• چکیده : |
,"یعقوب فرزند اسحق بود و نزد والدین محبوبیت داشت. به علت حسادت عیسود برادرش، با صلاحدید پدر و مادر تصمیم گرفت از فلسطین هجرت نموده و به سرزمین فدان نزد داییاش «لاوان» برود. یعقوب در فدان با دخترداییاش «راحیل» ازدواج كرد و حاصل ازدواج آن دو، یوسف و برادرش بنیامین بود. یعقوب 12 پسر داشت، به این جهت آنان را سبت مینامیدند. یعقوب نسبت به یوسف مهر زیادی داشت. روزی یوسف در خواب دید كه 11 ستاره و خورشید و ماه از آسمان فرود آمده و در برابرش سجده كردند. یعقوب که میدانست این خواب مژدة نبوت فرزندش یوسف است و باعث حسادت بیشتر پسرانش میشود، یوسف را از گفتن این خواب نهی كرد. اما برادرانش مطلع شده و نقشة خطرناكی برای او كشیدند كه آغاز فراز و نشیبهای زندگی یوسف، و سرانجام به نبوت رسیدن او شد." |