• چکیده : |
,"رویا دختر جوانی است كه پدر و مادرش را در حادثهای از دست میدهد و پس از آن نزد عمهی خود زندگی میكند. پس از چندی شریك پدرش همهی داراییهای او را تصاحب میكند و هیچ ثروتی برای رویا باقی نمیماند. بر این اساس او تصمیم میگیرد تا به كاری مشغول شود. رویا پس از جستوجوی بسیار برای كار، سرانجام در منزلی به عنوان پرستار سالمند، مشغول به كار میشود. خانم صاحبخانه دارای پسری با نام "پارسا" است كه به نقشهكشی مشغول است. برخی شبها كه نقشهی پارسا نیمهتمام باقی میماند و از خستگی به خواب میرود، رویا نقشههای او را كامل میكند. از طرفی یكی از بستگان پارسا كه "شهره" نام دارد به او دلبستگی پیدا میكند. اما پارسا زمانی كه شهره را با رویا مقایسه میكند، متوجه میشود كه نجابت رویا قابل مقایسه با شهره نیست و به همین دلیل از رویا خواستگاری میكند و آن دو زندگی مشتركی را آغاز میكنند." |