• چکیده : |
,"نگارنده در این كتاب، بر آن است تا با در نظر گرفتن عناصر شعر، ثابت كند عنصر اندیشه از عناصر مهم شعر به شمار میرود و هنگامی كه اندیشه به صورت ژرف و عمیق درآید. تامل نامیده میشود. بر این اساس در فصل اول كتاب، پس از تعریف شعر و بررسی خاستگاه آن در ادبیات عربی، عناصر شعر، ارزیابی شده و عنصر تامل به منزلهی عنصری شاخص در شعر تاملی معرفی گردیده ، سپس جایگاه تامل و اندیشه در شعر قدیم و معاصر بررسی شده است؛ در فصل دوم، عوامل مهم گرایش به ژرفاندیش در شعر عربی بیان گردیده و توضیحاتی در خصوص مكاتب ادبی مغربزمین ذكر گردیده است؛ در فصل سوم، جلوههای تامل در شعر عربی معاصر در چهار بخش (تامل در طبیعت، حیات، معنویات، و مسائل اجتماعی) بررسی شده و در هر بخش ده شاعر معرفی و با اشاره به زندگی آنها، جلوههایی از ژرفاندیشی هریك در چهار زمینهی مذكور، نشان داده شده است؛ فصل چهارم به معرفی نمایندگان برجستهی شعر تاملی اختصاص دارد. ایلیا ابوماضی، جبرانخلیل جبران، خلیل مطران و میخائیل نعیمه، به عنوان نمایندگان شعر تاملی معرفی شدهاند كه پس از اشاره به زندگی آنها، جلوههایی از ژرفاندیشیهای هریك در چهار بخش بیان و تحلیل گردیده است. گفتنی است، منظور از شعر تاملی، شعری است كه از ژرفاندیشی انسان دربارهی حیات، طبیعت، و مابعدالطبیعه پدید میآید. دركتاب خاطرنشان میشود: "با این كه عنصر تامل در شعر دورانهای مختلف مطرح بوده است ولی غلبهی آن بر عناصرخیال و عاطفه فقط ویژهی دورهی معاصر است.... در شعر معاصر، شاعر با نگاه دیگری به انسان و حیات و طبیعت مینگرد، جبر و اختیار را طور دیگری ارزیابی نموده و مرگ در زندگی و ادامهی نسل و حیات در نظر او شكل تازهای دارد... فقر و فنا و عوامل آن و چارهجویی در این زمینه در دیدگاه شاعر امروز و شاعر دیروز كاملا متفاوت است... مثلا فقر در ادب قدیم، بیشتر به به عنوان خط و نصیبی متناسب با شخصیت فرد مطرح است كه به جز آن شایستگی نداشته، یا صلاحش در آن بوده كه جبر نصیبش شده است. اما در جهانبینی شعرای جدید، فقر مهری بر پیشانی شخص فقیر نیست كه گریزی از آن نباشد بلكه پدیدهای است كه عوامل متعددی در آن نقش دارند از جمله: خانواده، محیط، جامعه و... كه شخص فقیر به مبارزه علیه عوامل فقر تشویق میگردند، نه سكوت و تحمل در برابر آن"." |