• چکیده : |
در این داستان، سرهنگ سمرقندی "در تاریخی مشخص به منزلی دعوت میشود كه هیچ آشنایی با صاحب خانه و محل مورد نظر ندارد .او ناگزیر به محل دعوت شده میرود، اما كسی را در آن جا نمیبیند .از دروازه باز منزل پای به صحن حیاط میگذارد، اما اثری از كسی نمییابد .سرانجام سرهنگ با صحنه قتل روبهرو میشود و حیران و درمانده میماند و بدین ترتیب، اثری از ضیافت و افراد مشاهده نمیكند، اما ظاهرا این ضیافت برای اثبات بیگناهی یك رزمنده پاكباز است كه پروندهاش سالهاست كه بسته مانده است و داستان براساس آن شكل گرفته است ." |