• چکیده : |
,"فدراسیون روسیه مانند كشورهای بلاروس، اوكراین، لهستان، صربستان، چك و اسلواكی، كروواسی، مقدونیه و بلغارستان از نظر نژادی به نژاد اسلاو تعلق داشته و در حدود 1200 سال تاریخ مدون دارد. نخستین ارتباط میان ایران و روسیه در زمان اوزونحسن از سلسله آققویونلو و ایوان سوم. پدر ایوان مخوف صورت گرفته است. اما ارتباط واقعی بین دو كشور در سال 1586 میلادی در زمان سلطان محمد خدابندة صفوی و مقارن با حكومت فیودور ایوانوویچ رخ داد كه سفیری از ایران عازم مسكو شد. میان ایران و روسیه در دوران نادرشاه و زندیه نیز ارتباطاتی بود، اما این ارتباط در دورة حكومت قاجاریه و پهلوی به اوج خود رسید. قابل ذكر است كه در دوران معاصر، كشور روسیه به خصوص قبل از فروپاشی شوروی در هالهای از ابهامات گوناگون قرار گرفت. علت این تصورات مبهم نیز عدم ارتباط نزدیك و دوستانه میان ایران و شوروی، خاطرات تلخ جنگ جهانی دوم و اشغال ایران توسط ارتش سرخ بوده است. نگارنده در كتاب حاضر، پس از اقامت در كشور روسیه به مدت 17 سال به روابط میان ایران و روسیه پرداخته و در حد مقدورات خود زوایای ناپیدای روابط ایران و روسیه و همچنین روسیه با سایر كشورها را بیان كرده است. از جمله مباحث مندرج در كتاب میتوان به موارد زیر اشاره كرد: روابط ایران و روسیة تزاری تا عهدنامة تركمانچای، انقلاب بلشویكی روسیه و تاثیر آن در ایران، شوروی و احزاب چپ ایران، دوران حكومت استالین، خروشچف و اقدامات او، بوریس یلتسین و فروپاشی شوروی، روابط بین ایران و روسیه در سی سالة پایانی قرن بیستم و اقدامات ایران در زمینة انرژی اتمی." |