• چکیده : |
این نمایشنامه به منظور اجرا توسط دانشآموزان نوجوان نگارش یافته است. پسركی به خاطر تنبلی و نخواندن درس، به زیرزمینی پر از وسایل مستعمل و متروكه افكنده میشود .پدرش كتابهای او را نیز در پی او، به داخل زیرزمین پرت میكند .پسر در آن جا محبوس میشود اما شخصیت دیگری كه در واقع همان سایه پسرك بر دیوار است نقش روانكاو، معلم و ناخدا را بازی میكند و او را به سفرهای خیالی دور و نزدیكی میبرد .در این سفرهاست كه پسرك به اهمیت دانش و آگاهی و به طریق اولی، ارزش درس خواندن پی میبرد .تهیه آب شیرین از آب شور دریا، گفت و گو با قبایل بومی جزیرهای در دریا، حضور در دادگاه گالیله و مرگ هزاران انسان به خاطر طاعون و نبود اطلاعات پزشكی در قرن هفدهم، صحنههایی هستند كه در طول نمایشنامه، به شكلی خیالی بازسازی میشوند و طی آن بر اهمیت علمآموزی تاكید میگردد . |