• چکیده : |
در این داستان مصور و رنگی كه برای گروه سنی ب "تدوین شده ماجرای "پانگو" و "پردتیا "و 15توله سفید خالدارشان بازگو میشود" .راجر "و "آنتیا "از این تولهها و پدر و مادرشان نگهداری میكنند" .كروالا "دوست آنتیا كه میخواهد از پوست تولههای سفید خالدار پالتو درست كند از وی تقاضای خرید توله سگها را میكند اما آنتیا نمیپذیرد .از همین رو كروالا با هم دستی "هراك "و "جاسپر " 15توله سفید خالدار را میدزدد و به جایی بیرون از شهر میبرد .پانگو و پردتیا با پارس نیمه شب سگهای دیگر را از این واقعه باخبر میسازند" .سرهنگ " كه صدای پارس آنها را میشنود به مزرعهای كه توله سگها را در آن جا زندانی شدند میرود و با كمك گربهای به نام "گروهبان "و همكاری پانگو و پردتیا، علاوه بر توله سگهای خود نود و نه توله سگ سفید خال دار دیگر را آزاد میكند ." |