• چکیده : |
كتابی كه پیش رو دارید، مجموعهای از داستانهای كوتاه است كه با این عناوین منتشر شده است :((متعصب))، ((باران ماه مه))، ((اسكناس تقلبی))، ((راننده كامیون))، ((فكور))، ((ولخرج))، ((روزی نحس))، ((دزدها در كلیسا)) و ((تابو)) :این داستان از زبان پسری است كه تصور میكند دارای نیروی مرموز و فقالعادهای به نام((تابو))ست .هر كس كه با او مخالفت میكند و به نوعی دل او را میشكند، دچار مرگ یا حادثهای دردناك میشود .از این رو كاملا به این نیرو اعتقاد پیدا میكند .روزی با یكی از همكارانش ـ كه مورد علاقه او نیست ـ اجبارا همسفر میشود .او همواره به این میاندیشد كه همكارش در دریا به نوعی غرق خواهد شد ;در حالی كه .... |