• چکیده : |
در این داستان تخیلی گروه سنی ب "ماجرای مردی را میخوانند كه بسیار ثروتمند است و بزرگترین خانه شهر و زیباترین اتومبیل از آن اوست، اما هیچ دوستی ندارد، زیرا بسیار از خود راضی و مغرور است .تا این كه یك روز آدم كوچولویی با خواندن وردی او را به شكل آدم كوچولوها در میآورد و به سرزمین آدم كوچولوها میبرد .در آن جا آدم از خود راضی با فرمانروای آدم كوچولوها ملاقات میكند و از او میخواهد او را به اندازه واقعی بازگرداند . فرمانروا با این خواسته موافقت میكند اما به او گوشزد میكند هر گاه رفتاری خلاف ادب از او سر بزند به شكل آدم كوچولوها در خواهد آمد .بدین ترتیب، آدم از خود راضی پس از چندی به مردی مهربان و مودب تبدیل میگردد ." |