• چکیده : |
,"«بیبی» خاطرات گذشته را با خود مرور میكند. روز بعد قرار است خانهاش را با بولدوزر خراب كنند؛ جایی كه فرزندانش را در آنجا به دنیا آورده و بزرگ كرده و با «سالار»، همسرش، دوران خوشی را گذرانده است. خانهاش در طرح قرار گرفته و هرچه سعی كرده است نتوانسته كاری كند. او تا فردا صبح مهلت دارد كه خانه را تخلیه كند؛ خانهای كه پر از خاطرات تلخ و شیرین است. مجموعة حاضر حاوی 10 داستان كوتاه با گویش محلی است و داستان مذكور با عنوان «هجوم آفتاب» یكی از آنهاست. عناوین برخی دیگر از داستانهای كتاب عبارتاند از: یال پریشان اسب؛ خواستگاری؛ كفشها؛ بادبادك؛ عروسك؛ قهوهخانه؛ و خواستگاری." |