• چکیده : |
,"یك روز امام حسین (ع) پیش معاویه رفت. در همان هنگام، مرد عربی برای این كه مشكل مالیش حل شود، پیش معاویه آمد. اما چون معاویه اصلا به فكر فقیرها نبود، به او گفت نزد امام حسین (ع) برود و هرچه میخواهد از ایشان بگیرد. او نزد امام حسین(ع) رفت. امام هم از معاویه خواست تا به او كمك كند و معاویه به خاطر حرف امام این كار را كرد. اما مرد عرب در جواب معاویه شعری گفت كه این معنی را میداد: تو از مال امام حسین (ع) به من بخشیدی و اگر او نگفته بود، تو هیچ كمكی نمیكردی. كتاب حاضر از مجموعه كتابهای كشتی نجات، دربرگیرندة یك داستان مذهبی و آموزنده به همراه رنگآمیزی برای كودكان گروه سنی «ب» است." |