• چکیده : |
,""ژوپیتر"، "باب" و "پیت"، به دعوت دو دوست خود، راهی منطقهای ییلاقی میشوند كه دختر عموی آنها، آنا اشمید، در آنجا مهمانخانهای دارد. آنها در بدو ورود متوجه میشوند كه آنا بیخبر با مردی به نام "جوهر مایر" ازدواج كرده و اكنون آن دو دچار مشكل بزرگی شدهاند و آن این كه كلید صندوق امانات آنا اشمید در بانك، كه تمام دارایی وی در آن قرار دارد، گم شده است. سه دوست جوان برای یافتن كلید، اعلام آمادگی میكنند، اما تلاشهایشان بیثمر میماند. ولی با وجود این، متوجه رفتار غیرعادی صاحبخانهها شده و كنجكاویشان تحریك میشود. "هومایر" سعی دارد آنها را از رفتن به علفزار واقع در كوهستان برحذر دارد. روزی كه سه جوان كارآگاه به طور ناگهانی وارد خانه میشوند، توجهشان به كاغذی جلب میشود كه داخل شومینه در حال سوختن است. آنها كاغذ را از آتش بیرون میكشند و متوجه امضاهایی میشوند كه از روی امضای آنا جعل شدهاند. در همین لحظه است كه ژوپیتر متوجه قضیه شده و با خبر كردن پسرعموهای آنا، به دنبال مهمانخانهدار واقعی رفته و او را در كلبهای در كوهستان، زندانی، مییابند. آنها پس از نجات او درمییابند كه جوهو مایر و همسرش، آنا اشمید را در كلبه حبس كرده و سعی داشتهاند با یافتن كلید صندوق امانات او، تمام داراییاش را بربایند. با اطلاع به موقع پلیس از قضیه، هومایرها دستگیر شده و به كلاهبرداریهای دیگر نیز اعتراف میكند." |