جايگاه امام رضا (ع) در علوم قرآني و تفسير (3)
5. رهنمودهاي تفسيري حضرت رضا (عليه السلام)
مهم ترين رهنمودهاي تفسيري در روايات رضوي به شرح زير است:1-5. نهي از تفسير به رأي
امام رضا (عليه السلام) با واسطه اجداد طاهرينش از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي كنند كه خداوند فرمود: كسي كه كلام مرا به رأي خويش تفسير كرده و مرا به مخلوقاتم تشبيه كند، به من ايمان نياورده است.(1) روايت حاضر بيانگر اين مطلب است كه پي آمد نشناختن منزلت كلام خدا، اين است كه شبيه كلام مخلوق پنداشته مي شود، و در نتيجه تفسير به رأي را به دنبال خواهد داشت، و لذا سقوط در ورطه بي ايماني، قطعي است. اين، بدان معنا نيست كه اين كلام، قابل فهم براي بشر نيست، و از مقدمات لغوي و نحوي در فهم آن نمي توان كمك گرفت، بلكه بدان معناست كه در حد كلام بشر تنزل داده شده و از بطون و معاني فراوان آن و سطح گوينده آن غفلت شده است.2-5. تعيين مرجع ضمير
تعيين صحيح مرجع ضمير، يكي از عواملي است كه موجب فهم صحيح آيات قرآن مي شود و تشخيص نادرست در اين امر، به فهم نادرستي از آيات قرآن مي انجامد. مانند آيه « حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَ لاَ يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ »(2) كه مأمون عباسي گمان كرده كه قيد « اسْتَياَسَ الرسُّل »، « من الله »بوده و ضمير « واو » در « ظَنّوا »و « هم » در « أنّهُمْ » به « الرُّسُلُ » برمي گردد. وي براساس اين خوانش از آيه مباركه در عصمت و يقين رسولان الهي ترديد كرده است. لكن امام رضا (عليه السلام) با ذكر قيد صحيح براي « استَيأسَ الرُّسُلُ » و تعيين مرجع ضمير، اين توهم را مردود دانسته است. ايشان در تفسير اين آيه، قيد « اسْتيأسَ الرُّسُل » را « من قومهم » دانسته و مرجع ضمير « واو » در « ظَنُّوا » را « قوم » و مرجع ضمير « هم » در « أنَّهُم » و « واو » در « كُذِبوا » را « الرُّسل » دانسته است. و اين آيه را به صورت « حتي إذا اسْتَيأسَ الرُّسل من قومهم و ظن قومهم أن الرسل قد كذبوا جاءالرسل نصرنا » تلاوت كرده است.(3)3-5. توجه به نوع خطاب
تعيين نوع خطاب در آيات يكي ديگر از رهنمودهاي تفسيري امام رضا (عليه السلام) است كه بي توجهي به اين امر در برخي از آيات قرآن كريم موجب ترديد در عصمت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي شود مانند آيات « عَفَا اللَّهُ عَنْکَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ.. »(4)، « وَ لَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْکَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ »(5) و « وَ لَوْ لاَ أَنْ ثَبَّتْنَاکَ لَقَدْ کِدْتَ تَرْکَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً »(6) امام رضا (عليه السلام) به منظور دفاع از عصمت رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نوع خطاب در اين آيات را از باب « بإياك أعني و اسمعي يا جاره » دانسته است.(7) ابن عباس در روايتي به وجود اين نوع از خطاب در قرآن اشاره كرده است.(8) امام صادق (عليه السلام) نيز در روايتي فرموده است:« نزل القرآن باياك اعني و اسمعي يا جاره » (9) محمد صالح مازندراني درباره اين نوع از خطاب ذيل روايت مذكور مي نويسد: برخي از آيات قرآن و يا خود قرآن به نحو « تعريض »نازل شده است به عبارت ديگر مراد از آن متوجه كردن خطاب به مخاطب است، در حالي كه مراد از خطاب شخص ديگري است كه او شايسته خطاب است.(10) شيخ طوسي نيز پس از نقل اين روايت مي نويسد: بر اين اساس خطاب متوجه پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بوده لكن مراد از خطاب امت ايشان است.(11)4-5. توجه به پيام و اهداف تربيتي و هدايتي آن
بي ترديد، يكي از شؤون اساسي امامت، تربيت و هدايت مردم به است. اهميت اين امر به اندازه اي است كه امام رضا (عليه السلام) همچون ديگر امامان معصوم در تفسير قرآن كريم به اهداف تربيتي و هدايتي عنايت ويژه اي داشته است. روايات ذيل بيانگر اين مدعاست:الف- امام رضا (عليه السلام) در روايتي فرمود: وحشتناك ترين حالتي كه آدمي دارد سه موقع است: روزي كه متولد مي شود و از شكم مادر بيرون مي آيد و دنيا را مي بيند، روزي كه مي ميرد و آخرت و اهل آن را مي بيند و روزي كه مبعوث مي شود و احكامي را مشاهده مي كند كه در سراي دنيا نديده است. و به درستي كه خداوند عزوجل در اين سه موقع بر يحيي (عليه السلام) سلام فرستاده است و ترس او را ايمني بخشيده است و فرمود:« وَ سَلاَمٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً »(12) عيسي بن مريم (عليه السلام) نيز در اين سه موقع بر خويش سلام كرده است فرمود:« وَ السَّلاَمُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيّاً »(13).
ب- ايشان در روايتي مسئله عرضه اعمال امت بر خويش را بيان كرده است. بي ترديد توجه دادن مردم به اين امر در جهت تربيت و هدايت آنها است. عبدالله بن ابان گويد: به امام رضا (عليه السلام) عرض كردم: براي من و خانواده ام دعا كنيد. حضرت فرمود: مگر من دعا نمي كنم، به خدا سوگند همانا اعمال شما هر روز و شب بر من عرضه مي شود. عبدالله بن ابان از اين سخن تعجب كرد، حضرت فرمود: آيا كتاب خدا را نخوانده اي كه مي فرمايد: « وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ »(14).
6. پي جويي روش هاي تفسيري در احاديث رضوي
برخي از نويسندگان، روش تفسيري را امري فراگير دانسته كه مفسّر آن را در همه آيات قرآن به كار مي گيرد و اختلاف در آن، باعث اختلاف در كلّ تفسير مي شود و آن چيزي جز منابع و مستندات تفسير نيست.(15) بررسي احاديث رضوي بيانگر روش هاي زير است:1-6. روش تفسير قرآن به قرآن
بي ترديد، متقن ترين منبع براي تفسير قرآن كريم خود قرآن است، زيرا اميرالمؤمنين (عليه السلام) درباره قرآن فرمود:« و يَنطقُ بعضُهُ ببعضٍ و يَشْهَدُ بعضُهُ علي بعض »(16) تأمل در آيات قرآن كريم نشان مي دهد كه برخي از مطالب در برخي از آيات به صورت مجمل بيان شده در حالي كه همان مطالب در آيات ديگري به صورت مفصل و مبين بيان شده است. علاوه بر اين، قرآن خود را « تِبْيَاناً لِکُلِّ شَيْءٍ »(17) معرفي كرده است. سخن معروف « القرآن يفسر بعضه بعضا » نيز ناظر به روش تفسيري قرآن به قرآن است.(18) روش تفسير قرآن به قرآن در روايات تفسيري امام رضا (عليه السلام) ديده مي شود. در اين جا به ذكر چند نمونه از اين روايات بسنده مي شود:الف- امام رضا (عليه السلام) درباره آيه « وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ »(19) به منظور اثبات اين مطلب كه مراد از « اهلَ الذكر » ائمه اطهار (عليهم السلام) است، از روش تفسير قرآن به قرآن استفاده كرده است. آن حضرت با استناد به آيات « ... قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْکُمْ ذِکْراً رَسُولاً يَتْلُو عَلَيْکُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ... »(20) كه در اين آيات از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) به عنوان « ذكر » تعبير شده است، خويش را از زمره « اهلَ الذكر » معرفي كرده است.(21)
ب- ايشان در روايت ديگري، آيه « يُوصِيکُمُ اللَّهُ فِي أَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ... » (22) را به كمك آيه « الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ... »(23) تفسير كرده است.(24)
ج- امام رضا (عليه السلام) در روايتي معني « خَتم » در آيه 7 سوره بقره را به استناد آيه « ...بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِکُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً »(25) « طبع بر قلوب كفار » بيان كرده است.(26)
د- ايشان در روايت ديگري معني « قواما » در آيه 67 سوره فرقان را به استناد آيات « ... عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَ عَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنِينَ »(27) و « ...و لاَ يُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ مَا آتَاهَا... »(28) بيان كرده است.(29)
2-6. روش تفسير قرآن به سنت
يكي از بهترين و لازمترين راه هاي شناخت قرآن، تفسير آن به سنت معصومان (عليهم السلام) است. در واقع سنت معصومان (عليهم السلام) يكي از منابع علم تفسير و اصول بررسي و تحقيق براي دستيابي به معارف قرآني است. عترت طاهرين (عليهم السلام) براساس حديث متواتر ثقلين همتاي قرآن بوده كه تمسك به يكي از آن دو بدون ديگري مساوي با ترك هر دو ثقل است و براي دستيابي به دين كامل اعتصام به هركدام بايد همراه با تمسك به ديگري باشد.(30)امام رضا (عليه السلام) اگرچه خود يكي از اهل بيت (عليهم السلام) است و روايات تفسيري ايشان يكي از منابع متقن براي تفسير قرآن كريم به شمار مي آيد، لكن ايشان علاوه بر بيان مطالب تفسيري خويش برخي از روايات آباء و اجداد طاهرينش را در تفسير آيات قرآن بيان كرده است. برخي از اين روايات از اين قرار است:
الف- امام رضا (عليه السلام) به منظور تفسير سوره حمد روايتي از آباء طاهرينش از اميرالمؤمنين (عليه السلام) در تفسير اين سوره نقل كرده است.(31)
ب- آن حضرت به منظور تفسير آيه « فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ ... »(32) روايتي را به واسطه پدر و جد خويش از امام باقر (عليه السلام) درباره اين آيه نقل كرده است.(33)
ج- ايشان به منظور تفسير آيه « فَتَبَسَّمَ ضَاحِکاً مِنْ قَوْلِهَا وَ قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلَى وَالِدَيَّ... »(34) روايتي را به واسطه پدر بزرگوارش (عليه السلام) از امام صادق (عليه السلام) نقل كرده است.(35)
د- ايشان به منظور تفسير آيه « ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ »(36)روايتي از امام صادق (عليه السلام) نقل كرده است.(37).
استناد به آيات قرآن كريم پس از بيان برخي از مطالب در روايات رضوي نقش مهمي در تبيين آيات قرآن كريم دارد. اين امر علاوه بر اين كه سبب تأييد و صحيح دانستن آن مطالب مي گردد، به نوبه خود نوعي تفسير قرآن شمرده مي شود، زيرا برخي از پيام ها از آن آيات به مخاطبان منتقل مي شود كه موجب فهميدن بهتر آن آيات براي مخاطبان مي شود. دو نمونه از اين روايات شاهد اين مدعا است:
الف: امام رضا (عليه السلام) در روايتي مؤمن حقيقي را داراي سه خصلت از سنت خدا، پيامبر و ولي او دانسته است ( كتمان سر، مدارا با مردم و صبر در سختي ها ) و به منظور بيان اين سه خصلت به سه آيه « عَالِمُ الْغَيْبِ فَلاَ يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ... »(38) ، « خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ »(39) و « وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ... »(40) استناد كرده است.(41)
ب: ايشان در روايت ديگري فرموده است: نزديكترين حالي كه بنده نسبت به خداوند دارد حالتي است كه در سجده است و اين سخن خداوند است كه فرمود:« ... وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ »(42).
7. بازتاب آموزه هاي تفسيري امام رضا (عليه السلام) در آثار فريقين
برخي بر اين عقيده اند كه اهل بيت (عليهم السلام)، در تفسير قرآن، نقش تربيتي و تعليمي را ايفا كرده اند. به عبارت ديگر، امامان اهل بيت (عليهم السلام) درصدد آموختن روش تفسير و چگونگي بهره گيري از آيات در تفسير بوده اند، نه آنكه درصدد باشند همه آيات را تفسير كنند. امامان با بيان نمونه هايي از تفسير آيات، درواقع خواسته اند اصول و مبادي تفسير قرآن را براي اصحاب و شاگردان خود تبيين كنند.(43) اقوال تفسيري امام رضا (عليه السلام) را مي توان در تفاسير مأثور اماميه همچون تفسير عياشي(44)، تفسير فرات كوفي(45)، تفسير منسوب به علي بن ابراهيم قمي(46)، تفسير صافي فيض كاشاني(47)، البرهان في تفسير القرآن سيد هاشم بحراني (48) و تفسير نورالثقلين حويزي (49) مشاهده كرد. اين كتاب ها حاوي مقدار زيادي از احاديث تفسيري آن حضرت است. اقوال تفسيري امام رضا (عليه السلام) را مي توان در تفاسير مأثور اهل تسنن همچون الكشف و البيان عن تفسير القرآن ثعلبي(50)؛ و نيز برخي تفاسير غير مأثور اهل تسنن مانند كشف الاسرار و عدة الابرار ميبدي (51) و روح المعاني آلوسي بغدادي مشاهده كرد.(52)8. آثار علوم قرآني شاگردان و تربيت شدگان حضرت رضا (عليه السلام)
در شمار اصحاب امام رضا (عليه السلام)، بايد به نامبردگان ذيل اشاره كرد كه در زمينه علوم قرآن و تفسير تأليف داشته اند. شايان ذكر است كه بعضي از آنها از ياران يا شاگردان چند امام بوده اند.الف. احمد بن محمد بن عيسي اشعري قمي. يكي از آثار وي كتاب الناسخ و المنسوخ است.(53)
ب. حسن بن محبوب (د 224ق) يكي از آثار وي كتاب التفسير است.(54)
ج. حسين بن سعيد اهوازي. يكي از آثار وي كتاب التفسير است.(55)
د. ابوالحسن دارم بن قبيصه. وي در زمينه علوم قرآني آثاري همچون كتاب الوجوه و النظائر و كتاب الناسخ و المنسوخ دارد.(56)
هـ. ابوطالب عبدالله بن صلت قمي. يكي از آثار وي كتاب التفسير است.(57)
و. علي بن اسباط بن سالم ( زنده در 230ق) يكي از آثار وي كتاب التفسير است.(58)
ز. علي بن مهزيار اهوازي. يكي از آثار وي كتاب التفسير است.(59)
ح. ابوعبدالله محمد بن خالد برقي. يكي از آثار وي كتاب التفسير است.(60)
ط. ابومحمد يونس بن عبدالرحمن ( د208ق). نجاشي تأليفات زيادي را به او نسبت مي دهد. از جمله كتاب تفسير القرآن و نيز كتاب فضل القرآن.(61)
شايان ذكر است كه از ميان تفاسير متعددي كه ياران امام رضا (عليه السلام) نوشته اند، متن مستقلي باقي نمانده و فقط نقل قول هايي از اين تفاسير در منابع اماميه آمده است.
نتيجه گيري
1. نزاهت قرآن كريم از تحريف، وحياني بودن الفاظ قرآن كريم، حادث بودن كلام الهي، جاودانه بودن قرآن از مهم ترين مباني صدوري تفسير در احاديث رضوي است.2. تأكيد بر قابل فهم بودن قرآن كريم و عنايت به بعد هدايتگري قرآن از مهم ترين مباني دلالي تفسير در احاديث رضوي است.
3. شرايط فكري و مباحث علمي در هر زماني مي تواند تأثير بسياري در رويكرد مفسران در تفسير قرآن كريم داشته باشد. تأثير دوران امام رضا (عليه السلام) كه دوران شيوع مناظرات علمي و كلامي بين اديان گوناگون و طرح شبهات و سؤال هاي كلامي بوده است بر رويكرد كلامي امام رضا (عليه السلام) در تفسير قرآن به خوبي نمايان است.
4. تأمل در روايات تفسيري امام رضا (عليه السلام) نشان مي دهد روايات ايشان شامل بيان جايگاه و فضيلت قرآن، تبيين برخي از مباحث علوم قرآني همچون سبب نزول، قرائت، سوره شناسي، فضائل و خواص سوره ها و آيات، حروف مقطعه و محكم و متشابه و نيز تفسير آيات قرآن كريم است.
5. براساس احاديث رضوي، مهم ترين گونه هاي تفسيري حضرت عبارتست از: ذكر اسباب نزول، بيان معني مفردات، تبيين آيات از راه بيان مصداق و قيدهاي توضيحي آيات، بيان تأويل آيات متشابه، بيان بطون آيات، تبيين آيات الاحكام، ذكر جزئيات داستانهاي قرآن، بيان چرايي مطالب در آيات، زدودن شبهه و تصحيح بدفهمي نسبت به قرآن كريم و تبيين معارف اعتقادي.
6. نهي از تفسير به رأي، تعيين مرجع ضمير، توجه به نوع خطاب و عنايت به پيام و اهداف تربيتي و هدايتي آن از مهم ترين رهنمودهاي تفسيري حضرت است.
7.دو روش تفسير قرآن به قرآن و روش تفسير قرآن به سنت، در احاديث رضوي ظهور و بروز بيشتري دارد.
8.آموزه هاي تفسيري حضرت رضا (عليه السلام) در تفاسير فريقين و نيز آثار تربيت شدگان حضرت قابل پيگيري است.
پي نوشت ها :
1.ابن بابويه، 1378ق، ج1، ص 116.
2.يوسف/ 110.
3.بحراني، 1416ق، ج3، ص 217.
4.توبه، 43.
5.زمر، 65.
6.اسراء، 74.
7.ابن بابويه، 1378ق، ج1،ص 202؛ بحراني، 1416ق، ج2،ص 778؛ جزائري، 1404ق، ص 18.
8.علم الهدي، بي تا، ص 119؛ فخرالدين رازي، 1406ق، ص 112.
9.كليني، 1365ش، ج2، ص 631؛ عياشي، 1380ق، ج1، ص 10.
10.مازندراني، بي تا، ج11، ص 81.
11.طوسي، بي تا، ج10، ص 28.
12.مريم، 15.
13.مريم، 33؛ ابن بابويه، 1378ق، ج1،ص 257؛ مجلسي، 1404ق، ج6، ص 158.
14.توبه، 105؛ صفار، 1404ق، ص 429؛ مجلسي، 1404ق، ج23، ص 347.
15.براي نمونه نك: شاكر، 1382ش، ص 46.
16.سيدرضي، بي تا، ص 192.
17.نحل، 89.
18.معرفت، 1419ق، ج2، ص 22.
19.أنبيا، 8.
20.طلاق، 10-11.
21.ابن بابويه، 1378ق، ج1، ص 239.
22.نساء، 11.
23.نساء، 34.
24.قطب راوندي، 1405ق، ج2، ص 359؛ حرعاملي، 1409ق، ج26، ص 95.
25.نساء، 155.
26.ابن بابويه، 1378ق،ج1، ص 123.
27.بقره، 236.
28.طلاق، 7.
29.كليني، 1365ش، ج4، ص 54؛ حرعاملي، 1409ق، ج21، ص 556.
30.جوادي آملي، 1379ش، ج1، ص 132.
31.التفسير المنسوب الي الامام العسكري (عليه السلام)، 1409ق، ص 30.
32.سبأ، 14.
33.قمي، 1404ق، ج2، ص 38.
34.نمل، 19.
35.ابن بابويه، بي تا، ج1، ص 72؛ جزائري، 1404ق، ص 368.
36.تكاثر، 8.
37.ابن بابويه، 1378ق، ج2، ص 128.
38.جن، 26-27.
39.اعراف، 199.
40.بقره، 177.
41.ابن بابويه، 1403ق، ج1، ص 82؛ طبرسي، 1385ق، ص 85.
42.علق، 19؛ كليني، 1365ش، ج3، ص 265؛ ابن بابويه، 1378ق، ج2، ص 7.
43.معرفت، 1419ق، ج1، صص 468-469.
44.نك: سراسر كتاب.
45.نك: سراسر كتاب.
46.نك: سراسر كتاب.
47.نك: سراسر كتاب.
48.نك: سراسر كتاب.
49.نك: سراسر كتاب.
50.براي نمونه نك: ج1، ص 106، 140؛ ج5، ص 213.
51.براي نمونه نك: ج1، ص 28؛ ج2، ص 348؛ ج3، ص 150.
52.براي نمونه نك: ج2، ص 99؛ ج6، ص 361؛ ج13، ص 216.
53.طوسي، 1417ق، صص 68-69؛ نجاشي، 1407ق، صص 81-82.
54.طوسي، 1417ق، ص 97.
55.خويي، 1413ق، ج6، صص 265-266.
56.نجاشي، 1407ق، ص 162.
57.نجاشي، 1407ق، ص 217.
58.نجاشي، 1407ق، ص 252.
59.نجاشي، 1407ق، ص 253.
60.نجاشي، 1407ق، ص 235.
61.نجاشي، 1407ق، صص 446-448.
قرآن كريم، ترجمه محمد مهدي فولادوند، تحقيق هيئت علمي دارالقرآن الكريم، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، تهران: دارالقرآن كريم.
1.آلوسي بغدادي، سيد محمود (1415ق)، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، به كوشش علي عبدالقادر عطيه، بيروت، دارالكتب العلميه.
2.ابن شعبه حراني حلبي، حسن بن علي (1404ق)، تحف العقول، قم، انتشارات جامعه مدرسين.
3.ابن شهرآشوب مازندراني، محمد بن علي ( 1379ق)، مناقب آل أبي طالب (عليه السلام)، قم، مؤسسه انتشارات علامه.
4. ابن بابويه قمي، ابوجعفر محمد بن علي (1361ش)، معاني الأخبار، قم، انتشارات جامعه مدرسين.
5.ابن بابويه قمي، ابوجعفر محمد بن علي ( 1364ش)، ثواب الأعمال، قم، انتشارات شريف رضي.
6.ابن بابويه قمي، ابوجعفر محمد بن علي (1378ق)، عيون أخبار الرضا (عليه السلام)، تهران، انتشارات جهان.
7.ابن بابويه قمي، جعفر بن محمد بن علي (1398ق)، التوحيد، قم، انتشارات جامعه مدرسين.
8. ابن بابويه قمي، ابوجعفر محمد بن علي (1403ق)، الخصال، قم، جامعه مدرسين.
9.ابن بابويه قمي، ابوجعفر محمد بن علي (1413ق)، من لا يحضره الفقيه، قم، انتشارات جامعه مدرسين.
10.ابن بابويه قمي، ابوجعفر محمد بن علي (بي تا)، علل الشرائع، قم، انتشارات مكتبة الداوري.
11.ابن بابويه قمي، ابوجعفر محمد بن علي [ شيخ صدوق ] (1362ش)، الأمالي، تهران، كتابخانه اسلاميه.
12. استرآبادي، سيدشرف الدين حسيني (1409ق)، تأويل الآيات الظاهره، قم، جامعه مدرسين.
13.بحراني، سيدهاشم ( 1416ق)، البرهان في تفسير القرآن، تحقيق قسم الدراسات الاسلامية مؤسسه البعثة، تهران: بنياد بعثت.
14.برقي، احمد بن محمد بن خالد (1371ق)، المحاسن، قم، دارالكتب الإسلاميه.
15.بغوي، حسين بن مسعود (1420ق)، معالم التنزيل في تفسير القرآن، به كوشش عبدالرزاق المهدي، بيروت، دار احياءالتراث العربي.
16. التفسير المنسوب الي الإمام الحسن العسكري (عليه السلام)(1409ق)، قم، انتشارات مدرسه امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف.
17.ثعلبي نيشابوري، ابواسحاق احمد بن ابراهيم (1422ق)، الكشف و البيان عن تفسير القرآن، بيروت، دار احياء التراث العربي.
18.جزائري، سيد نعمت الله(1404ق)، قصص الأنبياء (عليهم السلام)، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشي.
19.جوادي آملي، عبدالله ( 1379ش)، تسنيم، قم، مركز نشر اسراء.
20.جوادي آملي، عبدالله (1382ش)، قرآن حكيم از منظر امام رضا (عليه السلام)، به كوشش زينب كربلايي، قم، مركز نشر اسراء.
21.حرعاملي، محمد بن حسن(1409ق)، تفصيل وسائل الشيعة الي تحصيل مسائل الشريعه، قم، مؤسسه آل البيت.
22.حِمَيري قمي، عبدالله بن جعفر (بي تا)، قرب الإسناد، تهران: انتشارات كتابخانه نينوي.
23.حويزي، عبد علي بن جمعه (1415ق)، تفسير نورالثقلين، به كوشش سيد هاشم رسولي محلاتي، قم، انتشارات اسماعيليان.
24.خويي، سيد ابوالقاسم (1413ق)، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرواه، بي جا، بي نا.
25. خويي، سيد ابوالقاسم (بي تا)، البيان في تفسير القرآن، بي جا، بي نا.
26.ذهبي، محمد حسين (1405ق)، الإسرائيليات في التفسير و الحديث، دمشق، دارالإيمان.
27. راغب اصفهاني، حسين بن محمد ( 1412ق)، المفردات في غريب القرآن، به كوشش صفوان عدنان داودي، بيروت، دارالعلم.
28.سبحاني، جعفر (بي تا)، الائمة الإثني عشر (عليه السلام)،بي جا، بي نا.
29.سيدرضي، محمد بن حسين (بي تا)، نهج البلاغه، قم، انتشارات دارالهجره.
30.سيوطي، جلال الدين عبدالرحمن (بي تا)، لباب النقول في اسباب النزول، بيروت، دار احياءالعلوم.
31.شاكر، محمد كاظم (1382ش)، مباني و روش هاي تفسيري، قم، مركز جهاني علوم اسلامي.
32.صحيفة الرضا، به كوشش محمد مهدي نجف ( 1406ق)، مشهد، انتشارات كنگره جهاني امام رضا (عليه السلام).
33.صفار، محمد بن حسن(1404ق)، بصائرالدرجات، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشي.
34.طباطبايي، سيد محمد حسين ( 1417ق)، الميزان في تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه.
35. طبرسي، ابومنصور احمد بن علي ( 1403ق)، الإحتجاج، مشهد، نشر مرتضي.
36. طبرسي، حسن بن فضل (1412ق)، مكارم الاخلاق، قم، انتشارات شريف رضي.
37.طبرسي، علي بن حسن (1385ق)، مشكاة الأنوار، نجف، كتابخانه حيدريه.
38.طبرسي، فضل بن حسن [امين الاسلام] (1372ش)، مجمع البيان في تفسير القرآن ( مجمع البيان لعلوم القرآن ) به كوشش محمد جواد بلاغي، تهران، انتشارات ناصرخسرو.
39.طبري، ابوجعفر، عماد الدين محمد بن ابي القاسم ( 1383ق)، بشارة المصطفي لشيعه المرتضي، نجف، چاپ كتابخانه حيدريه.
40.طبري، محمد بن جرير (بي تا)، تاريخ الامم و الملوك ( تاريخ الطبري )، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات.
41.طوسي، ابوجعفر محمد بن حسن (1365ش)، تهذيب الأحكام، تهران، دار الكتب الإسلاميه.
42. طوسي، ابوجعفر محمد بن حسن (1417ق)، الفهرست، به كوشش جواد قيومي، قم: مؤسسه نشر الفقاهة.
43.طوسي، ابوجعفر محمد بن حسن (بي تا)، التبيان في تفسير القرآن، به كوشش احمد قصيرعاملي، بيروت، دار احياء التراث العربي.
44.علم الهدي، علي بن حسين [سيد مرتضي] (بي تا)، تنزيه الانبيا و الائمه (عليهم السلام)، قم، انتشارات شريف رضي.
45.عياشي، ابوالنضر محمد بن مسعود بن محمد ( 1380ق)، تفسير العياشي، به كوشش سيد هاشم رسولي محلاتي، تهران، چاپخانه علميه.
46.فخرالدين رازي، ابوعبدالله محمد بن عمر ( 1406ق)، عصمة الانبيا، قم، مطبعة الشهيد منشورات الكتبي النجفي.
47.فرات كوفي، فرات بن ابراهيم ( 1410ق)، تفسير الفرات الكوفي، به كوشش محمد كاظم محمودي، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامي.
48.فيض كاشاني، ملامحسن ( 1415ق)، تفسير الصافي، به كوشش حسين اعلمي، تهران، مكتبة الصدر.
49.قرشي، باقر شريف (1372ش)، حياة الامام الرضا (عليه السلام)، قم: انتشارات سعيد بن جبير.
50.قطب راوندي، سعيد بن هبة الله( 1405ق)، فقه القرآن في شرح آيات الاحكام، قم، انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشي.
51.قطب راوندي، سعيد بن هبة الله (1409ق)، قصص أنبياء (عليهم السلام)، مشهد، بنياد پژوهش هاي آستان قدس رضوي.
52.قمي، علي بن ابراهيم (1404ق)، تفسير منسوب به علي بن ابراهيم قمي [ تفسير القمي ]، قم: مؤسسه دارالكتاب.
53.كليني، ابوجعفر محمد بن يعقوب (1365ش)، الكافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه.
54.كشي، محمد بن عمر (1348ش)، رجال الكشي، مشهد، انتشارات دانشگاه مشهد.
55.مازندراني، مولي محمد صالح( بي تا)، شرح أصول الكافي با تعليقات ميرزا ابوالحسن شعراني، به كوشش سيد علي عاشور، بيروت، دار احياءالتراث العربي.
56.مجلسي، محمدباقر بن محمدتقي ( 1404ق)، بحارالأنوار الجامعه لدرر أخبار الائمة الاطهار (عليهم السلام)، بيروت، مؤسسة الوفاء.
57.مصطفوي، حسن (1360ش)، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
58.مصطفوي، حسن (1380ش)، تفسير روشن، تهران، مركز نشر كتاب.
59.معرفت، محمدهادي (1419ق)، التفسير و المفسرون في ثوبه القشيب، مشهد، دانشگاه علوم اسلامي رضوي.
60.مكارم شيرازي، ناصر( 1374ش)، تفسير نمونه، تهران: دارالكتب الإسلاميه.
61.موسوي سبزواري، سيد عبدالاعلي (1409ق)، مواهب الرحمان في تفسير القرآن، بيروت، مؤسسه اهل بيت (عليهم السلام).
62.ميبدي، رشيد الدين ابوالفضل (1371ش)، كشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، اميركبير.
63.نجاشي، احمد بن علي (1407ق)، رجال النجاشي، به كوشش موسي شبيري زنجاني، قم: مؤسسة النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين.
64.واحدي، علي بن احمد (1411ق)، اسباب نزول القرآن، به كوشش كمال بسيوني زغلول، بيروت، دارالكتب العلمية.
منبع مقاله :
ايزدي، مهدي و...[ ديگران]، (1392)، ابعاد شخصيت و زندگي حضرت امام رضا (ع)، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}