را به عنوان يک فيزيکدان و نه اقتصاددان به پايان مي رساند. در سال سوم دانشگاه، در سميناري پيشرفته با حضور دانشجويان ممتاز رياضي شرکت کرد و بسيار به آن علاقه مند شد و همين امر باعث گرديد در سال آخر دانشگاه به رياضي تغيير رشته دهد. پس از اخذ مدرک فوق ليسانس از آنجايي که انستيتوي فني ماساچوست به وي پيشنهاد کار نداده بود، پرسکات براي ماندن در وضعيت قبلي و يا حضور در مدرسه مديريت صنعتي دانشگاه کارنگي ملون در پيتزبورگ پنسيلوانيا، بايد يکي را انتخاب مي کرد. وي در نهايت حضور در مدرسه مديريت صنعتي را پذيرفت که به زعم خود وي تصميم درستي بود.
پرسکات از سال هاي تحصيل در مقطع فوق ليسانس مدرسه مديريت صنعتي به خوبي ياد مي کند. همزمان با شروع تحصيل، رابرت لوکاس (7) برنده جايزه نوبل اقتصاد در سال 1995 به عنوان استاديار در اين مدرسه مشغول به کار شد. پرسکات
تحت نظر مايکل سي. لاول (8)- که بعدها استاد راهنماي پايان نامه وي گرديد- به فعّاليت پرداخت، هر چند موريس هرمان دي گروت، (9) آمارشناس برجسته نيز نقش مهمي در نظارت بر تحقيق وي برعهده داشت. پرسکات به همراه مايکل سي. لاول دو مقاله مشترک يکي در رابطه با مشکل آمار رياضي و ديگري در زمينه توسعه الگوي گردشي تجارت نوشتند.
در کنفرانس سال 1969، وي به همراه باب لوکاس (10) مباحثي را در رابطه با مشکلات موجود در سازمان هاي صنعتي آغاز کردند و از آنجايي که درگير نوشتن مقاله اي براي نشست هاي تابستاني انجمن اقتصادسنجي بودند، بالاجبار در سال 1969 مقاله ديگري با عنوان " سرمايه گذاري ناپايدار " نوشتند. تأليف مقاله " سرمايه گذاري ناپايدار " وي را به عنوان يک اقتصاددان برجسته مطرح ساخت زيرا تا پيش از چاپ اين مقاله، بيشتر به عنوان يک آمارشناس شهرت داشت. (11)
او و باب لوکاس به منظور حل مشکل تعادل ناقص، مشکل را درون يک چارچوب تعادل عمومي ( کلي ) قرار دادند. (12) در اين چارچوب، ميزان کالاها چنان زياد بود که حتي قابل شمارش نبود. در همين زمان مقاله کلاسيک ژرار دُوبرو (13) در زمينه ارزيابي تعادل و نيز مقاله بهينه سازي پارتو (14) به وي معرفي گرديد. مقاله دُوبرو که کمتر از 5 صفحه است، فرمول هاي رياضي زيبايي دارد، هر کدام از کوچکترين فرضيات به روشني تصريح شده اند و فرمول رفاه و بهزيستي بنيان نهاده شده است.
پرسکات دريافت اقتصادي که فاقد ساختار رياضي لازم با يک سري محصولات معامله شده مي باشد، اغلب يک ساختار ضروري با يک سري غني تر از محصولات معامله شده را دارا مي باشد. اين نظريه، نظريه موازنه کلي دُوبرو را شفاف ساخت. پرسکات
ياد گرفت که نقصان هاي آشکار بازار اغلب زماني ناپديد مي شوند که معاملات مشترک المنافع ممنوع شوند. اين ديد ساده در برخي از مهم ترين مقالات وي به صورت بسيار حياتي جلوه گر شده است. پرسکات به همراه مايکل ويسر (15) استاديار دانشگاه کارنگي ملون، چندين مقاله در زمينه سازماندهي صنعتي نوشته است.
وي در طول سال هاي 1979-1978 به عنوان استاد پژوهش بنياد فورد، بازديدهايي از دانشگاه شيکاگو و بخش اقتصاد دانشگاه نورث وسترن- مکاني که فعاليتش را به اوج رساند- انجام داد. البته در همان زمان پيشنهاد دانشگاه مينه سوتا را پذيرفت زيرا اين دانشگاه با حضور اقتصاددانان برجسته اي نظير توماس سارجنت (16) و نل والاس (17) بهترين دوره تحصيلات تکميلي را در بخش اقتصاد کلان داشت. به عقيده پرسکات موفقيت سيستم مينه سوتا در سنّت آن خلاصه مي شد که از دانشجو ابتدا تعريف اصطلاحات سپس طراحي دقيق طرح را انتظار داشت. برطبق اين روش اگر فردي با نتيجه موضوعي مخالف باشد بايد با يکي از فرضيه ها مخالفت کند. فراواني دانشجويان خلاق و پرتلاش نيز يکي ديگر از دلايل اصلي موفقيت اين سيستم بود. پرسکات در مينه سوتا به عنوان نظريه پرداز بازي هاي کامپيوتري انتخاب شد و بيشتر در فوتبال جوانان به فعّاليت پرداخت. وي در سال 1998 پيشنهاداتي از سوي برخي دپارتمان هاي دانشگاه شيکاگو و دانشگاه مينه سوتا دريافت کرد و در نهايت پيشنهاد دانشگاه شيکاگو را پذيرفت.
پرسکات در اولين گام براي تدريس احساس کرد به توسعه اطلاعاتي نياز دارد که بتواند در تدريس اقتصاد کلان مدرن مورد استفاده قرار گيرد. مرجعي که عمدتاً در دوره هاي ليسانس اقتصاد کلان تدريس مي شد و مدل هاي کينزي را در اقتصاد کلان آموزش مي داد در دهه 1970 به طرز چشم گيري منسوخ شد و از بين رفت. او آرزو مي کرد که ذرّه اي از نبوغ ساموئلسون (18) را داشت و مي توانست کتاب مناسبي بنويسد که براي تدريس در رشته اقتصاد کلان مدرن مورد استفاده قرار گيرد، زيرا واقعاً مورد نياز بود.
پرسکات در مقاله " قوانين به جاي صلاحديد: تناقض در طرح هاي بهينه " که در سال 1977 توسط فين کيدلند (19) در مجله اقتصاد سياسي منتشر گرديد اين موضوع را مورد تجزيه و تحليل قرار داد که در تنظيم سياست هاي مالي، بانک هاي مرکزي بايد اهداف شمارشي سخت و خشک خود را داشته باشند يا اجازه يابند طبق صلاحديد خود عمل کنند. وي شهرتش را مديون کار روي فيلتر هودريک (20) - پرسکات بود که در روان سازي نوسنات در سلسله زماني مورد استفاده قرار مي گيرد.
وي در طول کار با کيدلند اثبات کرد چگونه يک تعهد آشکار توسط سياست گذاران مبني بر پايين آوردن نرخ تورم ممکن است باعث به وجود آوردن انتظاراتي براي پايين آوردن نرخ تورم و بيکاري شود. پرسکات و کيدلند با پايه گذاري اساس اقتصاد کلان براي تجزيه و تحليل هاي دورهاي تجاري اثبات کردند که تغييرات تکنولوژي يا شوک هاي عرضه همچون بالارفتن تصاعدي قيمت نفت مي تواند در سرمايه گذاري و نوسانات قيمتي وابسته منعکس شود و باعث ايجاد نوسانات کوتاه مدت پيرامون رشد اقتصادي بلندمدّت گردد.
پرسکات در سال 1967 جايزه الکساندر هندرسون را از دانشگاه کارنگي ملون دريافت داشت. در سال 1980 به عضويت انجمن اقتصادسنجي درآمد و در سال 1992 عضو آکادمي علوم و هنر آمريکا شد هم چنين در سال 2002 جايزه اقتصاد اِروين پلين نِمِر را از دانشگاه نورث وسترن دريافت داشت.
براي استفاده بيشتر از افکار و انديشه هاي پرسکات مي توان به برخي از کتاب ها و مقالات نامبرده به شرح زير مراجعه نمود:

A.Books:

1.Timothy J. Kehoe & Edward C. Prescott 0>- "Great depressions of the twentieth century," Monograph, Federal Reserve Bank of Minneapolis, number 2007 gdott.

b. Articles:

1. "Investment Under Uncertainty", with R.E.Lucas, 1971, Econometrica
2. 'The Multi-Period Control Problem Under Uncertainty", 1972, Econometrica
3. 'Equilibrium Search and Unemployment", with R.E.Lucas, 1974, JET
4. 'Rules Rather than Discretiomthe inconsistency of optimal plans", with F.E. Kydland,
1977, JPE
5. 'Dynamic Optaimal Taxation, Rational Expectations and Optimal Control", with F.E> Kydland, 1980, JPE
6. 'Time to Build and Aggregate Fluctuations", 1982, Econometrica
7. "General Competitve Equilibria Analysis in an Economy with Private Information", with R.M. Townsend, 1984, IER
8. 'Pareto Optima and Competitive Equilibria with Adverse Selection and Moral Flazard", with R.M Townsend, 1984, Econometrica
9. 'The Equity Premium Puzzle: A Puzzle", with R. Mehra, 1985, JME
10. 'Theory Ahead of Business Cycle Measurment", 1986, FRB Minneapolis QR

پي‌نوشت‌ها:

1. Christian
2. Finn Kydland ( متولّد 1943 )
3. گلنز فالز Glens Falls شهري در مجاورت شرق مرکزي نيويورک.
4. کالج سوارتمور Swarthmore college دانشکده اي خصوصي، مستقل و ليبرال واقع در ايالت پنسيلوانياي آمريکا.
5. دانشگاه ليک IVY، IVY League universities، يک نام جمعي براي 8 دانشگاه اوليه از دانشگاه هاي برتر شرق آمريکا.
6. Ibid
7. Robert E.Lucas ( متولّد 1937 )
8. مايکل سي. لاول Michael C. Lovell ( متولّد 1930 ) اقتصاددان آمريکايي.
9. موريس هرمان دي گروت Morris Herman DeGroot ( 1989-1931 ) آماردان آمريکايي.
10. Bob Lucas
11. Ibid
12. Ibid
13. Gerard Debreu ( 1921-2004 )
14. Vilfredo Pareto ( 1848-1923 )
15. Michael Scott Visser
16. توماس سارجنت Thomas J. Sargent ( متولّد 1939 ) اقتصاددان آمريکايي و متخصص در امور اقتصاد کلان.
17. نل والاس Neil Wallace ( متولّد 1939 ) اقتصاددان آمريکايي.
18. Paul Samuelson ( 1915-2009 )
19. Finn Kydland ( متولّد 1943 )
20. رابرت جيمز هودريک Robert James Hodrick ( متولّد 1950 ) اقتصاددان آمريکايي.

منبع مقاله :
قنادان، محمود؛ (1391)، جوايز نوبل اقتصاد، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول