• چکیده : |
,"هنر معاصر آفریقا ناگهان و از پس پردهی نیستی، در اواخر دوران استعمار به ظهور نرسید، اما مردم اغلب با این دید به آن مینگرند؛ یعنی به عنوان پاسخی به بمباران شكلهای فرهنگی بیگانه یا نتیجهی استعمار؛ و به زبان بسیار ساده: "هضم فرهنگ غرب" از سوی آفریقا. اما در واقع، هنر معاصر در آفریقا از طریق نوعی فرایند بریكولاژ (bricolage) بر ساختارها و سناریوهای قبل از آن، كه ژانرهای قدیمتر، پیشااستعماری و استعماری هنر آفریقایی در آن بالیده بودند، ایجاد شده است. در این معنای ساختاری و در عادتها و رویكردهای هنرمندان به تولد هنر ـ نه در تعهد به یك سبك، ابزار، شگرد یا طیف موضوعی خاص ـ است كه این هنر را میتوان به عنوان "هنر آفریقا" به رسمیت شناخت. موضوع كتاب حاضر، تغییرشكلهای عمدهای است كه در دنیای هنری آفریقا در نتیجهی استعمار رخ داد. از دههی 1950 به بعد در آفریقا استقلال سیاسی به دست آمد، استعمار پشتسرگذاشته شد و شور و اشتیاق فكری و خلاقانهی عظیمی، كه حاصل این رخداد بود، ایجاد شد. بدینترتیب، هنر معاصر آفریقا از نظر زمانی اصالتا پسااستعماری است، اما بدون ارجاع به زمینههای تاریخی نمیتوان آن را توضیح داد. نویسنده در این كتاب نخست به بررسی بنیانهای تاثیرگذار بر هنر معاصر آفریقا میپردازد و از جمله به هنر متاثر از دورهی پیشااستعماری و هنر دورهی استعماری اشاره میكند. سپس چگونگی شكلگیری هنر دورهی مدرن و پسااستعماری و بروز اندیشههای ملیگرایی و بومیگرایی آفریقایی و همچنین طلوع انواع سبكهای هنری در دورهی جدید را بررسی میكند. در این میان به تاثیر و تاثر هنرمندان آفریقایی در تعامل با سایر هنرمندان نیز توجه شده است." |