• چکیده : |
,"«مردها با سلیقة خودشان روفرشی نمیخرند»، داستان زنی حساس و احساساتی است كه روزی برای شوهرش نامهای مینویسد و در انتهای نامه پس از حرفهایی که به شوهرش میزند، میگوید: «میخواهم خودم را تغییر دهم، یعنی دادهام، دیگر به قول تو، به خاطر مسائل پیش پا افتاده، از نظر تو و خیلی مهم از نظر من، خود را زجر نمیدهم». زیرا او معتقد است روفرشیای را كه همسرش از كیش برای او هدیه آورده، سلیقة خودش نبوده است و این موضوع، زن را آزار میدهد. این مجموعه شامل چندین داستان كوتاه تحت این عناوین است: مردها با سلیقة خودشان روفرشی نمیخرند؛ در میدان مالا؛ متاسفم آقا!؛ برف خمار؛ سیگار روشن و باران بیامان؛ اینجا هوا سرد است؛ مردها زنهای دلسوز را دوست دارند؛ كار؛ من مقصرم؛ با غیرت؛ ارث پدری؛ انشا؛ من، اكبرآقا، صغری، آناناس؛ یك خاطره؛ و امروز از كدام سمت برود؟." |