• چکیده : |
,""تروتین"، الاغ كوچك، در حال بازی در پارك جنگلی بود كه از جلوی "تولی" و "توبی" گذشت. او شنید كه آن دو به یكدیگر میگویند كه تروتین دست و پا چلفتی و خنگ است. تروتین بسیار ناراحت شد، اما از آن پس كارهایی كرد كه به آن دو ثابت شد او الاغ باهوشی است. تولی و توبی از او عذرخواهی كردند و تروتین نیز برای آن كه نشان دهد آنها را بخشیده، آن دو را پشت خود سوار كرد. اما ناگهان پایش گیر كرد و آن دو به زمین افتادند. تروتین به خود گفت: واقعا من یك الاغ سر به هوا هستم. در همین زمان یك عكاس به آنها نزدیك شد به تولی و توبی مقداری پول داد و از تروتین تشكر كرد و گفت: در لحظهی افتادن این دو به زمین، من چند عكس زیبا گرفتم. سپس هر سه خندیدند." |