• چکیده : |
,"نظریة اجتماعی به برکت کنار زدن جنبههای معینی از مبحث هویت شکل گرفته است. این نظریه، مدتهای طولانی به موضوع تنش میان هویتهای مشابه میپرداخت و افراد را واحدهای برابر تحلیل، به حساب میآورد، به موضوعات بازار و انتخابات که برابری افراد در آن فرض شده است، عینیت میبخشید و تفاوتهای ثانویهشان مشخص میشد. به همین دلیل، بحثهای زیادی صورت گرفت که هویتها قوام یافتهاند. شکلگیری هویت در بیشتر مدلها چون نظریة مشهور «هابرماس» دربارة عرصة عمومی، فرد را برای ورود به حوزة عمومی آماده میکند. این موضوع به فرد استحکام و ایده میدهد. عرصة عمومی از فرد میخواهد تا بخشی از تفاوتهای مربوط به طبقه، قومیت و جنس را به نفع برابری کنار گذاشته، همگانی شود. اما اینکه بتوان این همه تفاوت را به عنوان اهدافِ سیاست، موضوعبندی کرد، امری غیرممکن به نظر میرسد. در مقابل موانعی که قبل از شکلگیری عقلانیت سیاسی ارادة جمعی غلبه دارد، مطرح میشود. در کتاب حاضر، چندین رویکرد متفاوت در برخورد با مشکلات و سیاست هویت با تمرکز بر نظریة اجتماعی بررسی میشود. این بررسی تحت عنوانهایی چون: گفتمان مدرن هویت؛ ابهامات موجود در رابطه با خود؛ میهمانی رسانهای و میزبانی پایدار و... صورت گرفته است." |