(Leonid Hurwicz (1917-2008
زندگي علمي لئونيد هورويچ
هورويچ در سال 2007 به همراه اريک ماسکين و راجر مايرسون به خاطر " فعاليت در عرصه سازماندهي نظريه بازي ها و طراحي هاي بنيادي در زمينه توسعه نظريه بازي ها "، جايزه نوبل اقتصاد را دريافت کرد.
نويسنده: محمود قنّادان
(Leonid Hurwicz (1917-2008
هورويچ در سال 2007 به همراه اريک ماسکين (1) و راجر مايرسون (2) به خاطر " فعاليت در عرصه سازماندهي نظريه بازي ها و طراحي هاي بنيادي در زمينه توسعه نظريه بازي ها "، جايزه نوبل اقتصاد را دريافت کرد.وي در سال 1917 در مسکو متولد شد. در سال 1938 به واسطه تشويق پدر موفق به کسب مدرک حقوق از دانشگاه وارسا (3)، لهستان شد اما در سال هاي بعد، اقتصاد را به عنوان تخصص دانشگاهي خود در قالب دوره هاي دو ساله دنبال نمود و به اين ترتيب به دانشکده علوم لندن راه يافت.
هنگامي که لهستان مورد تهاجم هيتلر قرار گرفت، هورويچ تبعه ايالات متحده آمريکا شد و مطالعات خود را در دانشگاه هاروارد و دانشگاه شيکاگو ادامه داد. با اصرار والتر هلر (4) رييس دفتر اقتصادي، هورويچ ابتدا در سال 1951 به مينه سوتا رفت؛ آن دو تقريباً رويکردهاي متفاوتي در کار خود پيش گرفتند اما در قالب يک تيم دونفره نيرومند، توانستند به دانشگاه مينه سوتا به عنوان يک مرکز علمي قوي شهرت ببخشند. شهرت هورويچ به جهت ارائه نظريه پيشرو اقتصادي اش مي باشد اما به دليل علاقه به طيف گسترده اي از موضوعات متنوع از زبان شناسي گرفته تا بيوشيمي و موسيقي نيز شناخته شده مي باشد علاوه بر اين وي به خاطر بازديد از سايت هاي باستان شناسي خاورميانه نيز شهرت خاصي دارد.
همانند بسياري از دانشمندان، وي ترجيح داد به شناسايي مفاهيم تند و بي پروا در خصوص مديريت موارد روزانه بپردازد. دفتر وي در دانشگاه و بخش هايي از خانه اش در جنوب مينه پوليس به کتابخانه اي اختصاصي حاوي مقالات تحقيقاتي و ساير اسناد بر هم انباشته، تبديل شده بود. وي پيرامون نظرات اقتصاد رفاه، اقتصاد بخش عمومي، نهادها، مکانيسم ها و اقتصاد رياضي به تدريس مي پرداخت. تحقيقات اخير پروفسور هورويچ مشتمل بر مقايسه، تحليل سيستم ها و تکنيک ها در ساختارهاي اقتصادي، اقتصاد رفاه، اجراي نظريه بازي ها در اهداف اجتماعي و مدل سازي نهادهاي اقتصادي، نظريه اقتصادي و به خصوص طراحي الگوهاي اقتصادي رياضي مي باشد.
هورويچ يکي از طرفداران سرسخت مکتب هايک (5) و رياضي دان خبره اي است که به مطالعه پيرامون موضوع مشوق ها پرداخته است. وي به همراه کنث اَرو (6)، کار روي مدل هاي نظريه بازي را آغاز کرده، هر چند کار اَرو بر مبناي تحقيقات هوريچ شکل گرفته بود اما تا زمان حاضر به تحقيقات هورويچ توجه خاصي نشده است.
هورويچ به عنوان مبدع نظريه طراحي مکانيسم برنده جايزه نوبل شد و ماسکين (7) و مايرسون (8) به خاطر کاربردي کردن و توسعه آن به اين جايزه دست يافتند. بنابه گفته آکادمي سلطنتي علوم سوئد، اين جايزه به کار مشترک اين سه نفر پيرامون نظريه طراحي مکانيسم تعلق گرفت که قادر است ميزان نياز دولت براي مداخله و نحوه عمل مؤسسات مختلف جهت تخصيص منابع را ارزيابي نمايد. اين نظريه زاييده افکار هورويچ بود و توسط ماسکين از مؤسسه مطالعات پيشرفته پرينستون و مايرسون از دانشگاه شيکاگو مورد اصلاح و آزمون قرار گرفت.
بنا به اظهارات آکادمي، اين تحقيق به تشريح فرايند تصميم گيري به کار رفته در معاملات اقتصادي کمک مي کند. به عنوان مثال چه سياست هايي پيرامون بيمه، مي تواند بدون ايجاد هرگونه سوء استفاده بهترين پوشش را فراهم نمايد. اين تحقيق بر اساس آموزه هاي علمي در بازار کار و رأي دهي و انتخاب نيز کاربرد دارد. هم چنين اين نظريه توانسته است ميزان درک را از روش هاي مکانيسم هاي تخصيص بهينه بسيار افزايش دهد.
بناي اصلي اين نظريه در دهه 1960 توسط هورويچ با طرح اين سؤال پايه ريزي شد که چگونه تصميم گيرندگان به تصميمي مي رسند که اطلاعات کيفي مربوط به آن را به اطلاعات پراکنده اي که در دست افراد مختلف است ارتباط مي دهد. مدل سازي رياضي اين مسئله قلب نظريه طراحي مکانيسم را شامل مي شود.
اين نظريه امروزه اکثر جنبه هاي تصميم گيري توسط اقتصاددانان را تحت تأثير قرار داده است. کاربرد اين نظريه نشان مي دهد چگونه بازار و نهادهاي مرتبط با بازار مي توانند کارکردي قابل قبول همانند نتايج دست نامرئي آدام اسميت (9) داشته باشند و هم چنين اينکه چگونه ممکن است ساير نهادهاي مکمل بازار ما را به اهداف بهتري برسانند.
نظريه طراحي مکانيسم راهنماي مناسبي براي طراحي و ايجاد نهادها در مواقعي است که بازار شکست مي خورد. اين نظريه امروزه در زمينه هايي مثل توسعه، سياست هاي زيست محيطي، حراج در بازارها، تنظيم بازار و غيره به طور وسيعي مورد استفاده قرار گرفته است. به طور خاص کاربرد اين نظريه در جنبه هاي علوم سياسي و اقتصاد سياسي در زمينه هايي نظير فرايند جديد رأي گيري و سيستم هاي الگوي کاري مي تواند مورد استفاده دولت ها در حل مسائل مبتلا به آن قرار گيرد. به طور کلي نظريه طراحي مکانيسم تلاشي است در جهت کمک به دست نامرئي به منظور کاهش هزينه هاي اطلاعات نامتقارن، براي زماني که طرف مقابل بيشتر از آنچه شما مي دانيد، مي داند.
نظريه طراحي مکانيسم بيش از همه، زيرشاخه اي از نظريه بازي ها است مسأله اصلي در طراحي مکانيسم از آنجا آغاز مي شود که اصولاً فعاليت هاي اقتصادي ( در اينجا تعريف فعاليت اقتصادي مرزهاي سنتي رابينز را که متمرکز بر تخصيص منابع محدود براي ارضاي خواسته هاي نامحدود است در مي نوردد و به حوزه هاي سياسي- اجتماعي و فعاليت هاي غيرمصرف و توليد و توزيع مي کشد ) همراه با توزيع اطلاعات است. هر عاملي تمامي اطلاعات را در دست ندارد و اطلاعات هر فرد چون داده شخصي که به او امتياز مي دهد عمل مي کند.
مکانيسم باز آنچنان که از منظر نئوکلاسيک برمي آيد با دامن زدن به بهينه پارتو (10) کاراترين عملکرد اقتصادي را به همراه دارد. اما مسأله آنجاست که فروض بازاري از جمله اطلاعات کامل، فضاي رقابتي و غيره در اکثر اوقات در عالم واقعيت رخ نمي دهد و در نتيجه بهينه پارتو بهينه اي غيرعملي قلمداد مي شود. اما يک پاسخ در خور توجه که هم چنان غيرقابل انکار مي نمايد آن است که حتي اگر مکانيسم بازار قادر نباشد به بهترين نقطه دست يابد، آلترناتيوي را ارائه مي دهد که بهتر از مکانيسم هاي ديگر است. طراحي مکانيسم نيز بدون ردّ اين ادعا مدعي آن است که مي تواند در موارد مختلف تصويري واقعي تر از شرايط مورد مطالعه و بهترين راه حل هاي موجود ارائه دهد. در حقيقت اين نظريه وسيله اي براي تحليل واقعي تر و علمي تر موضوعات اقتصادي است که نقطه کارا و عملي را به دست مي دهد.
براي روشن تر شدن محدوده کاري طراحي مکانيسم مثالي مي زنيم. اگر ( فرد الف ) بخواهد کالايي را که متعلق به اوست به ( فرد ب ) که خواهان خريد آن است بفروشد، با چه قيمتي اين کار را انجام دهد. اگر فرض کنيم ارزش کالا براي ( فرد الف ) X و براي ( فرد ب ) Y باشد ( فرد الف ) حاضر است آن کالا را به قيمت X يا بيشتر بفروشد و در عين حال ( فرد ب ) حاضر است به قيمت Y يا پايين تر ازآن خريداري کند. اگر باز فرض کنيم قيمت معاملاتي بين اين دو ارزش باشد آنگاه ( فرد الف ) p-x نفع مي برد و ( فرد ب ) Y-P و در نتيجه منفعت کل اين معامله براي دو طرف ( P-X )+( Y-P )= Y-X است. در نتيجه هرگاه Y>X باشد به نفع کل جامعه است که معامله انجام شود و منفعتي به ميزان Y-X حاصل شود.
اما براي انجام معامله سه راه وجود دارد. اول آنکه فروشنده ( فرد الف ) قيمت X خود را اظهار کند و اگر ( فرد ب ) ارزشي بيشتر براي آن قائل بود معامله انجام شود. دوم آنکه ( فرد ب ) قيمت Y را بيان کند و اگر براي ( فرد الف ) اين قيمت بالاتر از X بود، معامله انجام شود. سوم آنکه دو طرف همزمان در يک حراج دوطرفه X و Y را اظهار کنند و قيمت نهايي P ما بين اين دو حاصل شود.
اما مشکل از آنجا شکل مي گيرد که طرفين به دليل اينکه تنها از ارزش هاي خود خبر دارند اين انگيزه را دارند که ارزش هاي واقعي خود را اظهار نکنند تا بدين شکل منفعت بيشتري کسب کنند. در حقيقت براي ( فرد الف ) که X حداقل قيمتي است که رضايت او را جلب مي کند اين انگيزه وجود دارد که به دليل عدم اطلاع از قيمت ( فرد ب ) در حراج قيمتي بالاتر از X را اظهار کند و در نتيجه به قيمت نهايي P بيشتري در چانه زني دست يابد. از آن سو به همين دليل ساده ( فرد ب ) نيز انگيزه دارد که خود را پايين تر از مقدار واقعي نشان دهد. در اين صورت بي ترديد ممکن است با X و Y غيرحقيقي معامله اي صورت نگيرد در حالي که با مقادير واقعي آنها به نفع دو طرف ( و در نتيجه کل جامعه ) بود که معامله انجام شود.
طراحي مکانيسم تنها تا اينجا پيش نمي رود، بلکه راه حل هايي را براي آشکارسازي اطلاعات نشان مي دهد و هم چنان که مايرسون (11) نشان مي دهد حراج دو طرفه با خصيصه هايي بهترين نقطه کارا و عملي است.
هورويچ در سال 1947 عضو انجمن اقتصادسنجي و در سال 1969 رييس اين انجمن شد. در سال 1965 عضو آکادمي علوم و هنر آمريکا شد. در سال 1990 مدال ملي علوم را در علوم رفتاري و اجتماعي را که توسط رييس جمهور وقت آقاي جورج بوش به خاطر کار پيشگامانه در « نظريه مکانيسم بخش غيرمتمرکز مدرن » به وي اهدا شده بود، دريافت داشت. او در سال 1948 در کميسيون اقتصاد سازمان ملل متحد به فعاليت پرداخت و در سال 1954 عضو کنسول تحقيقات ملي آمريکا بود.
هورويچ شش مدرک دکتراي افتخاري از دانشگاه نورث وسترن ( 1980 )، دانشگاه شيکاگو ( 1993 ) دانشگاه اُتُنُما بارسلونا ( 1989) دانشگاه کِيو ( 1993 ) مدرسه اقتصاد وارسُو ( 1994 ) و دانشگاه بيلفلد ( 2004) دريافت داشت.
براي اطلاع بيشتر از افکار و انديشه هاي هورويچ مي توان به برخي از کتاب ها و مقالات نامبرده به شرح زير مراجعه نمود:
A.Books:
1.Studies in Linear and Non-Linear Programming with K.J.Arrow and Hirofumi Uzawa.1958.b. Articles:
1. "Stochastic Models of Economic Fluctuartions". 1944. Econometrica2. 'The Theory of Economic Behavior". 1945. AER
3. 'Theory of the Firm and of Investment", 1946, Econometrica
4. "What Has Happened to the Theory of Games?", AER
5. "Reduction of Constrained Maxima to Saddle-Point Problems" with K.J. Arrow. 1956. Proceedings of the Third Berkeley Symposium
6. "Gradient Methods for Constrained Maxima", with K.J. Arrow, 1957. Operations Research
7. "On the Stability of Competitve Equilibrium!", with K.J. Arrow, 1958. Econometrica.
8. "On the Stability of Competitive Equilibrium. II". with K.J. Arrow J.D. Block. 1959, Econometrica.
9. 'Competitive Stability under Weak Gross Substitutability: the Euclidian distance approach" with K.J. Arrow. 1960 IER.
10. "Some Remarks on the Equilibria of Economic Systems" with K.J. Arrow, 1960. Econometrica.
11. 'Conditions for Economic Efficiency of Centralized and Decentralized Structures". 1960, in Grossman, editor, Value and Plan.
12. "Optimality and Informational Efficiency in Resource Allocation". 1960, in Arrow Karlin and Suppes, editors, Mathematical Methods in Social Sciences.
13. "Constraint Qualifications in Non-Linear Programming", with K.J. Arrow and H. Uzawa.l961.Naval Research Logistics Qurterly.
14. 'On the Integrability of Demand Functions", with H. Uzawa.1971, in Chipamn et al. editors. Preferences. Utility and Demand.
15. "Revealed Preference without Demand Continnuity Assumptions", with M.K. Richter.
1971.in Chipman etal. editors. Prefetences. Utility and Demand
16. 'Centralization and Decntralization in Economic Processes", 1971, in Eckstein, editor. Computation of Economic Systems.
17. 'On Informationally Decentralized Systems". 1971. in McGuire, and Radner, editors, Decision and Organization.
18. 'The Design of Mechanism for Resource Allocation". 1973, AER.
19. 'Studies in Resource Allocation Processes, with K.J. Arrow, 1977.
20. "On the Dimensional Requirements of Informationally Decentralized Pareto-Satisfactory Processes", 1977, JET.
21. "Ville Axioms and Consumer Theory", with M.K. Richter. 1978. Econometrica
22. "Construction of Outcome Functions guaranteeing Existence and Pareto-optimality of Nash Equilibria", with D. Schmeidler, 1979. Econometrica.
پينوشتها:
1. Erik Maskin ( متولّد 1950 )
2. Roger Myerson ( متولّد 1951 )
3. Warsaw university
4. والتر هلر Walter Wolfgnay Heller ( 1987- 1915 ) اقتصاددان آمريکايي.
5. Friedrich von Hayek ( 1899-1992 )
6. Kenneth Joseph Arrow ( متولّد 1921 )
7. Erik Maskin ( متولّد 1950 )
8. Roger Myerson ( متولّد 1951 )
9. Adam Smith ( 1723-1790 )
10. Vilfredo Pareto ( 1848-1923 )
11. Roger Myerson ( متولّد 1951 )
قنادان، محمود؛ (1391)، جوايز نوبل اقتصاد، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}