• چکیده : |
از منظر نویسنده غربشناسی در ایران چهار دوره را پشت سر نهاده است كه عبارتاند از :دوره شیفتگی، دوره فریفتگی، دوره بازندگی یا خودباختگی و دوره بازنگری .دوره بازنگری، دورهای است كه ما هم اكنون در آن به سر میبریم .از این رو، به جای شیفتگی و فریفتگی و خودباختگی باید به ارزیابی غربشناسی و غربپرستی و غربستایی بنشینیم .نویسنده میكوشد در آغاز كتاب، اشتباه دكارت و چگونگی جدایی سوژه و اثر را تحلیل نموده، سپس افسانه جامعه مدنی، استكبار و بردگی فرهنگی و معمای گات و دكترین تجارت آزاد "را ارزیابی میكند .وی در بخش دوم مبحث توسعه، در بخش سوم ابعاد تمدن آمریكا و در بخش چهارم رسانههای تبلیغاتی و اطلاعاتی و انگیزههای پیدا و پنهان آنها را عیان میكند .افزون بر آن، نویسنده بر آن است آرای متفكرانی مانند "دكارت"، "دوتوكویل " و "لاك "را در پیوند با جامعه مدنی و توسعه و سكولاریسم ارزیابی كند ." |