| • چکیده : |
معمولا وصیت نامه هایی كه طبق آنها ارثیه ای مشترك به گروهی می رسد نزاعی دایمی را به وجود می آورد. ظاهر ماجرای این داستان ارثیه ای میلیونی است؛ اما پشت آن تنفری به جا مانده از دوران كودكی پنهان شده كه نمی توان بر آن غلبه كرد. ماجرای رمان از كوچ كودكان و ماجرای غم انگیز فرار آنان در سال، 1944 آغاز می شود. شش كودك یتیم و گرسنه از میان سرزمین ویران شده بر اثر جنگ می گذرند. دو خواهر و دو برادر به نام های لوته"، "اوته"، "كورت" و "استفان" و دو خویشاوند آنان "توماس" و "كارلی". مادر آن چهار خواهر و برادر، توماس و كارلی را در جمع خویش می پذیرد و سپس خود بر اثر گرسنگی از بین می رود. این چهار خواهر و برادر كه در حال مبارزه با مرگ هستند علیه آن دو كودك به گمان خویش متجاوز با هم متحد می شوند و جنگ كودكان آغاز می شود. جنگ پایان می یابد و كودكان نزد خویشاوندان خویش پناه می گیرند. با گذشت سال ها هنوز هم تنفری نسبت به توماس وجود دارد كه بدبخت ترین فرد این گروه است و "عمو رودلف" او را به فرزندی پذیرفته است. هنگامی كه رودلف در بستر مرگ قرار می گیرد می كوشد با نوشتن وصیت نامه ای غیر عادی این تنفر چندین ساله را به پایان برساند و....." |